روانشناسی رشد

نظریه رشد شناختی پیاژه: دوره حسی حرکتی (از تولد تا ۲ سالگی)

دوره حسی حرکتی از تولد تا ۲ سالگی طول می‌کشد. در این مرحله تحولات مهمی در تفکر کودکان رخ می‌دهد.

دوره حسی حرکتی اولین مرحله در نظریه رشد شناختی ژان پیاژه است. او این دوره را زمان رشد و تغییرات فوق‌العاده در کودکان توصیف کرد. این دوره از تولد تا ۲ سالگی طول می‌کشد. فعالیت‌های کودک در این دوره مبتنی بر حواس و حرکات بدنی است. کودک این مرحله را فعالیت‌های بازتابی آغاز می‌کند و به طور آهسته به بازنمایی‌های ذهنی و استفاده از تفکر نمادین به صورت ابتدایی دست پیدا می‌کند و بعد از دستیابی به بازنمایی ذهنی وارد دوره دوم رشد شناختی یعنی مرحله پیش‌عملیاتی می‌شود.

مقدمه‌ای بر ‌نظریه پیاژه درباره رشد شناختی

نظریه شناختی پیاژه بازتاب وسیعی در حوزه روانشناسی رشد و به‌ویژه در زمینه رشد شناختی داشته‌است. پیاژه دانشمند سوئیسی با الهام از بررسی‌های عمیق خود در دو رشته زیست‌شناختی و فلسفه و با تلفیق اطلاعاتی که از مشاهده مستقیم کودکان به دست آورد، یکی از جامع‌ترین نظریه‌های شناختی را ارائه کرده است. از آنجایی که پیاژه به چگونگی پیدایش تفکر در انسان علاقه‌مند بود به مطالعه چگونگی شناخت در کودکان روی آورد.

نظریه رشد شناختی ژان پیاژه پیشنهاد می‌کند که کودکان در چهار دوره‌ی مختلف رشد ذهنی حرکت می‌کنند. نظریه او نه‌تنها بر درک چگونگی کسب دانش کودکان، بلکه بر درک ماهیت هوش نیز تمرکز دارد. نظریه رشد شناختی پیاژه پیشنهاد می‌کند که کودکان در چهار دوره مختلف رشد شناختی پیشرفت می‌کنند. این دوره جنبه‌های متعددی از رشد ذهنی از جمله استدلال، زبان، اخلاق و حافظه را در برمی‌گیرند. پیاژه معتقد بود که کودکان نقش فعالی در این رشد شناختی ایفا می‌کنند و در هنگام تعامل با جهان دانش به دست می‌آورند.

مراحل رشد شناختی ژان پیاژه عبارت‌اند از:

در اینستاگرام همراه باشید تا به جدیدترین مقالات ما دسترسی داشته باشید

در مقاله‌ی قبلی اسکیمالوژی به طور مختصر درباره نظریه رشد شناختی پیاژه در مورد تفکر کودکان توضیحاتی را ارائه کردیم. در این مقاله قصد داریم اولین دوره رشد شناختی یعنی دوره حسی حرکتی را به طور مفصل معرفی کنیم و نشان دهیم که تفکر کودکان در دوره حسی حرکتی چگونه تغییر می‌کند.

مطالعه کنید: نظریه رشد رشناختی پیاژه

دوره حسی حرکتی

در نظریه پیاژه نخستین دوره از مراحل چهارگانه رشد شناختی، دوره حسی حرکتی است (تولد تا تقریبا 2 سالگی). در دوره دوره حسی حرکتی نوزادن از طریق حواس و فعالیت‌های حسی حرکتی چیزهایی را درباره خود و جهان پیرامونش فرا می‌گیرد. آنها از موجوداتی که عمدتاً از طریق رفتارهای تصادفی و بازتابی پاسخ می‌دهند به کودکان نوپای هدفمندی تبدیل می‌شوند.

در طول این مرحله اولیه رشد، کودکان از مهارت‌ها و توانایی‌هایی که با آن‌ها متولد شده‌اند (مانند نگاه کردن، مکیدن، چنگ زدن و گوش دادن) استفاده می‌کنند تا بیشتر در مورد محیط بیاموزند. به عبارت دیگر دنیا را تجربه می‌کنند و از طریق حواس و حرکات حرکتی خود به معرفت می‌رسند. از طریق آزمون و خطا، کودکان بیشتر در مورد دنیای اطراف خود کشف می‌کنند.

پیاژه تصمیم گرفت این دوره را دوره حسی حرکتی بنامد زیرا از طریق حواس و توانایی‌های حرکتی است که نوزادان به درک اساسی از دنیای اطراف خود دست می‌یابند. توانایی‌هایی که نوزاد با آن متولد می‌شود – بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه – همراه با قابلیت‌های فیزیکی که همچنان در حال رشد هستند – از جمله لمس کردن، چشیدن و چشیدن – به نوزادان اجازه می‌دهد تا با یکدیگر تعامل داشته باشند و نسبت به خود و آنچه در اطراف است آگاهی ایجاد کنند.

همانطور که کودکان با محیط خود تعامل دارند، رشد شناختی شگفت انگیزی را در مدت زمان نسبتاً کوتاهی تجربه می کنند – مرحله حسی-حرکتی از تولد تا تقریباً 2 سالگی ادامه دارد.

مراحل فرعی دوره حسی حرکتی شامل شش مرحله فرعی است که کودک به موازات توسعه و گسترش طرحواره‌ها (اصطلاح پیاژه برای توصیف الگوهای سازمان‌یافته رفتار که در موقعیت‌های خاص به کار گرفته می‌شود) یکی پس از دیگری آنها را پشت‌سر می‌گذارند.

طی پنج مرحله فرعی اول کودکان می‌آموزند که دروندادهای حسی را هماهنگ نموده و فعالیت‌های خود را در ارتباط با محیط پیرامون سازمان‌دهی کنند. آنها این کار را از طریق فرآیندهای سازمان‌دهی (اصطلاح پیاژه برای توصیف فرآیند یکپارچه ساختن اطلاعات در قالب نظام‌هاست).

در طی مرحله ششم فرعی که آخرین مرحله فرعی دوره حسی حرکتی است، آنها از یادگیری مبتنی بر کوشش و خطا به سوی استفاده از نمادها و مفاهیم برای حل مسائل ساده پیش می‌روند.

بخش اعظم این تحول شناختی از طریق واکنش‌های چرخه‌ای صورت می‌گیرد که در ضمن آن نوزاد می‌آموزد رویدادهای لذت‌بخش و جذابی را که اولین بار به صورت اتفاقی روی داده‌اند مجدداً تکرار نماید. در ابتدا یک فعالیت خاص چنان احساس خوشایندی به وجود می‌آورد که کودک تمایل به تکرار آن پیدا می‌کند سپس تکرار این فعالیت موجب تقویت آن در چرخه‌ای پیوسته می‌گردد که در آن جای علت و معلول مرتبا تغییر می‌کند بدین صورت رفتاری که در ابتدا به صورتی کاملا اتفاقی به وقوع پیوسته است در قالب طرحواره‌ای نوین تحکیم می‌یابد.

در اینستاگرام همراه باشید تا به جدیدترین مقالات ما دسترسی داشته باشید

شش مرحله فرعی دوره حسی حرکتی تحول شناختی از دیدگاه پیاژه

مراحل دوره حسی حرکتی
مراحل دوره حسی حرکتی
  1. استفاده از بازتاب‌ها: در مرحله اول فرعی دوره حسی حرکتی (تولد تا حدود 1 ماهگی) نوزادان شروع به تمرین بازتاب‌های فطری خود می‌کنند و تا حدودی بر آنها تسلط می‌یابند و حتی هنگامی که محرک‌ برانگیزنده طبیعی یک رفتار وجود ندارد به آن رفتار می‌پردازند و در تکرار این فعالیت‌ها نوزادان شروع به اصلاح و گسترش طرحواره‌ها یادگرفته شده می‌کنند. آنها قادر به هماهنگ کردن دروندادهای حسی خود نیستند .قادر به گرفتن شیئی که به آن نگاه می‌کنند نیز نمی‌باشند.
  2. واکنش‌های چرخه‌ای اولیه: در مرحله دوم فرعی دوره حسی حرکتی (حدود 1 تا 4 ماهگی) کودکان یاد می‌گیرند تا تجارب حسی بدنی خوشایندی را که در آغاز به صورت اتفاقی روی داده‌اند تکرار کنند. پیاژه این نحوه عمل کودک را واکنش چرخه‌ای اولیه نامیده است. فعالیت‌های نوزاد متوجه تأثیرات رفتارهایشان بر محیط نیست بلکه بر بدنش متمرکز است. نوزادان نخستین انطباق‌های اکتسابی را از خود نشان می‌دهند. همچنین نوزادان می‌آموزند که به سوی اصواتی که می‌شنوند برگردند که این خود نشان‌دهنده توانایی آنها در هماهنگ کردن انواع مختلفی از اطلاعات حسی (دیداری و شنیداری) است.
  3. واکنش‌های چرخه‌ای ثانویه: مرحله فرعی سوم دوره حسی حرکتی (حدود 4 تا 8 ماهگی) با علاقه تازه‌ای از سوی کودک برای دستکاری اشیا و یادگیری درباره ویژگی‌های آنها همراه است. نوزادان نسبت به محیط علاقه بیشتری پیدا می‌کنند و رفتارهایی را که پیامدهای جالب به‌همراه دارند را تکرار می کنند. بنابراین مدت زمان تجارب خوشایند را طولانی می‌کنند. در این مرحله کودکان به انجام واکنش‌های چرخه‌ای ثانویه می‌پردازند: یعنی فعالیت‌های ارادی که مانند مرحله دوم فی‌نفسه به خاطر خود فعالیت تکرار نمی‌شوند بلکه هدف آنها دستیابی به نتایجی فراتر از محدوده بدن خود کودک است.
  4. هماهنگ‌سازی (هماهنگی بین واکنش‌های چرخه‌ای ثانویه): زمانی که نوزادان به مرحله فرعی چهارم دوره حسی حرکتی یعنی هماهنگ‌سازی طرحواره‌های ثانویه (حدود 8 تا 12 ماهگی) می‌رسند، نوزاد طرحواره‌های آموخته‌شده قبلی را هماهنگ می‌سازد و رفتارهای از قبل کسب شده را برای رسیدن به هدفش به کار می‌گیرد. آنها آموخته‌اند که از تجارب گذشته برای حل مسائل جدید استفاده کنند و وسیله را از هدف متمایز نمایند. آنها طرحواره‌های پیشین خود را می‌آزمایند و آنها را اصلاح و هماهنگ می‌کنند تا به یک طرحواره کارآمد دست یابند. این مرحله فرعی سرآغازی است برای پدیدآیی رفتارهای پیچیده و هدفمندتر. آنها می‌توانند وقایع را پیش‌بینی کنند.
  5. واکنش‌های چرخه‌ای ثالث: در مرحله فرعی پنجم دوره حسی حرکتی (حدود 12 تا 18 ماهگی) کودکان نوپا در این مرحله از خود کنجکاوی و تجربه‌گری نشان می‌دهند. آنها به شکلی تعمدی فعالیت‌های خود را تغییر می‌دهند و به رفتارهای تازه‌ای دست می‌زنند تا پیامد حاصل از آنها را مشاهده کنند. در این مرحله آنها به واکنش‌های چرخه‌ای ثالث می‌پردازند، یعنی به جای تکرار صرف رفتارهای خوشایند که به‌طور اتفاقی آنها را کشف کرده‌اند اعمال مختلفی را برای دستیابی به یک نتیجه واحد انجام می‌دهند و در این مرحله کودکان برای اولین بار در حل مسائل و مشکلات از خود ابتکار نشان می‌دهند. آنها از طریق کوشش و خطا رفتارهای مختلف را می‌آزمایند تا زمانی که بهترین راه رسیدن به هدف را پیدا کنند.
  6. ترکیب‌های ذهنی: مرحله فرعی ششم دوره حسی حرکتی یعنی ترکیب‌های ذهنی (حدود 18 تا 24 ماهگی) در واقع نوعی گذار به مرحله پیش عملیاتی است که در اوائل کودکی آغاز می‌شود. توانایی بازنمایی یعنی توانایی بازنمایی ذهنی اشیا و رویدادها در حافظه که به طور عمده از طریق نمادهایی چون واژگان، اعداد و تصاویر ذهنی صورت می‌گیرد، در این مرحله فرعی پدیدار می‌شود. توانایی کودکان در دستکاری نمادها نیاز آنها به تجربه عینی را از بین می‌برد. اکنون آنها قادر به تقلید غیابی هستند یعنی تقلید کردن اعمالی که قبلا شاهد آن بوده‌اند ولی اکنون شاهد آن نیستند. در این مرحله آنها قادرند وانمود به انجام یک فعالیت کنند. تفکر نمادین به آنها امکان می‌دهد تا در مورد رویدادها بیندیشند و بدون توسل به انجام عمل، پیامد آن را پیش‌بینی کنند و دیگر برای حل مسائل مجبور به استفاده از روش پرزحمت کوشش و خطا نیستند. آنها کم‌کم از خود بینش نشان می‌دهند و می‌توانند از نمادهایی چون کلمات و ژست‌ها استفاده کنند و توانایی تظاهر و وانمود کردن پیدا می‌کنند.

پدیدآیی و رشدآگاهی در مورد اشیا و فضا

مفهوم شیء یعنی این اندیشه که اشیا دارای وجود مستقل، ویژگیهای معین و موقعیت‌های خاص خود در فضا هستند. برای داشتن دیدگاهی نظامدار از واقعیت مادی ضروری است. مفهوم شیء اساس آگاهی کودکان از این نکته است که آنها از سایر اشیا و افراد جدا و متمایز هستند. این مفهوم برای درک جهانی مملو از اشیا و رویدادها از اهمیت برخوردار است. پیاژه معتقد بود که نوزادان با مشاهده نتایج اعمال خود یا یه عبارت دیگر از طریق هماهنگ‌سازی اطلاعات دیداری و حرکتی، دانش خویش را در مورد اشیا و فضا گسترش می‌دهند.

یکی از ابعاد مفهوم شیء پایداری شیء است که به درک این مطلب که یک شیء یا یک فرد خاص، حتی زمانی که در معرض دید نیست، بازهم وجود دارد و از بین نرفته است. رشد این مفهوم را می‌توان در بازی دالی موشه مشاهده کرد.

بازی دالی موشه می‌تواند پایداری شیء را نشان دهد
بازی دالی موشه می‌تواند پایداری شیء را نشان دهد

به گفته پیاژه پایداری شیء تدریجا در خلال دوره حسی حرکتی به وجود می‌آید. در آغاز نوزادان فاقد چنین مفهومی هستند. در خلال مرحله فرعی سوم، یعنی حدود 4 تا 8 ماهگی اگر چیزی از دستشان بیفتد به دنبالش می‌گردند البته در صورتی که آن را نبینند به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی آن شیء دیگر وجود ندارد.

در مرحله فرعی چهارم یعنی حدود 8 تا 12 ماهگی اگر شیء را از دید آنها پنهان کنند در محلی که برای نخستین بار آن را دیده‌اند به دنبالش می‌گردند، حتی اگر دیده باشند که آن شیء بعدا به جای دیگری منتقل شده است. پیاژه این عمل کودک را خطای الف نه ب نامیده است.

در مرحله فرعی پنجم (12 تا 18 ماهگی) آنها دیگر مرتکب چنین خطایی نمی‌شوند و در آخرین محلی که شیء را دیده‌اند، به دنبال آن می‌گردند.

در مرحله فرعی ششم دوره حسی حرکتی که در سن 18 تا 24 ماهگی است کودکان کاملاً به مفهوم شیء دست می‌یابند و حتی اگر محل پنهان شدن آن را ندیده باشند باز هم به دنبالش می‌گردند.

پیاژه خطای الف نه ب را نشانه درک ناقص مفهوم شیء همراه با دیدگاه خودمحورانه (خودمیان بینانه) نوزادان نسبت به روابط فضایی می‌دانست. خودمحوری در اصطلاح پیاژه به ناتوانی نوزاد در مدنظر گرفتن دیدگاه دیگری به جز دیدگاه خودش اطلاق می‌شود که یکی از ویژگی‌های تفکر کودکان خردسال است.

به گفته پیاژه در پایان دوره حسی حرکتی به تدریج در نوزادان دیدگاهی میان‌واگرایانه (عینی) نسبت به جهان شکل می‌گیرد. این قابلیت جدید به آنها امکان می‌دهد تا روابط موجود میان تمامی اشیای موجود در یک فضای خاص که خودشان نیز جزئی از آنند را در نظر بگیرند و در واقع به توانایی نوزاد در مدنظر گرفتن روابط میان اشیا یا افراد به شیوه‌ای عینی اطلاق می‌شود.

به گفته پیاژه نوزادان تا مرحله فرعی ششم حدود 18 ماهگی قادر به طبقه‌بندی یعنی دسته‌بندی اشیا در طبقات مختلف نیستند.

به اعتقاد پیاژه تقلید پنهان که تقلید با استفاده از قسمت‌هایی از بدن مانند دهان که کودک قادر به دیدن آنها نیست در سن 9 ماهگی پس از تقلید آشکار یعنی استفاده از دست‌ها و پاها که کودک قادر به دیدن آنهاست، تحول می‌یابد و هم چنین پیاژه بر این باور بود که نوزدان تا پیش از 18 ماهگی قادر به تقلید غیابی عملی که قبلا شاهد آن بوده‌اند نیستند. تقلید غیابی که در آخرین مرحله دوره حسی حرکتی آغاز می‌شود مبتنی بر تشکیل بازنمایی ذهنی از یک عمل مشاهده شده است.

در اینستاگرام همراه باشید تا به جدیدترین مقالات ما دسترسی داشته باشید

تحولات عمده دوره حسی حرکتی

  1. پایداری شیء

به عقیده پیاژه، رشد پایداری شیء یکی از مهمترین دستاوردها در مرحله حسی حرکتی رشد است.

پایداری اشیاء درک کودک از این است که اشیاء به وجود خود ادامه می‌دهند حتی اگر آنها را نتوان دید یا شنید.

پایداری شیء به تدریج بین مراحل فرعی سوم (هماهنگ‌سازی) تا ششم حسی حرکتی (ترکیب‌های ذهنی) رشد می‌کند. نوزادان در مرحله فرعی چهارم حسی حرکتی (8 تا 12 ماهگی) مرتکب خطای A نه B می‌شوند.

آزمایش پایداری شیء در دوره حسی حرکتی
آزمایش پایداری شیء در دوره حسی حرکتی
  1. آگاهی از روابط فضایی

رشد مفهوم شیء و آگاهی در مورد روابط فضایی با توانایی حرکت و هماهنگی اطلاعات دیداری و حرکتی در ارتباط است.

  1. علیت

علیت به تدریج بین سنین 4 تا 6 ماهگی و یکسالگی پدید می‌آید و رشد آن مبتنی بر کشفیات خود نوزاد، ابتدا در مورد اثرات اعمال خودش و سپس اثرات نیروهای بیرونی است.

  1. اعداد

اعداد به استفاده از نمادها که در مرحله فرعی ششم دوره حسی ‌حرکتی (ترکیب‌های ذهنی، 18 تا 24) آغاز می‌شود بستگی دارد.

  1. طبقه‌بندی

طبقه‌بندی بر تفکر بازنمایی مبتنی است که در مرحله فرعی ششم دوره حسی حرکتی (ترکیب‌های ذهنی، 18 تا 24) ماهگی پدید می‌آید.

  1. تقلید

توانایی تقلید پنهان در حدود 9 ماهگی و تقلید غیابی پس از پدیدآیی بازنمایی‌های ذهنی در مرحله فرعی ششم دوره حسی حرکتی (ترکیب‌های ذهنی، 18 تا 24) شکل می‌گیرد.

خلاصه‌ای از رشد در دوره حسی حرکتی

دوره ویژگی‌های مرحله تغییرات عمده
دوره حسی – حرکتی

(از تولد تا ۲ سالگی)

تحول بر پایه فعالیت‌های بازتابی آغاز می‌شود و تا بروز توانایی بازنمایی و یافتن راه‌حل‌هایی حسی حرکتی برای مشکلات ادامه می‌یابد. مشکل نخستین دوست داشتن یا دوست نداشتن ظهور می‌یابد. سرمایه‌گذاری عاطفی کودک روی خود است.
مرحله اول: استفاده از بازتاب‌ها

تولد تا یک ماهگی

فعالیت بازتابی محض، فقدان تمایزگذاری
مرحله دوم: واکنش‌های چرخشی اولیه

(۱ تا ۴ ماهگی)

هماهنگی دست و دهان; تمایزگذاری از طریق بازتاب مکیدن
مرحله سوم: واکنش‌های چرخشی ثانویه

(۴ تا ۸ ماهگی)

هماهنگی دست و چشم; رویدادهای غیرمعول را تکرار می‌کند.
مرحله چهارم: هماهنگ‌سازی

(۸ تا ۱۲ ماهگی)

هماهنگی بین دو طرحواره; پایداری شیء به دست می‌آید.
مرحله پنجم: واکنش‌های چرخه‌ای ثالث

(۱۲ تا ۱۸ ماهگی)

وسایل جدید از طریق تجربه، جابه‌جایی‌های متوالی را دنبال می‌کند.
مرحله ششم: ترکیب‌های ذهنی

(۱۸ تا ۲۴ ماهگی)

بازنمایی فعالیت‌های درونی; وسایل جدید از طریق ترکیب‌های ذهنی

بعد از اتمام دوره حسی حرکتی کودک وارد دومین دوره رشد شناختی یعنی دوره تفکر پیش عملیاتی می‌شود. دوره دوم دوره پرتلاطمی در رشد کودک است.

مطالعه کنید: رشد کودک در دوره پیش عملیاتی

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

اینستاگرام: schema.therapy

تلگرام: psychologistnetes

ایمیل: schemalogy@yahoo.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا