انتخاب سردبیرخواندنی‌های اسکیمالوژیطرحواره‌درمانیمقاله های طرحواره درمانیهفته نامه اسکیمالوژی
موضوعات داغ

طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته

تا به امروز، یکی از رواندر‌مانی‌هایی که موفقیت چشم‌گیری در درمان اختلال شخصیت خودشیفته به دست آورده، طرحواره درمانی است. طرحواره درمانی به دلیل اینکه مشکلات منش‌شناختی یا به عبارت دیگر هسته‌ی اصلی مشکلات روان‌شناختی را هدف درمان قرار می‌دهد توانسته است از درمان اختلال شخصیت خودشیفته سربلند بیرون بیایید. ما در این مقاله، سعی می‌کنیم طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته را به طور مفصل توضیح دهیم به طوری که شما بتوانید به راحتی از آن برای درمان مراجعان خود استفاده کنید.

در این مقاله ما ساختار زیر را دنبال می‌کنیم:

اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟

به منظور درک بهتر پروتکل طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته، شما باید ابتدا به خوبی با مفهوم و ویژگی‌های اصلی اختلال شخصیت خودشیفته آشنا باشید.

همانطور که می‌دانید که اختلال شخصیت خودشیفته یکی از اختلالات شخصیت خوشه‌ی B است. بر اساس DSM-5 بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، به شدت در اهمیت خود اغراق می‌کنند و احساس خودبزرگ‌پنداری هسته‌ی اصلی آن را تشکیل می‌دهد. این ویژگی باعث می‌شود که آن‌ها در موفقیت‌ها و دستاوردهای خود اغراق کنند و یا حتی بدون اینکه دستاورد خاصی داشته باشند انتظار دارند که دیگران آن‌ها را خاص و مهم در نظر بگیرند.

آن‌ها به شدت نسبت به موفقیت، دستاورد، قدرت، زیبایی، ذکاوت و دریافت محبت نامحدود از سوی دیگران حساس هستند و اشتغال ذهنی زیادی به این موارد دارند. آنها باور دارند که استثنایی و منحصر به فرد هستند و از این رو فقط آدم‌های خیلی خاص و استثنایی باید با آن‌ها رابطه داشته باشند.

اما در زیربنای این ویژگی‌ها، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته شدیداً به تحسین و توجه نیاز دارند و هنگامی که آن را دریافت نمی‌کنند ناراحت، عصبانی یا افسرده می‌شوند. تمام تلاش‌های آن‌ها برای این است که به نحوی مرکز توجه باشند و تمجیدها و تحسین‌ها را دریافت کنند. آن‌ها انتظار دارند که دیگران برای آن‌ها همه دست و جیغ و هورا بکشند. به طور کلی تعریف کردن از آن‌ها، وظیفه‌ی دیگران است.

خودشیفتگی به احتمال خیلی زیاد خود را در احساس استحقاق نشان می‌دهد. این افراد معتقدند که دیگران باید همیشه حق را به آن‌ها بدهند، و خود را شایسته‌ی بهترین برخوردها و رفتارها می‌دانند. آن‌ها حق خود می‌دانند که نوبت دیگران را رعایت نکنند، حقوق دیگران را زیر پا بگذارند و دیگران همه‌جوره در خدمتشان باشند. از نظر آن‌ها، دیگران برای رضایت خاطر او حضور دارند و باید بی‌چون و چرا به دنبال ارضای نیازها، خواسته‌ها، آرزوها و تمایلات او باشند.

طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته، احساس استحقاق را برخاسته از یکی از طرحواره‌های ناسازگار اولیه به نام طرحواره استحقاق می‌داند که در قسمت بعدی آن را توضیح خواهیم داد.

در زیربنای این ویژگی‌ها، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته شدیداً به تحسین و توجه نیاز دارند و هنگامی که آن را دریافت نمی‌کنند ناراحت، عصبانی یا افسرده می‌شوند.

این ویژگی‌ها باعث می‌شود که در روابط بین فردی سلطه‌گر و استثمارکننده باشند. افراد خودشیفته، به راحتی از دیگران سوءاستفاده می‌کنند تا به هدف‌های خود برسند. یعنی آن‌ها به هزینه‌هایی که روی دست دیگران می‌گذارند هیچ اهمیتی نمی‌دهند.

افراد خودشیفته بدون در نظر گرفتن نیازهای دیگران از آن‌ها انتظار دارند که برای برآورده کردن نیازهای آنها سخت تلاش کنند و از هیچ تلاشی فرونگذارند. در نتیجه، این افراد نسبت به دیگران به شدت ناهمدل هستند و توانایی همدلی با دیگران را ندارند. حتی می‌توان گفت که نیازی به همدلی با دیگران احساس نمی‌کنند. درواقع هیچ تمایلی به شناخت و درک احساسات و نیازهای دیگران ندارند.

از ویژگی‌های بارز دیگر افراد خودشیفته، این است که به دیگران حسودی می‌کنند و یا اعتقاد دارند که دیگران همیشه نسبت به آن‌ها حسود هستند. به طور کلی فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، به شدت متکبر، پرنحوت و مغرور است.

طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته

دکتر جفری یانگ در کتاب راهنمای طرحواره‌درمانی (۲۰۰۳) در فصل دهم، طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته را به طور مفصل توضیح داده است. دکتر یانگ معتقد است که اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال شخصیت مرزی، مشکلات زیادی را برای درمانگران ایجاد می‌کنند. زیرا افراد خودشیفته، تلاش می‌کنند که آسیب‌پذیری خود را پنهان کنند.

طرحواره‌های افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته

پژوهش‌ها و تجربه‌های بالینی نشان می‌دهند که سه طرحواره اصلی در اختلال شخصیت خودشیفته وجود دارد:

  • محرومیت عاطفی
  • نقص/شرم
  • استحقاق

اما دکتر یانگ، پیشنهاد می‌کند که برای درمان اختلال شخصیت خودشیفته، از رویکرد ذهنیت‌ طرحواره‌ای استفاده کنیم.

مدل ذهنیت طرحواره‌ای اختلال شخصیت خودشیفته

رویکرد ذهنیت طرحواره‌ای این امکان را به درمانگر می‌دهد که با بخش‌های ناسالم بیمار مبارزه کند و در این مبارزه از قسمت‌های سالم و کارامد بیمار کمک بگیرد. بنابراین هنگامی که از طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته استفاده می‌کنیم درواقع باید مدل ذهنیت طرحواره‌ای را برای آن به کار ببریم.

ذهنیت‌های طرحواره‌ای نمایانگر برانگیخته شدن طرحواره‌های بیمار و استفاده از سبک‌های مقابله‌ای است. به عبارت دیگر، هنگامی که به عنوان مثال طرحواره‌ی رهاشدگی برانگیخته می‌شود احساسات شدید غم یا خشم در بیمار به جوشش می‌افتند و بیمار برای کاهش درد هیجانی خود از سبک‌های مقابله‌ای مانند اجتناب استفاده می‌کند که نتیجه‌ی آن برای افراد خودشیفته، قرار گرفتن در ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت است.

بنابراین، مدل ذهنیت طرحواره‌ای فرصتی برای درمانگر و بیمار فراهم می‌کند تا نشانه‌های اصلی خودشیفتگی را با توسل به دردها و زخم‌های درونی بیمار و تجلی آن‌ها در لحظه‌ی اکنون درمان درک کنند. مدل ذهنیت، پویایی درونی را بیمار را آشکار می‌سازد و به درمانگر چشم مسلحی می‌دهد تا زیربنا و هسته‌ی منش‌شناختی اختلال خودشیفته را درک کند.

ذهنیت‌هایی که در اختلال شخصیت خودشیفته مطرح شده‌اند به خوبی می‌توانند تمامی نشانه‌ها و ویژگی‌های آن را توجیه کنند و علاوه بر این، فراتر از ویژگی‌ها، ظریف‌کاری‌هایی را در اختیار درمانگر قرار می‌دهند که بتواند روی هسته‌ی اصلی خودشیفتگی جولان بیشتری بدهد. اجازه بدهید ابتدا ذهنیت‌ها و مدل ذهنیت طرحواره‌ای در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته را معرفی کنیم.

یانگ و همکاران (۲۰۰۳) معتقدند که اختلال شخصیت خودشیفته دارای سه ذهنیت اصلی است:

  • ذهنیت کودک تنها
  • ذهنیت خودبزرگ‌پندار
  • ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت

البته به خاطر داشته باشید که ذهنیت بزرگسال سالم هم در این اختلال وجود دارد اما به شدت ضعیف است و نیازمند تقویت در طول درمان.

آروند آرنتز و گیتا جیکوب (۲۰۱۱) در کتاب تکینک‌های طرحواره‌درمانی، ذهنیت‌های دیگری را برای اختلال شخصیت خودشیفته مطرح کرده‌اند که به نظر فهرست کامل‌تری از پویایی‌های درونی افراد خودشیفته را آشکار می‌سازند. این فهرست جدید، ذهنیت‌های معرفی‌شده توسط یانگ و همکاران (۲۰۰۳) را نیز در بر می‌گیرد:

  • ذهنیت کودک تنها
  • ذهنیت والد بسیار پرتوقع
  • ذهنیت کودک غضبناک
  • ذهنیت خودبزرگ‌پندار
  • ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت.
ذهنیت کودک تنهای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته
ذهنیت کودک تنهای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته

ذهنیت کودک تنها. این ذهنیت در واقع نوع خاصی از ذهنیت کودک آسیب‌پذیر است. ذهنیت کودک تنها مملو از احساسات حقارت و کهتری است. اکثر افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، کودکان تنهایی هستند که احساس ارزشمندی آن‌ها به تحسین و تمجید والدینشان وابسته است. احساس خلاء و تنهایی به دلیل برآورده نشدن نیازهای هیجانی بنیادین، آن‌ها را در ذهنیت کودک تنها قرار داده است.

وقتی افراد خودشیفته، در ذهنیت کودک تنها قرار می‌گیرند احساس می‌کند سزاوار دریافت عشق و محبت نیستند و هیچ کسی آنها را دوست ندارد. این ذهنیت هنگامی خود را نشان می‌دهد که بیماران مبتلا به اختلال خودشیفتگی، منزلتی که نزد دیگران دارند یا توجهی را که دریافت می‌کردند از دست بدهند. بنابراین در شکست‌های شغلی، شکست‌های عشقی، تحصیلی، تهدید به اخراج از کار، باخت در مسابقات، احساس اینکه یک نفر دیگر از آن‌ها بهتر است و هنگامی که مورد انتقاد قرار می‌گیرند، ذهنیت کودک تنهای آن‌ها برانگیخته می‌شود.

ذهنیت کودک تنها، احساس غم، تنهایی، تنفر از خود و دوست نداشتنی بودن می‌کند. نتیجه این وضعیت این است که بیمار بلافاصله از ذهنیت‌های دیگر (خودبزرگ‌پندار و خودآرامبخش بی‌تفاوت) برای سرپوش گذاشتن روی احساسات آن استفاده می‌کند.

ذهنیت خودبزرگ‌پندارذهنیت خودبزرگ‌پندار. ذهنیت خودبزرگ‌پندار در واقع همان احساس اهمیت بیش از حدی است که بیمار برای خود قائل می‌شود. این ذهنیت باعث می‌شود که بیمار بسیار خودخواه شود، دست به رقابت بزند، خود را برتر از دیگران بداند، و به دنبال به دست آوردن منزلت ویژه‌ای باشد. بنابراین ذهنیت خودبزرگ‌پندار می‌تواند احساسات نقص و محرومیت عاطفی کودک تنها را به صورت افراطی جبران کند.

طرحواره‌ی استحقاق، بخشی از ذهنیت خودبزرگ‌پندار است. این طرحواره باعث می‌شود که فرد به نیازهای دیگران اهمیتی ندهد، خود را حق به جانب بداند، با دیگران همدلی نکند و از آن‌ها در راستای رسیدن به نیازهای خود سوءاستفاده کند.

ذهنیت خودبزرگ‌پندار عموماً در افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به صورت خودکار و دائم فعال است و بیمار نیز تلاش می‌کند در این ذهنیت باقی بماند. از آنجایی که ذهنیت خودبزرگ‌پندار نوعی ذهنیت جبرانی است بنابراین احساس نقص کودک تنها را به برتر بودن توهمی تبدیل می‌کند.

محرومیت هیجانی و عاطفی را نیز به پرتوقعی و عطش سیری‌ناپذیر دریافت محبت و توقع از دیگران تبدیل می‌کند. آن‌ها را عیب‌جو و انتقادگر بی‌رحمی می‌کند که به راحتی به دیگران توهین می‌کنند. این ذهنیت باعث صمیمت‌گریزی نیز می‌شود و مسائل عاطفی را به مسائل پیش‌پا افتاده تبدیل می‌کند و در عوض گفتگوهای خنثی را به یک فاجعه بزرگ تفسیر می‌کند.

وقتی بیمار در ذهنیت خودبزرگ‌پندار قرار می‌گیرد از روش‌های زیر بیشتر استفاده می‌کند:
  • پرخاشگری و خصومت
  • سلطه‌گری و گستاخی
  • توجه‌طلبی و منزلت‌طلبی
  • آلت دست قرار دادن دیگران و سوءاستفاده‌گری

گاهی اوقات ذهنیت خودبزرگ‌پندار در بیماران خودشیفته قابل مشاهده نیست. به عبارت دیگر آن‌ها در سطح بین فردی از این ذهنیت استفاده نمی‌کنند بلکه به صورت خیالی و در دنیای درونی خود، خود را برتر و مهم‌تر از دیگران می‌دانند. بنابراین در ظاهر، به شدت اهل تواضع و حساس به نیازهای دیگران است و در باطن، یک مغرور از همه بیزار. این حالت خودشیفتگی پنهان نامیده می‌شود.

اگر ذهنیت خوبزرگ‌پندار به هر دلیلی شکست بخورد، بیمار وارد ذهنیت خودآرام‌بخش بی‌تفاوت می‌شود.

ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت. ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت راه گریز بیمار خودشیفته برای تسکین درد‌های ناشی از به دست نیاوردن تحسین و تمجید است:

وقتی آنها تنها هستند، از تحسینی که از تعامل با دیگران می‌گیرند، محروم می‌شوند، و در این حالت معمولاً وارد ذهنیت خود‌آرام بخش بی‌تفاوت می‌شوند. در این حالت، آنها با درگیر شدن در فعالیت‌هایی که به نوعی تسکین یا انحراف از موضوع اصلی می‌شوند، احساسات خود را خاموش می کنند. بیماران زمانی که تنها هستند به حالت خودآرامبخش بی‌تفاوت تغییر ذهنیت می‌دهند، زیرا بدون اینکه دیگران آنها را تقویت کنند، به ذهنیت کودک تنها می‌روند.

آنها شروع به احساس پوچی، بی‌حوصلگی و افسردگی می‌کنند. در غیاب منابع خارجی اعتباردهنده، کودک تنها شروع به ظهور می‌کند و حالت ذهنیت خود‌آرام بخش بی‌تفاوت راهی برای جلوگیری از درد کودک تنها است.

طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته معتقد است که مکانیسم اصلی ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت اجتناب طرحواره‌ای است. در این ذهنتی بیماران اغلب برای تحریک خود به فعالیت‌های مختلفی می‌پردازند. این رفتارها معمولاً به صورت اعتیادآور یا اجباری انجام می‌شود. در برخی بیماران، این ذهنیت شکل اعتیاد به کار، قمار، سرمایه‌گذاری سوداگرانه، ورزش‌های خطرناک مانند مسابقه اتومبیل‌رانی یا صخره نوردی، رابطه جنسی بی‌بند و بار، پورنوگرافی یا سکس سایبری، یا استفاده از مواد مخدر مانند کوکائین به خود می‌گیرد. این فعالیت‌ها باعث تحریک و هیجان می‌شود.

گروه دیگری از بیماران به طور اجباری به علایق انفرادی می‌پردازند که در عوض برانگیختگی خود، شامل خودآرام‌سازی است مانند بازی‌های رایانه‌ای، پرخوری، تماشای تلویزیون یا خیال‌پردازی. این علایق اجباری توجه خود را به دور از درد ناشی از محرومیت عاطفی و طرحواره‌های نقص متمرکز می‌کنند – به دور از ذهنیت کودک تنها. این فعالیت‌ها اساساً روش‌هایی برای اجتناب از احساس پوچی و بی‌ارزشی هستند.

ذهنیت والد پرتوقع. یکی از طرحواره‌های اصلی بیماران خودشیفته، محرومیت عاطفی است. محرومیت عاطفی به معنای توقع نداشتن از دیگران برای درک شدن و دریافت محبت و حتی دوست داشته شدن است. اما

ذهنیت والد پرتوقع خود را به شکل توقعات افراطی از خود و دیگران نشان می‌دهد. در واقع ذهنیت والد پرتوقع انتظار دارد که فرد همیشه بهترین باشد. این ذهنیت، درونی‌سازی انتظارات بالای والدین است.

والدینی که انتظار دارند کودکشان همیشه بهترین باشد، تنها هنگامی او را دوست خواهند داشت و به او افتخار می‌کنند که کودک بتواند انتظارات آن‌ها را برآورده سازد. این کودک، ذهنیت والد پرتوقع را در خود درونی‌سازی می‌کنند. این ذهنیت، به کودک تنها فشار می‌آورد که برای دوست داشته شدن، بهترین و برترین باشد. اما این انتظارات به ندرت برآورده می‌شوند و والد پرتوقع فشار بیشتری می‌آورد.

در اینجا ذهنیت خودبزرگ‌پندار وارد ماجرا می‌شود و توهم برتری را ایجاد می‌کند تا والد پرتوقع دست از سر کودک تنها بردارد. اگر خودبزرگ‌پندار موفق نشود، ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت، راه‌حل نهایی مبارزه با والد پرتوقع است.

ذهنیت کودک غضبناک. ذهنیت کودک عضبناک وقتی فعال می‌شود که نیازهای بیمار برآورده نشوند. در این ذهنیت، بیمار خودشیفته، بسیار عصبانی است به طوری که ممکن است کنترل خود را از دست بدهد و دست به پرخاشگری‌های بی‌رحمانه‌ای بزند. این ذهنیت اغلب باعث ترس اطرافیان می‌شود و به مرور زمان از او فاصله می‌گیرند و دوباره بیمار، به ذهنیت کودک تنها می‌رسد.

قبل از اینکه به سراغ مابقی مطالب طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته بروید کمی وقت بگذارید و به سوالات زیر در مورد مطلب مورد نظر پاسخ دهید. این سؤالات نشان می‌دهد که درک مطلب شما چقدر است. این بهترین راه، برای آزمایش خودتان است.

۱٫ کدام یک از طرحواره‌های زیر، جزء طرحواره‌های اصلی اختلال شخصیت خودشیفته نیست؟
  1. استحقاق
  2. نقص و شرم
  3. بازداری هیجانی
  4. محرومیت عاطفی

۲. مکانیسم اصلی ذهنیت خودبزرگ‌پندار چیست؟

  1. تسلیم
  2. اجتناب
  3. جبران افراطی

۳. مکانیسم اصلی ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت چیست؟

  1. تسلیم
  2. اجتناب
  3. جبران افراطی

۴. کدام طرحواره احساس خودمحوری و خودخواهی بیمار خودشیفته را تبیین می‌کند؟

  1. استحقاق
  2. نقص و شرم
  3. بازداری هیجانی
  4. محرومیت عاطفی

۵. چرا بیمار مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته پرتوقع است؟

  1. به دلیل اجتناب از طرحواره محرومیت عاطفی
  2. به دلیل جبران طرحواره محرومیت عاطفی
  3. به دلیل اجتناب از طرحواره نقص و شرم
  4. به دلیل جبران طرحواره نقص و شرم

۶. در خودشیفتگی پنهان کدام ذهنیت حضور فعال ندارد؟

  1. ذهنیت کودک تنها
  2. ذهنیت خودبزرگ‌پندار
  3. ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت
  4. ذهنیت والد پرتوقع

۷. چرا رواندرمانی اختلال شخصیت خودشیفته دشوار است؟

  1. به دلیل آسیب‌پذیری زیربنایی زیاد
  2. به دلیل عدم ابراز آسیب‌پذیری در درمان
  3. به دلیل ذهنیت خودبزرگ‌پندار

۸. چه زمانی بیمار از ذهنیت خودبزرگ‌پندار استفاده می‌کند؟

  1. زمانی که نتواند با ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت خود را آرام سازد
  2. برای جبران احساس عمیق کهتری و نقص درونی
  3. زمانی که والد پرتوقع شکست بخورد

۹. ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت چه نقشی در اختلال شخصیت خودشیفته دارد؟

۱۰. رفتارهایی مانند بازی‌های رایانه‌ای و بی‌بندوباری جنسی به ترتیب در کدام ذهنیت‌ها بیشتر ابراز می‌شوند؟

  1. خودبزرگ‌پنداری-تسلیم
  2. خودبزرگ‌پنداری-والدپرتوقع
  3. خودآرامبخش بی‌تفاوت-خودبزرگ‌پنداری
  4. خودآرامبخش بی‌تفاوت-والدپرتوقع

۱۱. درمانگر برای کدام ذهنیت می‌تواند از تکنیک محدودیت‌گزاری استفاده کند؟

  1. والد پرتوقع
  2. ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت
  3. ذهنیت کودک غضناک
  4. ذهنیت کودک تنها

طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته: ارزیابی

ارزیابی در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته
ارزیابی در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته

اکنون با مفاهیم زیربنایی طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته آشنا شده‌اید باید قسمت مربوط به ارزیابی را مطالعه کنید. همانطور که می‌دانید طرحواره درمانی اصولاً به دو بخش تقسیم می‌شود: سنجش و آموزش، و تغییر.

در مرحله ارزیابی (سنجش و آموزش) شما می‌توانید به روش‌های مختلفی وجود اختلال شخصیت خودشیفته را بسنجید:

  • مشاهده رفتار بیمار در جلسه
  • ماهیت و تاریخچه مشکلات فعلی بیمار
  • واکنش بیمار در قبال تکنیک‌های طرحواره درمانی مانند تصویرسازی ذهنی
  • پرسشگری بیمار در مورد تجربه‌های دوران کودکی در پرسشنامه‌س سبک فرزندپروری یانگ
  • استفاده از پرسشنامه‌های طرحواره

مشاهده رفتار بیمار در جلسه

بیماران خودشیفته، الگوهای رفتاری خود را با خود به جلسه‌ی درمان می‌آورند و در رابطه با درمانگر از همان الگوها استفاده می‌کنند. به عنوان مثال بیمار خودشیفته، ممکن است دیر کند و از درمانگر بخواهد که وقت بیشتری به او بدهد. ممکن است شروع جلسه را به جای اینکه از مشکل اصلی‌اش شروع کند از دستاوردها و موفقیت‌های خود بگوید.

علاوه بر این، او تلاش می‌کند تا دیگران را به خاطر مشکلاتش سرزنش کند. او ممکن است تخصص درمانگر و صلاحیت او پرسش‌های مکرری داشته باشد و مدام حرف‌های درمانگر را قطع کند. او انتظار دارد که درمانگر در خارج از جلسات درمانی نیز در دسترس او باشد و فوراً به تماس‌های او پاسخ دهد.

یکی از رفتارهای دیگر این بیماران، شکایت از وضعیت کلینیک است. به عنوان مثال، رنگ اتاق، منشی کلینیک، محل کلینیک و … رضایت‌بخش نیستند.

ماهیت و تاریخچه مشکلات فعلی

عموماً افراد خودشیفته زمانی به درمان مراجعه می‌کنند که با یک بحران اساسی در زندگی خود مواجه شده‌اند که البته علت آن دیگران هستند. معمولاً شکایت اصلی تمام شدن یک رابطه، تهدید به اخراج از کار، اصرار دیگران و …

آنها خودشان انگیزه کافی برای درمان ندارند و معتقدند که دیگران باید تحت درمان قرار بگیرند و ممکن است از درمانگر بخواهد که با همسرش تماس بگیرد و از او بخواهد که در درمان شرکت کند.

دلیل دیگر احساس پوچی و خلاء است که نمایانگر حضور فعال کودک تنهاست. گاهی نیز تلاش‌های جبرانی آن‌ها با شکست مواجه شده است و احساس ناامیدی می‌کنند.

گاهی اوقات به دلیل پر رنگ بودن ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت دچار مشکلاتی شده‌اند مانند اعتیاد و برای آن مراجعه می‌کنند. در نهایت نارضایی از ازدواج دلیل دیگری است که برای درمان مراجعه می‌کنند.

واکنش بیمار به تکنیک‌های تصویرسازی

این بیماران دوران کودکی خود را مملو از خاطرات خوب و بی‌عیب و نقص می‌دانند و از این رو در یادآوری خاطرات دردناک دچار مشکلاتی هستند. آن‌ها مدام به درمانگر می‌گویند که هیچ مشکلی در زندگی‌شان وجود نداشته است.

پرسشنامه‌های طرحواره

تجربه نشان داده است که بیماران خودشیفته در پرسشنامه‌ی طرحواره‌ی یانگ نیمرخ ثابتی به دست می‌آورند. به عنوان مثال در طرحواره‌های استحقاق، معیارهای سختگیرانه و خویشتن‌داری ناکافی نمرات بالایی کسب می‌کنند و در سایر طرحواره‌ها عموماً نمرات پایینی به دست می‌آورند. این حالت نشان می‌دهد که ذهنیت‌های جبرانی و اجتنابی آن‌ها به خوبی مؤثر بوده‌اند. اما در حال این وضعیت نشان‌دهنده‌ی عدم آگاهی آن‌ها نسبت به مسائل درونی‌شان است.

مفهوم پردازی طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته

در انتهای جلسات ارزیابی طرحواره‌درمانی، طرحواره‌درمانگر باید یک مفهوم‌پردازی موردی بر اساس آنچه بیمار مطرح کرده است و بر اساس طرحواره‌ها و ذهنیت‌های او انجام دهد.

مهفوم‌پردازی ذهنیت‌ها معمولاً با ترسیم مربع و دایره‌ انجام می‌شود. هر ذهنیتی که نیرومندتر باشد مربع یا دایره مختص به آن بزرگتر ترسیم می‌شود. یک نمونه از مفهوم‌پردازی را در زیر در نظر بگیرید:

مفهوم پردازی موردی در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته
مفهوم پردازی موردی در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته

باز هم قبل از رفتن به سراغ ادامه طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته اطلاعات خود را محک بزنید.

۱. طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته در چه مرحله‌ای از پرسشنامه‌ها استفاده می‌کند؟
  1. مفهوم‌پردازی
  2. ارزیابی
  3. تغییر

۲. کدام رفتار نشان‌دهنده‌ی ذهنیت خودبزرگ‌پندار بیمار در جلسه درمان است؟

  1. دیر آمدن
  2. قطع کردن حرف درمانگر
  3. همدلی کردن با درمانگر
  4. درخواست برای سیگار کشیدن

۳. کدام رفتار بیمار نشان‌دهنده‌ی خودآرامبخش بی‌تفاوت در جلسه درمان است؟

  1. سوال در مورد صلاحیت درمانگر
  2. بی‌عیب و نقص شماری درمانگر
  3. ناارزنده‌سازی درمانگر
  4. درخواست آب یا نوشیدنی در جلسه

۴. وقتی بیمار از وضعیت کلینیک شکایت می‌کند احتمالاً در کدام ذهنیت قرار دارد؟

  1. خودبزرگ‌پندار
  2. خودآرامبخش بی‌تفاوت
  3. کودک تنها
  4. کودک غضبناک

مرحله تغییر در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته

مرحله تغییر طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته اجرای عملیاتی مفهوم‌پردازی موردی است. در این مرحله درمانگر از تکنیک‌های طرحواره درمانی در چند مرحله با اهداف خاصی استفاده می‌کند:

۱. آشنایی با ذهنیت کودک تنها

۲. کاوش ریشه‌های تحولی ذهنیت کودک تنها از طریق تصویرسازی ذهنی

۳. بررسی کارکردهای انطباقی ذهنیت‌های مقابله‌ای

۴. گفتگوی طرحواره‌ای به منظور آموزش مذاکره بین ذهنیت‌ها

۵. کمک به بیمار برای تعمیم دستاوردهای درمان به محیط زندگی واقعی

آشنایی با ذهنیت کودک تنها

اغلب بیماران خودشیفته، به دلیل حضور فعال و خودکار ذهنیت‌های خودبزرگ‌پندار و خودآرامبخش بی‌تفاوت از ذهنیت کودک تنهای خود اطلاعی ندارند. زیرا به محض اینکه بیمار احساس آسیب‌پذیری می‌کند این دو ذهنیت دردهای او را تسکین می‌دهند و مشکلات را به گردن دیگران می‌اندازند. بنابراین در این مرحله درمانگر از بیمار می‌خواهد که روی آسیب‌پذیری‌های خود تمرکز کند.

به عنوان مثال، هر هنگامی که بیمار از شکست‌ها یا ناکامی‌های خود صحبت می‌کند یا پیامدهای خشمگینی و همدلی نکردن با دیگران را مطرح می‌کند درمانگر می‌تواند بلافاصله قبل از فعال‌سازی ذهنیت‌های مقابله‌ای توجه بیمار را به سمت ذهنیت کودک تنها و احساساتی که تجربه می‌کند هدایت کند.

دور از انتظار نیست که بیمار، نخواهد یا نتواند که روی کودک تنها تمرکز کند. بنابراین درمانگر با استفاده از بازوالدینی و مواجهه همدلانه تلاش می‌کند تمرکز بیمار را به سمت ذهنیت کودک تنها جلب کند.

انجام این مرحله، بسیار دشوار است. زیرا هم یک منبع آسیب‌پذیری بزرگ در جلسه حضور دارد و هم روش‌های دفاعی بسیار نیرومند. بنابراین، اشاره به کودک تنها کار دشواری است. درمانگر نباید بی‌حوصله شود. او باید تکلیف درمانی خود را در هر مکالمه و هر مداخله‌ای که طراحی می‌کند در ذهن داشته باشد. راه ورود به دنیای تغییر، گذر از ذهنیت‌های مقابله‌ای و رسیدن به کودک تنهاست.

این کودک تنهای بیمار است که نیاز به درک شدن، دیده شدن، دوست داشته شدن و اعتبارسازی است نه ذهنیت‌های مقابله‌ای. بنابراین درمانگر می‌تواند به‌شکل بسیار ظریفی از کنار دستاوردهای اغراق‌شده‌ی بیمار عبور کند و هدف این دستاوردها را مورد موشکافی قرار دهد. در مثال زیر که از جلسه درمانی پروتکل طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته اقتباس شده است دقت کنید:

درمانگر: از اول جلسه متوجه شده‌ام که تو مدام رتبه‌ی کنکورت را پیش می‌کشی و سعی می‌کنی که آن را به من گوشزد کنی. البته که می‌فهمم تو تلاش کرده‌ای تا این رتبه را بدست بیاوری. اما الان که به دقت نگاه می‌کنم می‌بینم از مطرح کردن چندباره‌ی آن احتمالاً هدف خاصی داری. می‌توانی به من کمک کنی تا بفهمم به چه منظور روی آن تأکید ویژه‌ای می‌کنی؟

بیمار: خب هر کسی نمی‌تونه این رتبه رو بدست بیاره. اگه شما بخواین منو کامل بشناسین باید بدونین که من چه کسی هستم.

درمانگر: آره متوجه‌ام که تو تلاش کردی خودت رو به خوبی به من معرفی کنی، اما انگار تأکید عمده‌ای روی این مسئله داری. تأکید تو یه جورایی به من میگه انگار عزت نفس تو وابسته به رتبه کنکورت شده.

بیمار: آره عزت نفسم رو بیشتر می‌کنه.

درمانگر: همه ما به عزت نفس نیاز داریم ولی تلاش زیاد تو برای این موضوع، انگار نشون میده که قبل از رتبه کنکور عزت نفس پایینی داشتی.

بیمار: راستش پدرم همیشه به من فشار وارد می‌کرد که درسم رو بخونم و رتبه خوب بیارم.

درمانگر: یعنی پدرتون توی این مسئله سخت گیر بوده.

بیمار: بله. ولی دمش گرم که بهم سخت گرفت چون باعث شد که موفقتر بشم.

درمانگر: از اینکه تحت فشار بودی که رضایت پدرت رو به دست بیاری احساسی داری؟

همانطور که مشاهده می‌کنید درمانگر تلاش می‌کند ذهنیت کودک تنهای بیمار را برانگیخته سازد تا بیمار با اساسی‌ترین بخش خود آشنا شود. مرحله بعدی کاوش ریشه‌های تحولی این ذهنیت است.

کاوش ریشه‌های تحولی از طریق تصویرسازی ذهنی

در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته، هنگامی که بیمار با ذهنیت کودک تنها آشنا شد، نوبت به بررسی تاریخچه بیمار می‌رسد. در این مرحله درمانگر با کاوش ریشه‌های طرحواره‌های نقص/شرم، استحقاق و محرومیت عاطفی تلاش می‌کند تا نحوه شکل‌گیری ذهنیت کودک تنها را کشف کند.

در این مرحله از همان پروتکل تصویرسازی ذهنی در مدل طرحواره استفاده می‌کنیم. درمانگر در حین تصویرسازی تلاش می‌کند با کودک تنها ارتباط برقرار کند. این کار مستلزم عبور از ذهنیت‌های مقابله‌ای است.

بعد از تصویرسازی ذهنی، درمانگر به بیمار کمک می‌کند که نامی برای ذهنیت‌های خود انتخاب کند.

بررسی کارکردهای انطباقی ذهنیت‌های مقابله‌ای

این مرحله، از اهمیت بسزایی در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته برخوردار است. در این مرحله درمانگر باید به بیمار کمک کند که کمک‌های ذهنیت‌های مقابله‌ای مانند ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت و ذهنیت خودبزرگ‌پندار را درک کند.

به عنوان یک قاعده‌ی کلی به خاطر داشته باشید که طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته معتقد است که این ذهنیت‌ها با هدف کاهش درد و رنج روانی ذهنیت کودک تنها طراحی شده‌اند و در طول زندگی وظایف خود را به خوبی انجام داده‌اند و چون روش‌های موفقیت‌آمیزی بوده‌اند به منش بیمار تبدیل شده‌اند و حالت خود همخوان پیدا کرده‌اند. اما هر ذهنیت مقابله‌ای معایب و آسیب‌هایی برای بیمار نیز داشته است که شما باید به کمک بیمارتان آن‌ها را کشف کنید.

ذهنیت‌ خودبزرگ‌پندار عموماً باعث فاصله گرفتن دیگران از بیمار می‌شود و ذهنیت خودآرامبخش بی‌تفاوت باعث فاصله گرفتن بیمار از دیگران.

حتی عدم پیشرفت بیمار در زندگی و تمامی مشکلاتی که تجربه می‌کند از گور این دو ذهنیت برخاسته‌اند. در واقع در این مرحله درمانگر مشکلات بیمار و نشانه‌های اختلال شخصیت خودشیفته را با توسل به ذهنیت‌های مقابله‌ای تبیین می‌کند و نشان می‌دهند که این ذهنیت‌ها چگونه اثرات منفی و پایداری بر زندگی بیمار گذاشته‌اند.

گفتگوی طرحواره‌ای به منظور آموزش مذاکره بین ذهنیت‌ها

در این مرحله از طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته، درمانگر به بیمار کمک می‌کند که بین ذهنیت‌ها یک گفتگو برقرار کند. اکنون بیمار ذهنیت‌های خود را می‌شناسد، هدف آن‌ها را درک می‌کند و برای هر کدام اسم مخصوص به خود را انتخاب کرده است.

گفتگو در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته را می‌توان به دو شکل انجام داد:

  • در تصویرسازی
  • در گفتگوی صندلی

در تصویرسازی ذهنی طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته، درمانگر می‌تواند از ذهنیت‌ خودبزرگ‌پندار یا خودآرامبخش یا هر ذهنیت دیگری بخواهد که با کودک تنها گفتگو کند. درمانگر در این گفتگو با کودک تنها همدلی می‌کند، از او حمایت می‌کند و کمک می‌کند تا پاسخ‌های مناسبی به ذهنیت‌های مقابله‌ای بدهد. هدف این تکنیک و گفتگوی صندلی تقویت بزرگسال سالم بیمار است.

در گفتگوی صندلی به هر یک از ذهنیت‌ها یک صندلی اختصاص داده می‌شود و بیمار به نوبت نقش هر ذهنیت‌ را نشستن روی صندلی آن، اجرا می‌کند. درمانگر نیز بین صندلی‌ها جابه‌جا می‌شود تا از کودک تنها حمایت کند و ذهنیت‌های مقابله‌ای را از میدان به در سازد.

نتیجه‌ی این گفتگوها، تقویت بزرگسال سالم و برآورده شدن نیازهای هیجانی کودک تنهاست. به طور کلی هدف اصلی طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته تقویت بزرگسال سالم است.

کمک به بیمار برای تعمیم دستاوردهای درمان به محیط زندگی واقعی

در بخش پایانی طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته، درمانگر به بیمار کمک می‌کند تا نتایج اتاق درمان را به زندگی واقعی خود تعمیم دهد. در واقع بیمار باید آنچه را که آموخته است در دنیای واقعی به کار گیرد. درمانگر به بیمار کمک می‌کند که افرادی را در زندگی خود انتخاب کند که اجازه روابط متقابل در آن‌ها وجود داشته باشد.

بیمار در این مرحله یاد می‌گیرد که در روابط کودک تنهای خود را ابراز کند و از دیگران بخواهد که به صورت همدلانه و متقابل به نیازهای او احترام بگذارند. علاوه بر این، بیمار این مورد را نیز تمرین می‌کند تا به همان اندازه که دیگران برای او وقت می‌گذارند او برای دیگران وقت بگذارد.

آخرین سوالات مرتبط با طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته:

۱. اولین مرحله درمان در طرحواره درمانی برای اختلال شخصیت خودشیفته کدام است؟
  1. آشناسازی بیمار با طرحواره‌ها
  2. آشناسازی بیمار با ذهنیت کودک تنها
  3. آشناسازی بیمار با ذهنیت‌های مقابله‌ای
  4. تعیین هدف

۲. به نظر شما از تکنیک‌های شناختی بهتر است در کدام مرحله استفاده شود؟

  1. آشنایی بیمار با ذهنیت‌ها
  2. بررسی کارکرد انطباقی ذهنیت‌ها
  3. تعمیم نتایج درمان به دنیای واقعی
  4. کاوش ریشه‌های تحولی ذهنیت‌ها

۳. ذهنیت‌ ………………. عموماً باعث فاصله گرفتن دیگران از بیمار می‌شود و ذهنیت ……………….. باعث فاصله گرفتن بیمار از دیگران.

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

  • اینستاگرام: schema.therapy
  • تلگرام: psychologistnotes
  • ایمیل: schemalogy@gmail.com

 

7 دیدگاه

  1. سلام
    بسيار عالي در مورد طرحواره درماني خودشيفته توضيح دادين👌👌
    من چند تا سئوال دارم
    ١- با توجه به اينكه خودشيفته روش حمله و يا جبران افراطي طرحواره اش رو در پيش گرفته ، ايا خودش از اون طرحواره مركزي مثل نقص و شرم و محروميت عاطفي اگاه هست؟
    ايا عميقا كودك تنها را حس مي كنه و دركي ازش داره؟
    ممنونم🙏🏻🙏🏻

      1. ممنون از پاسختون🙏🏻
        يعني كودكيش يادش رفته؟ چطور بخاطر نمياره كه والدينش تحقيرش مي كردن و ايرادگير بودن؟ و يا اينكه بهش بي توجه بودن و ناديده مي گرفتنش؟

  2. سلام
    ساده، و روان بودن مطالب باعث جذابیت اون میشه و قابلیت درک اون رو بیشتر می کنه ممنون از زحمات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا