
ثانیهها مردادماه را دست به دست، به دست شهریور رساندند. شهریور، هم نام شمشمین ماه شمسی است و هم نام چهارمین روز هر ماه شمسی. علاوه بر این، در آیین زرتشتی فرشتهای به نام شهریور وجود دارد. برای بچههای مدرسهای اما، شهریور آخرین فرصتهای فراغت از درس و مشق است.
درس و مشق، در فرهنگ ما یکی از راههای رسیدن به موفقیت است و همهی ما از مسیر مشابهی عبور میکنیم تا به موفقیتهای مختلفی برسیم. مدرسه میتواند علاوه بر اینکه مسیر خوبی برای موفقیت باشد به همان اندازه میتواند ترس از موفقیت را در دل دانشآموز بکارد.
یکی از مراجعانم، در تصویرسازی ذهنی خاطرهای را از دوران مدرسهاش تعریف کرد. او دانش آموز بسیار خوب و کوشایی بوده و همیشه نمرات عالی و درخشانی به دست میآورده است. اما در یکی از امتحانات، به جای بیست، ۱۹ میگیرد و معلمش برای اینکه مبادا او از راه راست منحرف شود، به شدت او را تنبیه میکند که چرا این مرتبه بیست نشدهای؟ تو خیلی باهوشی و نمرهی کمتر از بیست برازنده تو نیست.
از آن به بعد، آن کودک بااستعداد دچار ترس از موفقیت شد. به این معنا که از پیامدهای موفقیت میترسد. او معتقد است که موفقیت، مسئولیتهای غیرقابل تحملی بر دوش او خواهد گذاشت.
در یکی از آخرین روزهای تعطیل مرداد، با یکی از دوستان دوران مدرسهام که برای انجام کارهای اداری به تهران آمده بود در یکی از کافههای میدان انقلاب قرار ملاقات داشتم. وقتی دو دوست قدیمی بعد از سالها بهم میرسند، خاطرات قدیمیشان را مرور میکنند و دلشان برای روزهای از دست رفته لک میزند و میگویند کاش هنوز در همان دوران بودیم.
بحثمان، بعد از مرور خاطرات، به روزگار فعلیمان رسید. او از من دربارهی زندگی و شغلم سؤالاتی پرسید و من هم متقابلاً مشتاق بودم که بدانم او در حال حاضر مشغول چه کارهایی است. وقتی داشت از زندگی فعلیاش تعریف میکرد متوجه شدم که مثل همان قدیمها، هنوز دچار اهمال کاری است. و وقتی دقیقتر به حرفهایش گوش کردم، متوجه شدم که موفقیتهراسی یا همان ترس از موفقیت دامن او را نیز گرفته است. کمی راهنماییاش کردم و گفتم که اگر مشکلش حل نشد حتماً با یک روانشناس صحبت کند.
یکی دو هفتهی پیش، در اینستاگرام از دنبالکنندههای پیچ اسکیمالوژی (schema.therapy) درخواست کردم که موضوعاتی را برای نوشتن مقاله و انتشار آن پیشنهاد بدهند. تعداد پیشنهاداتی که در مورد ترس از موفقیت ارائه شده بود به اندازهای بود که مرا متقاعد سازد دربارهی ترس از موفقیت مطلبی را منتشر کنم. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این روزها، افراد زیادی هستند که مشکلشان ترس از موفقیت است.
از میان تمام وحشتهایی که مردم در زندگی با آنها روبهرو میشوند، ادعای ترس از موفقیت میتواند کمی عجیب به نظر برسد، به خصوص در فرهنگی که مانند فرهنگ ما، موفقیت را ایدهآلسازی میکند.
ما همیشه برای رسیدن به موفقیت و دوستاوردهای بیشتر تلاش میکنیم. رسیدن به اهداف برای ما لذتبخش است و ما مدام تلاش میکنیم با برنامهریزیهای مختلف و تلاشهای شبانهروزی راه خود را به سوی موفقیتهای بیشتر باز کنیم.

وقتی پای موفقیت به میان میآید انسانها به چند دسته تقسیم میشوند:
- عدهای از ما دچار کمالگرایی میشوند و معیارها و استانداردهای سختگیرانه و انعطافناپذیری برای موفقیت خود وضع میکنند. افراد کمالگرا هیچگاه از دستاوردهای خود راضی نیستند و همیشه تلاش میکنند به وضعیت بهتری دست پیدا کنند.
- عدهای دیگر نیز دچار ترس از شکست میشوند. این افراد بر این باورند که قرار است شکست بخورند و در هیچ کاری موفق نخواهند شد. افرادی که دچار ترس از شکست هستند معتقدند که تلاشهایشان بیفایده است. در نتیجه از طریق «هیچ کاری نکردن» مقدمات شکست خود را فراهم میکنند.
- برخی دیگر نیز دچار خویشتنداری ناکافی هستند. این افراد نمیتوانند به برنامههای خود پایبند باشند. افرادی که دچار خوشتنداری ناکافی هستند کارهایشان را نیمهکاره رها میکنند یا اینکه همیشه منتظر رسیدن به یک شنبهی طلایی هستند. آنها از کار کردن زود خسته میشوند و توانایی تمرکز مداوم روی هیچ کاری را ندارند.
- در نهایت عدهی دیگری نیز هستند که دچار ترس از موفقیت هستند. افرادی که دچار ترس از موفقیت هستند میترسند در زندگی دستاوردهایی داشته باشند. البته ترس آنها بیشتر از اینکه از موفقیت باشد، از پیامدهای و نتیجههای موفقیت است. آنها از اینکه باید برای رسیدن به موفقیت سخت تلاش کنند واهمه دارند. آنها نمیخواهند با به جان خریدن سختیها به موفقیت برسند. به عبارت دیگر وقتی به سختیها و مشقتها فکر میکنند دچار ترس از موفقیت میشوند. آنها حاضر نیستند بهای موفقیت را بپردازند. از طرف دیگر ترس آنها به دلیل مسئولیتهای بیشتر است. به هر حال وقتی دستاوردی نداشته باشند کسی از آنها توقع بیشتری نخواهد داشت.
ترس از موفقیت به معنای ترس از دستیابی به دستاوردهای خوب است. ترس از موفقیت گاهی اوقات تا حدی است که افراد مبتلا به آن، تا سر حد نابودی خود و به قیمت از دست دادن یک زندگی ارزشمند به سمت موفقیت حرکت نمیکنند. ترس از موفقیت میتواند ترس از سقوط از یک جایگاه خیالی باشد.
ترس از موفقیت را میتوان به راحتی با ترس از شکست اشتباه گرفت زیرا هر یک از آنها میتواند شما را از رسیدن به پتانسیل کامل خود باز دارد.
ترس از موفقیت را میتوان “اضطراب موفقیت” نیز نامید. حتی به آن “موفقیتهراسی” نیز گفته میشود.
ویژگیهای ترس از موفقیت
ترس از موفقیت همیشه به راحتی قابل تشخیص نیست. اما افرادی که دچار ترس از موفقیت هستند اغلب رفتارهای خاصی را نشان میدهند که میتوان از طریق آن رفتارها به ترس از موفقیت آنها پی برد.
- بیهدف بودن: افرادی که از موفقیت میترسند سعی میکنند هدف خاصی در زندگی نداشته باشند. نداشتن هدف بهترین راه نرسیدن به موفقیت است و افرادی که از موفقیت میترسند هدف خاصی برای زندگی خود در نظر نمیگیرند.
- دنبال نکردن اهداف: افرادی که ترس از موفقیت دارند ممکن است اهدافی داشته باشند اما برای رسیدن به اهداف خود کاری انجام نمیدهند. آنها ممکن است هدفهای خوبی داشته باشند و حتی نحوه رسیدن به آنها را نیز بدانند اما برای رسیدن به خواستههایشان تلاشی انجام نمیدهند.
- تسلیم شدن: بسیاری از افراد مبتلا به ترس از موفقیت، درست قبل از اینکه به هدف خود برسند و طعم موفقیت را بچشند دست از تلاش برمیدارند. ترس از موفقیت باعث میشود که فرد سریعاً دست از خواستههای خود بکشد و تسلیم شود.
- به تعویق انداختن کارها: افرادی که دچار ترس از موفقیت هستند به شدت اهمالکاری میکنند. آنها کارهای خود را تا آخرین لحظه به تعویق میاندازند. اهمالکاری بهترین مسیر برای مواجهه نشدن با ترس از موفقیت است. اهمال کاری ضمانت معتبری برای عدم موفقیت است.
- ناتوانسازی خود: وقتی یک نفر مبتلا به ترس از موفقیت است ممکن است عمداً کارهایی بکند تا شکست بخورد. این افراد در مسیر رسیدن به موفقیت و اهداف خود سنگاندازی میکنند.
- سندرم ایمپوستر: نشانگان خودویرانگری یا همان سندرم ایمپوستر، یک الگوی فکری و یک پدیدهی روانشناختی است که بر اساس آن افراد توانایی پذیرش موفقیتهای خود را ندارند. علیرغم اینکه شواهد نشان میدهد که فرد با رقابت و تلاشهای خود توانسته است موفقیتهایی کسب کند، خودش تصور میکند که لیاقت موفقیت را ندارد و دیگران را فریب داده است. فرد مبتلا به این سندرم، موفقیت خودش را در نتیجه خوششانسی، زمانبندی خوب یا فریب دادن دیگران میداند و این موضوع که فرد باهوش یا تلاشگر است توسط خودش مورد پذیرش قرار نمیگیرد. گاهی اوقات افرادی که موفقیت را تجربه میکنند معقتدند که شایسته دستاوردهایشان نیستند یا به خوبی سایر افراد در رشتهی خود نیست. آنها میترسند که دیگران بفهمند آنها شایستهی موفقیت نیستند.

- ترس از موفقیت معمولاً به معنای ترس واقعی از موفقیت نیست. به عنوان مثال، مردم از نتایج و عواقب کسب درآمد زیاد می ترسند، نه از خود پول.
- ترس از موفقیت اغلب در سنین پایین آموخته میشود. درست مانند یک موش که یاد میگیرد پس از چند بار شوک الکتریکی، دکمه قرمز را لمس نکند، مردم میتوانند یاد بگیرند که اگر در یک نقطه با چیزی دردناک همراه بود، از موفقیت اجتناب کنند.
- ترس از موفقیت با اجتناب حفظ میشود (و بدتر میشود). مهم نیست که چه چیزی در ابتدا منجر به ترس از موفقیت میشود، اکثر افراد در نهایت ناخواسته به گونهای رفتار میکنند که این ترس را تقویت و تقویت میکند. به عنوان مثال، یک نفر ممکن است شغلی را انتخاب کند که به او اجازه میدهد از علائم آشکار و آشکار موفقیت اجتناب کند. متأسفانه، این کار این فرصت را از او میگیرد تا یاد بگیرد که موفقیت همیشه منجر به اتفاقات بد نمیشود.
- ترس از موفقیت دردناک است. افرادی که با آنها کار کردهام، شاکیانی نبودند که گرسنه توجه باشند. آنها از سطوح بسیار بالایی از اضطراب رنج میبردند، حتی اگر به طور کلی آنها افرادی سخت کوش، باهوش و وظیفه شناس بودند.
- ترس از موفقیت شرم آور است. بیشتر افرادی که از موفقیت میترسند از ترس خود خجالت میکشند.
شناسایی ترس از موفقیت
شناسایی ترس از موفقیت اغلب شامل بررسی الگوهای رفتاری در طول زمان است. اگر شک دارید که دچار ترس از موفقیت هستید، نشانههایی وجود دارد که میتوانید با استفاده از آنها ترس از موفقیت خود را بسنجید. این نشانهها عبارتاند از:
- ترس از کانون توجه بودن
- ترس از جلو زدن از دیگران
- احساس نگرانی در مورد مسئولیتهای جدید در نتیجهی موفقیت
- احساس نگرانی در مورد اینکه اوضاع پیچیدهتر شود
- ترس از نظرات مخالفت یا نگرانی در مورد تجربه سایر مشکلات اجتماعی
- انزوای اجتماعی یا عاطفی در نتیجهی موفقیت
- شما فکر میکنید که مردم ممکن است فکر کنند که شما در حال لاف زدن یا تبلیغ خود هستید.
- موفقیت ممکن است شما را تغییر دهد، اما نه برای بهتر شدن.
علتهای ترس از موفقیت
ترس از موفقیت میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. برخی از این موارد عبارتند از:
- تعبیر نادرست احساسات مرتبط با موفقیت: هیجان و اضطراب در بسیاری از سیگنالهای فیزیکی مشترک هستند. به همین دلیل، گاهی اوقات به راحتی میتوان احساسات را به عنوان عصبی بودن یا اضطراب تعبیر کرد. این میتواند باعث شود افراد از موقعیتهایی که باعث ایجاد چنین احساساتی میشوند اجتناب کنند.
- ترس از واکنش متقابل: گاهی اوقات افراد به دلیل عواقب بالقوه اجتماعی یا روابط، از موفقیت میترسند. محققان این پدیده را اجتناب از واکنش متقابل نامیدهاند. به عنوان مثال، زنان ممکن است از تبلیغ خود اجتناب کنند، زیرا میترسند که با نقشهای جنسیتی سنتی همسو نباشد. محققان دریافتهاند که زنان تمایل دارند موفقیت را با پیامدهای منفی بزرگتری مرتبط کنند. مردم تمایل دارند با این هنجارهای مورد انتظار مطابقت داشته باشند زیرا از واکنش اجتماعی میترسند. هنگامی که نقشهای جنسیتی سنتی منجر به ترس از موفقیت میشود، محققان آن را «اجتناب از واکنش متقابل» مینامند. در بسیاری از فرهنگها، مردان به خاطر موفقیتهایشان مورد تشویق قرار میگیرند، در حالی که زنانی که به همان چیزی دست مییابند که مردان دست پیدا کردهاند ممکن است از نظر اجتماعی جریمه میشوند. برخی از زنان میترسند که موفقیت منجر به حمله به زنانگی آنها شود یا به آنها برچسب نامطلوب زده شود.
- تجربههای منفی: افرادی که در گذشته پس از انجام کارهای خوب، نتایج منفی را تجربه کردهاند – مانند مسخره شدن، یا به دلیل “خودنمایی” یا تحمل سختیها سرزنش شدهاند- ممکن است از اینکه در آینده دوباره خوب عمل کنند، بترسند. تجربیات دوران کودکی تا آخر عمر با ما میماند، اگرچه همیشه از آن آگاه نیستیم. اگر در کودکی به خاطر موفقیت شما را تحقیر میکردند یا به خاطر خودنمایی سرزنش شدهاید، دچار ترس از موفقیت شدهاید. شما یاد گرفتهاید که به جای مواجهه با سختیها از موفقیت اجتناب کنید. ترومای دوران کودکی یک راه اندازی عالی برای ترس از موفقیت است که تا بزرگسالی ادامه مییابد.
- خودکارآمدی ضعیف: تحقیقات نشان داده است افرادی که ترس از موفقیت دارند، خودکارآمدی پایینی نیز دارند. خودکارآمدی به باورها و توانایی فرد برای دستیابی به اهدافش اشاره دارد.
- خجالتی بودن یا اضطراب اجتماعی: افرادی که خجالتی یا از نظر اجتماعی مضطرب هستند ممکن است از موفقیت هراس داشته باشند زیرا نمیخواهند در کانون توجه قرار بگیرند.

تاثیر ترس از موفقیت
ترس از موفقیت میتواند تاثیر منفی جدی بر زندگی فرد داشته باشد. برخی از تأثیرات منفی ترس از موفقیت در زیر ارائه شده است:
- رضایت کمتر از زندگی: یک مطالعه نشان داد که ترس از موفقیت به طور قابل توجهی رضایت از زندگی را کاهش میدهد.
- مشکل در پیگیری اهداف: تحقیقات همچنین نشان داده است که ترس از موفقیت با مشکلات مرتبط با شروع و حفظ رفتارها مرتبط است. از آنجایی که برداشتن اولین قدمها به سمت یک هدف بسیار دشوار است، افرادی که از موفقیت میترسند ممکن است برای شروع کارها با مشکل مواجه شوند. یا ممکن است متوجه شوند که پروژهها را شروع کرده و سپس انگیزه لازم برای به پایان رساندن آنها را ندارند.
- کاهش عزت نفس: در حالی که موفقیت معمولاً با عزت نفس قوی همراه است، ممکن است این مورد دربارهی کسانی که از موفقیت میترسند صادق نباشد. این موضوع ممکن است به ویژه در مورد افرادی که سندرم ایمپوستر را نیز تجربه میکنند صادق باشد، زیرا آنها موفقیت خود را به مهارت، دانش یا کار سخت خود نسبت نمیدهند.
- انتظارات کم: محققان همچنین دریافتهاند افرادی که از موفقیت میترسند، در مقایسه با تواناییهای خود، اهداف تحصیلی و شغلی پایینی را اتخاذ میکنند.
درمان ترس از موفقیت
خوشبختانه، درمان میتواند روش موثری برای ترس از موفقیت باشد. برخی از رویکردهایی که ممکن است مورد استفاده قرار گیرند عبارتند از:
- درمان روانکاوی: این نوع رواندرمانی بر درک تأثیرات ناخودآگاه و تجربههای دوران کودکی و چگونگی تأثیر آنها به مشکلات فعلی فرد متمرکز است. روانکاوی به شما کمک میکند که ریشههای ترس از موفقیت خود را پیدا کنید.
- درمان شناختی رفتاری (CBT): CBT به افراد کمک میکند یاد بگیرند که چگونه افکار منفی را که در رفتارهای ناسازگار نقش دارند، شناسایی کنند. با درک این الگوهای فکری منفی، افراد میتوانند یاد بگیرند که چگونه روشهای مثبتتری برای تفکر ایجاد کنند که مانع از توانایی آنها برای رسیدن به اهدافشان نشود.
- طرحواره درمانی: یکی از مؤثرترین درمانها برای ترس از موفقیت طرحوارهدرمانی است. طرحوارهدرمانی به شما کمک میکند تلههای زندگی خود را بشناسید و با انجام برخی تکنیکها و تمرینها از دام این تلهها رهایی پیدا کنید. به عنوان مثال ترس از موفقیت بر اساس نظریهی طرحوارهدرمانی میتواند راهی برای تسلیم شدن دربرابر طرحوارهی شکست یا نقص و شرم باشد.
- دارو درمانی: در برخی موارد، ممکن است داروهایی را برای درمان شرایط مرتبط مانند افسردگی یا اضطراب تجویز کند.
مقابله با ترس از موفقیت

کارهایی وجود دارد که میتوانید برای کمک به مقابله و غلبه بر ترس از موفقیت به تنهایی انجام دهید. این فعالیتها شامل تفکر در مورد ماهیت و منبع ترس شما و یادگیری شناسایی رفتارهایی است که رخ میدهد.
هنگامی که درک بهتری از این الگوها پیدا کردید، میتوانید توجه خود را بر روی مبارزه با این تمایلات خود ویرانگر متمرکز کنید.
۱. از طریق درک ریشههای ترس از موفقیت، وجود آن را در خود تأیید کنید.
در اولین قدم بهتر است که وجود ترس از موفقیت را در خود تأیید کنید. معمولاً کسانی که دچار این ترس هستند، از بیان آن خجالت میکشند. از این رو صحبت کردن دربارهی آن، و پیدا کردن راهحل برای آن دشوار میشود.
بنابراین بهتر است که در اولین قدم با درک ریشههای شکلگیری ترس از موفقیت تأیید کنید که چنین مشکلی در شما وجود دارد. سعی کنید اولین خاطراتی را که با ترس از موفقیت مرتبط است را به یاد آورید و آنها را یادداشت کنید.
۲. راهبردهای مقابلهای برای اجتناب از ترس از موفقیت به کار میبرید را مشخص کنید.
درک منشأء موفقیتهراسی نمیتواند به شما در مقابله با آن کمک کند زیرا اطلاعاتی در مورد نحوه تداوم آن در اختیار شما قرار نمیدهد. بنابراین بهتر است که در گام دوم تمامی روشهایی را که به وسیلهی آنها از ترس خود اجتناب میکنید شناسایی کنید.
در اینجا چند نمونه از استراتژیهای اجتناب در مورد ترس از موفقیت آورده شده است:
اگر از موفقیت در محل کار میترسید، ممکن است تمایل داشته باشید که از پروژههای بزرگ یا فرصتها خودداری کنید.
همچنین ممکن است تمایل داشته باشید که از تعارف یا ستایش خودداری کنید، یا به سرعت در تلاش باشید تا مکالمه را به سمت شخص دیگر تغییر دهید.
شما از پذیرش چالشها طفره میروید و سعی میکنید در منطقه امن خود باقی بمانید.
۳. با ترسهای خود روبرو شوید.
گام بعدی این است که از تمامی روشهای اجتنابی خود دوری کنید. این روشها به شما کمک میکنند که ترس خود را تقویت کنید. در نتیجه بهترین روش برای مواجهه با ترس از موفقیت، شکستن الگوهای رفتاری اجتنابی است. سعی کنید در چالشها شرکت کنید.
بر اساس فهرست استراتژیهای اجتنابی خود کم اهمیتتری یا موردی که کمترین استرس را برای شما دارد انتخاب کنید. به عنوان مثال هنگامی که کسی از شما تعریف میکند حرف را عوض نکنید و در عوض تشکر کنید.
هر مرتبهای که یکی از استراتژیهای اجتنابی خود را کنار گذاشتید به میزان اضطراب خود از یک تا ۱۰ نمره بدهید. آنقدر روی یک استراتژی تمرکز کنید که میزان اضطراب شما به حداقل برسد.
هیچ راه میانبر دیگری برای از بین یادگیریهای قبلی و یادگیری رفتارهای جدید به جز مواجهه شدن وجود ندارد.
مقابله با استرس
از آنجایی که استرس میتواند در ترس شما از موفقیت نقش داشته باشد، مهم است که به دنبال راههایی برای آرامش و مدیریت استرس و اضطراب خود باشید. تکنیکهای مدیریت استرس مانند:
- نفس عمیق
- ورزش
- مراقبه
- آرامسازی پیشرونده عضلانی
- شناسایی باورهای منفی
یافتن راههایی برای چارچوببندی مجدد افکار خود در مورد موفقیت نیز میتواند یک استراتژی مقابلهای موثر باشد.
آیا موفقیت را با نتایج منفی مرتبط میدانید؟ آیا نگران این هستید که دیگران چه فکری میکنند؟ هنگامی که از این الگوهای افکار منفی آگاهی بیشتری پیدا کردید، میتوانید برای جایگزینی آنها با الگوهای مثبتتری شروع به کار کنید.
تحمل ناراحتی را تمرین کنید
از آنجایی که ترس از موفقیت میتواند منجر به رفتارهای اجتنابی شود، یکی از راههای مقابله، بهبود مهارتهای تحمل پریشانی است. وقتی احساسات ناخوشایندی را تجربه میکنید، به جای فرار از آنها، به تدریج یاد بگیرید که آن احساسات را تحمل کنید.
آنچه ممکن است دریابید این است که با گذشت زمان، مقابله با ترس و ناراحتی آسانتر میشود. همچنین ممکن است متوجه شوید که منبع اضطراب شما آنقدرها هم که فکر میکردید سخت یا ترسناک نبوده است.
نکته پایانی از اسکیمالوژی
ترس از موفقیت میتواند رسیدن به اهداف شما را دشوار کند و برای عزت نفس و رفاه کلی شما مضر باشد. خوشبختانه، کارهایی وجود دارد که میتوانید برای غلبه بر این ترس انجام دهید. تقویت مهارتهای مقابلهای میتواند کمککننده باشد، اما اگر ترس شما باعث ناراحتی یا اختلال در توانایی شما برای عملکرد عادی شده است، صحبت با یک متخصص سلامت روان را در نظر بگیرید.
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com