فرزندپروریکودک

چرا پدر و مادرها به والدین حمایتگر افراطی تبدیل می شوند؟

تعریف والدین حمایتگر افراطی

والدین حمایتگر والدینی هستند که بدون توجه به مرحله‌ی رشدی کودک و میزان خطر واقعی که کودک را تهدید می‌کند از او مراقبت و حمایت می‌کنند. به عبارت دیگر والدین حمایتگر بدون در نظر گرفتن توانایی کودک برای حل مشکلات و انجام دادن تکالیف خود از او مراقبت می‌کنند. از طرف دیگر والدین حمایتگر افراطی از کودک در برابر خطراتی محافظت می‌کنند که در واقع نیازی به این محافظت نیست.

تمرکز والدین حمایتگر افراطی این است که کودکان خود را نه تنها از نظر جسمی بلکه از نظر عاطفی نیز ایمن نگه دارند.

این والدین با وجود اینکه معمولاً در یک محیط نسبتاً امن زندگی می‌کنند، به صورت وسواسی به ایمنی جسمانی فرزندان خود فکر می‌کنند. حمایت این والدین از میزان خطر بیشتر است.

آنها همچنین مشغول حفظ سلامت عاطفی فرزندان خود هستند و به آنها کمک می‌کنند تا بر موانع موجود غلبه کنند و ضربه‌های زندگی روزمره را کاهش دهند.

چرا پدر و مادرها به والدین حمایتگر افراطی تبدیل می‌شوند؟

برخی از والدین بیش از حد حمایتگر هستند زیرا می‌خواهند هر کاری که در توان دارند انجام دهند تا از فرزندان خود در برابر آسیب محافظت کنند و به آنها کمک کنند در زندگی موفق شوند.

اگرچه رویکرد این والدین یک تلاش محبت‌آمیز برای حمایت از کودکان خود است اما برای اینکه کودکانشان به نتیجه‌های بهتر و موفقیت بیشتر در زندگی دست پیدا کنند، روش نادرستی است.

حمایت والدین از فرزندان خود به صورت غریزی صورت می‌گیرد. والدین فرزندان خود را دوست دارند و به آنها اهمیت می‌دهند و می‌خواهند آنها را سالم، شاد و موفق تربیت کنند. آن‌ها می‌خواهند با پیشگیری از بیماری‌ها، احساسات آزاردهنده و شکست، از رفاه فرزندانشان محافظت کنند.

اما وقتی والدین بیش از حد به کودکان کمک می‌کنند و یا هر بار که یک مشکل جزئی پیش می‌آید تلاش می‌کنند کودک را راهنمایی و هدایت کنند و می‌خواهند که کودک را در برابر تمام اتفاقات منفی زندگی واکسینه کنند تبدیل به والدین حمایتگر افراطی می‌شوند.

دلایل حمایتگر افراطی

دلایل والدین حمایتگر افراطی
دلایل والدین حمایتگر افراطی

اضطراب والدین

والدین بیش از حد محافظت‌کننده اغلب والدین مضطربی هستند که درگیر خطرات هستند. والدینی که از اضطراب یا اختلال هراس رنج می‌برند، مستعد رفتار حمایتگر افراطی هستند.

محافظت بیش از حد در هر نسلی وجود دارد. با این حال، در سال‌های اخیر گرایشی به سمت فرزندپروری حمایتگرانه وجود دارد.

ما در عصری زندگی می‌کنیم که دائماً توسط اطلاعات بمباران می‌شویم. رواج استفاده از اینترنت و گوشی‌های هوشمند به این معنی است که رسانه‌ها باید از روش‌های خلاقانه برای رقابت برای جلب توجه ما استفاده کنند. رسانه‌ها با اخبار هیجان‌انگیز این کار را انجام می‌دهند.

رسانه‌های خبری والدین را به این باور سوق می‌دهد که دنیای اطراف آنها بسیار خطرناک‌تر از آن چیزی است که واقعاً هست. این باعث می‌شود هر حمله‌ای به یک کودک مانند یک تهدید شخصی به نظر برسد. بنابراین، حتی اگر جامعه ما در کل از هر نسل قبلی در تاریخ امن‌تر است، اما چنین احساسی ندارد.

آسیب‌پذیری کودک

والدین کودکان مبتلا به بیماری مزمن یا ناتوانی جسمی اغلب رفتار محافظتی و کنترلی بیش از حد از خود نشان می‌دهند. این والدین به ویژه مادران معتقدند که فرزندانشان آسیب‌پذیرتر یا مستعدتر هستند و نیاز به حمایت بیشتری دارند.

علائم پس از سانحه والدین

محافظت بیش از حد ممکن است به دنبال بلایای طبیعی یا انسان‌ساز ایجاد شود، به‌ویژه اگر والدین دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شوند.

به عنوان مثال، اگر خانواده‌ای از آتش سوزی جان سالم به در برده باشد، والدین ممکن است از آتش‌سوزی‌های آینده ترس داشته باشند و رفتار محافظتی بیش از حد ایجاد کنند.

آیا محافظت بیش از حد خوب است؟

والدین حمایتگر افراطی
والدین حمایتگر افراطی

داشتن والدین محافظ برای بقای نوزاد خوب است. همچنین اگر تجربه زندگی حاوی خطرات بالایی باشد مفید است. اما در یک خانه معمولی و عاری از شرایط جدی، تمرکز انحصاری بر محافظت بدون انعطاف، رشد کودکان را تهدید می‌کند.

تحقیقات نشان می‌دهد که وقتی والدین از فرزندان خود در برابر یک اجتماع افراطی محافظت می‌کنند، مانند محیط‌های شهری که در آن خشونت‌های مرتبط با اسلحه، باندها و مواد مخدر رایج است، عملکرد خانواده بهتر می‌شود.

مغز والدین برای محافظت از فرزندانشان سیم‌کشی شده است. اما زمانی که به افراط کشیده شود و سطح خطرات با میزان محافظت مطابقت نداشته باشد، محافظت بیش از حد ضرر بیشتری نسبت به فایده آن دارد.

نشانه‌های والدین حمایتگر افراطی

فرزندپروری بیش از حد محافظتی می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد. در اینجا برخی از نشانه‌های محافظت بیش از حد والدین وجود دارد.

البته هیچ کس دوست ندارد فرزندان خود را شکست دهد. اما والدین بیش از حد محافظ نمی‌توانند تحمل کنند که فرزندانشان هر گونه شکست یا ناامیدی را تجربه کنند. آنها هر بار که فرزندانشان با کوچکترین چالشی روبرو می‌شوند، برای نجات روز به کار می روند.

  • آن‌ها اتاق‌های نامرتب بچه‌هایشان را تمیز می‌کنند و همه چیز را جمع و جور می‌کنند.
  • آن‌ها هر شب کوله‌پشتی‌های بچه‌شان را می‌بندند تا مطمئن شوند چیزی فراموش نشده است.
  • آن‌ها تکالیف یا پروژه‌های علمی فرزندشان را انجام می‌دهند تا مطمئن شوند که ۲۰ می‌گیرد.
  • آن‌ها هنگامی که کودک دچار مشکلات پیش پا افتاده‌ای می‌شود سریعاً وارد عمل می‌شوند و مشکلات را حل می‌کنند.
  • آن‌ها هر کاری می‌کنند تا فرزندشان را از شکست دور نگه دارند، حتی اگر این به معنای زیر پا گذاشتن قوانین (یا قوانین) باشد.

۱. مدیریت همه‌چیز

والدین بیش از حد محافظت کننده نگران هر حرکت فرزندان خود هستند. بنابراین آنها شناور می‌شوند و اعمال و محیط‌های فرزندان خود را کنترل می‌کنند. آنها بر تمام جنبه های زندگی فرزندانشان حکومت می‌کنند. نمونه‌هایی از میکرومدیریت بیش از حد محافظت‌کننده عبارتند از:

  • آنها تصمیم می‌گیرند که فرزندشان چه فعالیت‌های فوق برنامه‌ای انجام دهد زیرا آنها بهتر می‌دانند.
  • آنها اجازه نمی‌دهند فرزندشان منحرف شود و به دنبال علایقی که آنها را مخاطره‌آمیز می‌دانند، برود.
  • آنها برنامه روزانه فرزندشان را برنامه‌ریزی می‌کنند و بر همه فعالیت‌ها نظارت می‌کنند.
  • آنها همه تصمیمات را به جای کودک می‌گیرند بدون اینکه به او اجازه دهند خودشان درباره گزینه‌ها فکر کنند.
  • آنها به ندرت دیدگاه یا ترجیح کودک را در نظر می‌گیرند.
  • آنها فقط به فرزندشان اجازه می‌دهند که با دوستان “درست” معاشرت کند.

۲. بیش از حد حساس و واکنش پذیر

والدین بیش از حد محافظت کننده حساس هستند و اغلب نسبت به هر چیزی که مربوط به فرزندانشان باشد بیش از حد واکنش نشان می‌دهند.

  • آنها نسبت به فعالیت‌هایی که فرزندشان در آن شرکت می‌کند بیش از حد محتاط هستند.
  • آنها دائماً ایمنی و خطر را به کودک خود یادآوری می‌کنند.
  • آنها از نمرات بد فرزندشان شکایت می‌کنند و با مدرسه برای تغییر آن دعوا می‌کنند.
  • وقتی فرزندشان از یک فرصت طرد می‌شود، عصبانی می‌شوند و خواهان بازنگری هستند.
  • آنها در صورتی که فرزندشان درمان خاصی را که احساس می‌کنند مستحق آن هستند دریافت نکند، مداخله می‌کنند. وقتی فرزندشان شکست می‌خورد، در دلداری افراط می‌کنند.

اثرات والدین حمایتگر افراطی

اثرات والدین حمایتگر افراطی
اثرات والدین حمایتگر افراطی
  • افتادن در دام تله وابستگی و بی‌کفایتی
  • نگرانی و اضطراب
  • فقدان مهارت‌های مقابله‌ای
  • اضطراب اجتماعی و فوبیا
  • ترس از شکست
  • افسردگی و سلامت روانی کم
  • عزت نفس پایین
  • هدف قلدری قرار گرفتن
  • بلاتکلیفی
  • استحقاق و خودشیفتگی ناسازگار

دلایل متعددی برای منع والدین از حمایت افراطی کودکان وجود دارد. اثرات حمایتگری افراطی می‌تواند می‌تواند بسیار منفی و برجسته باشد. یکی از برجسته‌ترین و قابل توجه‌ترین اثرات منفی والدین حمایتگر افراطی این است که به رشد و تکامل کودکان آسیب وارد می‌کنند و مانع از این می‌شوند کودکان به بزرگسالانی مستقل تبدیل شوند. در ادامه تعداد دیگری از اثرات منفی والدین حمایتگر افراطی را توضیح می‌دهیم.

۱. افتادن در دام تله وابستگی و بی‌کفایتی

طرحواره وابستگی و بی کفایتی در نتیجه والدین حمایتگر افراطی
طرحواره وابستگی و بی کفایتی در نتیجه والدین حمایتگر افراطی

کسی که طرحواره وابستگی و بی‌کفایتی دارد بدون راهنمایی و کمک دیگران قادر به انجام کارهای روزانه نیست. دست او برای طلب یاری‌سانی همیشه به سوی دیگران دراز است.

والدین حمایتگر افراطی با انجام دادن کارها و وظایف کودک که خودش می‌تواند به تنهایی از پس آن‌ها بر آید زمینه شکل‌گیری طرحواره وابستگی و بی‌کفایتی را در او ایجاد می‌کنند. این طرحواره باعث می‌شود که کودک هنگامی که به بزرگسال تبدیل می‌شود توانایی ایستادن روی پای خود را از دست بدهد و برای تمام کارهایش به راهنمایی و کمک دیگران نیاز داشته باشد. او مهارت‌های حل مسئله را برای مشکلات روزمره یاد نگرفته است و نمی‌تواند کاری را به تنهایی انجام دهد.

۲. نگرانی و اضطراب

نگرانی نوعی از تفکر منفی تکرارشونده، ناکارآمد و انعطاف‌ناپذیر است که اغلب نشانه اولیه اختلال اضطراب فراگیر است. مطالعات به طور مداوم نشان داده‌اند که کودکانی که به صورت افراطی مورد حمایت قرار گرفته‌اند بیشتر در معرض نگرانی و اضطراب هستند.

والدین حمایتگر افراطی ممکن است به دلیل نگرانی‌های افراطی درباره‌ی وجود خطر‌ها و تهدیدها، افزایش ادراک خطر و حساسیت بالایی که نسبت به فرزندانشان نشان می‌دهند بیش از حد دست به حمایت و محافظت از آن‌ها بزنند. این میزان از سطح استرس و نگرانی بالای والدین به طور مداوم به کودکان یادآوری می‌کند که خطری آنها را تهدید می‌کند و در بلندمدت تبدیل به اضطراب در آن‌ها می‌شود.

۳. فقدان مهارت‌های مقابله‌ای

حمایت بیش از حد والدین می‌تواند رشد مهارت‌های مقابله‌ای مستقل کودک را تضعیف کند. برای یادگیری راهبردهای مقابله‌ای موثر، کودکان باید یاد بگیرند که با موقعیت‌های دشوار سازگاری پیدا کنند.

گاهی اوقات قرار گرفتن در معرض خطرات و تجربه‌های چالش‌برانگیز، به مکانیسم‌های مقابله‌ای کودکان اجازه می‌دهد تا رشد کنند. مکانیسم‌های مقابله‌ای، مهارت‌های زندگی انعطاف‌پذیری هستند که با ناراحتی‌ها، ناملایمات، شکست‌ها و دل‌شکستگی‌های آینده مقابله می‌کنند.

با این حال، کودکانی که بیش از حد از آنها حمایت شده است، فرصت رشد مهارت‌های مقابله‌ای را از دست می‌دهند. آنها در یک حباب امنیتی دور از دنیای واقعی قرار می‌گیرند و از واقعیت‌های آسیب‌رسان محافظت می‌شوند.

کودکانی که عادت دارند والدینشان برنامه‌ریزی کنند و آشفتگی‌هایشان را برطرف کنند، برای رویارویی با چیزی که ممکن است زندگی سر راهشان قرار دهد، آمادگی ندارند. آنها به راحتی تحت فشار چالش‌های جزئی و موانع بزرگ دچار فروپاشی می‌شوند.

۴. اضطراب اجتماعی و فوبیا

محافظت بیش از حد این حس را به کودک منتقل می‌کند که دنیا خطرناک است. این امر اجتناب از موقعیت‌های مختلفی را که تصور می‌شود خطری در آن وجود دارد تقویت می‌کند و کودکان را از درگیر شدن در موقعیت‌های اجتماعی باز می‌دارد و فرصت‌های ایجاد دوستی و یادگیری مهارت های اجتماعی را محدود می‌کند. کودکانی که با فرزندپروری والدین حمایتگر افراطی بزرگ می‌شوند، مهارت‌های اجتماعی کمتری دارند.

علاوه بر این چنین کودکانی، به اضطراب اجتماعی یا فوبیای اجتماعی، بیشتر مبتلا می‌شوند که با ترس و دوری از موقعیت‌های اجتماعی مشخص می‌شود. این وضعیت معمولاً با نگرانی بیش از حد با ترس از طرد شدن، انتقاد یا خجالت همراه است.

۵. ترس از شکست

والدین حمایتگر افراطی تمام تلاش خود را می‌کنند تا مطمئن شوند فرزندانشان شکست نمی‌خورند. آنها به سرعت به کمک فرزندان خود می‌شتابند و به آنها کمک‌های غیرضروری می‌دهند، اغلب بدون اینکه از آنها خواسته شود.

کودکی که توسط والدین حمایتگر افراطی بزرگ می‌شود از اشتباه کردن به شدت می‌ترسد. آنها از ترس شکست، آسیب یا طرد شدن، تمایلی به خروج از منطقه‌ی امن خود برای امتحان کردن تجربه‌ی جدید ندارند. ممکن است کودک از فرصت‌ها دوری کند.

این کودکان به جای اینکه سختی ها را پشت سر بگذارند و مشکلات را خودشان حل کنند، به والدین خود وابسته می‌شوند. عدم تمایل آنها به باز کردن بال پرواز مانع از تبدیل شدن آنها به افراد شایسته می‌شود.

۶. افسردگی و سلامت روانی کم

کودکانی که با والدین حمایتگر افراطی بزرگ می‌شوند، احتمال بیشتری دارد که در نوجوانی از افسردگی رنج ببرند. مطالعات نیز نشان داده‌اند که حمایت بیش از حد والدین با استفاده از داروهای افسردگی و مصرف تفریحی قرص‌های مسکن در دانشجویان مرتبط است.

۷. عزت نفس پایین

عزت نفس پایین در نتیجه والدین حمایتگر افراطی
عزت نفس پایین در نتیجه والدین حمایتگر افراطی

علاوه بر بروز بیشتر اضطراب و افسردگی، کودکانی که توسط والدین حمایتگر افراطی بیش از حد مورد محافظت قرار می‌گیرند، عزت نفس پایین‌تری دارند و به توانایی خود در حل مشکلات روزمره اعتماد دارند.

احساس یک فرد از خود یا عزت نفس تا حد زیادی بر اساس نحوه برخورد دیگران با آنها در تعاملات اجتماعی شکل می‌گیرد. کودکانی که دائماً تحت نظارت و محافظت قرار می‌گیرند، این پیام را دریافت می‌کنند که قادر نیستند یا به اندازه‌ی کافی خوب نیستند که بتوانند زندگی خود را مدیریت کنند.

این کودکان بدون داشتن فرصتی برای اثبات اینکه می‌توانند مسئولیت‌هایی را به عهده بگیرند، نمی‌توانند اعتبار کامل دستاوردهای خود را برای ایجاد حس استقلال و شایستگی به عهده بگیرند. در نتیجه، آنها فاقد انعطاف‌پذیری و خودکارآمدی هستند که برای رویارویی با دنیا به تنهایی ضروری است.

۸. هدف قلدری قرار گرفتن

والدین حمایتگر افراطی باعث می‌شوند که کودک در مدرسه مورد قلدری همکلاسی‌هایش قرار بگیرد.

کودکانی که بیش از حد محافظت می‌شوند اغلب کمتر از سن خود رفتار می‌کنند. انگار آنها یک کودک نوپا هستند و اجازه ندارند در بازی‌های خشن، اکتشافی یا فعالیت‌های ریسک‌پذیر لازم برای رشد مدیریت تعارض و مهارت‌های دفاع شخصی شرکت کنند.

۹. بلاتکلیفی

کودکان خانواده‌هایی که توسط والدین حمایتگر افراطی بیش از حد محافظت می‌شوند، بلاتکلیف هستند.

بچه‌ها به فرصت‌هایی برای تمرین تصمیم‌گیری نیاز دارند، اما کودکانی که بیش از حد محافظت می‌شوند هرگز اجازه انتخاب‌های خود را در زندگی ندارند. بدون تمرین یا آمادگی، آنها بزرگ می‌شوند و نمی‌دانند چگونه تصمیم‌های مهم بگیرند.

این کودکان یا بلد نیستند چنین تصمیمی بگیرند یا از تصمیم اشتباه می‌ترسند. آنها یاد گرفته‌اند که برای انتخاب کردن به والدین خود وابسته باشند.

برای مثال، دانشجویی که والدین خود را بیش از حد حمایتی می‌داند، نسبت به دانشجویانی که والدین خود را مشوق استقلال خود در دوران کودکی می‌دانند، بی‌تصمیمی در مورد شغل را تجربه می‌کند.

۱۰. استحقاق و خودشیفتگی ناسازگار

طرحواره استحقاق نیتجه والدین حمایتگر افراطی است
طرحواره استحقاق نیتجه والدین حمایتگر افراطی است

مطالعات نشان داده است که حمایت بیش از حد والدین با خودشیفتگی در بزرگسالی مرتبط است. والدین حمایتگر افراطی گاهی اوقات بچه‌های خودشیفته‌ای پرورش می‌دهند. کودکانی که مورد حمایت افراطی والدین قرار می‌گیرند ممکن است به این نتیجه برسند که آن‌ها افراد خاص و ممتازی هستند که والدینشان همه‌ی کارهایشان را انجام می‌دهند. این  طرز تفکر، طرحواره‌ی استحقاق نامیده می‌شود.

کسی که طرحواره استحقاق دارد بر این باور است که بر همگان برتری دارد و دیگران باید در خدمت رفع نیازهای او باشند. او همیشه خودش را در اولویت قرار می‌دهد و از دیگران استفاده ابزاری می‌کند. وقتی نیازهایش برطرف شود به دیگران هیچ اعتنایی می‌کند.

سطوح شدید پاسخگویی، کمک و مداخله از سوی والدین حمایتگر افراطی به فرزندان می‌آموزد که آنها بسیار مهم هستند. آنها همیشه شایسته مراقبت‌های ویژه و توجه دیگران هستند. بنابراین، این کودکان ممکن است احساس کنند به چیزهایی که به دست نیاورده‌اند تعلق دارند.

روانشناسان دریافته‌اند که وقتی پاسخ‌دهی والدین متناسب با سن کودک نیست، احتمال بیشتری وجود دارد که کودک ویژگی‌های خودشیفتگی بیمارگونه پیدا کند.

علائم جسمی عملکردی

نوجوانان بیش از حد محافظت شده احتمال بیشتری برای ابتلا به علائم جسمی عملکردی (FSS) دارند. شایع‌ترین FSS در کودکان و نوجوانان درد، خستگی و مشکلات گوارشی است.

بزهکاری

یکی از مضرترین جنبه‌های محافظت بیش از حد زمانی است که با مراقبت کم (غفلت عاطفی) والدین همراه شود. هنگامی که والدین حمایتگر افراطی، کنترل بالا و واکنش عاطفی کم را اعمال می‌کنند، در‌واقع والدین مستبدی هستند.

محققان به طور مداوم دریافته‌اند که این روش فرزندپروری ارتباط نزدیکی با بزهکاری، افسردگی و اختلال شخصیت نوجوانان دارد.

حمایت افراطی و سایر سبک‌های فرزندپروری

همه والدین خوب والدین محافظ هستند، اما همه والدین محافظ حمایتگر افراطی نیستند.

والدین بیش از حد محافظ (والدین حمایتگر افراطی) گاهی اوقات والدین هلیکوپتری نامیده می‌شوند زیرا آنها همیشه بالای فرزندان خود شناور می‌شوند. والدین بیش از حد محافظ که از مراقبت و صمیمیت کم‌برخوردار هستند، در طبقه‌ی والدین کنترل‌کننده یا والدین مستبد قرار می‌گیرند.

این چهار نوع فرزندپروری (حمایتگر افراطی، هلیکوپتری، کنترل‌کننده، مستبد) دارای برخی ویژگی‌های مشترک هستند و بنابراین مردم گاهی اوقات آنها را به جای یکدیگر استفاده می‌کنند. اما بسته به اینکه با چه کسی صحبت می‌کنید، ممکن است معنای متفاوتی داشته باشند.

در میان چهار سبک فرزندپروری، فرزندپروری مستبدانه تنها ساختار روانشناسی است که به وضوح تعریف شده است: کنترل بالا و گرمای عاطفی کم.

سبک‌های فرزندپروری بیش از حد محافظت‌کننده، هلیکوپتری و کنترل‌کننده به خوبی تعریف نشده‌اند، اما آنها یک نقطه‌ی اشتراک مهم دارند: کنترل بالا.

کلمه “محافظت بیش از حد” به معنای هدف والدین برای محافظت است در حالی که کلمه “کنترل” به معنای هدف والدین برای کنترل است. بنابراین این دو نوع فرزندپروری ممکن است از نظر هدف، تفاوت‌های اساسی داشته باشند.

والدین حمایتگر افراطی نگران سلامت و امنیت فرزندان خود هستند. آنها از کنترل برای دستیابی به اهداف حفاظتی خود استفاده می‌کنند. اما والدین کنترل‌کننده، والدین مستبدی هستند. آنها فقط می‌خواهند بدون دلیل موجه کودک را کنترل کنند.

صرف نظر از شرایط، برای جلوگیری از رشد کودکان، والدین باید از سرکوب احساسات فرزندان خود پرهیز کنند و حس سالم شایستگی را در آنها پرورش دهند. اتخاذ یک سبک فرزندپروری گرم، پاسخگو و با استاندارد بالا (یعنی فرزندپروری مقتدرانه) بهترین کاری است که والدین می‌توانند برای محافظت از فرزندان خود در درازمدت انجام دهند.

سخن پایانی

والدین برای تربیت فرزندان انعطاف‌پذیر، پناهگاه امنی را در مواقع استرس و همچنین در دوره‌های آرامش فراهم می‌کنند. حد و مرزها را تعیین می‌کنند، اما امکان سازگاری را نیز فراهم می‌کنند. تنها، زمانی که بچه‌ها فرصت تعامل مؤثر با دنیای بیرون را داشته باشند، می‌توانند به نسل‌های آینده توانا، انعطاف‌پذیر و از نظر اجتماعی پاسخگو تبدیل شوند.

نویسنده این مقاله پاملا لی موسس و سردبیر Parenting For Brain است. این مقاله توسط وب سایت اسکیمالوژی تحت عنوان «چرا پدر و مادرها به والدین حمایتگر افراطی تبدیل می شوند؟» در تاریخ ۱۹ تیر ۱۴۰۱ به فارسی ترجمه شده است و مطالبی نیز جهت کامل کردن موضوع مورد بحث به آن اضافه شده است.

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما در مورد اصول فرزندپروری در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

اینستاگرام: schema.therapy

تلگرام: psychologistnetes

ایمیل: schemalogy@yahoo.com

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا