ازدواجانتخاب سردبیرخواندنی‌های اسکیمالوژیدسته‌بندی نشدهطرحواره‌درمانیمطالعات روانشناسی

رابطه طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن در روابط عاشقانه

یک مقاله جدید به بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن در روابط عاشقانه پرداخته است. نتایج این مطالعه در ژورنال Clinical Psychology & Psychotherapy منتشر شده است. در این مقاله تلاش خواهم کرد نتایج این مطلالعه را به صورت مختصر معرفی خواهم کرد. برای درک این نتایج طرحواره های ناسازگار را نیز تعریف خواهم کرد.

رابطه طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن در روابط عاشقانه
رابطه طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن در روابط عاشقانه

رابطه طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن در روابط عاشقانه

بر اساس یک مطالعه جدید که توسط پیلکنگتون و همکاران در سپتامبر ۲۰۲۱ در ژورنال روان‌شناسی بالینی و رواندرمانی منتشر شده است این نتیجه به دست آمده است که خشونت در روابط صمیمی و قربانی شدن با چندین طرحواره ناسازگار و باورهای هسته‌ای مرتبط هستند: خودگردانی مختل، دیگرجهت‌مندی و بریدگی/طرد.

قبل از اینکه یافته‌های این پژوهش در مورد طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن را توضیح دهم اجازه بدهید که ابتدا طرحواره‌های ناسازگار را تعریف کنم.

طرحواره (و طرحواره ناسازگار) چیست؟

طرحواره‌ها ساختارهای روان‌شناختی‌اند. آن‌ها به ما کمک می‌کنند اطلاعات بسیاری را پیش‌بینی و درک کنیم.

برای توضیح، شما احتمالا طرحواره‌ای در مورد کافی‌شاپ رفتن یا اداره پست دارید. به این معنا که شما می‌دانید در کافی‌شاپ چه چیزهایی رخ خواهد داد و چه چیزی رخ نمی‌دهد. در اداره پست برای مثال، شما انتظار ندارید که پست‌چی به شما یک قهوه تلخ بدهد. اگر چنین چیزی رخ دهد شما آن را غیرمنتظره و عجیب در نظر می‌گیرد.

از این رو طرحواره‌ها به شما کمک می‌کنند که دنیا و اتفاقات پیش روی خودتان را پیش‌بینی کنید و بدانید که چه رفتارهایی باید در پیش بگیرید.

اما گاهی اوقات طرحواره‌ها نابهنجار یا مشکل‌آفرین می‌شوند. این ساختارهای نادرست روان‌شناختی و باورهای ناکارآمد طرحواره‌های ناسازگار نامیده می‌شوند.

به طور خاص، طرحواره‌های ناسازگار شامل الگوهای ناکارآمد و غلط درک کردن، خاطرات، هیجان‌ها، افکار و حس‌های بدنی است که درباره خود و دنیا هستند. طرحواره‌های ناسازگار در دوره کودکی و نوجوانی در پاسخ به برآورده نشدن نیازهای هیجانی مانند نیاز به پذیرش، نیاز به خودگردانی و نیاز به احساس امنیت شکل می‌گیرند.

در حالیکه طرحواره‌های سازگار به ما کمک می‌کنند اطلاعات را سریعاً به طور صحیح سازماندهی و پیش‌بینی کنیم، طرحواره‌های ناسازگار ما را گمراه می‌کنند.

ممکن است طرحواره‌های ناسازگار به طور موقت مشکل ما را حل کنند. برای مثال، کودکی را در نظر بگیرید که به صورت مکرر توسط والدینش مورد بدرفتاری قرار می‌گیرد. او این باور را ایجاد می‌کند که دیگران خطرناک و غیرقابل اعتماد هستند. این روش کودک برای درک کردن بدرفتاری است و روشی است که او از بدرفتاری‌های بعدی ناشی از اعتماد کردن به دیگران پیشگیری می‌کند. به عبارت دیگر اگر او یاد بگیرد که به دیگران اعتماد نکند مورد بدرفتاری هم قرار نمی‌گیرد.

البته در بزرگسالی، بی‌اعتمادی و پارانویا – که اکنون به شکل رد کردن تمامی کمک‌های پیشنهادی از سوی دوستان و روابط رمانتیک جلوه می‌کند ناکارآمد است.

۱۸ طرحواره ناسازگار

تا به امروز ۱۸ طرحواره ناسازگار که در پنج حوزه طبقه‌بندی شده‌اند شناسایی شده است. من در مقاله‌ی دیگری تمام این ۱۸ طرحواره را تعریف کرده‌ام که می‌توانید برای مطالعه بیشتر به آن مقاله رجوع کنید. در اینجا فقط به ذکر حوزه‌های طرحواره می‌پردازم.

۱. محدویت‌های مختل (دو طرحواره): طرحواره استحقاق/بزرگ‌پنداری و طرحواره خویشتن‌داری ناکافی. این الگوها در خانواده‌هایی شکل می‌گیرند که آسان‌گیر هستند، کودکان را لوس می‌کنند، هدایت کردن وجود ندارد و احساس برتری را به کودک منتقل می‌کنند.

۲. دیگرجهت‌مندی (سه طرحواره): فرمان‌پذیری، خودقربانگری و تأییدطلبی. طرحواره‌های دیگرجهت‌مندی در خانواده‌هایی شکل می‌گیرد که در آن‌ها پذیرش مشروط و نیاز مداوم به سرکوب کردن جنبه‌های مهم خود به منظور دستیابی به عشق، توجه و تأیید وجود دارد.

۳. خودگردانی و عملکرد مختل (۴ طرحواره): وابستگی/بی‌کفایتی، آسیب‌پذیری به ضرر یا بیماری، گرفتار/خود تحول‌نیافته و شکست. این حوزه با نقض نیاز به شایستگی و استقلال همراه است و منجر به “انتظاراتی درباره خود و محیطی می شود که با توانایی درک شده فرد برای جدایی، بقا، عملکرد مستقل و عملکرد موفقیت آمیز تداخل می‌کند.”

۴. بازداری و گوش‌به‌زنگی افراطی (چهار طرحواره): منفی‌گرایی/بدبینی، تنبیه، بازداری هیجانی، و معیارهای سخت‌گیرانه. این طرحواره‌ها اغلب در محیط‌های اولیه‌ای شکل می‌گیرند که به‌عنوان «ظالمانه، سخت‌گیرانه، و گاهی اوقات تنبیه‌کننده» شناخته می‌شوند.

۵. بریدگی و طرد (پنج طرحواره): رها شدگی/بی‌ثباتی، بی اعتمادی/بدرفتاری، محرومیت عاطفی، نقص/شرم، و انزوا/بیگانگی اجتماعی. این طرح‌واره‌ها معمولاً زمانی پدیدار می‌شوند که نیازهای کودک «برای امنیت، ایمنی، ثبات، تربیت، همدلی، اشتراک‌گذاری احساسات، پذیرش و احترام» نقض شود.

بررسی طرحواره ها و خشونت شریک عاطفی

با در نظر گرفتن اطلاعات فوق، اجازه دهید مطالعه پیلکینگتون و همکاران را مرور کنیم که ارتباط بین طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن و ارتکاب خشونت پارتنر صمیمی را بررسی می‌کند.

در این مطالعه ۹ تحقیق در متاآنالیز گنجانده شد. تعداد کل شرکت کنندگان 2145 نفر (80 تا 435 در هر تحقیق) بود. شش کارآزمایی فقط زنان، یک کارآزمایی فقط مردان و دو کارآزمایی هر دو جنس را به‌کار گرفتند. میانگین سنی بین 19 تا 42 سال بود. طرح‌های پژوهشی از نوع همبستگی بودند. بیشتر کارآزمایی‌ها در ایالات متحده انجام شد (سایر کارآزمایی‌ها در ترکیه، فرانسه و ایران انجام شد).

نتایج «ارتباطات کوچک تا متوسط» را بین قربانی شدن خشونت شریک صمیمی و حوزه‌های طرحواره زیر نشان داد: خودگردانی مختل، دیگرجهت‌مندی، و بریدگی/طرد- آخرین حوزه دارای قوی‌ترین همبستگی است (r = 0.42، 95% CI [0.16، 0.62]). در مورد طرحواره‌ها، قربانی شدن شریک صمیمی با طرحواره‌های بی‌اعتمادی/بدرفتاری و آسیب‌پذیری در برابر ضرر/بیماری، همبستگی متوسطی داشت. طرحواره بی‌اعتمادی/بدرفتاری با خشونت (r = 0.22 to 0.41) مرتبط بود.

قربانیان آزار واقعاً به چه چیزی اعتقاد دارند؟

رابطه طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن در روابط عاشقانه
رابطه طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن در روابط عاشقانه

اول، توجه داشته باشید که قربانی خشونت در رابطه صمیمی با طرحواره‌های ناسازگار در حوزه بریدگی و طرد بیشترین همبستگی را داشت. این ارتباط منطقی است زیرا بسیاری از افرادی که خشونت شریک صمیمی را تجربه کرده‌اند، در روابط صمیمی خود احساس امنیت، حمایت، پذیرش یا عشق نمی‌کنند. آنها می‌ترسند که شریک عاطفی‌شان آنها را دستکاری کند یا از نظر جسمی به آن‌ها صدمه بزند … یا در نهایت آنها را رها کند.

به طور متناقض، قربانیان سوءاستفاده ممکن است به سمت روابط غفلت‌آمیز و توهین‌آمیز – یعنی به شرکای صمیمی غیرقابل اعتماد، ناصادق، دستکاری‌کننده و بی‌رحمانه نیز گرایش پیدا کنند. چرا؟

شاید به این دلیل که رفتارهای شریک عاطفی آزارگر، جهان‌بینی تحریف‌شده قربانیان را تأیید می‌کند – به عنوان مثال، این که روابط خطرناک هستند و این افراد در برابر بدرفتاری از طرف شرکای عاشقانه یا همسران بدرفتار آسیب‌پذیر هستند.

دوم، داده‌ها همبستگی بین قربانی شدن و حوزه خودگردانی مختل را نشان داد. این ممکن است تا حدی توضیح دهد که چرا بسیاری از قربانیان سوء استفاده با ترک روابط آزاردهنده مشکل دارند: قربانیان به توانایی خود برای عملکرد مستقل یا زنده ماندن در دنیایی که آن را خطرناک و غیرقابل پیش‌بینی می‌دانند اعتماد ندارند.

ثالثاً، همبستگی بین دیگرجهت‌مندی و قربانی شدن نشان می‌دهد که قربانیان خشونت شریک عاطفی معمولاً بر احساسات، نیازها و خواسته‌های دیگران متمرکز می‌شوند – که احتمالاً به دلیل تمایل به جلب رضایت آنهاست. با این حال، دیگرجهت‌مندی به قیمت بی‌اطلاعی از احساسات و نیازهای خود است. البته، حتی در صورت آگاهی، بسیاری از قربانیان آزار از قاطعیت و تعیین حد و مرز می‌ترسند.

اما امیدی برای قربانیان وجود دارد. برخی شواهد حاکی از آن است که طرحواره درمانی می‌تواند در به چالش کشیدن و اصلاح طرحواره‌های ناسازگار مفید باشد.

نکات کلیدی مرتبط با رابطه طرحواره های ناسازگار و قربانی شدن در روابط عاشقانه:

  • طرحواره‌های ناسازگار اولیه ساختارهای روان‌شناختی و الگویی از تجربه‌های تحریف‌شده‌ درباره خویش، دیگران و دنیا هستند.
  • قربانیان خشونت در روابط صمیمی احتمالا چندین طرحواره ناسازگار مشخص دارند: خودگردانی مختل، دیگرجهت‌مندی و بریدگی/طرد.
  • طرحواره‌درمانی می‌تواند به اصلاح طرحواره‌های ناسازگار و باورهای ناکارآمد کمک کند و در کاهش خشونت در روابط صمیمی پتانسیل خوبی دارد.

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

  • اینستاگرام: schema.therapy
  • تلگرام: psychologistnotes
  • ایمیل: schemalogy@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا