انتخاب سردبیرخواندنی‌های اسکیمالوژیراهنمای زندگیفرزندپروریکودک

روش های درمان کودک درون

یکی از مهم‌ترین بخش‌های مفاهیم انواع رواندرمانی و یکی از رایج‌ترین پدیده‌هایی که ما در اتاق درمان با آن روبرو می‌شویم ظهور بخشی از شخصیت و روانِ درمانجویان است که به آن کودک درون گفته می‌شود.

این بخش از روان ما، در سال‌های کودکی شکل گرفته و به دنبال تأیید و پذیرش است. اگر بتوانیم از کودک درون خود مراقبت کنیم و احساساتش را بپذیریم تبدیل به سرچشمه شادی و سلامت روان می‌شود، ولی اگر آن را نادیده بگیریم باعث قطع ارتباط با خود و دیگران و مانع از حرکت در مسیر خودشکوفایی خواهد شد. در این صورت، ما در دام تکرار الگوهای قدیمی دلبستگی‌های ناایمن خود هستیم.

طرحواره‌درمانی یکی از انواع رواندرمانی است که تمرکز عمیقی روی بازوالدینی دارد و تلاش می‌کند به درمانجویان کمک کند نیازهای برآورده‌نشده‌ی دوران کودکی خود را بار دیگر برآورده سازند. از این طریق کودک درون که به آن کودک آسیب‌پذیر نیز گفته می‌شود التیام پیدا می‌کند که به نوبه‌ی خود بستری برای رشد بزرگسال سالم فراهم می‌کند.

بازوالدینی

همه ما می‌دانیم که سفر درمان یک تجربه سریع نیست بلکه فرایندی عمیق از خودیابی و رشد است. در این مسیر بازوالدینی کودک درون بخش مهمی از مسیر درمانی ماست.

بازوالدینی که توسط لوسیا کاپاچیون در دهه ۱۹۷۰ ابداع شده روشی متحول‌کننده برای درمان زخم‌هایی است که توسط دلبستگی‌های ناایمن در دوره کودکی‌مان ایجاد شده است. با مراقبت کردن و اعتبار دادن به این جنبه آسیب‌پذیر خود، یاد می‌گیریم که عشق و حمایتی را که در کودکی دریافت نکرده‌ایم برای خود فراهم کنیم.

برای مقابله کردن با زخم‌های دلبستگی بسیاری از ما به دنبال اطمینان طلبی و آسایش از منابع بیرونی هستیم، امیدواریم که از طریق ایجاد روابط دوستانه‌ عالی، روابط رمانتیک یا معنویت به شادکامی برسیم. با این وجود می‌دانیم که این راه‌حل‌ها موقتی هستند.

هنگامی که دیگران مایه تسلی خاطر ما می‌شوند، حمایت آن‌ها به برآورده کردن انتظارات ما بستگی دارد. اما به ناگزیر آن‌ها همیشه توان این کار را ندارد؛ در این صورت زخم‌های دلبستگی قدیمی سر باز می‌کنند و بار دیگر خودمان را در حالتی از رنج کشیدن و بازآفرینی پویایی‌های دلبستگی دردناک قدیمی می‌یابیم. در نهایت بار دیگر ترومای ناشی از روابط را تجربه می‌کنیم.

اینجا جایی است که ارزش واقعی بازوالدینی و کار کردن با کودک درون نمایان می‌شود. ما با درگیری آگاهانه با تروماهای گذشته‌ی خود و تمایل به آنچه در کودکی برایمان خوب بوده است می‌توانیم سفری را آغاز کنیم که مقصد آن شفای خود و توانمند شدن است.

از طریق این کار درونی، از طریق یادگیری استراتژی‌های عشق ورزیدن به خود، مراقبت و حمایت از خود، تبدیل به والد مراقبت‌گر خودمان می‌شویم.

بازوالدینی به ما این امکان را می‌دهد که از چرخه جستجوی تأیید بیرونی رها شویم و به جای آن حس عمیق اعتماد به نفس و انعطاف‌پذیری درونی را پرورش دهیم، در حالی که همزمان روابط سالم‌تر و صمیمی‌تر با دیگران را پرورش دهیم (کوپلی، 2023).

نحوه اثرگذاری بازوالدینی

بازوالدینی فرایندی است که طی آن شما آنچه را در کودکی دریافت نکرده‌اید به خودتان بدهید.

این کار درونی به ما این امکان را می‌دهد که بخش مهمی از وجود خود را ادغام کرده و به آن احترام بگذاریم و به ما قدرت می‌دهد تا اختیار افکار، تصمیمات و روابط خود را به دست آوریم.

برقراری ارتباط مجدد با کودک درونی ما از طریق بازوالدینی شامل دو جنبه متمایز و در عین حال به هم مرتبط است:

بازیابی شادی و تفریح

در آغوش گرفتن روحیه بی دغدغه و تخیل بی حد و حصر خود جوانتر به ما اجازه می دهد تا لذت های ساده زندگی را دوباره کشف کنیم. این جنبه از کار درونی کودک ما را تشویق می‌کند تا خودمان را صادقانه بیان کنیم و بی‌گناهی را در آغوش بگیریم.

مواجهه با خاطرات دردناک یا سرکوب شده

برای بسیاری، سفر بازوالدینی شامل مواجهه با خاطرات سرکوب‌شده و تجربیات دردناک دوران کودکی است. این جنبه، شبیه به «کار در سایه» یا کار با «بخش‌های تبعیدی»، نیازمند شجاعت و آسیب‌پذیری است، زیرا ما آگاهانه زخم‌های عمیق را پردازش پردازش و التیام می‌دهیم (شوارتز، 2021).

در حالی که این سفر ممکن است دلهره‌آور باشد، به ویژه برای کسانی که نیازهای اساسی آنها در دوران کودکی برآورده نشده است، فرصت‌های عمیقی برای رشد و بهبودی ارائه می‌دهد.

بازوالدینی از خودمان فقط به معنای کشف مجدد معصومیت کودکانه ما نیست. این همچنین در مورد مواجهه با شیاطین درونی ما با شفقت و شجاعت است. با پذیرفتن هر دو جنبه کار درونی کودک، سفری دگرگون کننده در کشف خود و شفا را آغاز می کنیم و در نهایت حس اعتماد به نفس و انعطاف پذیری خود را بازیابی می کنیم.

چهار سطح بازوالدینی برای کودک درون

بازوالدینی چهار ستون اصلی دارد که هر کدامشان نقش اساسی و مهمی در درمان و شفای کودک درون دارند (لی‌پرا، ۲۰۲۱).

نظم و انضباط

در هسته خود، نظم و انضباط در بازوالدینی مستلزم ایجاد یک چارچوب ساختاریافته و حمایتی برای رشد و تحول است. این کار مستلزم ایجاد مرزها، روال‌ها و انتظارات واضح برای ایجاد ثبات و امنیت برای کودک درون است.

از طریق خود انضباطی، افراد یاد می‌گیرند که محدودیت‌های سالمی تعیین کنند، خودکنترلی را پرورش دهند و مسئولیت اعمال خود را بر عهده بگیرند. این شامل ثبات، صبر و شفقت در هدایت کودک درون به سمت رفتارها و انتخاب های مثبت است.

شادی

شادی یک نیاز اساسی کودک درون است.
شادی یک نیاز اساسی کودک درون است.

شادی یکی از جنبه‌های حیاتی بازوالدینی است، زیرا مستلزم داشتن لحظاتی برای بازیگوشی، خودانگیختگی و لذت است. این کار مستلزم کشف مجدد و پذیرش حس ذاتی شگفتی و کنجکاوی است که اغلب زیر بار مسئولیت‌های بزرگسالی مدفون می‌شود.

از طریق شادی، افراد یاد می‌گیرند که دوباره با حس لذت و اشتیاق کودک درونی خود ارتباط برقرار کنند و شادی را در لذت‌ها و تجربیات ساده بیابند. این کار شامل قدردانی، پذیرش خلاقیت، و پرورش حس سبکی و سرگرمی است.

تنظیم هیجانات

تنظیم هیجانات در بازوالدینی ضروری است، زیرا شامل توسعه مهارت‌هایی برای شناسایی، درک و مدیریت موثر احساسات فرد است. تنظیم هیجانی مستلزم ایجاد یک فضای امن و حمایتی برای کشف و بیان احساسات بدون قضاوت یا سرکوب است.

با یادگیری مهارت‌های تنظیم هیجانی، افراد یاد می‌گیرند که محرک‌ها را بشناسند، با عوامل استرس‌زا کنار بیایند و احساسات چالش‌برانگیز را با انعطاف‌پذیری و شفقت هدایت کنند. این کار شامل تمرین ذهن‌آگاهی، خودآگاهی و شفقت به خود برای تقویت تعادل عاطفی و سلامت است.

مراقبت از خود

مراقبت از خود سنگ بنای بازوالدینی است، زیرا شامل اولویت دادن به سلامت جسمی، عاطفی و روانی فرد است. مراقبت از خود مستلزم مراقبت از خود با مهربانی، شفقت، احترام به نیازها و مرزهای خود است.

از طریق تمرین مراقبت از خود، افراد یاد می‌گیرند که احساس ارزشمندی و ارزش خود را پرورش دهند و روی فعالیت‌ها و اقداماتی سرمایه‌گذاری کنند که ذهن، بدن و روح را دوباره پربار و جوان می‌کند. این شامل اختصاص زمانی برای آرامش، فراغت و تأمل در خود، پرورش حس عمیق عشق به خود و پذیرش است.

5 نیاز نادیده گرفته شده در دوران کودکی

درک زخم‌های دلبستگی در اوایل دوران کودکی به ما کمک می‌کند تا نیازهای برآورده‌نشده‌ای را که به‌عنوان بزرگسال، هنوز به‌شدت به دنبال رفع آن‌ها هستیم، برطرف کنیم. اینها ممکن است پیامدهای غفلت عاطفی دوران کودکی باشد.

طبق ادبیات (کاپلی، 2023؛ گیبسون، 2015؛ مولر و همکاران، 2019؛ سالوکانگاس و همکاران، 2020)، معمولاً نیازهای نادیده گرفته‌شده در دوران کودکی که به آسیب‌های دلبستگی تبدیل می‌شوند، شامل موارد زیر است.

۱. اعتبار عاطفی

کودکان برای ایجاد یک احساس سالم از خودآگاهی و تنظیم هیجانی نیاز به اعتبارسنجی احساسات خود دارند. هنگامی که نیازهای عاطفی نادیده گرفته می‌شوند، کودکان ممکن است در درک و بیان احساسات خود دچار مشکل شوند، که منجر به مشکلاتی در ایجاد دلبستگی‌های ایمن و مقابله با استرس می‌شود.

۲. عشق و پذیرش بی قید و شرط

هر کودکی سزاوار این است که بدون قید و شرط احساس کند که او را دوست دارند و پذیرفته شده است. هنگامی که این نیاز نادیده گرفته می‌شود، کودکان ممکن است احساس بی‌لیاقتی و ناامنی داشته باشند که بر عزت نفس و توانایی آنها در ایجاد روابط سالم در طول زندگی تأثیر می‌گذارد.

۳. ایمنی و امنیت فیزیکی

فراهم کردن یک محیط امن و مطمئن برای رشد کودکان ضروری است. نادیده گرفتن این نیاز می‌تواند منجر به احساس ترس، اضطراب و بی‌اعتمادی شود و توانایی کودک را برای کاوش و درگیر شدن با دنیای اطرافش مختل کند.

۴. ثبات و هماهنگی

کودکان برای رشد به قابلیت پیش‌بینی نیاز دارند، زیرا احساس ثبات و امنیت را برای آنها فراهم می‌کند. هنگامی که این نیاز نادیده گرفته می‌شود، کودکان ممکن است با احساس هرج و مرج و عدم اطمینان دست و پنجه نرم کنند که منجر به مشکلاتی در تنظیم احساسات و رفتار می‌شود.

۵. همدلی و درک

کودکان به بزرگسالانی نیاز دارند که بتوانند با تجربیات آنها همدلی و دیدگاه آنها را درک کنند. نادیده گرفتن این نیاز می‌تواند منجر به احساس انزوا و بیگانگی شود، زیرا کودکان ممکن است برای برقراری ارتباط با دیگران و ابراز واقعی خود مشکلاتی را تجربه کنند.

ایجاد همدلی و درک به کودکان کمک می‌کند تا احساس کنند دیده و شنیده می‌شوند و با ارزش هستند که به نوبه‌ی خود رشد عاطفی سالم و انعطاف‌پذیری را تقویت می‌کند.

7 مزیت بازوالدینی کودک درون

از طریق درک و برقراری ارتباط مجدد با کودک درون خود، ما شروع به بازیابی بخش‌های از دست رفته خود می‌کنیم و هماهنگی و انعطاف درونی را تقویت می‌کنیم. مزایای یادگیری نحوه بازوالدینی کودک درون شامل موارد زیر است.

۱. التیام زخم‌های گذشته

بازوالدینی کودک درونی فرصتی عمیق برای التیام زخم‌های گذشته است. با ارائه‌ی عشق، مراقبت و اعتباری که ممکن است در دوران کودکی نادیده گرفته شده باشند، می‌توانید آسیب‌های حل‌نشده و درد عاطفی را برطرف کنید و حس کامل بودن و شفا یافتن از آن‌ها را تقویت کنید (کوپلی، 2023؛ لپرا، 2021).

۲. پرورش شفقت به خود

درگیر شدن در شیوه‌های بازوالدینی، شفقت و خودپذیری را پرورش می‌دهد. با ارائه مراقبت‌های مراقبتی و درک مورد نیاز خود در کودکی، یاد می‌گیرید که با مهربانی و شفقت با خود رفتار کنید و حس عمیق‌تری از خودارزشمندی و عشق به خود را تقویت کنید (شوارتز، 2021).

۳. بهبود روابط

همانطور که یاد می‌گیرید کودک درونی خود را مورد بازوالدینی قرار دهید، درک عمیق‌تری از نیازها و احساسات خود ایجاد می‌کنید که می‌تواند بر روابط شما با دیگران تأثیر مثبت بگذارد. با پرورش خودآگاهی و شفقت به خود، می‌توانید ارتباطات سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تری را با اطرافیان خود ایجاد کنید (کوپلی، 2023).

۴. تنظیم هیجانی

تکنیک‌های بازوالدینی می‌توانند با فراهم کردن فضای امن و حمایت‌کننده برای کشف و ابراز احساسات، به بهبود مهارت‌های تنظیم هیجانی کمک کنند. با یادگیری سازگاری با نیازهای کودک درون خود، آگاهی عاطفی و انعطاف‌پذیری بیشتری ایجاد می‌کنید و به شما امکان می‌دهد موقعیت‌های چالش‌برانگیز را با سهولت بیشتری هدایت کنید (LePera, 2021).

۵. شکستن الگوهای خود-تخریبی

بسیاری از رفتارهای خود-تخریبی ناشی از زخم‌های حل‌نشده دوران کودکی است. بازوالدینی کودک درونی خود به شما کمک می‌کند تا این الگوها را شناسایی کرده و به آنها رسیدگی کنید و به شما قدرت می‌دهد تا از رفتارهای مخرب و الگوهای فکری که دیگر به شما خدمت نمی‌کنند رها شوید (کوپلی، 2023).

۶. افزایش اعتماد به نفس

بازوالدینی کودک درونی خود مستلزم پرورش و تأیید تجربیات و احساسات خود است. این فرآیند اعتماد به نفس و حرمت نفس را تقویت می‌کند و به شما قدرت می‌دهد تا به خود واقعی خود آشنا شوید و اهداف و آرزوهای خود را با شجاعت و اعتقاد دنبال کنید (کوپلی، 2023).

۷. افزایش تاب‌آوری

از طریق فرزندپروری، در مواجهه با سختی‌ها تاب آوری بیشتری خواهید داشت. با تأیید و پرداختن به آسیب‌های گذشته، قدرت و انعطاف‌پذیری درونی ایجاد می‌کنید و به شما این امکان را می‌دهد که چالش‌های زندگی را با سهولت و سازگاری بیشتری پشت سر بگذارید (شوارتز، 2021).

9 نکته برای بازوالدینی مجدد

بازوالدینی کودک درونی یک سفر تحول‌آفرین است. در این فرآیند، اتخاذ استراتژی‌های عملی که راهنمایی و پشتیبانی ملایم را در حین عبور از پیچیدگی‌های دنیای درونی خود ارائه می‌دهند، ضروری است.

در اینجا 9 نکته برای توانمندسازی شما در سفر بازوالدینی وجود دارد (دیویس، 2020b):

  1. جملات تاکیدی مثبت مانند «من آدم خوبی هستم» را تمرین کنید تا عزت نفس و مثبت‌اندیشی را پرورش دهید.
  2. در گفتگو با بزرگسال سالم خود شرکت کنید، به دنبال راهنمایی و حمایت برای تصمیم‌گیری‌های بزرگسالانه باشید.
  3. هر روز برای موفقیت‌ها، هر چند کوچک، به خود پاداش دهید تا رفتارهای مثبت و مراقبت از خود را تقویت کنید.
  4. برای حمایت از سلامت کلی و تعادل عاطفی، خواب کافی را در اولویت قرار دهید.
  5. یک دفترچه یادداشت بازوالدینی برای نوشتن وظایف و دستاوردهای روزانه داشته باشید و پیشرفت خود را در طول مسیر جشن بگیرید.
  6. تمرین‌های ذهن آگاهی را در برنامه‌های روزمره خود بگنجانید تا در لحظه حال حضور داشته باشید.
  7. عشق به خود و پذیرش خود را ابراز کنید، حتی اگر احساس ناآشنایی برایتان باشد.
  8. به خاطرات خوب دوران کودکی فکر کنید تا حس نوستالژی و ارتباط را تقویت کنید.
  9. خاطرات و سنت‌های “خوب” جدیدی ایجاد کنید تا شادی و رضایت را در زندگی بزرگسالی خود تقویت کنید.

۲ تمرین بازوالدینی برای درمان تروما

تمرین‌های بازوالدینی به‌عنوان یک مسیر درمانی برای ارتباط مجدد با کودک درون و گسترش مراقبت‌های مراقبتی و محافظتی که در آن سال‌های کودکی غایب بود، عمل می‌کند. تمرین‌های زیر می‌توانند راحتی و اعتباری را به خودمان ارائه دهند که به شدت به آن نیاز داشتیم، اما در آن زمان نتوانستیم آن را دریافت کنیم.

۱. نامه نوشتن به کودک درون

نامه نوشتن به کودک درون
نامه نوشتن به کودک درون

با نوشتن نامه‌های صمیمانه برای خود، گفتگو را با کودک درون خود آغاز کنید. این نامه‌ها به عنوان فضایی خصوصی برای بیان، رهایی و شفا عمل می‌کنند و یک خروجی پرورشی برای کودک و بزرگسال درون شما ارائه می‌دهند.

یک قلم و کاغذ بردارید و بگذارید افکارتان آزادانه جریان پیدا کند. به یاد داشته باشید، این نامه صرفاً برای شماست و بستری دلسوزانه برای خوداندیشی و رشد فراهم می‌کند.

۲. کار کردن با سایه برای کاوش درونی کودک

کاوش در سایه شامل کشف جنبه‌های سرکوب‌شده روانی است که در کودکی به شما آموزش داده بودند از آن خجالت بکشید و اکنون می‌خواهید پنهان نگه دارید. فرآیند خودکاوی شامل جستجو در مناطقی از درد عمیق، شرم یا خودارزشی کم است تا این عناصر ناخودآگاه را به خودآگاه بیاورید تا بتوان آنها را کشف و درمان کرد.

به عنوان یک تمرین، می‌توانیم احساسات و افکار مرتبط با سایه خود را برانگیخته کنیم، مانند انعکاس جملاتی مانند «کودکان باید دیده شوند و شنیده نشوند» و «کودکان به راحتی قابل دستکاری هستند». به احساسات بدنی و پاسخ‌های عاطفی خود توجه کنید، در مورد هر فکر، خاطره یا احساسی که برای عمیق‌تر کردن درک شما از چشم‌انداز درونی شما ایجاد می‌شود، یادداشت‌برداری کنید (جانسون، 2009).

سخن پایانی

همه ما دارای کودک درون هستیم- بخشی از خودمان که اغلب نادیده گرفته می‌شود یا در زیر سطح آگاهی پنهان می‌شود. این کودک درون مشتاق به رسمیت شناختن و تأیید دردهایی است که تجربه می‌کند.

آسیب‌های حل‌نشده دوران کودکی اغلب باعث ایجاد زخم‌های عمیق بر کودک درون می‌شود و به صورت احساسات سرکوب‌شده و زخم‌های ماندگار، ظاهر می‌شوند. این تجربیات حل نشده تأثیر قابل توجهی بر بزرگسالی ما دارد. ممکن است کودک درون شما ناخودآگاه با تحریف کردن تجربه‌های فعلی شما به دنبال حل و فصل باشد و از شما بخواهد با مسائل حل نشده روبرو شوید و آنها را درمان کنید.

بازوالدینی، یک فرآیند دگرگون‌کننده، با ارائه مراقبت و محافظت از کودک درون شما راهی به سوی شفا ارائه می‌دهد.

هنگامی که این کودک درون زخمی را شناسایی می‌کند و آن را می‌پذیرد، آزاد می‌شود تا شادی‌های زندگی را با روحیه‌ای بی‌دغدغه‌تر تجربه کند. چه به تنهایی یا با حمایت یک درمانگر این سفر را آغاز کنید، بسیار مهم است که صدای درون کودک خود را نادیده نگیرید. در آسیب‌پذیری آن درس‌ها و فرصت‌های عمیقی برای شفا و رشد نهفته است.

برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

  • اینستاگرام: schema.therapy
  • تلگرام: psychologistnotes
  • ایمیل: schemalogy@gmail.com
  • Capacchione, L. (1991). Recovery of your inner child. Simon & Schuster.
  • Copley, L. A. (2023). Loving you is hurting me: A new approach to healing trauma bonds and creating authentic connection. Hachette Book Group.
  • Davis, S. (2020a, July 13). The wounded inner child. Complex Post-Traumatic Stress Disorder Foundation. Retrieved March 11, 2024, from https://cptsdfoundation.org/2020/07/13/the-wounded-inner-child/
  • Davis, S. (2020b, July 27). Reparenting to heal the wounded inner child. Complex Post-Traumatic Stress Disorder Foundation. Retrieved March 11, 2024, from https://cptsdfoundation.org/2020/07/27/reparenting-to-heal-the-wounded-inner-child/
  • Gibson, L. C. (2015). Adult children of emotionally immature parents: How to heal from distant, rejecting, or self-involved parents. New Harbinger.
  • Johnson, R. (2009). Owning your own shadow: Understanding the dark side of the psyche. Harper.
  • LePera, N. (2021) How to do the work. HarperCollins.
  • Müller, L. E., Bertsch, K., Bülau, K., Herpertz, S. C., & Buchheim, A. (2019). Emotional neglect in childhood shapes social dysfunctioning in adults by influencing the oxytocin and the attachment system: Results from a population-based study. International Journal of Psychophysiology, 136, 73–80.
  • Salokangas, R. K. R., Schultze-Lutter, F., Schmidt, S. J., Pesonen, H., Luutonen, S., Patterson, P., & Hietala, J. (2020). Childhood physical abuse and emotional neglect are specifically associated with adult mental disorders. Journal of Mental Health,29(4), 376–384.
  • Schwartz, R. C. (2021). No bad parts: Healing trauma and restoring wholeness with the internal family systems model. Sounds True.

2 دیدگاه

  1. سلام استاد بزرگوار
    به نکات بسیار مهم و لازم در اتاق درمان اشاره فرمودین
    خصوصا در مورد بازوالدینی حد و مرز دار که برای التیام زخمهای قدیمی مراجعان بسیار کاربرد دارد.
    سپاس از شما برای قلم شیوا و مطالب مفیدی که به اشتراک میگذارین.💐🙏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا