اختلال‌های روان‌شناختیخودشیفتگی
موضوعات داغ

ترس واقعی خودشیفته های آسیب پذیر

خودشیفته های آسیب پذیر به نوعی از اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا هستند. خودشیفتگی به معنای حق به جانب بودن، برتر و بهتر بودن از دیگران است. افراد خودشیفته تمایلی به در نظر گرفتن حق و حقوق دیگران ندارند و اگر فرصتی به دست بیاورند از دیگران استفاده ابزاری می‌کنند. آن‌ها توانایی همدلی با دیگران را نداشته و اصولاً برای نیازهای دیگران اهمیتی قائل نیستند. آن‌ها همیشه دلشان می‌خواهد که در مرکز توجه باشند و دیگران باید از آن‌ها تعریف و تمجید کنند و قدرشان را بدانند.

خودشیفتگی بر حسب نوع رفتارهای غالبی که از خود نشان می‌دهد می‌تواند به دو دسته تقسیم شود: خودشیفته های بزرگ‌منش که بیشتر احساس غرور و تکبر می‌کنند و خودشان را بالاتر از دیگران می‌دانند و خودشیفته های آسیب پذیر که احساس حقارت و نقص در زیربنای خودشیفتگی‌شان قرار دارد.

ما در یک مقاله دیگر به طور کامل خودشیفتگی، انواع آن، علت‌شناسی و روش‌های درمانی آن را توضیح داده‌ایم. در این مقاله قصد داریم که نتایج یک مقاله جدید که درباره خودشیفته های آسیب پذیر بررسی‌هایی را انجام داده است با هم مرور کنیم.

مطالعه مرتبط با خودشیفته های آسیب پذیر
مطالعه مرتبط با خودشیفته های آسیب پذیر

خودشیفته های آسیب پذیر

خودشیفته های آسیب پذیر، که به‌عنوان خودشیفته‌های پنهان نیز شناخته می‌شوند، ممکن است به‌اندازه خودشیفته‌های بزرگ‌منش منفور یا متکبر نباشند، اما مجموعه‌ای از رفتارهای غیرجذاب و مضر خود را دارند. خودشیفتگی آسیب‌پذیر به طور کلی بر حسب حساسیت مفرط نسبت به طرد شدن، عاطفه منفی و انزوای اجتماعی و همچنین بی‌اعتمادی به دیگران و افزایش سطح خشم و خصومت تعریف می‌شود. همانطور که قبلاً در مورد آن نوشته‌ام، خودشیفته‌های آسیب‌پذیر در دریایی از ناامیدی شنا می‌کنند. “اگر همه اینقدر ناتوان نبودند” تک‌گویی درونی آنهاست.

خودشیفتگی آسیب پذیر را می توان به طور گسترده در قالب حساسیت مفرط نسبت به طرد شدن، عاطفه منفی، انزوای اجتماعی، اما همچنین بی اعتمادی به دیگران و افزایش سطح خشم و خصومت تعریف کرد. با توجه به اینکه خودشیفتگی آسیب پذیر معیارهای الف) بدخواهی عمدی (یعنی نگرش متضاد نسبت به دیگران)، ب) سنگدلی (یعنی عدم همدلی) و ج) دستکاری بین فردی را برآورده می‌کند، به اصطلاح به عنوان یک ویژگی شخصیتی تاریک در نظر گرفته می‌شود.

انگشت اشاره خودشیفته های آسیب‌پذیر مدام به سمت دیگران است. آن‌ها گذشته و خاطرات خود را بارها مرور می‌کنند و احساس می‌کنند که اگر دیگران کمی بیشتر به آن‌ها احترام می‌گذاشتند و بیشتر قدردانی می‌کردند همه‌چیز بهتر از این بود که هست. آن‌ها مثل یک ماشین عیب‌یاب هستند و به صورت همیشگی به دنبال پیدا کردن ایرادها و نقایص دیگران می‌گردند اما در نگاه کردن به خودشان کاهلی می‌کنند. علاوه بر این خودشیفته های آسیب پذیر همیشه در حال گله و شکایت کردن از این و آن هستند که می‌توان گفت شغل تمام وقت آن‌ها شکایت کردن است.

اخیراً مقاله‌ای در ژورنال Personality and Individual Differences منتشر شده است که گرایش‌ها و انگیزه‌های زیربنایی جالب دیگری را در این افراد نشان می‌‌دهد. در این مقاله توضیح داده شده است که خودشیفته های آسیب پذیر در زندگی روزمره چگونه با خنده و متلک مواجه می‌شوند و وقتی کسی می‌خندد چه چیزی را تجربه می‌کنند.

به گفته پژوهشگران این مطالعه، شوخ‌طبعی به سه شیوه در روابط بین فردی ظاهر می‌شود:

۱. گلاتوفوبیا

فردی که دارای گلاتوفوبیاست از این می‌ترسد که در موقعیت‌های اجتماعی دیگران به او بخندند. افرادی که دارای گلاتوفوبیا هستند خنده‌‌های دیگران را بد برداشت می‌کنند و تصور می‌کنند که مورد تمسخر واقع شده‌اند و در نتیجه احساس بی‌اعتمادی و کناره‌گیری اجتماعی در آن‌ها ایجاد می‌شود. از نظر خودشیفته های آسیب پذیر خندیدن نوعی تمسخر است. وقتی مردم را می‌بینند که در حال خندیدن هستند تصور می‌کنند که به آن‌ها می‌خندند نا با آن‌ها. بنابراین جای تعجب نیست که گلاتوفوبیا تأثیر منفی روی رضایت از رابطه دارد زیرا منجر به اجتناب از صمیمیت می‌شود. افراد خودشیفته آسیب‌پذیر به طور بالقوه احساس می‌کنند که در حال مسخره شدن قرار دارند.

خودشیفته های آسیب پذیر مدام فکر می‌کنند که دیگران به آن‌ها می‌خندند
خودشیفته های آسیب پذیر مدام فکر می‌کنند که دیگران به آن‌ها می‌خندند

۲. گلاتوفیلیا

گلاتوفیلیا دقیقاً بر عکس گلاتوفیلیا است و شامل لذت بردن از خندیدن است. افرادی که در آن‌ها گلاتوفیلیا وجود دارد لبخندها و خندیدن را نشانه‌ای از قدردانی، ارتباط اجتماعی و شوخ‌طبعی مشترک تجربه می‌کنند. معمولاً ما به سمت افرادی جذب می‌شویم که خوب می‌خندند. زندگی زمانی خنده‌دارتر است که ما توانایی خندیدن به وجود پوچ خود را داشته باشیم. همانطور که در یک ضرب‌المثل قدیمی آمریکایی بیان شده است: کسی که به خودش می‌خندد هرگز خنده‌هایش تمام نمی‌شود.

3. کاتاگلیسم

Katagelasticism به لذت خندیدن به دیگران اشاره دارد. افرادی که دارای ویژگی کاتاگلیسم هستند از تمسخر کردن و دست انداختن دیگران لذت وافری می‌برند. آنها از تحقیر کردن دیگران و سوءاستفاده از بدبختی‌های آنها لذت می‌برند. وقتی کسی اشتباه می‌کند یا حرف اشتباهی می زند از خنده روده‌بر می‌شوند.

برای درک بهتر زندگی درونی خودشیفته های آسیب پذیر، محققان بیش از 400 دانشجوی کارشناسی را برای پر کردن پرسشنامه‌هایی که سطوح خودشیفتگی آسیب‌پذیر و همچنین دیدگاه آن‌ها را نسبت به موقعیت‌هایی که شامل خنده و متلک می‌شود، پر کردند. تجربه‌های گلاتوفوبیا، گلاتوفیلیا، و کاتاگلسیم به طور عمیق مورد بررسی قرار گرفت. آنها دریافتند افرادی که امتیاز بالاتری در میزان خودشیفتگی آسیب‌پذیر کسب کرده‌اند، بیشتر از مورد خنده واقع شدن می‌ترسند و بیشتر از خندیدن به دیگران لذت می‌برند. جای تعجب نیست که ژلوتوفیلیا با خودشیفتگی آسیب پذیر ارتباطی نداشت. به زبان ساده، خودشیفته های آسیب پذیر با ترس از مورد خنده واقع شدن زندگی می‌کنند و از خندیدن به دیگران لذت می‌برند.

همانطور که شما هم حدس زده‌اید خودشیفته های آسیب پذیر در موقعیت‌های اجتماعی افکار و رفتارهای دیگران را سوءبرداشت می‌کنند و گلاتوفوبیا را تجربه می‌کنند یا اینکه از مسخره کردن دیگران لذت می‌برند و کاتاگلسیم را به نمایش می‌گذارند.

این افراد برای اصلاح سوءبرداشت‌هایی که از رفتار دیگران دارند و همچنین از بین بردن تمایل به مسخره کردن دیگران به رواندرمانی مراجعه کنند.

طرحواره‌درمانی

طرحواره‌درمانی یکی از انواع رواندرمانی جدید است که تلاش می‌کند با بررسی دوران کودکی افراد، ریشه‌های اصلی مشکلات را شناسایی کند. علاوه بر این، طرحواره‌درمانی مشکلات افراد را در سه سطح رفتار، فکر و احساس فرمول‌بندی می‌کند و برای هر سطح به‌طور جداگانه از تکنیک‌های قدرتمندی استفاده می‌کند.

طرحواره‌درمانی به خودشیفته های آسیب پذیر کمک می‌کند تا دلایل زیربنایی مبتلا شدن به این اختلال را در خود شناسایی کنند. سپس با استفاده از تکنیک‌هایی مانند چالش با افکار غیرمنطقی و جایگزین کردن آن‌ها با افکار منطقی مناسب و تکنیک تصویرسازی ذهنی به آن‌ها کمک کند که بر مشکلات خود غلبه کنند.

طرحواره‌درمانی معتقد است که در زیربنای اختلال شخصیت خودشیفته طرحواره‌های ناسازگار محرومیت عاطفی و نقص/شرم وجود دارد. وقتی کسی طرحواره محرومیت عاطفی دارد معتقد است که هیچ‌کس نمی‌تواند نیازهای عاطفی‌اش را برآورده سازد و از این رو انتظار ندارد که دیگران او را درک کنند. او معنای دوست داشتن و عشق و محبت را درک نمی‌کند. این افراد ممکن است بخواهند طرحواره محرومیت عاطفی خود را به صورت افراطی جبران کنند که در این حالت تبدیل به آدم‌های پرتوقع و خودشیفته می‌شوند.

طرحواره نقص نیز باعث می‌شود که فرد اعتقاد داشته باشد که فرد ارزشمند و دوست‌داشتنی برای دیگران نیست. او احساس می‌کند که نقص‌ها و معایبی دارد که اگر دیگران متوجه شوند آن‌ها را طرد خواهند کرد. این افراد نیز ممکن است دست به جبران افراطی طرحواره نقص خود بزنند. در این صورت رفتار آن‌ها حاکی از بزرگ‌منشی، احساس ارزشمندی بالا و بهتر بودن از دیگران است.

بنابراین طرحواره‌درمانی می‌تواند به خودشیفته های آسیب پذیر کمک کند که طرحواره‌های خود را شناسایی و تکنیک‌هایی را برای تغییر آن‌ها استفاده کنند.

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما می‌توانید در انتهای مطلب کامنت بگذارید یا سوال خود را مطرح کنید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

اینستاگرام: schema.therapy

تلگرام: psychologistnetes

ایمیل: schemalogy@gmail.com

References

Can-neuroscience-help-to-understand-narcissism-a-systematic-review-of-an-emerging-field

Vulnerable narcissism is related to the fear of being laughed at and to the joy of laughing at others.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا