اختلالات شخصیتانتخاب سردبیرشخصیتمطالعات روانشناسیهفته نامه اسکیمالوژی

ویژگیهای آسیب زای شخصیت

در حال حاضر نظریه‌ها و رویکردهای بسیاری در روانشناسی شخصیت تلاش دارند که نحوه تعریف و ارزیابی شخصیت را مورد بررسی قرار دهند. با این وجود، هنوز در مورد نحوه ارزیابی و تعریف شخصیت توافق همگانی وجود ندارد. به همین ترتیب در مورد صفات و ویژگیهای آسیب زای شخصیت نیز توافقی به دست نیامده است.

تا به امروز دو مدل پذیرفته‌شده‌تر در مورد شخصیت وجود دارد. اولین مدل که مدل پنج عاملی شخصیت نامیده می‌شود شخصیت را متشکل از پنج ویژگی یا صفت اصلی در نظر می‌گیرد که عبارت اند از: گشودگی به تجربه‌های جدید، وظیفه‌شناسی، برون‌گرایی، خوشایندی (توافق، سازگاری) و روان‌رنجوری.

دومین مدل هگزاکو (HEXACO) نام دارد که تا حد زیادی با مدل پنج عاملی شخصیت همپوشانی دارد. در این مدل ویژگی‌های مورد ارزیابی در شخصیت شامل صداقت-تواضع، هیجان‌پذیری، برونگرایی، خوشایندی، وظیفه‌شناسی و گشودگی به تجربه است.

برخی از صفت‌ها و دسته‌ای از ویژگی‌های شخصیتی، مشکل‌آفرین هستند که منجر به بروز مشکلاتی در خودتنظیمی، مشکلات رابطه‌ای، اختلال‌های سوءمصرف مواد و بیماری‌های روان‌شناختی می‌شوند.

برخی دیگر از صفات شخصیت با موفقیت‌های شخصی و حرفه‌ای ارتباط دارند. بسیاری دیگر از صفات شخصیتی هنگامی که در حد متوسط هستند هیچ مشکلی ایجاد نمی‌کنند و تنها هنگامی مشکل‌آفرین می‌شوند که در حالت افراطی باشند.

تحقیقات نشان داده‌اند که وظیفه‌شناسی، خوشایندی و روان‌رنجوری پایین با عملکرد بهتر از متوسط ارتباط دارند. اگرچه یک جنبه منفی نیز وجود دارد. برای مثال خوشایندی زیاد ممکن است به معنای جرئت ورزی کمتر باشند. گشودگی به تجربه‌های جدید و برونگرایی بیشتر با جهت‌گیری نسبت به تجربه‌های زندگی و روابط مشخص می‌شوند.

یکی دیگر از مدل‌های نام‌آشنا مدل مایرز-بریگز است که بر اساس نظریه کارل یونگ طراحی شده است. این مدل ۱۶ نوع شخصیت را بر اساس چهار بعد درونگرایی-برونگرایی، حسی-شهودی، فکری-احساسی و قضاوتی-ادراکی مورد سنجش قرار می‌دهد.

مدل‌های پرطرفدار تمایل دارند بر نقاط قوت تمرکز کنند و ویژگی‌های مشکل‌ساز را به شیوه‌ای مثبت چارچوب‌بندی کنند – یا به‌کلی آنها را کنار بگذارند. با این وجود ویژگیهای آسیب زای شخصیت باید مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند.

حرکت از سازگاری به سوی ناسازگاری

شخصیت و اختلال شخصیت یکسان نیستند زیرا اختلال شخصیت با آسیب‌های جدی و عمیق در ابعاد مختلف شخصی، حرفه‌ای و روابط مشخص می‌شود و رنج زیادی را ایجاد می‌کند. اختلالهای شخصیت مرگ و میر و همبودی را افزایش می‌دهند و حدوداً ۶ تا ۱۰ درصد جامعه به آن‌ها دچار می‌شوند.

تشخیص اختلال شخصیت به سادگی انجام نمی‌شود، بلکه نیازمند ارزیابی متفکرانه و کامل است. می‌توان به این نتیجه رسید که برای بررسی اختلال‌های شخصیت باید ابتدا ویژگیهای آسیب زای شخصیت را شناسایی کنیم.

اخیراً یک مطالعه بسیار خوب توسط تیوسانو و همکاران (۲۰۲۰) که بیش از ۲ میلیون نوجوان را بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۲۰۱۱ مورد بررسی قرار داده‌اند منتشر شده است. یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که مرگ و میر در مردان مبتلا به اختلالهای شخصیت یک و نیم برابر و در زنان دو برابر افزایش داشته است.

مطالعه تیوسانو و همکاران
مطالعه تیوسانو و همکاران

روانپزشکی از مدل‌های روان‌شناختی برای تغییر در معیارهایو رویکردهای تشخیصی استفاده و ویژگیهای آسیب زای شخصیت را بررسی می‌کند. DSM-5 (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی) در سال ۲۰۱۳ معرفی شد و تغییرات زیادی در حوزه‌های مختلف از جمله اختلالهای شخصیت ایجاد کرد.

راهنمای تشخیصی قبلی یعنی DSM-IV از مدل سه‌خوشه‌ای برای اختلالهای شخصیت استفاده می‌کرد و ویژگیهای آسیب زای شخصیت را نادیده گرفته بود. مدل سه‌خوشه‌ای از این قرار بود:

خوشه‌ی A شامل اختلال‌های پارانوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپی بود.

اختلال‌های مرزی، خودشیفته، نمایشی و ضداجتماعی در خوشه‌ی B قرار می‌گرفتند.

در نهایت خوشه‌ی C متشکل از اختلالهای شخصیت وسواسی، وابسته و اجتنابی بود. با این وجود برخی از صفت‌های مشکل‌آفرین و ویژگیهای آسیب زای شخصیت در این خوشه‌ها مشترک بود.

DSM-5 با اینکه مدل سنتی سه‌خوشه‌ای را برای اختلالهای شخصیت حذف نکرد اما یک مدل مبتنی بر صفت را برای بررسی‌های بعدی در آینده معرفی کرد: پرسشنامه شخصیت برای DSM-5 (PID-5 که شامل ۲۲۰ آیتم است).

این مدل پژوهشی بر اساس مدل جایگزین برای اختلالهای شخصیت است (AMPD) که ۲۵ صفت را می‌سنجد. این صفت‌ها بر اساس ۵ عامل زیربنایی و اساسی سازماندهی شده‌اند: عاطفه منفی، غیراجتماعی، عدم بازداری، آنتاگونیسم و روان‌پریشی.

شناسایی ویژگیهای آسیب زای شخصیت

گوتیرز و همکارانش (2020) روش متفاوتی را اتخاذ کردند و پرسشنامه PID-5 و ارزیابی بعدی آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) را مقایسه کردند، ابزاری 290 موردی معتبر که 18 عامل فرعی را شامل می شود که چهار عامل اصلی را پوشش می دهد: بی نظمی عاطفی، بازداری، رفتار غیراجتماعی و اجبار.

یافته‌ها

آنها همپوشانی قابل توجهی بین PID-5 و DAPP-BQ، و چند تفاوت اساسی پیدا کردند. برای مثال، اجبار در DAPP-BQ آشکار بود، در حالی که PID-5 بر روان پریشی بیشتر تأکید می کرد.

در سطح کلی، دو نوع اصلی آسیب‌شناسی شخصیت وجود دارد: درونی‌سازی (در رابطه با خود مانند افسردگی، کاهش احساسات، کناره‌گیری و غیره) و بیرونی‌سازی (در رابطه با دیگران و جهان، مانند ضربه زدن به دیگران، رفتار کردن به صورت تکانشی، برون‌ریزی و غیره).

تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی به شرح زیر است: درونی سازی به اجبار، جدایی و عاطفی منفی تقسیم شد. برون گرایی به خصومت و فرمان‌پذیری (سلطه‌پذیری) تقسیم شد. روان‌پریشی و بازداری با یکدیگر همپوشانی داشتند و هم به درونی‌سازی و هم به برون‌سازی نیز تعلق داشتند و به عوامل متمایز تبدیل شدند: بازداری و روان‌پریشی.

در مجموع، آسیب شناسی شخصیتی که در این معیارها منعکس شده است، توسط 7 عنصر اساسی به حساب می آید:

  • اجبار
  • کناره گیری
  • عاطفی منفی
  • روان پریشی
  • عدم بازداری
  • آنتاگونیسم
  • سلطه‌پذیری

این عوامل در ترکیبات مختلف، اختلالات شخصیتی مختلف را تشکیل می‌دهند. باز هم، در حالی که همپوشانی وجود دارد، آنها با هم جمع می‌شوند تا دسته‌بندی‌های تشخیصی متفاوتی را تعیین کنند.

در حالی که رویکردهای مبتنی بر صفت (رویکردهای ابعادی) به آسیب‌شناسی شخصیت ممکن است از نظر آماری معادل رویکردهای سنتی باشد، توانایی تشخیص بلوک‌های سازنده اساسی ارزش افزوده دارد. درک شخصیت به ما کمک می‌کند تا رفتار دیگران و همچنین رفتار خود را درک کنیم.

به صورت فردی برای ایجاد خودآگاهی صادقانه مفید است. از نظر مفهومی، در حالی که بسیاری از مردم تشخیص سنتی را برای پذیرش نیاز و یافتن درمان مناسب مفید می‌دانند، دیگران انگ احتمالی و برچسب‌گذاری مرتبط با تشخیص اختلال شخصیت را مانع مهمی برای مراقبت می‌دانند. توصیفات دقیق، دستیابی به مسائل مهم را برای بسیاری آسان‌تر می‌کند.

رویکردهای فعلی برای درمان اختلالات شخصیت (مانند رفتار درمانی دیالکتیکی DBT برای شخصیت مرزی) اغلب مؤثر هستند، اما درمان آسیب‌شناسی شخصیت، به طور کلی، چالش برانگیز است.

DBT بر ابزارهای مشخصی از جمله ذهن آگاهی، تحمل پریشانی، تنظیم عاطفی و آموزش مهارت‌های بین فردی تمرکز می‌کند. اینها را می‌توان به عنوان تمرکز بر حوزه‌های زیربنایی مانند عاطفی منفی، عدم بازداری، و آنتاگونیسم و همچنین در سطح کلان درک کرد.

تروما و غفلت اغلب به اختلالات شخصیت منتهی می‌شود، احتمال بیماری جسمی و روانی را افزایش می‌دهد و بر اهمیت مراقبت انسان‌محور و انسان مدار تأکید می‌کند.

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما در مورد ویژگیهای آسیب زای شخصیت در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

  • اینستاگرام: schema.therapy
  • تلگرام: psychologistnotes
  • ایمیل: schemalogy@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا