اختلالات تجزیه ایاختلال‌های روان‌شناختی

اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت (DP/DR): تشخیص و درمان

اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت یک حالت تغییر یافته از خودآگاهی و هویت است که منجر به احساس انفصال، یا قطع ارتباط با خود، محیط اطراف یا هر دو می‌شود. اغلب به عنوان یک احساس غیرواقعی بودن یا جدا شدن از بدن احساس می‌شود. این اختلال در طبقه اختلالات تجزیه‌ای قرار دارد.

اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت

احساس گسستگی می‌تواند در اثر استرس شدید یا با تجربه یا مشاهده وقایع آزاردهنده ایجاد شود و در چنین شرایطی، به ویژه زمانی که گذرا باشد، می‌تواند طبیعی باشد. اکثریت بزرگسالان حداقل یکی از این اپیزودها را تجربه کرده‌اند و چنین اپیزودهایی پاسخی عادی به تهدیدهای طاقت‌فرسا محسوب می‌شوند.

اپیزودهای مسخ شخصیت/مسخ واقعیت (DP/DR) نیز در بسیاری از شرایط روانپزشکی، به ویژه اختلال هراس و اختلال اضطراب اجتماعی رخ می‌دهد، و همچنین ممکن است به عنوان عوارض جانبی داروهای تفریحی مانند حشیش رخ دهد.

اختلال مسخ شخصیت/ مسخ واقعیت معمولاً تنها در صورتی تشخیص داده می‌شود که چنین احساس‌های جداشدگی مکرراً تکرار شوند یا مزمن باشند، باعث ناراحتی و اختلال در کیفیت زندگی فرد شوند.

نشانه‌ها و معیارهای تشخیصی بر اساس DSM-5

علائم اختلال مسخ شخصیت/ مسخ واقعیت کاملاً نامرئی هستند و فقط شامل تغییرات در تجربه‌ی ذهنی می‌شوند. علامت اولیه احساس ناخوشایند تجربه رفتار، افکار و احساسات خود از فاصله‌ای رویایی است. طبق  DSM-5 نشانه‌ها عبارتند از:

A. تجربه مداوم یا مکرر مسخ شخصیت، مسخ واقعیت یا هر دو.

مسخ شخصیت: احساس واقعیت نداشتن فکرها، احساسات، حس‌ها، بدن یا کنش‌های خود، گسلیدن از آن‌ها یا مشاهده‌ی آن‌ها که نمونه‌های آن تغییرات ادراکی، درک تحریف‌آلود زمان، خویشتن غیرواقعی یا غایب یا کرختی بدن است.

مسخ واقعیت: واقعیت نداشتن محیط اطراف، یا گسلیدن از محیط اطراف (برای مثال غیرواقعی تصور کردن افراد یا اشیاء، احساس اینکه همه‌چیز خواب و رؤیاست، مه‌آلودکی، زنده نبودن یا تحریف دیداری).

B. واقعیت‌آزمایی در جریان مسخ شخصیت یا مسخ واقعیت بی‌عیب و سالم باقی می‌ماند.

C. نشانه‌ها در کارکرد اجتماعی، شغلی یا دیگر کارکردهای مهم، ناراحتی یا اختلال بالینی معنادار ایجاد می‌کند.

D. اختلال به تأثیر فیزیولوژیایی ماده‌ای خاص (مثل سوءمصرف داروها یا مصرف داورهای تجویزی) و یا یک اختلال پزشکی دیگر (مثل حملات صرع) قابل استناد نیست.

