انتخاب سردبیرخواندنی‌های اسکیمالوژیمقالات تخصصی
موضوعات داغ

راهنمای تکنیک تصویرسازی ذهنی در طرحواره درمانی

طرحواره‌درمانی برای تبیین و مفهوم‌پردازی شخصیت و اختلال‌های روان‌شناختی و سایر مشکلات بیمار رویکرد یکپارچه‌ای را اتخاذ می‌کند. همچنین در طی مراحل تغییر از رویکرد یکپارچه‌‌نگر استفاده می‌کند و سطوح شناختی، هیجانی و رفتاری طرحواره‌های ناسازگار اولیه را هدف درمان قرار می‌دهد. برای کار با هیجانات بیمار، درمانگر می‌تواند از تکنیک تصویرسازی ذهنی استفاده کند.

در این وب‌درس به صورت مختصر مراحل انجام تکنیک تصویرسازی ذهنی را به صورت کاربردی برایتان توضیح می‌دهم. شما با مطالعه این مقاله می‌توانید تصویرسازی ذهنی را با بیماران خود به شکل مؤثری به کار ببرید.

برای آماده کردن این راهنما، از منابع اصلی طرحواره‌درمانی استفاده کرده‌ام تا تمامی نکات مهم تصویرسازی ذهنی را پوشش دهم. فهرست این منابع در آخر مقاله ذکر شده است.

مقدمه‌ای بر تکنیک تصویرسازی ذهنی

تکنیک تصویرسازی ذهنی
تکنیک تصویرسازی ذهنی

تکنیک تصویرسازی ذهنی یکی از قدرتمندترین و کارآمدترین تکنیک‌های تجربه‌ای در طرحواره‌درمانی است که به بیماران کمک می‌کند به گذشته‌ی دردناک و خاطرات ناخوشایند خود واپس‌روی داشته باشند و احساسات و افکار منفی آن دوران را بار دیگر تجربه کنند.

تجربه‌ی مجدد خاطرات دردناک دوران کودکی بخش‌هایی از حافظه را که خاطرات تروماتیک در آن ذخیره شده‌اند فعال می‌کند در نتیجه ما می‌توانیم به ریشه‌های تحولی طرحواره‌های ناسازگار اولیه به صورت زنده دست پیدا کنیم. سپس می‌توانیم از طریق بازوالدینی حد و مرزدار، نیازهای عاطفی برآورده‌نشده‌ی بیماران را برآورده سازیم و آن‌ها را از رنج طرحواره‌ای و ستم ذهنیت‌های والد پرتوقع و تنبیه‌گر آزاد سازیم.

بر اساس طرحواره‌درمانی، گذشته، نگذشته است؛ زیرا از طریق تأثیرگذاری بر انتخاب‌های زمان حال، مدام خود را بازآفرینی می‌کند. بنابراین برای ایجاد مانع در شیوه‌های بازآفرینی گذشته، لازم است که به گذشته برگردیم.

می‌توانید قبل از ادامه این مقاله، ابتدا مقاله‌ی معرفی طرحواره درمانی را مطالعه کنید.

آمادگی برای تصویرسازی ذهنی

کارگاه طرحواره درمانی
کارگاه طرحواره درمانی

تکنیک تصویرسازی اصولاً زمانی باید انجام شود که بیمار به صورت عقلانی و در سطح شناختی، ناکارآمدی طرحواره‌های خود را درک کرده‌اند و آمادگی لازم برای کار هیجانی را داشته باشند. بدون درک بیمار از طرحواره‌های خود و بدون شناسایی ناکارآمدی آن‌ها، انجام تصویرسازی ذهنی توانایی آسیب زدن به بیمار را دارد.

بنابراین قبل از انجام تصویرسازی ذهنی مطمئن شوید که بیمار، مفهوم‌پردازی مشکلات خود را درک کرده است، از ریشه‌های تحولی آن‌ها آگاه است و می‌داند که طرحواره‌هایش به ناکارآمدی‌ها و اختلال‌های زندگی‌اش منجر شده‌اند.

برای انجام تصویرسازی ذهنی می‌توان از دو موقعیت مختلف استفاده کرد:

  • تصویرسازی ذهنی نوع یک. شما می‌توانید به بیمار پیشنهاد کنید که با توجه به اتفاقات دوران کودکی‌اش لازم است که از تکنیک تصویرسازی ذهنی استفاده کنید.
  • تصویرسازی نوع دو. هنگامی که بیمار شما با یک اتفاق دردناک وارد جلسه می‌شود. به عنوان مثال ممکن است بیمار در طول هفته با همسر، همکار و دوستان خود مشاجره‌ای داشته است یا اینکه در انجام کاری شکست خورده است. این اتفاق‌ها به دلیل اینکه طرحواره‌های بیمار را فعال کرده‌اند می‌توانند شروع خوبی برای تصویرسازی ذهنی باشد.

حالت اول: آغاز تصویرسازی ذهنی

برای انجام تصویرسازی ذهنی شما باید از مراحل را رعایت کنید. رعایت این مراحل به شما کمک می‌کند که به صورت گام‌به‌گام به هدف اصلی تصویرسازی ذهنی که ایجاد احساس امنیت و تقویت دلبستگی‌های بیمار است نزدیک است. به خاطر داشته باشید که رویکرد ارتباطی شما در تکنیک تصویرسازی ذهنی، بازوالدینی حد و مرزدار است. شما از طریق بازوالدینی حد و مرزدار، نیازهای هیجانی بیمار را برآورده می‌سازید، احساسات دردناک او را التیام می‌دهید و درواقع بیمار را از بن‌بست‌های تحولی‌اش رها می‌کنید.

هنگامی که در دوره‌ی کودکی، اتفاقات ناخوشایندی که منجر به برآورده نشدن نیازهای هیجانی کودک می‌شود رخ می‌دهند، رشد و تحول سالم او در همان نقطه متوقف می‌شود و در عوض کودک مسیری را طی می‌کند که درنهایت به نقطه‌ای می‌رسد که اکنون دلیل مراجعه‌ی او به روان‌درمانی است.

مرحله اول: آموزش و ارائه‌ی منطق تکنیک تصویرسازی ذهنی

همیشه قبل از آغاز تکنیک تصویرسازی ذهنی (برای اولین مرتبه) لازم است که بیمار در مورد آن آموزش‌هایی را از سمت شما دریافت کند و بداند که دلیل انجام این تکنیک چیست. بنابراین بهتر است که شما بر آموزش‌های مورد نیاز تصویرسازی ذهنی و منطق انجام آن تسلط داشته باشید.

درمانگر: ما می‌خواهیم امروز یکی از تکنیک‌هایی را که در تغییر طرحواره‌های شما بسیار قدرتمند است انجام دهیم. این تکنیک تصویرسازی ذهنی نامیده می‌شود. این تکنیک به ما کمک می‌کند که به خاطرات ناخوشایندی که در دوره‌ی کودکی باعث شکل‌گیری طرحواره‌های شما شده است دست پیدا کنیم و در آن مداخله کنیم.

این تکنیک علاوه بر اینکه به ما کمک می‌کند که تا آگاهی بیشتری از نحوه‌ی شکل‌گیری طرحواره‌ها داشته باشیم به ما اجازه می‌دهد که فعال شدن طرحواره‌های شما را همین الآن در اتاق درمان مشاهده کنیم که باعث می‌شود از نحوه‌ی تأثیرگذاری طرحواره‌ها روی رفتار شما اطلاعات خوبی به‌دست بیاوریم.

برای انجام تکنیک تصویرسازی ذهنی شما ابتدا باید چشم‌های خود را ببندید و یک مکان امن را تصور کنید و آن را با تمامی جزئیات و با استفاده از تمام حواس خود تجربه کنید و با صدای بلند برای من توصیف کنید. هدف این است که شما در این مکان، کاملاً احساس امنیت و آرامش داشته باشید. سپس من از شما می‌خواهم که ذهن‌تان را آزاد بگذارید که به سمت یکی از خاطرات ناخوشایند دوران کودکی‌تان حرکت کند. لازم است که به صورت عمدی روی خاطره‌ی خاصی توقف نکنید و اجازه دهید که ذهن‌تان آزادانه خاطره‌ای را یادآوری کند.

هنگامی که خاطره‌ای از دوران کودکی به صورت آزادانه به ذهن‌تان خطور کرد شما باید آن خاطره را به زمان حال یعنی به صورتی که انگار آن خاطره هم‌اکنون در حال رخ دادن است توصیف کنید.

به عنوان مثال به جای اینکه بگویید «پدرم مرا تنبیه کرد» باید بگویید «پدرم دارد مرا تنبیه می‌کند». درواقع من از شما می‌خواهم که خاطره تعریف نکنید بلکه آن را تجربه کنید به صورتی که انگار شما واقعاً کودکی هستید که در حال تجربه‌ی بدرفتاری هستید. رعایت این نکته باعث می‌شود که درک درستی از طرحواره داشته باشیم و به اندازه‌ی کافی باعث فعال شدن حافظه‌ی شما می‌شود و این فرصت را در اختیار ما قرار می‌دهد که به خوبی در طرحواره‌ی فعال‌شده مداخله کنیم.

بعد از مرور خاطره‌ی شما، دوباره به مکان امن برمی‌گردیم. سپس با هم در مورد اتفاقات و احساساتی که در تصویرسازی تجربه‌ کرد‌ه‌ای گفتگو می‌کنیم. امروز می‌توانیم به صورت آزمایشی این تکنیک را انجام دهیم. آیا سؤالی درباره‌ی انجام این تکنیک داری؟

همچنین می‌توانیم احساسات بیمار را نسبت به انجام این تکنیک بررسی کنیم. تجربه نشان داده است که وقتی فرآیند تکنیک تصویرسازی ذهنی را به بیماران توضیح می‌دهیم برخی دچار ترس و اضطراب و برخی غمگین می‌شوند. لازم است که به این احساسات توجه کنیم. ترس و اضطراب معمولاً نشان‌دهنده‌ی حضور والد تنبیه‌گر است.

به محض اینکه بیمار احساس می‌کند که قرار است با والدین بدرفتار خود مواجه شود صدای آن‌ها را به صورت ناهشیار می‌شنود و دچار ترس و اضطراب می‌شود. در نتیجه ممکن است نسبت به انجام تکنیک تصویرسازی ذهنی حالت دفاعی پیدا کنند؛ بنابراین لازم است که ابتدا با ذهنیت‌های والد مبارزه کنیم.

بیمارانی که غمگین می‌شوند به این معناست که در ذهنیت کودک آسیب‌پذیر قرار گرفته‌اند. برای این دسته از بیماران نیز لازم است که قبل از تصویرسازی ذهنی، آن‌ها را آرام کنیم.

مرحله دوم: تصویرسازی مکان امن

منظور از مکان امن، مکانی است که بیمار در آن احساس آرامش و امنیت کند. از بیمار می‌خواهیم که چشمانش را ببندد و اجازه دهد تصویری از یک مکان امن دلخواه که می‌تواند واقعی یا خیالی باشد در ذهنش ساخته شود. سپس مکان تصورشده باید با تمامی جزئیات توصیف شود و برای توصیف آن از تمامی حواس خود استفاده کند.

این فرآیند باعث می‌شود که بیمار در مکان امن، حضور آگاهانه‌ای داشته باشد. این مسئله باعث می‌شود که از برانگیختگی طرحواره‌ها جلوگیری شود تا بیمار به طور کامل احساس آرامش و امنیت داشته باشد.

دستورالعمل‌های تکنیک تصویرسازی ذهنی برای مکان امن:

  • از بیمار بخواهید در وضعیت آرام قرار بگیرد. اگر در بدن خود احساس انقباض می‌کند آن را رها کند. به صندلی تکیه بزند و سعی کند با چند نفس عمیق خود را در وضعیت آرامی قرار دهد.
  • از بیمار بخواهید چشمان خود را ببندد. بستن چشم‌ها باعث می‌شود که مزاحمت‌های دیداری در اتاق درمان به حداقل برسند و ذهن آزادانه به دنبال مکان امن بگردد. البته بستن چشم‌ها ضروری نیست. به عنوان مثال اگر بیماری با بستن چشم‌هایش احساس عدم آرامش و امنیت می‌کند از او بخواهید که به نقطه‌ای از کف زمین خیره شود.
  • از بیمار بخواهید که یک مکان امن خیالی یا واقعی را تصور کند. مکان امن می‌تواند واقعی یا خیالی باشد. بسیاری از بیماران صحنه‌هایی از طبیعت را تصور می‌کنند. برخی دیگر اتاق خواب خود را و برخی دیگر به شکل‌های خلاقانه‌تری عمل می‌کنند. هر مکانی را که بیمار تصور کند شما باید حواس او را درگیر جزئیات آن مکان کنید. از او بپرسید که چه می‌بیند و اجازه دهید به طور مفصل آن را توصیف کند. سپس از او بپرسید که چه صداهایی را می‌شنود؟ چه زمانی از روز است؟ چه احساساتی را تجربه می‌کند؟ آیا احساس امنیت و آرامش می‌کند؟ احساسات او را به صورت مثبت جمع‌بندی کنید. به عنوان مثال به جای اینکه بگویید شما اضطرابی ندارید این جمله را بیان کنید: شما در امنیت کامل هستید.
  • اجازه بدهید تصویرسازی مکان امن مدتی ادامه پیدا کند. تصویرسازی مکان امن ممکن است ۵ دقیقه زمان ببرد. با این حال شما می‌توانید اجازه دهید که بیمار این زمان را گسترش دهد و از احساس آرامش و امنیت خود بهره‌ی لازم را ببرد.
  • بهتر است که شما هم همراه بیمار آنچه را او توصیف می‌کند در ذهن خود مجسم کنید. برقراری ارتباط با احساسات بیمار به این معناست که شما بتوانید از زوایه‌ی نگاه او به دنیا نگاه کنید. بنابراین بیشتر از اینکه درگیر فرآیند تکنیکال تصویرسازی ذهنی شوید با او همراه شوید و مکان امنی را که او توصیف می‌کند تصور کنید. با این کار، شما با بیمار خود وارد یک رقص هیجانی زیبا می‌شوید.
  • سکوت اختیار نکنید. شما در حین تمام مراحل تصویرسازی ذهنی فعال باید باشید. به این معنا که روند تصویرسازی را با پرسیدن سؤالات مناسب و ارائه‌ی فیدبک‌های به‌موقع عمیق کنید. به عنوان مثال شما می‌توانید به او بگویید «به نظر می‌رسد ساحلی که در آن هستید بسیار دل‌انگیز و آرام‌بخش است. می‌توانید کمی بیشتر آنجا را توصیف کنید».
  • بعد از دستیابی بیمار به احساس امنیت و آرامش به آرامی او را وارد مرحله بعدی کنید. وقتی بیمار به شما در مورد احساس امنیت و آرامش خود صحبت کرد، شما باید او را به مرحله‌ی بعدی هدایت کنید.

مرحله سوم: تصویرسازی خاطرات ناخوشایند دوران کودکی

سومین مرحله، بازگشت بیمار به خاطرات دوران کودکی است. در این مرحله، شما به بیمار چیزهایی شبیه این می‌گویید: «حالا به آرامی این تصویر (مکان امن) را از ذهن خود پاک کنید و خودتان را در دوران کودکی تصور کنید. می‌توانید خودتان را در ارتباط با خانواده، پدر، مادر و یا مدرسه تصور کنید و اجازه دهید یکی از خاطراتی که باعث رنجش شما شده است وارد ذهن‌تان شود. لطفاً به صورت عمدی خاطره‌ی خاصی را انتخاب نکنید اجازه دهید که ذهن‌تان آزادانه خاطره‌ای را انتخاب کند.

به خاطر داشته باشید که اگرچه ما از بیمار می‌خواهیم که آزادانه خاطره‌ای را انتخاب کند اما این فرآیند به‌هیچ‌وجه آزادانه نیست. با این حال، اگر بیمار تلاش آگاهانه‌ی خود را به حداقل برساند بهتر است.

  • توصیف خاطره به زمان حال. در تکنیک تصویرسازی ذهنی وقتی بیمار خاطره‌ای را انتخاب کرد از او بخواهید که به زمان حال آن را توصیف کند. این توصیف باید با ضمیر اول شخص باشد: «من در اتاق خوابم هستم».
  • از بیمار بخواهید آنجا را توصیف کند. مکانی را که بیمار در آن قرار دارد باید با جزئیات توصیف شود. از بیمار بپرسید: «می‌توانی اتاق خوابت را برایم توصیف کنی». شما با انجام این کار، به بیمار کمک می‌کنید که بیشتر در حال و هوای آن خاطره قرار بگیرد و خاطره زنده‌تر شود.
  • افراد دیگر. از بیمار بپرسید که چه افراد دیگری در آنجا حضور دارند: «چه کسانی با تو آنجا هستند؟»
  • توصیف اتفاق. از بیمار بخواهید که توضیح دهد چه اتفاقی دارد برایش می‌افتد.

مرحله چهارم: بازوالدینی و بازسازی تصویر ذهنی

بازوالدینی حد و مرزدار
بازوالدینی حد و مرزدار
  • وارد تصویر ذهنی شوید. در این مرحله از تکنیک تصویرسازی ذهنی شما باید به عنوان یک بزرگسال سالم وارد تصویر ذهنی بیمار شوید. برای ورود به تصویر ذهنی بیمار، از او اجازه بگیرید. خودتان را کنار او قرار دهید و از او بپرسید که آیا می‌تواند حضور شما در تصویر ذهنی‌اش را احساس کند.
  • بررسی احساسات. از بیمار بخواهید که احساساتش را نسبت به اتفاقی که در حال تجربه آن است بیان کند.
  • بررسی نیازها. از بیمار بپرسید که این اتفاق باعث می‌شود که کدام نیاز عاطفی‌اش برآورده نشود.
  • بازوالدینی کنید. با توجه به اتفاقی که در حال رخ دادن است و با در نظر گرفتن نیازهای بیمار، از او حمایت کنید و او را مورد مراقبت خود قرار دهید. بین او و کسانی که در حال آسیب زدن، بدرفتاری یا سوءاستفاده هستند فاصله ایجاد کنید.
  • بررسی احساسات به افراد دیگر. از بیمار بپرسید که نسبت به فرد (افراد) دیگری که باعث ایجاد آن اتفاق و برآورده نشدن نیازهایش شده‌اند چه احساساتی دارد.
  • احساسات او را شفاف کنید. هر احساسی که بیمار در حال تجربه‌ی آن است باید به دقت شفاف‌سازی کنید. آیا بیمار احساس غم، خشم، گناه یا نفرت دارد؟ به او کمک کنید که احساساتش را شناسایی کند. همچنین می‌توانید برای عمیق‌تر شدن احساساتش به تجربه‌های بدنی او توجه کنید: «این احساسات را در کجای بدن‌تان احساس می‌کنید؟».
  • با بدرفتار مقابله کنید. از بیمار در مقابل کسانی که به او آسیب می‌زنند دفاع کنید و احساسات بیمار را به آن‌ها منتقل کنید. ابراز خشم بیمار به افراد بدرفتار از اهمیت حیاتی برخوردار است؛ بنابراین می‌توانید به او کمک کنید که خشم خود را تا جایی که دلش می‌خواهد ابراز کند. دکتر آرنتز در کتاب تکنیک‌های طرحواره‌درمانی در فصل مرتبط با تکنیک تصویرسازی ذهنی بیان کرده است که حتی زدن و کشتن فرد بدرفتار جایز است.
  • یک گفتگوی خیالی ترتیب دهید. به کودک درون تصویر کمک کنید با آدم‌های بدرفتار حرف بزند. کودک را تشویق کنید که نیازها و احساساتش را به آن‌ها بیان کند. ابراز خشم کودک در تصویرسازی از اهمیت بسیاری برخوردار است. کنش این عمل از این قرار است که فرصت برونی‌سازی صداهای والد را به کودک می‌دهد و از این طریق کودک متوجه می‌شود که آنچه درباره‌ی خودش فکر می‌کند درواقع پیامهایی است که والدین (مراقبین) به او داده‌اند و او آن‌ها را درونی‌سازی کرده است.
  • بعد از بازوالدینی به مکان امن برگردید. از بیمار بخواهید که به مکان امن برگردد و دوباره آن‌جا را با جزئیات توصیف کند تا دوباره احساس آرامش و امنیت پیدا کند.
  • بعد از تصویرسازی باید مفهوم‌پردازی کنید. بعد از پایان تکنیک تصویرسازی ذهنی نوبت به گفتگو درباره‌ی اتفاقات تصویرسازی می‌رسد. در این مرحله شما اتفاقات تصویرسازی را به طرحواره‌ها و ذهنیت‌های بیمار ربط می‌دهید. به عنوان مثال، «در این خاطره متوجه شدیم که مادر به پدر خیانت کرده بود و تو از نزدیک شاهد این ماجرا بودی بنابراین طرحواره‌ی بی‌اعتمادی در تو شکل گرفته است»، یا «پدرت هیچ وقت برای تو وقت نگذاشته است و تو برای اینکه محبت و توجه او را به دست بیاوری مجبور بوده‌ای که طبق خواسته‌های او رفتار کنی و به نظر می‌رسد که طرحواره‌ی فرمان‌پذیری‌ات از اینجا نشأت گرفته» و …

حالت دوم: تصویرسازی با موقعیت‌های استرس‌زای فعلی

گاهی اوقات بیمار با احساسات ناخوشایندی که از اتفاقات روزهای قبل در او به وجود آمده است وارد جلسه می‌شود. اگر در مرحله تکنیک‌های تجربه‌ای قرار دارید این موضوع فرصت مناسبی برای انجام تکنیک تصویرسازی ذهنی است؛ زیرا طرحواره‌های بیمار برانگیخته شده‌اند و شما می‌توانید با بررسی احساسات بیمار به خاطرات دوران کودکی پل بزنید.

احساسات برانگیخته‌ شده در موقعیت فعلی باعث تداعی خاطرات تروماتیک بیمار در دوران کودکی می‌شود. فرآیند این نوع از تصویرسازی ذهنی شبیه مراحل قبل است با یک تفاوت کوچک:

در این حالت، ما به تصویرسازی مکان امن نمی‌پردازیم، بلکه بعد از اینکه بیمار اتفاق فعلی را توضیح داد شما از او می‌خواهید که از این فرصت برای تکنیک تصویرسازی ذهنی استفاده کنید: «اکنون که احساسات شما برانگیخته شده است اجازه دهید یک تصویرسازی ذهنی انجام دهیم». سپس از بیمار می‌خواهید چشمان خود را ببندد و موقعیت اخیر زندگی‌اش را به زمان حال توصیف کند. شما به او کمک می‌کنید احساسات برانگیخته‌شده را به خوبی تجربه کند.

در ادامه از بیمار می‌خواهید که اجازه دهد احساساتش او را به سمت یک خاطره تروماتیک در دوران کودکی هدایت کند. به این کار، پل زدن می‌گوییم. احساسات فعلی باعث تداعی احساسات مشابه در گذشته می‌شود. از این مرحله به بعد همان مراحل قبلی تکنیک تصویرسازی ذهنی را که در حالت اول توضیح دادم پیگیری کنید.

کلام آخر

تکنیک تصویرسازی ذهنی یکی از قدرتمندترین تکنیک‌های طرحواره‌درمانی است که علاوه بر بینش هیجانی، بینش شناختی بیمار را به عملکرد او گره می‌زند و از این طریق آگاهی بیمار به شدت افزایش پیدا می‌کند.

همچنین تخلیه‌ی هیجانی که در فرآیند تکنیک تصویرسازی ذهنی رخ می‌دهد فرصتی است برای بیمار که از احساسات سرکوب‌شده‌ی خود رهایی پیدا کند و بتواند از بن بست‌های تحولی خود فراتر رود. همچنین فرآیندهای بازوالدینی و بازسازی تصویر ذهنی پادزهر بسیار اثربخشی برای قدرت طرحواره‌های ناسازگار اولیه می‌شود.

علاوه بر فرآیند تصویرسازی ذهنی که در بالا ذکر کردیم، از تکنیک تصویرسازی ذهنی برای اهداف دیگر مانند رواندرمانی سوگ، الگوشکنی رفتاری و تمرین رفتارهای سالم نیز استفاده می‌شود. ما در مقاله‌های دیگری انواع مختلفی از تکنیک تصویرسازی ذهنی را معرفی خواهیم کرد.

منابع استفاده شده در راهنمای تصویرسازی ذهنی

  • Arntz, A., & Jacob, G. (2013). Schema therapy in practice: An introductory guide to the schema mode approach. John Wiley & Sons.
  • Jacob, G. A., & Arntz, A. (2013). Schema therapy for personality disorders—A review. International Journal of Cognitive Therapy, 6(2), 171–185.
  • Kopf-Beck, J., Zimmermann, P., Egli, S., Rein, M., Kappelmann, N., Fietz, J., … Keck, M. E. (2020). Schema therapy versus cognitive behavioral therapy versus individual supportive therapy for depression in an inpatient and day clinic setting: Study protocol of the OPTIMA-RCT. BMC Psychiatry, 20(1), 506.
  • Prasko, J., Diveky, T., Kamaradova, D., Sandoval, A., Jelenova, D., Vrbova, K., … Vyskocilova, J. (2012). P-1165 – Therapeutic letters – changing the emotional schemas using writing letters to significant caregivers. European Psychiatry, 27, 1.
  • Young, J. E., Klosko, J. S., & Weishaar, M. E. (2007). Schema therapy: A practitioner’s guide. Guilford Press.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا