مقاله های طرحواره درمانی

رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه

یک مطالعه نشان داد که دلبستگی از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه با آسیب شناسی روانی ارتباط دارد. این مطالعه در مجله clinical psychology and psychotherapy (روانشناسی بالینی و رواندرمانی) منتشر شده است.

این مطالعه با هدف کشف نقش واسطه ای طرحواره ها در رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی انجام شده است.

دلبستگی و آسیب شناسی روانی

دلبستگی و آسیب شناسی روانی تا کنون موضوع پژوهش بسیاری از دانشمندان بوده است. دلبستگی و آسیب شناسی روانی با هم رابطه مثبتی دارند. هرچه دلبستگی ناایمن‌تر باشد آسیب‌ شناسی روانی بیشتر می‌شود.

نظریه دلبستگی در اصل برای توضیح شکل‌گیری اختلال‌های هیجانی مطرح شده است. تجربه‌های اولیه با مراقبین غیرحساس و غیرحمایتگر منجر به دلبستگی‌های ناایمن می‌شود. به طور سنتی فرض شده است که دلبستگی ناایمن با نشانه‌های آسیب شناسی روانی رابطه دارند.

بنابر تجربه‌های کودک سه نوع دلبستگی می‌تواند شکل بگیرد:

  • دلبستگی ایمن: در این حالت کودک نسبت به ثبات، پیش‌بینی‌پذیری و برآورده شدن نیازهایش توسط مراقبین اعتماد کامل دارد.
  • دلبستگی ناایمن اجتنابی: در این نوع از دلبستگی کودک از مراقب خود فاصله می‌گیرد و به او اعتماد ندارد زیرا مراقب ثبات و پیش‌بینی‌پذیری را ندارد.
  • دلبستگی ناایمن دوسوگرا: در این حالت کودک هم رابطه با مراقب را می‌خواهد و هم تلاش می‌کند از او دور شود.
دلبستگیِ در حال مختل شدن
دلبستگیِ در حال مختل شدن

از ابین انواع دلبستگی، دلبستگی‌های ناایمن اجتنابی و دوسوگرا نشان‌دهنده‌ی رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی هستند که در مطالعات زیادی این رابطه به خوبی نشان داده شده است.

بالبی (۱۹۶۹) مطرح کرد که دلبستگی از طریق مدل‌های کاری درونی در سراسر زندگی ما تأثیر خود را حفظ می‌کنند.

اگرچه مدل‌های کاری درونی سنگ بنای نظری تئوری دلبستگی را تشکیل می‌دهند، اما فرمول‌بندی استعاری این مفهوم منجر به فقدان تحقیق در این زمینه شده است. در نتیجه، نظریه دلبستگی نمی‌تواند به خوبی عملکرد مدل‌های کاری درونی و محتوای آن‌ها را توضیح دهد.

برای پر کردن این شکاف مفهومی، مدل های کاری درونی به طور فزاینده ای به عنوان طرحواره های شناختی مورد توجه قرار گرفته اند که ساختارهای ذهنی برای غربالگری، کدگذاری، یادآوری و ارزیابی محرک‌ها هستند.

سیبلی (2007) برای شناسایی محتوای مدل‌های کاری درونی، نشان داده است که آنها در واقع می‌توانند با شناخت‌های افسردگی‌زای بک مرتبط باشند. با این حال، محتوای طرحواره‌های شناختی بک گسترده و تا حدی نامشخص است.

بنابراین، یانگ (Young, Klosko, & Weishaar, 2003) از تجربیات بالینی خود برای ایجاد طبقه‌بندی از چندین طرحواره ناسازگار اولیه استفاده کرده است که با توجه به محتوای شناختی متفاوت است. یک طرحواره ناسازگار اولیه به عنوان یک موضوع یا الگوی فراگیر تعریف می‌شود که شامل خاطرات، عواطف، شناخت‌ها و احساسات بدنی در رابطه با خود و روابطش با دیگران است که ناشی از نیازهای عاطفی اصلی برآورده‌نشده در دوران کودکی است که در طول زندگی فرد تکرار می‌شود و تا حد قابل توجهی ناکارآمد است.

طرحواره‌های ناسازگار اولیه که یانگ متمایز کرد را می‌توان در پنج حوزه طرحواره دسته‌بندی کرد: بریدگی/طرد، خودگردانی/عملکرد مختل، محدودیت‌های مختل، دیگرجهت‌‌مندی، گوش‌به‌زنگی/بازداری افراطی.

نظریه طرحواره درمانی در چنددهه اخیر توسعه زیادی پیدا کرده است و نشان داده است که در بسیاری از اختلال‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب، مشکلات زناشویی، اختلالات خوردن، میگرن و اختلالات وسواس نقش دارد. در نظریه طرحواره درمانی مطرح شده است که برآورده نشدن نیازهای هیجانی اساسی مانند دلبستگی باعث شکل‌گیری طرحواره های ناسازگار اولیه می‌شوند و طرحواره‌های ناسازگار اولیه فرد را نسبت به مشکلات روانی و جسمانی آسیب پذیر می‌سازند.

از این رو باید رابطه دلبستگی و آسیب شناسی روانی از طریق طرحواره‌های ناسازگار اولیه باشد.

به همین دلیل باسمن و همکارانش اظهار داشتند که هدف تحقیق ما ایجاد ارتباط بین طرحواره‌های ناسازگار اولیه و آسیب‌شناسی روانی (مانند اشمیت، جوینر، یانگ و تِلچ، 1995) و ارتباط بین طرحواره‌های ناسازگار اولیه و دلبستگی بود. همچنین هدف ما بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی بود.

مشخصات اصلی مقاله رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی با نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه
مشخصات اصلی مقاله رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی با نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه

باسمن و همکاران مطرح کرده‌اند که «بر اساس این فرض که تجربه‌های اولیه‌ی دلبستگی در مدل‌های کاری درونی ذخیره می‌شوند و می‌توانند به طور خاص‌تری توسط طرح‌واره‌های شناختی منعکس شوند، می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا مؤلفه‌های ناسازگار دلبستگی واقعاً با این طرحواره‌های ناسازگار اولیه و همچنین با مفروضات آن‌ها مرتبط هستند یا خیر. برای این منظور، ما آزمایش کردیم که آیا رابطه بین دلبستگی ناایمن و علائم آسیب‌شناسی روانی توسط طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه واسطه می‌شود یا خیر».

در اینستاگرام همراه ما باشید

روش

برای رسیدن به هدف این پژوهش یعنی بررسی رابطه دلبستگی و آسیب شناسی روانی با نقش واسطه‌ای طرحواره ها، ۲۸۹ شرکت کردند که ۲۶ نفر آنها مرد و بقیه زن بودند. میانگین سنی آنها ۲۱ ساله بوده است.

ابزارهای پژوهش

در این پژوهش باسمن و همکاران برای بررسی نقش واسطه‌ای طرحواره ها در رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی از پرسشنامه‌های چک‌لیست نشانه‌های آسیب‌شناسی روانی (SCL-90)، تجربه‌های روابط نزدیک و پرسشنامه طرحواره یانگ استفاده شده.

نتایج

نتایج مطالعه روابطه بین دلستگی و آسیب شناسی روانی از طریق حوزه های طرحواره در شکل زیر نشان داده شده است:

نتایج این مطالعه نشان داد که ارتباط بین دلبستگی مضطرب و آسیب شناسی روانی به طور کامل توسط طرحواره‌های ناسازگار اولیه مربوط به حوزه بریدگی و طرد (رهاشدگی / بی‌ثباتی، بی‌اعتمادی / بدرفتاری، نقص / شرم، محرومیت عاطفی و انزوای اجتماعی) و دیگرجهت‌مندی (خودقربانگری، فرمان‌پذیری و تأییدطلبی) واسطه می‌شود.

ارتباط بین دلبستگی اجتنابی و آسیب شناسی روانی تا حدی توسط طرحواره‌های ناسازگار اولیه مربوط حوزه بریدگی و طرد (رهاشدگی / بی‌ثباتی، بی‌اعتمادی / بدرفتاری، نقص / شرم، محرومیت عاطفی و انزوای اجتماعی) و طرحواره‌های ناسازگار حوزه خودگردانی مختل (شکست، وابستگی / بی‌کفایتی، آسیب پذیری به ضرر و بیماری، و گرفتار / خود تحول‌نیافته) واسطه می‌شود.

رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی از طریق نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه
رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی از طریق نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه

نکات کلیدی:

باسمن و همکارانش درباره رابطه بین دلبستگی و آسیب شناسی روانی از طریق نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه اظهار داشتند که:

  • یافته‌های ما نشان می‌دهد که درمان‌های شناختی مانند طرحواره درمانی ممکن است در درمان آسیب شناسی روانی مرتبط با دلبستگی مفید باشد.
  • یافته‌های ما نشان می‌دهد که درمانگران باید در مورد عود ناشی از مشکلات دلبستگی محتاط باشند.
  • به خصوص طرحواره‌های شناختی در مورد انتظاراتی که مربوط به بریدگی / طرد هستند، ارتباط بین دلبستگی اضطرابی و ابعاد دلبستگی اجتنابی و آسیب شناسی روانی را واسطه می‌کنند.

Attachment and symptoms of psychopathology: early maladaptive schemas as a cognitive link?

First published: 03 September 2010

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

اینستاگرام: schema.therapy

تلگرام: psychologistnetes

ایمیل: schemalogy@yahoo.com

دکتر حمید بهرامی زاده

رویکرد من طرحواره‌‌درمانی و روانکاوی است و تاکنون ۳ کتاب در حوزه طرحواره‌درمانی منتشر کرده‌ام و یک کتاب درباره‌ی درمان افسردگی. علاقه‌ی اصلی من یکپارچه‌نگری رویکردهای روان‌درمانی است. من فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های فردوسی، تهران و علامه‌طباطبایی هستم. شعار من این است: زندگی آب‌تنی کردن در حوضچه اکنون است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا