انتخاب سردبیرخواندنی‌های اسکیمالوژیراهنمای زندگیرشد شخصیعزت نفس

باورهای غلط درباره عزت نفس

عزت نفس از آن مفاهیم روان‌شناسی است که در مورد اهمیت آن بسیار اغراق شده که زمینه‌ساز باورهای غلط درباره عزت نفس شده است. به نظر می‌رسد عده‌ای بر این باور هستند که داشتن عزت نفس بالا کلید حل تمامی مشکلات فردی و اجتماعی است. اگرچه عزت نفس یک امر حیاتی برای سلامت روانی است اما تأکید بیش از حد بر آن می‌تواند خطرناک باشد، زیرا فقط داشتن حس خوب نسبت به خود تضمین نمی‌کند که در تحصیلات موفقیت بالایی به‌دست بیاوریم

شناسایی باورهای غلط درباره عزت نفس به ما امکان می‌دهد که در دام تبلیغات روانشناسی زرد قرار نگیریم. درواقع می‌توان گفت که عزت نفس مناسب، به ما را برای شروع کارها انگیزه می‌دهد ولی به‌تنهایی ما را به موفقیت نمی‌رساند. از این رو تصمیم گرفتم که برخی از باورهای نادرست درباره عزت نفس را با شما در میان بگذارم.

به نقل از scientific American اکثر مردم به طور ذاتی تلاش می‌کنند تا عزت نفس خود را افزایش دهند و از آن حمایت کنند. آن‌ها بر این باورند که عزت نفس برای سلامت روان‌شان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در آمریکا، در طول دهه‌ی گذشته این باور رواج پیدا کرده است که عزت نفس با تمام جنبه‌های خوب زندگی ارتباط دارد. به عنوان مثال در ایالت کالیفرنیا، کارگروهی مأمور بررسی عزت نفس شد و آن‌ها گزارشی در مورد اهمیت عزت نفس منتشر کردند.

در این گزارش آمده است که تمام مشکلات افراد و جامعه این است که عده‌ی زیادی از آدم‌ها عزت نفس پایینی دارند. در نتیجه‌ی این گزارش‌ها، دوره‌های عزت نفس به مدارس راه پیدا کردند و نوعی از عزت نفس با عنوان احساس خوب در جامعه رواج پیدا کرد.

علاوه بر این، انجمن علوم روان‌شناختی کارگروهی را برای بازنگری متون عزت نفس راه‌انداخت و مأموریت آن‌ها این بود که به بررسی رفتارهای عینی و نتایج حاصل از آن‌ها بپردازند. این کارگروه نتایج خود را در سال ۲۰۰۳ منتشر کرد. در این کارگروه، باورهای غلط درباره عزت نفس ذکر شده است که ما به اختصار آن‌ها را توضیح می‌دهیم:

باورهای غلط درباره عزت نفس

باورهای غلط درباره عزت نفس
باورهای غلط درباره عزت نفس

یکی از باورهای غلط درباره عزت نفس این است که عزت نفس بالا با تمامی خصوصیات مثبت از جمله جذابیت جسمانی، زیرکی، مهربانی، سخاوتمندی و غیره ارتباط دارد. برای نمونه موقتی عزت نفس و جذابیت جمسانی با استفاده از گزارش شخصی سنجیده می‌شود معمولاً همبستگی‌های بالایی پیدا می‌شود. اما وقتی از مقیاس‌های عینی جذابیت استفاده می‌شود همبستگی بین عزت نفس مبتنی بر گزارش شخصی و جذابیت جسمانی که توسط دیگران درجه‌بندی شده تا حد صفر تنزل می‌یابد.

کسانی که عزت نفس بالایی دارند شاید از چشم خودشان زیبا و جذاب باشند، ولی از دید دیگران شاید لزوماً زیبا و جذاب نباشند. این نوع یافته‌ها همچنین با ویژگی‌های مثبت دیگر هم به دست آمده‌اند. برای نمونه افراد دارای عزت نفس بالا ممکن است خود را باهوش یا خیلی مهربان یا بسیار سخاوتمند درجه‌بندی کنند، حال آنکه دیگران لزوماً آنان را چنین در نظر نمی‌گیرند.

به تعبیری ممکن است افراد دارای عزت نفس بالا از ویژگی‌های مثبت خویش دیدی غیرواقع‌بینانه یا کاذب داشته باشند، دیدی که لزوماً مورد تأیید کسانی که آنان را به خوبی می‌شناسند نباشد.

یکی از باورهای غلط درباره عزت نفس که مقبولیت بیشتری پیدا کرده است این است که عزت نفس بالا به موفقیت در مدرسه و تحصیل کمک می‌کند. مسئله در اینجا موضوع علیت یا جهت علت و معلول است؛ یعنی آیا عزت نفس موجب موفقیت افراد می‌شود یا رسیدن به موفقیت موجب عزت نفس می‌شود؟

بسیاری از نهضت‌های آموزش می‌گویند اگر بتوانیم عزت نفس بچه‌ها را افزایش دهیم به آنان کمک کرده‌ایم که تا در زندگی خود به موفقیت دست پیدا کنند. در نتیجه گاهی به معلم‌ها آموزش می‌دهند تا همواره دانش‌آموزان را تشویق کنند، حتی وقتی که آنان موفقیتی هم نداشته باشند، اما در تأیید این نظر که عزت نفس موجب موفقیت تحصیلی می‌شود یافته‌های تجربی بسیار اندکی وجود دارد.

این ادعا که عزت نفس بالا با موفقیت شغلی را افزایش می‌دهد یکی دیگر از باورهای غلط درباره عزت نفس است. در اینجا نیز همان مسائل بنیادی درباره علیت مطرح است؛ آیا عزت نفس موفقیت شغلی را افزایش می‌دهد یا برعکس؟ وقتی افراد به درجه‌بندی عملکرد شغلی‌ خودشان می‌پردازند اغلب همبستگی متوسط با عزت نفس به دست می‌آید اما وقتی که عملکرد شغلی به طور عینی سنجیده می‌شود همبستگی به سمت صفر نزول پیدا می‌کنند.

یکی دیگر از باورهای غلط درباره عزت نفس این است که عزت نفس بالا فرد را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند. در این زمینه گزارش‌های شخصی در مورد محبوبیت فرد را به کار می‌بریم (مثلاً افراد دیگر چقدر شما را دوست دارند؟) سپس همبستگی آن‌ها (درجه‌بندی‌های شخصی از دوست‌داشتنی بودن) با عزت نفس محاسبه می‌شود (مثلا فرد دارای عزت نفس بالا خود را محبوب دانسته و معتقدند که دوستان زیادی دارند). اما این برداشت‌های شخصی بازتاب واقعیت نیستند.

به عنوان مثال در یک مطالعه از دانش‌آموزان خواسته شد که محبوب‌ترین افراد کلاس را درجه‌بندی کنند. بعد از آن‌ها خواسته شد که خودشان، خودشان را از لحاظ محبوبیت درجه‌بندی کنند. نتیجه همبستگی این دو ارزیابی تقریبا صفر است.

به طور کلی تنها زمینه‌ای که در پژوهش‌ها معلوم شده است با عزت نفس بالا ارتباط دارد توانایی در شروع کردن دوستی‌ها و تماس‌های اجتماعی تازه بود. در این مورد بین درجه‌بندی‌های عینی و شخصی همسبتگی خوبی وجود دارد. به هر حال کسانی که فکر می‌کنند جذاب و دوست‌داشتنی هستند بیشتر با غریبه‌ها سر صحبت را باز می‌کنند. در مقابل کسانی که عزت نفس پایینی دارند از ترس طرد شدن ممکن است سراغ کسی نروند.

این ادعا که عزت نفس پایین باعث می‌شود که فرد در معرض خطر بیشتری برای سوءمصرف مواد، الکل و روابط جنسی زودهنگام قرار گیرد، یکی دیگر از باورهای غلط درباره عزت نفس است. بررسی‌های بازنگری‌شده این تصور را تأیید نمی‌کند. در مقابل افرادی که عزت نفس بالایی دارند بازداری کمتری از خود نشان می‌دهند و امادگی بیشتری برای مبادرت به اعمال جنسی دارند. اما شواهدی وجود دارد که تجربه‌های جنسی ناخوشایند و بارداری ناخواسته عزت نفس فرد را پایین می‌آورند.

در مورد الکل و مواد مخدر و غیرقانونی، استدلال‌هایی هست که برای پیشگیری از بروز رفتارهای فوق باید برنامه‌هایی با هدف ارتقای عزت نفس اجرا کرد. با این همه داده‌ها به طور قعطی نشان نداده‌اند که عزت نفس موجب سوءمصرف موارد غیرقانونی یا الکل شده یا حتی با آن هبستگی داشته باشد. برای نمونه در یک بررسی طولی هیچ همبستگی‌ای بین عزت نفس در ۱۳ سالگی و سوءمصرف مواد در پانزده‌سالگی پیدا نشد.

به طور کلی نتایج به دست آمده برای هرگونه اظهار نظر در این مورد که عزت نفس موجب محافظت از مردم از خطرات مصرف مواد و الکل یا پیشگیری از مبادرت به رفتار جنسی پرخطر می‌شود کفایت و قطعیت لازم را ندارد.

یکی دیگر از باورهای غلط درباره عزت نفس مطرح می‌کند که تنها افراد با عزت نفس پایین پرخاشگرند. روان‌شناسان برای دهه‌ها فکر می‌کردند که عزت نفس پایین عامل زیربنایی مهمی در رفتار پرخاشگرانه است. تصور می‌شد که افراد پرخاشگر در زیر ظاهر خشک و جدی‌شان دچار ناایمنی‌ها و عدم اعتماد به نفس باشند. اما پژوهش‌های تازه نشان داده است که افراد پرخاشگر اغلب دید کاملاً مطلوبی درباره خود داند.

درواقع عزت نفس بسیار بالا می‌تواند با خودشیفتگی آمیخته شود و هرگاه مطابق میل شخص خودشیفته عمل نشود او خشم و کینه‌ی زیادی نشان می‌دهد. اگر کسی یا چیزی عزت نفس افراد را تهدید کند یا مورد تردید قرار دهد خاصه در افراد دارای عزت نفس بالا، ممکن است آنان با خصومت یا خشونت پاسخ دهند.

اشخاصی که دید بسیار کاذبی درباره‌ی برتری‌های خود دارند، یعنی افراد دارای تمایلات خودشیفتگی، ممکن است مستعدترین آدم‌ها برای واکنش‌های خشونت‌بار باشند.

افراد پس از زیر سؤال رفتن یا تهدید شدن عزت نفس‌شان ممکن است با هدایت خشم خود به سمت بیرون و حمله به برنده از خودپنداره‌شان دفاع کنند. به عنوان مثال افرادی که قلدری می‌کنند اعتماد به نفس بسیار بالایی دارند.

پس عزت نفس چه فایده‌ای دارد؟ عزت نفس، پایداری و مقاومت در برابر شکست را افزایش می‌دهد. عملکرد افرادی که عزت نفس بالایی دارند در گروه‌ها از افراد دارای عزت نفس پایین بهتر است. همچنین داشتن تصویر ضعیفی از خود در اختلال‌های خوردن، یک عامل خطر محسوب می‌شود. همچنین عزت نفس پایین با افسردگی رابطه دارد و عزت نفس بالا با شادی.

عزت نفس بالا با اعتماد به نفس اجتاعی و برقراری روابط اجتماعی تازه هم ارتباط دارد. محتمل‌ترین مسئله این است که موفقیت در تحصیل، در حیطه‌ی میان‌فردی، یا در کار به افزایش شادی و عزت نفس شخص منتهی می‌شود. در نتیجه ممکن است تلاش برای افزایش عزت نفس کودکان به صورت ساختگی به شکست بینجامد. ما باید کودکان را بیشتر زمانی ترغیب و تحسین کنیم که آنان برای یادگیری یا رسیدن به مهارت‌های مورد نیاز در جهت موفقیت در حیطه‌های مختلف زندگی تلاش کنند.

کلام آخر

باورهای غلط درباره عزت نفس باعث شده است که عده‌ای در دام تبلیغات روان‌شناسی فرد بیفتند. شناسایی باورهای غلط درباره عزت نفس به شما کمک می‌کند روش درستی را برای رسیدن به موفقیت‌های خود در پیش بگیرید. به نظر شما دیگر چه باورهای غلط درباره عزت نفس وجود دارد؟ در کامنت‌ها نظر خود را بنوسید.

برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

  • اینستاگرام: schema.therapy
  • تلگرام: psychologistnotes
  • ایمیل: schemalogy@gmail.com

دکتر حمید بهرامی زاده

رویکرد من طرحواره‌‌درمانی و روانکاوی است و تاکنون ۳ کتاب در حوزه طرحواره‌درمانی منتشر کرده‌ام و یک کتاب درباره‌ی درمان افسردگی. علاقه‌ی اصلی من یکپارچه‌نگری رویکردهای روان‌درمانی است. من فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های فردوسی، تهران و علامه‌طباطبایی هستم. شعار من این است: زندگی آب‌تنی کردن در حوضچه اکنون است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا