طرحواره های ناسازگار اولیه و اضافه وزن و چاقی: مدل ذهنیت طرحواره ای
چاقی و اضافه وزن در تمامی کشورها در حال افزایش است. در حالی که عوامل بیولوژیکی (زیستشناختی) و محیطی آنها به صورت مکرر مورد پژوهش قرار گرفته است توجه کمی به تعیینکنندههای روانشناختی آنها شده است، به ویژه با توجه به جنبه های عمیق تر شخصیت، که ریشه در تجربیات اولیه زندگی دارد، که ممکن است افراد را نسبت به افزایش وزن و چاقی مستعد کند.
رایجترین درمانهای چاقی شامل مداخلات جراحی و روانشناختی (رفتاردرمانی و درمان شناختی رفتاری) است. هر دو نوع این مداخلهها کاملاً کارآمد و اثربخش هستند زیرا اکثر افرادی که به دنبال درمان هستند در مدت کوتاهی با استفاده از این درمانها، وزن کم میکنند، اما متأسفانه پس از مدت کوتاهی وزن خود را دوباره به دست میآورند. یک توضیحهای احتمالی برای برگشت وزن و عدم ماندگاری کاهش وزن در بلندمدت ممکن است ناشی از اثر طرحوارههای ناسازگار اولیه بر افزایش وزن و چاقی باشد. این طرحوارهها ریشه در تجربههای اولیه زندگی دارند.
الگوها و عادات غذایی ناکارآمد مرتبط با اضافهوزن و چاقی، ریشه عمیقتری در ویژگیهای شخصیتی بیماران دارند و ممکن است یک مداخله موقت به خودیخود برای تضمین اثر طولانیمدت کافی نباشد. از این رو، درک عمیقتر از عملکرد عاطفی و روانی بیماران مبتلا به چاقی و اضافهوزن، همچنین با در نظر گرفتن نقش تجربههای اولیه زندگی، ممکن است برای پرداختن به ویژگیهای شخصیتی و عادات غذایی هدایتشده مفید باشد.
در ۲۰۱۹ مقالهای با عنوان «طرحواره های ناسازگار اولیه و اضافه وزن و چاقی: مدل ذهنیت طرحواره ای» در مجله Heliyon منتشر شده است.
به اینستاگرام اسکیمالوژی بپیوندیدطرحواره های ناسازگار اولیه و اضافه وزن و چاقی: مدل ذهنیت طرحوارهای
هدف
هدف از مطالعه “طرحواره های ناسازگار اولیه و اضافه وزن و چاقی” بررسی طرحواره های ناسازگار اولیه، ذهنیتهای طرحوارهای مرتبط با آنها و سبکهای مقابلهای ناکارآمد در افراد دارای اضافه وزن و چاق بود (N = 48).
نتایج
نتایج نشان داد که افراد دارای اضافه وزن و چاق در مقایسه با گروه کنترل با وزن طبیعی، طرحوارههای خویشتنداری ناکافی، رهاشدگی، وابستگی و فرمانپذیری و ذهنیتهای طرحوارهای (یعنی کودک تکانشی و آسیبپذیر، محافظ بیتفاوت) شدیدتری را گزارش کردند (N = 37) .
همچنین، عادات غذایی ناکارآمد بالاتر (یعنی علائم پرخوری و پرخوری) و راهبردهای مقابله هیجانی-اجتنابی رابطه بیشتری را با هم نشان دادند.
طرحواره خویشتن داری ناکافی توانست شاخص توده بدنی (BMI)، میزان دفعات پرخوری و شدت علائم پرخوری را پیشبنی کند.
علاوه بر این، سبک مقابلهای اجتناب بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و فراوانی علائم پرخوری و پرخوری روانی نقش واسطهای داشت.
یافتههای پژوهش “طرحواره های ناسازگار اولیه و اضافه وزن و چاقی” نشان میدهد که افراد دارای اضافه وزن و مبتلا به چاقی در مقایسه با افراد دارای وزن طبیعی، طرحوارهها و ذهنیتهای طرحوارهای ناکارآمدتری را نشان میدهند
طرحواره خویشتن داری ناکافی به دلیل فقدان نظم و انضباط شخصی و ناتوانی در تحمل ناامیدی ایجاد میشود و ممکن است خود را به صورت ذهنیت کودک تکانشی نشان دهد. این طرحواره تنها طرحوارهای است که به طور قابلتوجهی با میزان BMI مرتبط است و ممکن است پیشرو مکانیسمهای مقابلهای اجتنابی آینده باشد.
طرحوارههای خویشتنداری ناکافی و رهاشدگی، به ترتیب ذهنیتهای کودک تکانشی و آسیبپذیر را منعکس میکنند، که مشخص شد در گروه مبتلا به چاقی به طور قابلتوجهی فراگیرتر بودند. علاوه بر این، مدلهای واسطهای نشان دادند که هر دو طرحواره تعداد دفعات پرخوری را پیشبینی میکنند، که به طور کامل توسط سبکهای مقابلهای اجتنابی رفتاری (مانند رفتارهای خودآرامبخش، حواسپرتی از طریق فعالیت، اجتناب از موقعیتهای ناراحتکننده، و غیره) که ممکن است با ذهنیت مقابله محافظ بیتفاوت نشان داده شود، واسطه میشوند. به عبارت دیگر ذهنیت محافظ بیتفاوت بین طرحوارههای رهاشدگی و خویشتنداری ناکافی و پرخوری نقش واسطهای داشت.
همچنین مشخص شد که ذهنیت محافظ بیتفاوت بهویژه در گروه مبتلا به چاقی از شدت بالایی برخوردار است، و به طور مثبت با فراوانی دورههای پرخوری، شدت علائم پرخوری، و با خطر کلی ابتلا به اختلالهای خوردن مرتبط است.
در مجموع، این دادهها نشان میدهند که افراد مبتلا به چاقی ممکن است در محیطی غفلتآمیز یا بیش از حد محافظتکننده بزرگ شده باشند که در آن امکان رشد و شکلگیری یک کاربردی برای مقابله با احساسات منفی و تحمل ناامیدی نداشته است. درعوض، ممکن است برخی رفتارهای تسکیندهنده ایجاد کرده باشند، که عمدتاً به مصرف غذا و در نهایت، برخی از رفتارهای جبرانی مرتبط با غذا (یعنی پاکسازی) اشاره دارد.
هنگامی که ذهنیت “کودک تکانشی” فعال می شود، فرد تحمل ناامیدی پایینی از خود نشان میدهد و نمیتواند رضایت کوتاهمدت را به خاطر اهداف بلندمدت به تعویق بیندازد. ذهنیت مقابلهای تسلیم بیشتر به تجلی رفتاری طرحواره خویشتنداری ناکافی مربوط میشود، که در آن فرد هیچ استراتژی موثری را برای مقابله با ناامیدی و هیجانات منفی به کار نمیگیرد.
تجزیه و تحلیلهای همبستگی ما در مقاله “طرحواره های ناسازگار اولیه و اضافه وزن و چاقی” نشان داد که طرحواره بیاعتمادی/بدرفتاری با فراوانی پرخوری، شدت علائم پرخوری، و با خطر کلی ابتلا به اختلال خوردن مرتبط است. تحلیل واسطهای نشان داد که سبکهای اجتنابی (محافظ بیتفاوت) در رابطه بین بیاعتمادی/بدرفتاری و فراوانی پرخوری نقش میانجی دارد.
به طور کلی، یافتههای ما نشان میدهد که چگونه رفتارهای غذایی ناکارآمد فعلی مرتبط با پرخوری و علائم پرخوری در افراد دارای اضافه وزن و چاق ممکن است ریشه در نگرشهای عاطفی و رفتاری طولانیمدت نسبت به غذا داشته باشد. مدل طرحواره درمانی به طور سنتی بر طرحوارههای ناسازگار اولیه و حالتهای جاری مرتبط با آنها تمرکز میکند و به ریشهکنی و کاهش راهبردهای مقابلهای ناکارآمد مرتبط با آنها کمک میکند تا به درمانجو اجازه دهد از طریق تکنیکهای متمرکز بر احساسات به تجربیات منفی اولیه دسترسی پیدا کند (یعنی تصویرسازی ذهنی).
نتایج مطالعه “طرحواره های ناسازگار اولیه و اضافه وزن و چاقی: مدل ذهنیت طرحواره ای” میتواند برای شناخت ویژگیهای شخصیتی عمیقتر افراد مبتلا به چاقی و اضافه وزن و کمک به درمان آنها کمککننده باشد.
در این بخش از سایت میتوانید مقالات بیشتری در مورد طرحواره درمانی مطالعه کنید. اگر به دنبال یافتن موضوعی برای مقاله یا پایان نامهتان هستید این بخش به شما کمک بسیاری در یافتن موضوع و پیشینهی پژوهش میکند.
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. اگر در مورد طرحواره های ناسازگار اولیه و اضافه وزن و چاقی: مدل ذهنیت طرحواره ای سوالی دارید در کامنتها مطرح کنید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com
این مقاله برای پایان نامه من خیلی کمک کننده است. ممنون از شما که این مقاله رو منتشر کردید.