نظریه رشد شناختی پیاژه: دوره پیش عملیاتی (از 2 تا 7 سالگی)
در دوره پیش عملیاتی کودک توانایی تفکر نمادین را کسب میکند.
دوره پیش عملیاتی دومین مرحله در نظریهی رشد شناختی پیاژه است. این مرحله از حدود 2 سالگی شروع میشود، یعنی زمانی که کودکان شروع به صحبت میکنند و تقریبا تا سن ۷ سالگی ادامه مییابد.
در این مرحله، کودکان شروع به بازی نمادین میکنند و یاد میگیرند که نمادها را دستکاری کنند. با این حال، پیاژه اشاره کرد که آنها هنوز منطق واقعی را درک نمیکنند.
در نظریه رشد شناختی ژان پیاژه دومین دوره اصلی رشد شناختی دوره پیش عملیاتی است که در این دوره کودکان از لحاظ شناختی مهارتهای تازهای پیدا میکنند. کودکان در استفاده از تفکر نمادین مهارت بیشتری به دست میآورند اما هنوز توانایی کاربرد منطق را ندارند زیرا هنوز آمادگی انجام عملیات یا دستکاریهایی که نیازمند تفکر منطقی است را ندارند.
مهمترین تحول در دوره پیش عملیاتی رشد شناختی گسترش چشمگیر استفاده از نمادها یا توانایی بازنمایی است که در پایان مرحله حسی _ حرکتی آغاز شده است.
ویژگیهای اصلی دوره پیش عملیاتی
دوره پیش عملیاتی تقریباً بین سنین 2 تا 7 سالگی اتفاق میافتد. رشد زبان یکی از مشخصههای این دوره است.
پیاژه خاطرنشان کرد که کودکان در دوره پیش عملیاتی هنوز منطق عینی را درک نمیکنند، نمیتوانند اطلاعات را به صورت ذهنی دستکاری کنند، و نمیتوانند دیدگاه دیگران را که او آن را خودمحوری نامید، اتخاذ کنند.
در طول دوره پیش عملیاتی کودکان همچنین به طور فزایندهای در استفاده از نمادها مهارت پیدا میکنند، که این توانایی خود را در بازی و وانمودسازی تظاهر پیدا میکند.
ایفای نقش نیز اهمیت مییابد – کودکان اغلب نقش های “مامان”، “بابا”، “دکتر” و بسیاری از شخصیتهای دیگر را بازی میکنند.
به اینستاگرام اسیکمالوژی بپیوندید
پیشرفتهای تفکر پیش عملیاتی در اوائل کودکی
پیشرفتهای تفکر نمادین با افزایش درک کودک از فضا، رابطه علت و معلولی، اینهمانیها، طبقهبندی و مفهوم عدد است.
- کارکرد نمادین
کارکرد نمادین در نظریه پیاژه یعنی توانایی استفاده از نمادها یا بازنمایی ذهنی، واژهها، اعداد یا تصاویری که کودک به آنها معنا میدهد. کودکان پیشدبستانی کارکرد نمادین را از طریق تقلید غیابی، بازی وانمودسازی و زبان نشان میدهند. تقلید غیابی که در آخرین مرحله دوره حسی حرکتی آغاز میشود مبتنی بر تشکیل بازنماییهای ذهنی از یک عمل مشاهدهشده است. در بازی وانمودسازی کودکان یک شیء (مثلاً یک عروسک) را بازنمایی یا نمادی از یک چیز دیگر مثلاً یک شخص جلوه میدهند.
زبان نیز نظامی است از نمادها (واژهها) که برای ارتباط با سایر انسانها به کار میرود.
- درک اینهمانی
کودکان میدانند که تغییرات سطحی موجب تغییر در ماهیت اشیاء نمیشود. با افزایش درک کودکان پیشدبستانی از اینهمانیها دنیا برای آنها منظمتر و قابل پیشبینیتر میشود. این مفهوم بدان معناست که مردم و اشیاء حتی اگر از نظر شکل، اندازه، یا ظاهر تغییر پیدا کنند در اصل عوض نمیشوند. درک این موضوع اساس رشد خودپنداره را تشکیل میدهد.
- درک رابطه علت و معلولی
کودکان میفهمند که رویدادها علتهایی دارند. اگرچه پیاژه دریافت که کودکان نوپا رابطه بین کنش و واکنش را تا حدودی درک میکنند اما معتقد بود که حتی کودکان دوره پیش عملیاتی نیز نمیتوانند درباره علت و معلول به طور منطقی استدلال کنند. به نظر پیاژه این کودکان به جای آن از استدلال انتقالی استفاده میکنند.
- توانایی طبقهبندی
کودکان میتوانند اشیاء، اشخاص و رویدادها را در طبقات معناداری قرار دهند. کودک برای طبقهبندی یا ردهبندی باید بتواند شباهتها و تفاوتها را تشخیص دهد. کودکان این توانایی را برای نظم بخشیدن به بسیاری از جنبههای زندگی، طبقهبندی اشخاص به خوب و بد، دوست و غیردوست و از این قبیل به کار میبرند. بنابراین طبقهبندی نوعی توانایی شناختی است که برای کودک تلویحات و پیامدهای هیجانی و اجتماعی دارد.
- درک مفهوم عدد
کودکان میتوانند بشمارند و با کمیتها سر و کار داشته باشند. کودکان در اوائل کودکی پنج اصل شمارش را درک میکنند:
- الف) اصل تناظر یک به یک که میگوید برای هر چیزی که شمارش میشود فقط یک عدد به کار برده میشود.
- ب) اصل ترتیب ثابت که میگوید عددها با ترتیبی ثابت و مشخص شمارش میشود.
- ج) اصل عدم وابستگی به ترتیب که شمارش را از هر مادهای که شروع کنید نتیجه کلی شمارش یکسان خواهد بود.
- د) اصل عدد اصلی: آخرین عدد به کار برده شده، مجموع تعداد مواد شمارششده را نشان میدهد. اگر پنج ماده برای شمارش وجود دارد آخرین عدد پنج خواهد بود.
- ه) اصل انتزاع که میگوید اصول بالا در مورد همه اشیاء مصداق دارد.
در این مرحله ظاهراً حدود 12 تا 18 ماهگی درک توالی یعنی مفهوم کم یا زیاد، بزرگتر یا کوچکتر آغاز میشود و مثل مفهوم عدد اصلی در ابتدا محدود به مقایسه میان تعداد معدودی اشیاست. ممکن است اطفال پنج ماهه بتوانند تفاوت بین یک و دو شیء یا بین دو و سه شیء را تشخیص دهند.
کودکان در سنین سه و نیم سالگی اعداد را به ترتیب میشمارند اما نمیگویند که در مجموع چه تعداد شیء وجود دارد. به عبارت دیگر به نظر میرسد کودکان در این سن اصل عدد اصلی را درک نمیکنند. یا احتمالاً در کاربرد یا تفسیر آن مشکل دارند. در پنج سالگی بیشتر کودکان میتوانند تا 20 یا بیشتر بشمارند و اندازه نسبی اعداد یک تا ده را میدانند و بعضی از کودکان میتوانند جمع و تفریق یک رقمی را انجام دهند. کودکان به طور شهودی روشهایی برای جمع زدن ابداع میکنند. مثلاً جمع زدن از طریق انگشتها.
- همدلی
کودکان بهتر میتوانند احساسات دیگران را درک کنند. رضا وقتی میبیند دوستش ناراحت است سعی میکند به او دلداری بدهد.
- دستیابی به نظریه ذهن
کودکان از فعالیت ذهنی و کارکرد ذهنی آگاهی بیشتری پیدا میکنند. به عنوان مثال رکسانا میخواهد مقداری بیسکوئیت نگه دارد، بنابراین آنها را داخل جعبه ماکارانی مخفی میکند تا برادر کوچکش آنها را نخورد. او میداند جای بیسکوئیتها امن است زیرا بردارش برای یافتن بیسکوئیت داخل جعبه ماکارانی را جستجو نخواهد کرد.
محدودیتهای تفکر پیشعملیاتی
- میانگرایی: به گفتهی پیاژه یکی از مهمترین ویژگیهای تفکر در دوره پیش عملیاتی میانگرایی است. یعنی تمرکز کودکان پیش عملیاتی بر یک بعد از موقعیت و نادیده گرفتن سایر ابعاد آن. وی معتقد بود کودکان پیش دبستانی به علت اینکه توانایی میانواگرایی یعنی تفکر همزمان درباره ابعاد گوناگون یک موقعیت را ندارند به نتیجهگیریهای غیرمنطقی میرسند. میانگرایی تفکر کودکان خردسال را هم در زمینه روابط فیزیکی و هم روابط اجتماعی محدود میکند.
- برگشتناپذیری: اصطلاح پیاژه برای توصیف ناتوانی کودک دوره پیش عملیاتی در درک این موضوع که یک عمل یا کنش در دو یا چند جهت امکانپذیر است. برگشتناپذیری همچنین در محدودیت نگهداری ذهنی نقش دارد. اگر کودک بتواند تصور کند که با ریختن مجدد آب به درون لیوان قبلی وضعیت به حالت اول برمیگردد متوجه خواهد شد که مقدار آب هر دو لیوان مساوی است.
- تمرکز بر حالات به جای دگرگونی: پیاژه معتقد است که کودکان در این مرحله بر توالی حالات تمرکز میکنند و دگرگونی از یک حالت به حالت دیگری را تشخیص نمیدهند.
- استدلال انتقالی: در دوره پیش عملیاتی کودکان استدلال قیاسی یا استقرائی را به کار نمیبرند و به جای از یک جزء به جزء دیگر میپرند و روابط علت و معلولی را میبینند که در واقع وجود ندارد. آنها یک موقعیت را اساس موقعیت دیگر تلقی میکنند. اغلب یکی از این موقعیتها تقریباً همزمان با دیگری رخ میدهد اعم از اینکه بین آن دو از لحاظ منطقی رابطه علی وجود داشته یا نداشته باشد. برای مثال ممکن است فکر کنند که افکار یا رفتار بد آنها موجب بیماری خودشان یا کودک دیگر یا طلاق والدینشان شده است.
- خودمحوری: کودکان تصور میکنند دیگران هم مثل خودشان فکر، درک و احساس میکنند. خودمحوری یکی از انواع میانگرایی است. به گفته پیاژه کودکان در دوره پیش عملیاتی به قدری بر دیدگاه خود متمرکز میشوند که نمیتوانند دیدگاه دیگران را در نظر بگیرند. کودکان 3 ساله به اندازه نوزادان خودمحور نیستند اما به گفته پیاژه هنوز فکر میکنند مرکز دنیا هستند. وقتی کودک معقتد است افکار بد او موجب بیماری خواهرش شده یا او مشکلات زناشویی والدین است تفکر او خودمحورانه است. پیاژه برای مطالعه خودمحوری آزمایش سهکوه را طراحی کرده است.
- جاندارپنداری: در دوره پیش علمیاتی کودکان اشیاء را جاندار میدانند. وقتی پیاژه پرسید که آیا باد و ابرها زنده هستند پاسخهای آنها او را به این فکر انداخت که کودکان درک واضحی از تمایز اشیاء جاندار و بیجان ندارند.
- ناتوانی در تمایز قائل شدن میان ظاهر و باطن: کودکان آنچه را که واقعی است با شکل ظاهری آن اشتباه میگیرند. توانایی متمایز کردن صورت ظاهر از واقعیت با آگاهی از باورهای نادرست رابطه دارد. هر دو مستلزم توجه همزمان کودک به دو بازنمایی ذهنی متضاد است. به گفته پیاژه کودکان تا قبل از پنج یا شش سالگی تمایز بین صورت ظاهر و واقعیت را درک نمیکنند.
- عدم توانایی نگهداری ذهنی: یکی از نمونههای کلاسیک میانگرایی، ناتوانی در درک مفهوم نگهداری است. اصطلاح پیاژه برای توصیف آگاهی از این موضوع که دو شیء که بر اساس معیار خاصی مساویاند بهرغم تغییر ظاهری تا موقعی که چیزی به یکی از آنها اضافه یا از آن کم نشود، مساوی باقی میمانند. پیاژه پی برد که کودکان تا رسیدن به مرحله عملیات عینی این اصل را بهطور کامل درک نمیکنند و انواع گوناگون نگهداری ذهنی را در سنین مختلف بهدست میآورند. در ادامه به آزمون ابعاد گوناگون نگهداری ذهنی میپردازیم.
انواع نگهداری ذهنی
۱. نگهداری ذهنی عدد
برای آزمایش نگهداری ذهنی عدد میتوانیم دو ردیف شمع موازی و مساوی را به کودکان نشان دهیم. از کودک میخواهیم بگوید که آیا این دو ردیف شمع مساوی هستند یا نه. هنگامی که کودک پذیرفت که این دو ردیف برابر هستند آنگاه فاصله شمعهای یک ردیف را افزایش میدهیم. سپس در ادامه از کودک میپرسیم که آیا تعداد شمع¬ها در هر دو ردیف مساوی است یا یک ردیف شمع بیشتری دارد؟ اگر کودک در مرحله پیش عملیاتی باشد پاسخ او این خواهد بود که ردیف درازتر شمع بیشتری دارد.
۲. نگهداری ذهنی طول
دو چوب موازی با اندازه مساوی را به کودک نشان میدهیم. اگر کودک هم پذیرفت که اندازه آنها مساوی است، یک چوب را به سمت راست حرکت میدهیم و از کودک میپرسیم آیا اندازه هر دو چوب مساوی است یا یکی درازتر است. کودک مرحله پیشعملیاتی جواب میدهد که چوب سمت راست (یا سمت چپ) درازتر است.
۳. نگهداری ذهنی مایعات
برای سنجش نگهداری مایع در دوره پیش عملیاتی دو لیوان مشابه که مقدار مایع درون آنها مساوی است به کودک نشان میدهیم. اگر کودک هم پذیرفت اندازه آب در هر دو لیوان مساوی است، مایع یک لیوان را درون یک لیوان باریک و بلند میریزیم و سپس از کودک میپرسیم آیا مقدار مایع هر دو لیوان مساوی است یا یکی بیشتر است؟ کودک مرحله پیشعملیاتی به این صورت پاسخ میدهد که لیوان بلندتر مایع بیشتری دارد.
۴. نگهداری ذهنی ماده (جرم)
دو گوی هماندازه از جنس گل رس را به کودک نشان میدهیم. وقتی کودک پذیرفت که آنها هماندازه هستند یکی از آنها را با غلتاندن به شکل سوسیس در میآوریم و از کودک میپرسیم آیا هر دوی آنها به یک اندازه گل رس دارند یا یکی بیشتر است؟ پاسخ کودک مرحله پیشعملیاتی این است که سوسیس گل رس بیشتری دارد.
۵. نگهداری ذهنی وزن
دو گوی هموزن از جنس گل رس را به کودک نشان میدهیم. وقتی کودک پذیرفت که آنها هموزن هستند یکی از آنها را با غلتاندن به شکل سوسیس در میآوریم و از کودک میپرسیم آیا وزن هر دو مساوی است یا یکی سنگینتر است؟ پاسخ کودک مرحله پیشعملیاتی این است که سوسیس گل رس سنگینتر دارد.
۶. نگهداری ذهنی مساحت
دو خرگوش اسباب بازی به همراه دو مقوا به کودک نشان میدهیم. به او توضیح میدهیم که هر کدام از این مقواها یک مزرعه هستند. سپس تعدادی مکعب نیز به او نشان میدهیم و برایش توضیح میدهیم که اینها کاهدان مزرعه هستند. سپس کاهدانها را به تعداد مساوی روی مقواهایی که به عنوان مزرعه بودند قرار میدهیم. هنگامی که کودک پذیرفت که تعداد کاهدانها در هر مزرعه مساوی است، مکعبها یا کاهدانهای روی یکی از مقواها را جابهجا میکنیم. آنگاه از کودک میپرسیم که آیا هر دو خرگوش به مقدار مساوی علف برای خوردن دارند یا یکی بیشتر دارد؟ کودک در دوره پیش عملیاتی پاسخ میدهد که خرگوشی که کاهدانهایش به هم نزدیکتر است علف بیشتری برای خوردن دارد.
۷. نگهداری ذهنی حجم
دو لیوان آب با دو گوی هماندازه از گل رس داخل آنها به کودک نشان میدهیم. سپس یک گوی را به شکل سوسیس در میآوریم و از کودک میپرسیم اگر سوسیس دوباره داخل لیوان بگذاریم، ارتفاع آب هر دو لیوان مساوی خواهد بود یا یکی بالاتر میرود؟ کودک در دوره پیش عملیاتی پاسخ میدهد که آب لیوانی که سوسیس داخل آن باشد بالاتر میایستد.
رشد زبان در دوره پیش علمیاتی
تنها تحول کاملاً آشکار در طول دوره پیش عملیاتی تحول زبان گفتاری است. تقریباً در دو سالگی یک کودک معمولی استفاده از کلمات را به عنوان نمادهایی که به جای اشیاء به کار میروند شروع میکند. یک صدا (کلمه) به منظور نمایش یک شیء به کار میرود. ابتدا کودک از جملات یککلمهای استفاده میکند اما توان زبانی او به سرعت رشد میکند. کودک میتواند صحبت کند و بسیاری از قواعد دستوری را به کارگیرد و اگر صحبتهای دیگران از کلمات آشنا تشکیل شده باشد حرفهای آنها را بفهمد.
تحول سریع زبان گفتاری در طول دوره پیش عملیاتی باعث میشود تا تحول مفهومی در طول این دوره تسریع شود. در سال ۱۹۲۶ پیاژه بر اساس مشاهدات خود از گفتگوهای کودکان خردسال اظهار داشت که در گفتار کودک پیش عملیاتی دو طبقهبندی اصلی وجود دارد: گفتار خودمیانبین و گفتار اجتماعیشده.
در گفتار خودمیانبین کودک دوره پیش عملیاتی به ارتباطی واقعی با یدگران نمیپردازد. در ۲ تا ۴ سالگی یا ۵ سالگی ارتباط کودک تا حدودی فاقد یک منظور ارتباطی است. کودک اغلب در حضور دیگران به صحبت میپردازد اما هیچ توجهی ندارد که دیگران نیز باید به حرفهای او گوش دهند. گرچه کودک با دیگران صحبت میکند اما معمولاً ارتباطی وجود ندارد. پیاژه این قبیل صحبتهای غیرمحاورهای را تکگوییهای جمعی نامید. چنین گفتاری بدون تردید خودمیانبین است.
در دروه پیش عملیاتی حدوداً در ۶ یا ۷ سالگی است که زبان به صورت یک ارتباط بین فردی در میآید. در این سن به خوبی میتوان مشاهده کرد که کودکان از طریق گفتگو با دیگران به تبادل افکار میپردازند.
پیاژه تحول زبان را در طول دوره پیش عملیاتی به صورت انتقالی تدریجی از گفتار خودمیانبین (که با تکگویی جمعی مشخص میشود) به گفتاری اجتماعی و ارتباطی در نظر میگیرد.
خلاصه دوره پیشعملیاتی
- کودکان نوپا و خردسالان در دوره پیش عملیاتی توانایی بازنمایی درونی جهان را از طریق زبان و تصویرسازی ذهنی به دست میآورند.
- در این مرحله، کودکان خردسال میتوانند به صورت نمادین درباره چیزها فکر کنند. این توانایی ایجاد یک چیز، مانند یک کلمه یا یک شی، برای چیزی غیر از خودش است.
- طرز فکر کودک تحت تأثیر ظاهر جهان است، نه اینکه جهان چگونه است. هنوز قادر به تفکر منطقی (حل مسئله) نیست.
- کودکان در این مرحله نیز جان گرایی را نشان میدهند. این تمایل کودک به فکر این است که اشیاء غیر زنده (مانند اسباببازیها) زندگی و احساساتی مانند زندگی دارند.
دوره | ویژگیهای عمده دوره پیش عملیاتی | تغییرات عمده دوره پیش عملیاتی |
دوره پیش عملیاتی
(۲ تا ۷ سالگی) |
مسائل از طریق بازنماییهای ذهنی حل میشوند
زبان تحول مییابد (۲ تا ۴ سالگی) تفکر و زبان از ویژگی خودمیانبینی (خودمحوری) برخوردارند. کودک دوره پیش عملیاتی نمیتواند مسائل مربوط به نگهداری ذهنی را حل کند. |
تحول دوران بازنمایی حسی حرکتی را پشت سر میگذارد و به تفکر پیش منطقی و راهحلهایی متکی بر آن دست مییابد.
رفتار اجتماعی واقعی شروع میشود. در استدلال اخلاقی کودک قصدمندی به چشم نمیخورد.
|
مقالههای مرتبط |
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnotes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com
منابعوادزورث، باری جی. (۱۳۷۸) تحول شناختی و عاطفی از دیدگاه پیاژه، ترجمه جواد صالحی فدردی و سید امیر امینیزدی، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد: مشهد. میلر، پاتریشیا. (۲۰۱۵). نظریههای رشد. انتشارات ساوالان: تهران. وبسایت verywellmind وب سایت simple psychology |