E. با اختلال روانی دیگری مثل اسکیزوفرنی با اختلال وحشتزدگی نمی‌توانیم این اختلال را بهتر توضیح دهیم.

اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت
اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت

توصیف ویژگی‌های تشخیصی

مسخ واقعیت احساس دوری از فعالیت‌هایی است که در دنیا انجام می‌شود. این ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • احساس اینکه اجسام دارای اندازه یا رنگ اشتباه هستند
  • احساس اینکه که زمان در حال افزایش یا کاهش سرعت است
  • تجربه‌ی بلندتر یا ملایم‌تر از حد انتظار صداها

اختلال مسخ شخصیت/ مسخ واقعیت زمانی تشخیص داده می‌شود که چنین دوره‌هایی باعث ناراحتی بالینی قابل توجه در فرد شود و/یا عملکرد عادی فرد را در محل کار، مدرسه یا در یک محیط اجتماعی دشوار کند. همچنین نباید آنها را به شرایط روانی دیگری مانند اسکیزوفرنی نسبت داد.

افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت/ مسخ واقعیت ممکن است نشانه‌ها را در اوایل کودکی نشان دهند. نشانه‌ها به ندرت برای اولین بار در بزرگسالان بالای 40 سال رخ می‌دهد و تنها 5 درصد در بزرگسالان بالای 25 سال رخ می‌دهد.

دوره‌های مسخ شخصیت/ مسخ واقعیت ممکن است ساعت‌ها یا روزها طول بکشد و هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها تکرار شوند. در هر زمان، فرد معمولاً هم از افکار درونی خود و هم از آنچه در اطرافش می‌گذرد آگاه است.

در نتیجه، آنها از این واقعیت آگاه هستند که احساس می‌کنند از بدن و/یا محیط اطراف خود جدا شده‌اند. برای افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت/ مسخ واقعیت معمول است که می‌ترسند واقعا وجود نداشته باشند، یا اینکه نشانه‌ها یآنها نتیجه آسیب غیرقابل برگشت مغزی باشد.

اختلال مسخ شخصیت چقدر شایع است؟

هیچ کس با اطمینان نمی‌داند که DP/DR چقدر رایج است. داده‌های موجود نشان می‌دهد که به‌عنوان یک وضعیت مستقل، اختلال مسخ‌شخصیت/مسخ واقعیت ۱ درصد از جمعیت را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، تقریباً همان شیوع اسکیزوفرنی.

در میان جمعیت‌های روانپزشکی، مسخ شخصیت بسیار شایع‌تر است و در 80 درصد بیماران رخ می‌دهد. پزشکانی که این اختلال را غربالگری می‌کنند، مشاهده می‌کنند که مسخ شخصیت ممکن است سومین نشانه رایج روانپزشکی بعد از اضطراب و خلق افسرده باشد.

مسخ شخصیت چه احساسی دارد؟

افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت با خود غریبه هستند. مسخ شخصیت و مسخ واقعیت شامل احساس بیگانگی از تجربه است – احساس غیر واقعی بودن و جدا شدن از خود و/یا اطراف. محققان چندین مؤلفه متمایز از تجربه مسخ شخصیت/مسخ واقعیت را شناسایی کرده‌اند.

اولین و شاید مهم‌ترین احساس مسخ واقعیت، احساس جدا شدن از فرآیندهای ذهنی و بدن است – گاهی اوقات، بیماران به‌عنوان ناظر یا «انگار در رویا» یا فیلم یا «جدا از خودم» گزارش می‌دهند. مردم احساس می‌کنند که بدنشان به آنها تعلق ندارد. صدای خود آنها ممکن است دور به نظر برسد و واقعی نباشد.

در عین حال، یک بی‌حسی عاطفی وجود دارد. آنها اصلاً احساس اضطراب یا هیچ هیجانی نمی‌کنند. آنها هیچ واکنش عاطفی را تجربه نمی‌کنند: “احساسات من از بین رفته‌اند، هیچ چیز روی من تأثیر نمی‌گذارد.” حس حضور تحریف‌شده نیز وجود دارد.

افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت نیز احساس بیگانگی از محیط اطراف را گزارش می‌دهند. جهان غیر‌واقعی به نظر نمی‌رسد، اما به نظر مصنوعی می‌رسد» یا «نقاشی شده، نه طبیعی» یا «دو بعدی»؛ افراد دیگر ممکن است “مانند بازیگران یک نمایشنامه” به نظر برسند. به نظر می‌رسد زمان نیز خم می‌شود، به طوری که تجربیات گذشته، نزدیک به نظر می‌رسد.

DP/DR همچنین می‌تواند باعث ایجاد ناراحتی وجودی شود: “اگر من واقعاً من نیستم، پس من کی هستم؟”

اختلال مسخ شخصیت چگونه تشخیص داده می‌شود؟

پس از انجام یک ارزیابی کامل روانپزشکی، بیماران را می‌توان از طریق استفاده از مقیاس مسخ شخصیت کمبریج، یک پرسشنامه 29 سوالی که افراد بر اساس آن شدت و فراوانی نشانه‌های مسخ شخصیت را ارزیابی می‌کنند، شناسایی کرد.

برخی از آیتم‌های پرسشنامه‌ عبارت‌اند از:

  • احساس عجیبی دارم، انگار واقعی نیستم یا از دنیا بریده‌ام.
  • چیزی که من می‌بینم به نظر “مسطح” یا “بی‌جان” می‌رسد، گویی به عکسی نگاه می‌کنم.
  • قسمت‌هایی از بدنم انگار به من تعلق ندارند.
  • من متوجه شده‌ام که در موقعیت‌هایی که معمولاً ترسناک یا ناراحت کننده هستند، اصلا نمی‌ترسم.
  • در حین انجام کاری این احساس را دارم که “نظاره گر جدا” خودم هستم.
  • وقتی گریه می‌کنم یا می‌خندم، به نظر می‌رسد که اصلاً هیچ احساسی ندارم.
  • در حالی که کاملاً بیدار هستم، “دیدهایی” دارم که در آنها می‌توانم خودم را در بیرون ببینم، گویی به تصویر خود در آینه نگاه می کنم.
  • احساس می‌کنم از خاطرات اتفاقاتی که برایم افتاده است جدا شده‌ام – گویی درگیر آنها نبوده‌ام.
  • به طور کلی، متوجه می‌شوم که هیچ محبتی نسبت به خانواده و دوستان نزدیکم احساس نمی‌کنم.
  • باید خودم را لمس کنم تا مطمئن شوم بدن یا وجود واقعی دارم.

در حالی که اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت به عنوان یک اختلال تجزیه‌ای طبقه‌بندی می‌شود، اما با اختلالات تجزیه‌ای تفاوت دارد. بر خلاف اختلالات تجزیه‌ای، افرادی که DP/DR را تجربه می‌کنند، از تغییر تجربه خود آگاه هستند و آن را آزاردهنده می‌دانند.

مسخ شخصیت چه تفاوتی با اختلال تجزیه‌ای دارد؟

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی DP/DR را به عنوان یک اختلال تجزیه‌ای طبقه‌بندی می‌کند. در واقع نوع خاصی از گسستگی، یا قطع یا بیگانگی از افکار و احساسات فرد است. به نظر می‌رسد که افکار و احساسات، واقعی یا متعلق به خود فرد نیستند. مانند سایر اختلالات تجزیه‌ای، اختلال در هوشیاری وجود دارد. اختلال در خودآگاهی نیز وجود دارد. اما از یک جهت بسیار مهم، بر خلاف سایر اختلالات تجزیه‌ای است: افرادی که اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت را تجربه می‌کنند از تغییر تجربه خود آگاه هستند – آنها تشخیص می‌دهند که دنیای اطرافشان دست نخورده است – و آن را آزاردهنده می‌دانند.

آیا تجربه خارج از بدن دارم؟

در DP/DR، افراد احساس می‌کنند که ارتباطشان با خود و دنیای اطرافشان قطع شده است. در یک تجربه خارج از بدن، افراد نه تنها احساس عدم ارتباط با خود و دنیای اطرافشان می‌کنند، بلکه یک توهم بصری را تجربه می‌کنند که شامل دیدن بدن فیزیکی آنها در یک فضای بصری خارجی است. آنها محیط خود را از منظری خارج از بدن فیزیکی خود درک می‌کنند.

علت‌شناسی

اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت به خوبی درک نشده است. مانند سایر اختلالات تجزیه‌ای، مسخ شخصیت/ مسخ واقعیت منعکس‌کننده اختلال در یکپارچگی طبیعی آگاهی، حافظه، هویت، ادراک، کنترل حرکتی و رفتار است. و مانند آنها، اغلب پس از استرس حاد یا تروما رخ می‌دهد. برخی از کارشناسان معتقدند که در ابتدا به عنوان یک سپر، نوعی محافظت ذهنی در برابر آسیب رخ می‌دهد.

سابقه استرس شدید، غفلت، یا آزار جسمی یا عاطفی می‌تواند منجر به اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت شود. لحظات حاد اضطراب یا تروما نیز ممکن است علائمی را در افراد بدون سابقه چنین تجاربی ایجاد کند. مطالعات نشان داده است که کیفیت پایین خواب با افزایش شدت نشانه‌های تجزیه مرتبط است. اختلال مسخ شخصیت/ مسخ واقعیت با فراوانی یکسان در مردان و زنان رخ می‌دهد.

برخی از مطالعات بی‌حسی عاطفی و از دست دادن واکنش عاطفی را به عنوان ویژگی اصلی مسخ شخصیت / مسخ واقعیت می‌شناسند. تصور می‌شود که مسخ شخصیت منعکس‌کننده اختلال در پردازش عاطفی است. به نظر می‌رسد که بیماران در شناسایی احساسات خود مشکل زیادی دارند.

برخی از مطالعات تصویربرداری عصبی نشان می‌دهد که تجارب مسخ شخصیت با مهار غیرارادی پاسخ عاطفی همراه است. محققان همچنین دریافتند که افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت واکنش رسانایی الکتریکی پوست پایینی نسبت به محرک‌های ناخوشایند دارند که معمولاً منجر به پاسخ می‌شوند. این آزمون معیاری برای واکنش عاطفی در نظر گرفته می‌شود.

شواهد نشان می‌دهد که سرکوب پردازش هیجانی ناشی از ناهنجاری‌هایی در عملکرد سیستم عصبی خودمختار است، شاید به دلیل نقص در سیستم پاسخ به استرس. پردازش حالات احساسی در همان بخشی از مغز (اینسولا) صورت می‌گیرد که حالات درونی بدن را حس می‌کند و ممکن است محل خودآگاهی باشد.

چه چیزی باعث ایجاد دوره‌های مسخ شخصیت می‌شود؟

خستگی، مضطرب یا مست بودن (با الکل یا مواد دیگر، به ویژه شاهدانه و کتامین) می‌تواند محرک باشد، و در بیشتر موارد تجربیات DP/DR گذرا هستند. اما در برخی موارد، DP/DR ممکن است برای روزها، هفته‌ها یا ماه‌ها با علائم اپیزودیک یا مداوم باقی بماند. افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت کاملاً از ماهیت غیرعادی تجربه DP/DR آگاه هستند و تغییرات در تجربه خود را چنان آزاردهنده می‌دانند که معمولاً نگران وضعیت روانی خود هستند و از خود می‌پرسند که آیا در حال از دست دادن ذهن خود هستند یا خیر.

شایع ترین عوامل مستعد‌کننده عبارتند از استرس یا ضربه حاد، استفاده غیرقانونی از برخی داروها، وجود یک اختلال اضطرابی، و سابقه سوء استفاده عاطفی در دوران کودکی. افراد مبتلا به یک اختلال روانی عمده، از جمله اضطراب شدید یا اختلال هراس، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال وسواس فکری عملی و اسکیزوفرنی، و افراد مبتلا به بیماری‌های عصبی مانند میگرن و صرع، می‌توانند مسخ شخصیت را به عنوان یک علامت تجربه کنند.

به طور معمول، این اختلال با علائمی شروع می‌شود که به صورت اپیزودیک رخ می‌دهند. با گذشت زمان، دوره‌ها طولانی‌تر و شدیدتر می‌شوند.

آیا مسخ شخصیت از بین می‌رود؟

اغلب اوقات، اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت پاسخی گذرا به یک تجربه غیرعادی است که افراد تحت استرس یا خستگی هستند. با این حال، در افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی، از جمله اضطراب شدید، اختلال هراس، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال وسواس فکری-اجباری و اسکیزوفرنی نیز با فراوانی یا شدت بیشتری رخ می‌دهد. افراد مبتلا به میگرن یا صرع می‌توانند مسخ شخصیت را به عنوان یک علامت تجربه کنند. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد اپیزودهای مکرر یا مداوم DP/DR می‌تواند نشانه‌ی اولیه‌ی روان‌پریشی باشد.

اغلب، افراد مبتلا به مسخ شخصیت، این اپیزودها را چنان آزاردهنده می‌یابند که با وسواس، خود را تحت نظر دارند و به دنبال علائم هستند. چنین واکنش‌هایی می‌توانند اپیزودها را تشدید کنند، به طوری که تشخیص علت و معلول اغلب دشوار است.

آیا مسخ شخصیت نوعی اضطراب است؟

مسخ شخصیت و اضطراب شرایط جداگانه‌ای هستند که اغلب با هم وجود دارند، اما دقیقاً نحوه ارتباط آنها کاملاً مشخص نیست. پزشکان مدت‌هاست می‌دانند که بیمارانی که از احساسات غیرواقعی شکایت می‌کنند نیز اغلب از حملات پانیک رنج می‌برند.

حتی در میان جمعیت عمومی، اضطراب بزرگترین پیش‌بینی‌کننده تجربه‌ی مسخ شخصیت / مسخ واقعیت است و تا حدی به شدت چنین تجربیاتی کمک می‌کند. اضطراب نیز اثر تجربیات DP/DR است. افرادی که دوره‌هایی را تجربه می‌کنند نگران وضعیت روانی خود هستند و می‌ترسند که ذهن خود را از دست بدهند

درمان

هیچ درمان دارویی شناخته‌شده‌ای برای Dاختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت وجود ندارد و بیماران عمدتاً با روان‌درمانی مورد درمان قرار می‌گیرند، اگرچه ممکن است از داروها برای درمان مشکلات سلامت روانی مانند اضطراب و افسردگی استفاده شود. اخیراً نوعی از درمان شناختی و رفتاری (CBT) ایجاد شده است که به مسخ شخصیت می‌پردازد.

یکی از اهداف روان‌درمانی کمک به بیماران برای درک DP/DR و ماهیت تجربیاتشان است. یکی دیگر از این موارد کمک به بیماران در مدیریت علائم DP/DR در صورت بروز است تا اضطراب و سایر پاسخ‌هایی که مشکل را تشدید می‌کنند، ایجاد نکنند. به همین دلیل، تکنیک‌های رفتاری مانند تمرینات زمینه‌ای (لمس کردن به دیوار، آواز خواندن، گوش کردن موسیقی) اغلب بخشی از یک برنامه‌ی درمانی هستند.

این درمان همچنین به بیماران کمک می‌کند تا نشانه‌های خود را به شیوه‌ای غیرتهدیدآمیز تفسیر کنند و پاسخ‌های اجتنابی و نظارت بر نشانه‌ها را کاهش دهند.

تشخیص این اختلال به خودی خود می‌تواند اثرات درمانی داشته باشد. این تشخیص به بیماران اطمینان می‌دهد که نشانه‌ها آنها یک پدیده قابل تشخیص است و آنها در تجربه آن منحصر به فرد نیستند.

آزمایش‌های بالینی اولیه نشان می‌دهد که درمان دارویی با ترکیب داروی ضد تشنج لاموتریژین با یک مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) ممکن است برای بیماران مبتلا به اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت مفید باشد. چندین مطالعه نشان داده‌اند که SSRI ها به تنهایی تأثیر کمی بر نشانه‌های مسخ شخصیت دارند.

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

اینستاگرام: schema.therapy

تلگرام: psychologistnetes

ایمیل: schemalogy@yahoo.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا