والدین خودشیفته چه کسانی هستند؟

والدین خودشیفته والدینی خود محور و خود شیفته هستند که خودانگاره سطح بالایی از خود دارند و فکر میکنند که بهتر از دیگران هستند. آنها اغلب نیازها و نگرانیهای دیگران، از جمله نگرانیهای فرزندانشان را نادیده میگیرند، زیرا معتقدند نیازها و احساسات خودشان از سایرین مهمتر است. در موارد شدید، آنها مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) هستند. با همراه باشید تا با سبک فرزندپروری والدین خودشیفته آشنا شوید.
9 ویژگی خودشیفتگی

شما میتوانید برای تشخیص خودشیفتگی خود ویژگیهای زیر را مطالعه کنید و ببینید که چه مقدار از این ویژگیها در شما وجود دارد. هرچه تعداد این ویژگیها در شما بیشتر باشد به احتمال زیاد شما والدین خودشیفته ای هستید. نکته دیگر اینکه در صورتی که تعداد این ویژگیها در شما بیشتر باشد احتمال دارد که به اختلال شخصیت خودشیفته نیز مبتلا باشید.
۱. خودبزرگپنداری
خودبزرگپنداری ویژگی اصلی خودشیفتگی است. والدین خودشیفته در اهمیت خود مبالغه میکنند و در مورد قدرت نامحدود، برتری، منحصر به فرد بودن و کامل بودن خود خیالپردازی میکند. آنها بر این باورند که نظرات و ایدههای آنها بهتر از دیگران است و تنها چیزی است که اهمیت دارد نظرات و ایدههای خودشان است.
۲. استحقاق
به طور معمول والدین خودشیفته بیش از حد درگیر نیازهای عاطفی خود هستند و معتقدند که همیشه باید در اولویت باشند و انتظار دارند که دیگران فوراً نیازهای آنها را برآورده کنند. از نظر دیگران فقط برای ارضای نیازهایشان آنها باید تلاش کنند و باید تحت کنترل آنها باشند. آنها انتظار دارند که همیشه به دیگران ترجیح داده شوند و معتقدند نیازهای آنها باید بر نیازهای فرزندانشان اولویت داشته باشد.
علاوه بر این، آنها خود را مستحق میبینند که فرزندانشان را وادار به کارها و رفتارهایی بکنند که خودشان درست میدانند یا از آنها به صورت ناعادلانه سوء استفاده کنند تا به آنچه میخواهند برسند. والدین خودشیفته برای کنترل فرزندان خود، اغلب از شرمساری، احساس گناه و فریاد زدن استفاده میکنند.
۳. عدم همدلی
والدین خودشیفته و افراد مبتلا به اختلال شخصیت خونسرد، انتقادی و مطالبهگر هستند و نسبت به نیازهای دیگران پاسخگو نیستند. آنها نسبت به تأثیرات منفی رفتار خودشیفته و اظهارات تحقیرآمیز خود بر دیگران بیتفاوت هستند، اما انتظار دارند دیگران با آنها همدردی و همدلی کنند.
۴. غرور کاذب
آنها فکر میکنند که برتر از دیگران هستند و از روی غرور با آنها صحبت میکنند. آنها میخواهند مطمئن باشند که دیگران از برتری آنها آگاهند. از این رو مرتباً به برتری خود بر دیگران اشاره میکنند. والدین خودشیفته و خودشیفتهها معتقدند که هرگز اشتباه نمیکنند. آنها همیشه دیگران را به خاطر اشتباهات خود سرزنش میکنند.
۵. تحقیرکننده
اغلب، افرادی که احساس برتری میکنند، فکر میکنند دیگران لیاقت کمتری دارند. آنها مکرراً اظهارات تحقیرآمیزی در مورد دیگران به کار میبرند و از انتخابها یا رفتارهای آنها انتقاد میکنند. این انتقاد و سرزنشگری شامل فرزندان خودشان نیز میشود. والدین خودشیفته مدام ارزش فرزندان خود را پایین میآورند. فرزندان والدین خودشیفته هر کاری که انجام میدهند به اندازه کافی از نظر والدینشان خوب نیست.
۶. حسادت شدید
آنها اغلب نسبت به دیگران حسادت میکنند و معتقدند که دیگران نسبت به آنها حسادت دارند. آنها برای اثبات برتری خود نسبت به دیگران، تمایل دارند اطراف خود را با افرادی احاطه کنند که کمتر موفق هستند. در جمع این افراد آنها خود را موفق میدانند.
۷. اختلال در عزت نفس
از آنجایی که والدین خودشیفته و افراد خودشیفته تصور مثبت اغراقآمیزی از خود دارند هر تهدیدی که این تصور مثبت را به خطر بیندازد از نظر عاطفی بهم میریزند و با عصبانیت شدید به تهدیدها واکنش نشان میدهند. هر زمان که به خواسته خود نرسند، میتوانند به خشم، شرمساری، گناه و متهم کردن همه مبادرت کنند.
۸. جلب توجه
والدین خودشیفته برای اینکه در مرکز توجه قرار گیرند همیشه در حال لاف زدن در مورد دستاوردهای خود هستند. آنها به قدری تشنهی در مرکز توجه بودن هستند که حتی تغریف و تمجیدهای دروغکی و چاپلوسیهای غیرصادقانه را غنیمت میشمارند.
وقتی والدین خودشیفته رفتار توجهطلبانه از خود نشان میدهند، خود را به عنوان والدینی دوستداشتنی و دلسوز نشان میدهند که برای فرزندان خود فداکاریهای زیادی کردهاند.
۹. عدم تحمل تفاوتهای کودک در ارزشها، عقاید و نیازها
والدین خودشیفته تاب و تحمل تفاوت در ایدههای فرزندان با خودشان را ندارند زیرا بر این باورند که فرزندانشان دنبالهی آنها هستند. اختلاف نظر، سلیقه و علاقه به عنوان نوعی حمله به شخصیت آنها در نظر گرفته میشود به طوریکه که آنها را خشمگین میکند. والدین خودشیفته هر چیزی را که با دیدگاه آنها مطابقت نداشته باشد، تحقیر و رد میکنند.
۱۱ اثر والدین خودشیفته

فرزندان والدین خودشیفته به طرق مختلف تحت تأثیر منفی قرار میگیرند. دوران کودکی نقش حیاتی در رشد اجتماعی، روانی و عاطفی کودک دارد. تجارب نامطلوب دوران کودکی (ACE) میتواند اثرات منفی طولانی مدت داشته باشد.
در اینجا به برخی از ویژگیهای کودکانی که توسط والدین خودشیفته بزرگ میشوند اشاره میکنیم.
1. عزت نفس پایین
کودکی که تحت تأثیر والدین خودشیفته است، به علت اینکه در تمام زندگی به او گفته شده که بیارزش یا بیفایده است، ممکن است احساس بیکفایتی کند و اعتماد به نفس پایینی داشته باشد.
ممکن است کودک به صورت آگاهانه از این احساسات دردناک آگاه نباشد اما این احساسات میتوانند به صورت ناخودآگاه در پس زمینهی ذهنی او آنها اجرا شوند و تأثیر عمیقی بر زندگی روزمره او بگذارند.
۲. شکل گیری تأیید طلبی
والدین خودشیفته از کودک برای برآوردن نیازهای ارضانشدهی خود به تحسین، تمجید، به رسمیت شناختن و موفقیت استفاده میکنند و کاری میکنند که کودک به صورت دائمی به دنبال کسب تأیید آنها باشد. نحوهی رفتار و ارتباط والدین خودشیفته با کودک به یک صدای منتقد درونی تبدیل میشود که حتی در بزرگسالی، یک منتقد درونی مدام به فرد میگوید که به اندازه کافی خوب نیستی.
این صدای منتقد درونی عموماً همان استانداردهای دستنیافتنی و کمالگرایانهی والدین را در دروان بزرگسالی به گوش فرد میخواند و باعث میشود که برای به دست آوردن تأیید اطمینان دیگران تلاش کند.
۳. شرم مزمن
کودکان والدین خودشیفته ممکن است از شرم مزمن رنج ببرید. خودشیفتهها شرم سمی خود را به دیگران، بهویژه فرزندانشان منتقل میکنند. کودکان اغلب به دلیل داشتن نظرات یا احساسات خود مورد تمسخر یا تحقیر قرار میگیرند. اثرات شرم میتواند ناتوانکننده باشد و در بزرگسالی مشکلاتی ایجاد کند.
۴. مهرطلبی
فرزندان والدین خودشیفته تا بزرگسالی عموماً در نقشی که والدین به او دادهاند باقی میمانند و هیچگاه حس درستی از هویت خود پیدا نمیکنند. این افراد در روابط عاشقانه خود به شدت فداکار هستند. آنها افراد مهرطلبی هستند که نظرات، خواستهها یا رویاهای خود را ندارند، زیرا در کودکی برای خشنود کردن والدین خود ساکت شدهاند. ممکن است برای جلب رضایت دیگران تلاش کنند، حتی اگر به نوعی به آنها آسیب برساند.
۵. مشکل در ابراز یا تنظیم احساسات
فرزندان والدین خودشیفته یاد نگرفتهاند که نیازها و عواطف خود را بیان کنند، زیرا احساسات آنها در دوران کودکی سرکوب شدهاند. علاوه بر این، هرگز یاد نگرفتهاند که چگونه احساسات منفی خود را کنترل کنند. در دوران بزرگسالی، تنظیم احساسات منفی مانند خشم یا غم برای آنها دشوار است.
۶. مشکل در ایجاد روابط سالم
به احتمال زیاد، آنها در دوران رشد با والدین خود مشکل دلبستگی داشتهاند. دلبستگی ناایمن آنها بر نحوه نگاه آنها به خود و دیگران و تواناییشان در ایجاد یک رابطه سالم در بزرگسالی تأثیر میگذارد. ممکن است حفظ رابطه نزدیک برای آنها دشوار باشد. همچنین بیشتر مستعد داشتن الگوهای ناسالم روابط از جمله خشونت خانگی هستند.
۷. نداشتن حد و مرز
فرزندان والدین خودشیفته از کودکی آموختهاند که دستورالعملها را دنبال کنند و هرگز نظر خود را به زبان نیاورند. هیچ فرصتی برای دفاع از استقلال یا حقوق خود به آنها داده نشده است. بنابراین در دوران بزرگسالی نمیتوانند خودشان را اثبات کنند، مرزهایشان را با دیگران حفظ و یا از خود دفاع کنند.
۸. بلاتکلیفی
فرزندان والدین خودشیفته در کودکی همیشه مجبور بودهاند از دستورات والدین خود پیروی کنند و اجازه نداشتهاند نظر خود را داشته باشند. در نتیجه، حتی زمانی که در بزرگسالی این فرصت به آنها داده میشود، ممکن است در تصمیمگیری برای خود دچار مشکل شوند.
۹. افکار خودویرانگر
احساسات و رفتار فرزندان والدین خودشیفته ممکن است همچنان در دوران بزرگسالی تحت تاثیر پیامهای منفی والدینشان باشد. افکار خودویرانگر میتوانند توانایی آنها را برای عملکرد در بزرگسالی فلج کنند.
۱۰. مشکلات سلامتی
در دوران بزرگسالی، کسانی که والدین خودشیفته ای داشتهاند ممکن است مشکلاتی در سلامت جسمانی و روانی خود پیدا میکنند. استرس مداوم ناشی از رفتار توهینآمیز والدین در طول زمان میتواند منجر به بیماریهای جسمی شود. طیف وسیعی از اختلالات روانی نیز ممکن است شکل بگیرند، مانند اضطراب، افسردگی، اعتیاد به الکل، سوء مصرف مواد و غیره.
۱۱. تعجب از اینکه دیگران برای خانواده خود ارزش قائل هستند!
والدین خودشیفته بیشتر برای آنها منبع درد بوده است تا مکانی امن. از این رو ممکن است برای آنها غیر قابل تصور باشد که به نظر میرسد دیگران خانواده خود را گرامی میدارند و در زندگی شاد هستند.
چگونه اثرات والدین خودشیفته را درمان کنیم؟

خنثیسازی اثرات والدین خودشیفته سفر دشواری است، و اکنون زمان برداشتن اولین قدم برای بهبودی از این آسیب دوران کودکی است.
۱. آشنایی با خودشیفتگی
یک قدم مهم در بهبودی این است که بپذیرید شما مسئول آزار عاطفی که در کودکی متحمل شدهاید نیستید. مهم نیست که چقدر والدین شما سعی در تحریف واقعیت و ادعای میکنند که آسیبی به شما نزدهاند، ولی در هر صورت کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند مقصر نیستند.
۲. با والدین خودشیفته مرزهای سالمی تعیین کنید
فرزندان والدین خودشیفته هنگامی که به بزرگسالی میرسند باید یاد بگیرند که مرزهای سالم و ارتباطات سالمی را با والدین خود ایجاد کنند. ممکن است برای شما لازم باشد یا حتی خوب باشد که برای سلامت روان خود به رابطه خشونتآمیز با والدین سمی خود پایان دهید. مجبور نیستید تعاملات ناخوشایند بین خود و والدینتان را تحمل کنید.
۳. یک شبکه حمایتی برای خود بسازید
کسانی که والدین خودشیفته را تجربه نکردهاند معمولاً نمیدانند بزرگ شدن توسط خودشیفتهها چگونه است. دوستان شما ممکن است سعی کنند کمک کنند، اما در نهایت چیزهایی میگویند که بیشتر به شما آسیب میزند. بنابراین بهترین راه برای یافتن حمایت اجتماعی این است که به دنبال گروههای حمایتی و افرادی باشید که تجربیات مشترکی داشتهاند. یک شبکه حمایتی ایجاد کنید که میتواند به شما کمک کند رفتارهای خود حمایتی/مقابلهای سالمی را در خود شکل دهید و از دوران سخت عبور کنید.
۴. ورزش و مدیتیشن
مدیتیشن و ورزش میتواند به بهبود عواطف شما کمک و سیستم ایمنی بدن شما را تقویت کند.
۵. سعی نکنید آنها را تغییر دهید
خودشیفتهها نمیتوانند خودشان را آنطور که هستند ببینند. آنها در تمام زندگی خود معتقدند که حق با آنهاست و هرکسی که با آنها مخالف است اشتباه میکند. تلاش برای تغییر آنها احتمالا باعث درد بیشتر شما خواهد شد.
۶. سعی نکنید عذرخواهی کنید
تحمل یک عمر سوء استفاده ممکن است به تنهایی کاری دشوار باشد. خبر خوب این است که کمکی برای شما وجود دارد. به دنبال یک درمانگر با تجربه برای رواندرمانی باشید. آنها میتوانند به شما کمک کنند تا هویت خود، احساس مثبت از خود و عزت نفس خوبی که والدینتان به شما ارائه نکردهاند را رشد دهید.
نویسنده این مقاله پاملا لی موسس و سردبیر Parenting For Brain است. این مقاله توسط وب سایت اسکیمالوژی تحت عنوان «والدین خودشیفته چه کسانی هستند» در تاریخ ۱۹ تیر ۱۴۰۱ به فارسی ترجمه شده است و مطالبی نیز جهت کامل کردن موضوع مورد بحث به آن اضافه شده است. |
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در مورد اصول فرزندپروری در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com
Määttä M, Määttä K, Uusiautti S, Äärelä T. “SHE DOES NOT CONTROL ME ANYMORE BUT I CAN HEAR HER VOICE SOMETIMES” – A PHENOMENOGRAPHIC RESEARCH ON THE RESILIENCE PERCEPTIONS OF CHILDREN WHO HAVE SURVIVED FROM UPBRINGING BY A NARCISSISTIC PARENT. Zenodo. Published online February 11, 2020. doi:10.5281/ZENODO.3662420
Overview: narcissistic personality disorder. AJP. Published online January 1982:12-20. doi:10.1176/ajp.139.1.12
Ackerman R A, Donnellan M B. Evaluating Self-Report Measures of Narcissistic Entitlement. J Psychopathol Behav Assess. Published online March 27, 2013:460-474. doi:10.1007/s10862-013-9352-7
Baskin-Sommers A, Krusemark E, Ronningstam E. Empathy in narcissistic personality disorder: From clinical and empirical perspectives. Personality Disorders: Theory, Research, and Treatment. Published online 2014:323-333. doi:10.1037/per0000061
Carlson E N. Honestly Arrogant or Simply Misunderstood? Narcissists’ Awareness of their Narcissism. Self and Identity. Published online May 2013:259-277. doi:10.1080/15298868.2012.659427
Ronningstam E. Narcissistic Personality Disorder. Journal of Psychiatric Practice. Published online March 2011:89-99. doi:10.1097/01.pra.0000396060.67150.40
Pincus A L, Lukowitsky MR. Pathological Narcissism and Narcissistic Personality Disorder. Annu Rev Clin Psychol. Published online March 1, 2010:421-446. doi:10.1146/annurev.clinpsy.121208.131215
Ronningstam E. Narcissistic Personality Disorder: A Current Review. Curr Psychiatry Rep. Published online January 8, 2010:68-75. doi:10.1007/s11920-009-0084-z
Skodol A E, Bender D S, Morey L C. Narcissistic personality disorder in DSM-5. Personality Disorders: Theory, Research, and Treatment. Published online October 2014:422-427. doi:10.1037/per0000023
Atlas G D, Them MA. Narcissism and Sensitivity to Criticism: A Preliminary Investigation. Curr Psychol. Published online February 16, 2008:62-76. doi:10.1007/s12144-008-9023-0
Munich R L, Munich M A. Overparenting and the Narcissistic Pursuit of Attachment. Psychiatr Ann. Published online April 2009. doi:10.3928/00485713-20090401-04
Mikkelsen K, Stojanovska L, Polenakovic M, Bosevski M, Apostolopoulos V. Exercise and mental health. Maturitas. Published online December 2017:48-56. doi:10.1016/j.maturitas.2017.09.003
Pedersen B K, Hoffman-Goetz L. Exercise and the Immune System: Regulation, Integration, and Adaptation. Physiological Reviews. Published online July 1, 2000:1055-1081. doi:10.1152/physrev.2000.80.3.1055