اصول فرزندپروری علمی: ده نکته حیاتی برای فرزندپروری خوب
فرزندپروری به هیچ وجه وظیفه و کار آسانی نیست. برای اینکه والدین خوبی باشید باید درک کنید که فرزندپروری خوب بر اساس اصول فرزندپروری علمی کار سختی است و باید برای آن علم کافی داشته باشید و آموزش ببینید. ما در این مقاله ۱۰ نکته اساسی از اصول فرزندپروری بر اساس علم روانشناسی کودک را برای شما توضیح خواهیم داد. شما میتوانید با یادگیری و به کار بستن این اصول فرزندپروری، کمک به بزرگی به آینده کودک خود بکنید.
اصول فرزندپروری: چه چیزی یک پدر و مادر خوب را میسازد؟
پدر و مادر خوب کسانی هستند که تلاش میکنند تصمیمگیریهایشان به نفع کودک باشد. بنابراین به طور کلی آنچه والدین خوب را از سایر والدین متمایز میسازد نه تنها با عملکرد آنها، بلکه با قصد آنها برای تصمیمگیری به نفع کودک نیز مشخص میشود. این مورد یکی از اصول فرزندپروری علمی است.
بر اساس اصول فرزندپروری علمی ما به هیجوجه اعتقاد نداریم که یک پدر و مادر خوب باید کامل باشند. در واقع هیچ کس کامل نیست، حتی والدینی که تصمیم میگیرند بهترین کارها را برای فرزندان خود انجام دهند. از طرف دیگر هیچ کودکی نیز کامل نیست… در نظر گرفتن این موارد زمانی که انتظارات خود را تعیین میکنیم مهم است.
بنابراین به خاطر داشته باشید که فرزندپروری موفق به معنای دستیابی به کمال نیست. اما این بدان معنا نیست که ما نباید برای رسیدن به این هدف تلاش کنیم. ما ابتدا استانداردهای بالایی برای خود و سپس فرزندانمان تعیین میکنیم. ما به عنوان الگوهای مهم برای آنها خدمت میکنیم.
چگونه پدر و مادر خوبی باشیم – اصول فرزندپروری علمی
ما در اینجا بر اساس علم روانشناسی کودک، اصول فرزندپروری را برای اینکه چگونه والدین بهتری باشید، چگونه مهارتهای فرزندپروری را بیاموزید و از همه مهمتر چگونه از والدین بد بودن اجتناب کنید آوردهایم. به خاطر داشته باشید که بسیاری از این اصول فرزندپروری را نمیتوان سریع یاد گرفت و به کار بست. برای مهارت پیدا کردن در این اصول فرزندپروری باید تمرین کنید و یادتان باشد که احتمالاً هیچ کس نمیتواند همه آنها را همیشه انجام دهد.
10 نکته خوب برای والدین
با وجود این اگر بتوانید به کار کردن روی این اصول فرزندپروری ادامه دهید حتی اگر بتوانید بخشی از آنها را فقط در برخی مواقع انجام دهید باز هم به شما اطمینان میدهیم که شما در مسیر درستی در حال حرکت هستید.
شماره 1: الگوی خوبی باشید
اولین اصل از اصول فرزندپروری این است که شما نباید فقط به فرزندتان بگویید که میخواهید چه کاری را انجام دهند. شما خودتان باید مرد عمل باشید و آنچه را از فرزندتان میخواهید خودتان نیز انجام دهید. به عنوان مثال اگر میخواهید که او مسواک بزند، قدم اول این است که خودتان بهداشت دندان و دهانتان را رعایت کنید. شما در واقع الگوی فرزندان خود هستید و تلاش کنید که با انجام دادن آنچه فکر میکنید درست است برای آنها الگو باشید و از دستور دادن، موعظه کردن و نصحیتهای طولانی پرهیز کنید: دو صد گفته چو نیم کردار نیست!
نکته طلایی: بهترین راه برای آموزش چیزی نشان دادن آن است. زیرا ما میتوانیم با تقلید یاد بگیریم. ما طوری برنامهریزی شدهایم که اعمال دیگران را کپی کنیم، درک کنیم و در اعمال خود بگنجانیم. به ویژه کودکان، تمام کارهایی که والدینشان انجام میدهند را با دقت تماشا میکنند.
بنابراین، همان شخصی باشید که دوست دارید فرزندتان باشد – به فرزندتان احترام بگذارید، رفتار و نگرش مثبت به او نشان دهید، نسبت به احساسات فرزندتان همدلی داشته باشید – و فرزندتان هم از این روند پیروی خواهد کرد.
شماره 2: آنها را دوست داشته باشید و از طریق عمل عشق خود را به آنها نشان دهید
دومین اصل از اصول فرزندپروری علمی میگوید که دوست داشتن کودک حد نهایی ندارد. در واقع چیزی به نام دوست داشتن بیش از حد وجود ندارد. دوست داشتن کودکان نمیتواند آنها را خراب کند. تنها کاری که شما انتخاب میکنید به نام عشق انجام دهید که افراطی باشد میتواند شامل زیادهروی مادی، نرمش زیاد، کمتوقعی و محافظت بیش از حد باشد. وقتی این چیزها به جای عشق واقعی داده میشود، آن وقت فرزندتان لوس میشود.
بیایید عشق درست به فرزندانمان را تعریف کنیم: دوست داشتن فرزندتان میتواند به سادگی در آغوش گرفتن او، گذراندن وقت با کیفیت با او، صرف وعدههای غذایی خانوادگی با هم و گوش دادن جدی به مشکل فرزندتان باشد.
نشان دادن این رفتارهای محبتآمیز میتواند باعث ترشح هورمونهای احساس خوب مانند اکسی توسین شود. این مواد شیمیایی میتوانند حس عمیقی از آرامش، گرمای عاطفی و رضایت را برای ما به ارمغان بیاورند، از این رو کودک انعطافپذیری خود را افزایش میدهد و به رابطه نزدیکتر با شما تشویق میشود.
شماره 3: فرزندپروری مثبت و مهربانانه را تمرین کنید
نوزادان با حدود 100 میلیارد سلول مغزی (نورون) متولد میشوند. اما این نورونها اتصالات نسبتاً کمی با همدیگر دارند. این اتصلات افکار ما را ایجاد میکند، اعمال ما را هدایت میکنند، شخصیت ما را شکل میدهند و اساساً تعیین میکنند که ما چه کسی هستیم. ما باید به پرورش و ایجاد این اتصالات مغزی کمک کنیم. بنابراین بهتر است بدانید که آنها از طریق تجربیاتی که در سراسر زندگی ما ایجاد میشوند، تقویت میشوند و «گسترش پیدا میکنند».
با فرزندتان به خصوص در سالهای اولیه تعامل مثبت خانوادگی داشته باشید. از این طریق او این توانایی را خواهد داشت که خودش تجربههای مثبتی را تجربه و به دیگران نیز عرضه کند. اما اگر به کودک خود تجربههای منفی بدهید، آن نوع رشد لازم برای بزرگ شدن را نخواهد داشت.
چگونه تعامل مثبت داشته باشیم:
- با آنها آهنگهای کودکانه بخوانید
- غلغلک دادن را فراموش نکنید
- با هم به پارک بروید
- با هم بخندید
- توجه مثبت نشان دهید
- با حالت عاطفی و هیجانی آنها همراهمی کنید
- هنگام حل مسئله نگرش مثبت داشته باشید
این تجربههای مثبت نه تنها ارتباطات عصبی خوبی را در مغز فرزند شما ایجاد میکنند، بلکه خاطراتی را نیز از شما شکل میدهند که فرزندتان در زندگی همیشه آنها همراه خود خواهد داشت.
وقتی صحبت از نظم و انضباط میشود، به نظر میرسد حفظ تعامل مثبت با کودکان دشوار باشد، به خصوص زمانی که با مشکلات رفتاری سر و کار دارید. اما با استفاده از انضباط مثبت و پرهیز از انضباط خشن، حفظ تعامل مثبت امکانپذیر است.
پدر و مادر خوب بودن بر اساس اصول فرزندپروری علمی به این معنی است که باید به فرزند خود اخلاقیات درست و نادرست را آموزش دهید.
طبق اصول فرزندپروری تعیین محدودیتها و ثابت بودن، قانون طلایی نظم و انضباط خوب است. وقتی قوانینی را تعیین و آنها را اجرا میکنید مهربان و محکم باشید. روی دلیل بدرفتاری کودک تمرکز کنید. و این فرصتی را برای آنها ایجاد میکند که به جای اینکه به خاطر گذشته تنبیه شوند، برای آینده به شیوهای مثبت آماده شوند.
شماره 4: پناهگاهی امن برای فرزند خود باشید
به کودک خود اجازه دهید تا بداند که شما همیشه با پاسخگویی به سیگنالهای او و حساس به نیازهای او در کنار او خواهید بود. از فرزند خود به عنوان یک فرد حمایت کنید و او را بپذیرید. مکانی گرم و امن برای کودک خود باشید تا بتواند از آنجا کاوش دنیا را آغاز کند و هنگام نیاز به آنجا بازگردد.
کودکانی که توسط والدینی بزرگ میشوند که مطابق با اصول فرزندپروری به طور مداوم پاسخگو هستند، تمایل به رشد تنظیم عاطفی، رشد مهارتهای اجتماعی و پیامدهای سلامت روان بهتری دارند.
شماره 5: با کودک خود صحبت کنید و به مغز او کمک کنید تا یکپارچه شود
پنجمین نکته حیاتی از اصول فرزندپروری به رشد مغز میپردازد. ما از قبل اهمیت ارتباطات را میدانیم. با فرزندتان صحبت کنید و همچنین با دقت به او گوش دهید. با حفظ یک خط ارتباطی باز، رابطه بهتری با فرزندتان خواهید داشت و فرزندتان در صورت بروز مشکل به سراغ شما میآید.
اما دلیل دیگری برای ارتباط وجود دارد. شما به فرزندتان کمک میکنید تا بخشهای مختلف مغز خود را ادغام کند، که این یک فرآیند حیاتی در رشد کودک است.
یکپارچگی شبیه به بدن ماست که در آن اندامهای مختلف نیاز به هماهنگی و همکاری برای حفظ بدن سالم دارند. وقتی بخشهای مختلف مغز با هم ادغام میشوند، میتوانند به طور کلی به طور هماهنگ عمل کنند، که به معنای عصبانیتهای کمتر، رفتار خوب بیشتر، همدلی بیشتر و رفاه ذهنی بهتر است.
برای انجام این کار، از تجربیات دردسرساز صحبت کنید. از فرزندتان بخواهید آنچه را که اتفاق افتاده و احساس میکند را توصیف کند.
به خاطر داشته باشید که شما مجبور نیستید همیشه یک راه حل خوب و عالی به او ارائه دهید. برای اینکه پدر و مادر خوبی باشید نیازی نیست همه پاسخها را داشته باشید. فقط گوش دادن به صحبت آنها در اکثر موارد کافی است. با استفاده از کلمات ساده سوالات روشنکننده بپرسید. این به آنها کمک میکند تجربیات خود را درک و خاطرات خود را یکپارچه کنند.
اما دلیل دیگری برای ارتباط وجود دارد. شما به فرزندتان کمک میکنید تا بخشهای مختلف مغز خود را ادغام کند، که این یک فرآیند حیاتی در رشد کودک است.
شماره 6: به دوران کودکی خود فکر کنید
بسیاری از ما میخواهیم با والدین خود متفاوت باشیم. حتی کسانی که تربیت خوب و دوران کودکی شادی داشتهاند ممکن است بخواهند برخی از جنبههای نحوه تربیت خود را تغییر دهند. اما اغلب، وقتی دهانمان را باز میکنیم، درست مثل پدر و مادرمان صحبت میکنیم.
تأمل در دوران کودکی خود گامی به سوی درک این موضوع است که چرا ما به شیوه شخصی خودمان وظایف پدر و مادری را انجام میدهیم. مواردی را که دوست دارید تغییر دهید یادداشت کنید و به این فکر کنید که چگونه در یک سناریوی واقعی میتوانید آن را به صورت متفاوتی انجام دهید. سعی کنید مراقب باشید و دفعه بعد که این مسائل پیش آمد رفتار خود را تغییر دهید.
اگر در ابتدا موفق نشدید تسلیم نشوید. تغییر آگاهانهی روشهای تربیت فرزند، نیاز به تمرین زیادی وجود دارد.
شماره 7: به رفاه خود توجه کنید
مراقبت خوب از خود یک مهارتهای اساسی در اصول فرزندپروری خوب است. والدین نیز به تسکین نیاز دارند.
اغلب، مواردی مانند نیازهای خود یا سلامت ازدواج شما در هنگام تولد فرزند پشت در نگه داشته میشود. اگر به آنها توجه نکنید، در ادامه مسیر به مشکلات بزرگتری تبدیل میشوند. بنابراین برای تقویت رابطه خود با همسرتان وقت بگذارید.
والدینی که استرس دارند بیشتر مستعد دعوا، بحث و مشاجره هستند. از درخواست کمک نترسید. داشتن مقداری “وقت من” برای مراقبت از خود و مدیریت استرس برای آزادسازی ذهن مهم است.
اینکه چگونه والدین ممکن است از نظر جسمی و روحی از کودک مراقبت کنند، تفاوت بزرگی در زندگی والدین و خانوادهی آنها ایجاد میکند. اگر این در دو زمینه شکست بخورید، فرزند شما نیز آسیب خواهد دید.
شماره 8: کتک نزنید، مهم نیست اشتباه چه باشد
بدون شک، برای برخی از والدین، کتک زدن میتواند راهحل کوتاهمدتی باشد که گاهی اوقات تسکین بسیار فوری برای والدین فراهم میکند.
با این حال، تنبیه کردن، درست و غلط را به کودک آموزش نمیدهد. تنبیه فقط به کودک یاد میدهد که از عواقب بیرونی بترسد. سپس کودک انگیزه پیدا میکند که کاری نکند که به دام تنبیه بیفتد. به عبارت دیگر او راههای دور زدن را پیدا میکند.
کتک زدن فرزندتان به منزلهی نوعی الگوسازی برای اوست. او یاد میگیرد که میتواند مسائل را با خشونت حل کند. کودکانی که کتک میخورد یا تنبیه میشوند بیشتر مستعد دعوا با کودکان دیگر هستند. آنها بیشتر به قلدر تبدیل میشوند و برای حل اختلافات از پرخاشگری کلامی/فیزیکی استفاده میکنند.
در بزرگسالی نیز به احتمال بیشتری به بزهکاری و رفتارهای ضداجتماعی روی میآورند، با شما مشکلات بیشتری پیدا میکنند، بهداشت روانشان کمتر میشود و ممکن است خودشان قربانی خشونت خانگی شوند یا اینکه سوءاستفادهکننده از آب در بیایند.
در اصول فرزندپروری، جایگزینهای بهتری برای نظم و انضباط خشن وجود دارد که مؤثرتر بودن آنها ثابت شده است، مانند انضباط مثبت (نکته شماره 3 بالا) و تقویت مثبت.
شماره 9: همه چیز را در چشمانداز نگه دارید و هدف فرزندپروری خود را به خاطر بسپارید
یکی از سؤالات اساسی در علم اصول فرزندپروری این است که هدف شما از تربیت فرزند چیست؟
اگر مانند اکثر والدین هستید، میخواهید فرزندتان در مدرسه خوب باشد، سازنده، مسئولیتپذیر و مستقل باشد، احترام بگذارد، از روابط مثبت با شما و دیگران لذت ببرد، مراقب و دلسوز باشد و زندگی شاد، سالم و رضایتبخشی داشته باشد.
اما چقدر زمان صرف این اهداف میکنید؟
شما مانند اکثر والدین، احتمالاً بیشتر وقت را صرف تلاش برای گذراندن امور روزمره میکنید. همانطور که، سیگل و برایسون، در کتاب خود، اشاره میکنند:
به جای کمک به رشد فرزندتان، بیشتر زمانتان را صرف تلاش برای زنده ماندن میکنید!
برای اینکه اجازه ندهید حالت بقا بر زندگی شما مسلط شود، دفعه بعد که احساس عصبانیت یا ناامیدی کردید، عقبنشینی کنید. به این فکر کنید که عصبانیت و ناامیدی با شما یا فرزندتان چه میکند.
در عوض، راههایی بیابید تا هر تجربه منفی را به فرصتی برای یادگیری تبدیل کنید. اگر بر آموزش کودک خود تمرکز کنید، نه تلاش برای کنترل آنها، حتی عصبانیتها را میتوان به لحظات ارزشمندی برای ساخت مغز تبدیل کرد.
انجام این کارها نه تنها به شما کمک میکند دیدگاهی سالم داشته باشید، بلکه روی یکی از اهداف اصلی خود در تربیت فرزندتان نیز کار میکنید – ایجاد رابطه خوب با فرزندتان.
شماره 10: با استفاده از یافتههای جدیدترین تحقیقات روانشناسی و علوم اعصاب، میانبر را انتخاب کنید
منظور من از میانبرها این نیست که فرزندپروی درست را دور بزنید. منظور من این است که از چیزهایی که قبلاً توسط دانشمندان شناخته شده است استفاده کنیم.
اصول فرزندپروری یکی از زمینههای مورد تحقیق در روانشناسی است. بسیاری از تکنیکها، شیوهها یا سنتهای فرزندپروری به طور علمی مورد تحقیق، تأیید، تصحیح یا رد قرار گرفتهاند.
استفاده از اصول فرزندپروری علمی البته یک استراتژی یکسان نیست. هر کودکی متفاوت است. حتی در مورد بهترین شیوه فرزندپروری، روشهای فرزندپروری موثر بسیاری وجود دارد که میتوانید با توجه به خلق و خوی فرزندتان میتوانید از میان آنها انتخاب کنید.
یک مثال خوب استفاده از کتک زدن برای انضباط است. جایگزینهای بهتر بسیاری وجود دارد، به عنوان مثال، تغییر جهت، استدلال، و غیره. شما میتوانید یک روش انضباطی غیر تنبیهی را انتخاب کنید که برای فرزند شما بهترین اثربخشی را دارد.
البته، میتوانید از سبکهای فرزندپروری «سنتی» یا «مدرسهای» (مثلاً تنبیه یا کتک زدن) استفاده کنید و ممکن است همچنان نتیجهای «مشابه» داشته باشید.
علم به ما نشان داده است که کودکان با خلق و خوی متفاوت، نسبت به کیفیت فرزندپروری، واکنش متفاوتی نشان میدهند.
کسانی که نسبت به کیفیت فرزندپروری آسیبپذیر هستند، در صورت فرزندپروری خوب، نتایج بهتری خواهند داشت، اما در صورت فرزندپروری بد، نتایج بدتری خواهند داشت.
آنهایی که کمتر آسیبپذیر هستند، بدون توجه به اینکه والدینشان با آنها چقدر سختگیرانه رفتار کنند، ممکن است باز هم “خوب به نظر برسند”. اما به این معنی نیست که این شیوههای سختگیرانه خوب هستند. این کودکان به سادگی خوششانس هستند. آنها میتوانند با وجود بدرفتاری والدین باز هم خوب رشد کنند، نه به خاطر آن.
چرا زمانی که میتوانید از روشهای علمی اصول فرزندپروری خوب و بهتر استفاده کنید، از روشهای فرزندپروری غلط استفاده کنید؟
اهمیت اصول فرزندپروری را نمیتوان دست کم گرفت. استفاده از توصیههای علمی ممکن است سادهترین راه برای والدین نباشد. ممکن است در کوتاهمدت نیاز به کار بیشتری از جانب شما داشته باشد، اما میتواند در درازمدت پیامدهای بهتری داشته باشد و از عذابهای آینده شما بکاهد.
سخن پایانی
نکته خوب این است که اگرچه فرزندپروری بر اساس اصول فرزندپروری علمی سخت، اما بسیار مفید است. بخش بد این است که معمولاً پاداشها دیرتر از کار سخت به دست میآیند. اما اگر در حال حاضر تمام تلاش خود را بکنیم، در نهایت پاداش آن را درو خواهیم کرد و چیزی برای پشیمانی نداریم.
نویسنده این پاملا لی موسس و سردبیر Parenting For Brain است. این مقاله توسط وب سایت اسکیمالوژی تحت عنوان اصول فرزندپروری در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۱ به فارسی ترجمه شده است و مطالبی نیز جهت کامل کردن موضوع مورد بحث به آن اضافه شده است. |
برای ارتباط با ما در مورد اصول فرزندپروری در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com