مردانگی سمی چیست؟
احتمالاً شما بارها با این صحنه روبرو شدهاید که مردها هنگامی که جایی را بلد نیستند از پرسیدن آدرس اجتناب میکنند، هنگامی که بیمار میشوند به پزشک مراجعه نمیکنند یا دربارهی احساسات خود کمتر حرف میزنند و هنگامی که دچار مشکلات روانشناختی میشوند میگویند که باید خودمان مشکل را حل کنیم و به روانشناس مراجعه نمیکنند. این موارد و هزاران مورد دیگر، راوی داستانی علیه مردان است که به آن مردانگی سمی میگویند.
مردانگی سمی حکایت ناگواری است از باورهای سنتی دربارهی مردها و مردانگی که درواقع یک ماتمنامهی تلخ تمامعیار است. مردانگی سمی یک روایت هولناک و سهمگین و صدالبته غمگین از باورهای جامعه دربارهی مردهاست. شعار «قوی باش» برای مردها، نهتنها یک توصیهی انساندوستانه که یک ضربهی مهلک به سلامت روان آنهاست. همین شعار باعث اجتناب مردها از مراجعه به روانشناس و سایر خدمات بهداشتی است. مردانگی سمی نهتنها به مردها بلکه به زنانی که در رابطه با مردها هستند آسیب وارد میکند.
یکی از فیلمهای آلمانی ۲۰۲۲ به نام Close روابط دو پسر نوجوان به نامهای لئو و رمی را نشان میدهد که با هم صمیمانه دوست هستند و روابط نزدیکی با هم دارند. یکی از سکانسهای بسیار دردناک این فیلم جایی است که در مدرسه دخترها از آنها میپرسند که آیا شما دو نفر با هم رابطهی خاصی دارید؟ لئو پاسخ میدهد چون دست همو میگیریم و همدیگه رو بغل میکنیم؟ شما دخترها هم همین کارها رو با هم میکنید».
این فیلم که بر اساس نظریهها و تحقیقات یک روانشناس به نام نایوبی وی ساخته شده است اگرچه به دنبال روایت مفهوم دیگری است اما به طور ضمنی به باورهای سمی دربارهی مردانگی نیز میپردازد. کنایهها، طعنهها و تمسخر دخترها و پسرهای دیگر باعث میشود که این دو دوست سرانجام وحشتناکی را با هم تجربه کنند. این همان چیزی است که به آن مردانگی سمی میگویند.
مردها در اکثر فرهنگها تحت فشار هستند که به گونهای رفتار کنند که مردانه به نظر برسد. آنها باید قوی باشند، سخت کار کنند، جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی داشته باشند، خوشتیپ باشند و مشکلاتشان را به تنهایی حل کنند. بسیاری از فرهنگها به مردها اجازه ابراز احساسات را نمیدهند به عنوان مثال یک عقیدهی رایج این است: مردها که گریه نمیکنند.
مردانگی سمی به این موضوع اشاره دارد که عقیدهی برخی از افراد دربارهی مردانگی باعث تداوم سلطهگری، ترس از همجنسگرایی و پرخاشگری میشود. علاوه بر این فشارهای فرهنگی بر مردان برای رفتار کردن به شیوهی خاصی باعث مردانگی سمی میشود. بنابراین این موضوع به نوعی بر پسرها و مردها تأثیرها میگذارد.
این عقیده که مردها باید سختگیرانه رفتار کنند و از نشان دادن هیجانات خود اجتناب کنند باعث آسیب دیدن سلامت روان آنها میشود و پیامدهای جدی خطرناکی برای جامعه دارد؛ به همین دلیل به آن مردانگی سمی میگویند.
مردانگی سمی چیست؟
باید یک نکتهی خاص را هنگام تعریف مردانگی سمی در نظر بگیریم:
مردانگی سمی به معنای رفتار کردن به شیوه مردانه نیست. این اصطلاح به فشار بسیار بالایی اشاره دارد که مردها را وادار میکند به شیوهی آسیبزنندهای مردانه رفتار کنند.
تعاریف بسیار زیادی از مردانگی سمی وجود دارد که در پژوهشها و فرهنگهای مختلف به کار میرود. برخی پژوهشگران معتقدند که مردانگی سمی سه مؤلفه دارد:
- سرسختی: سرسختی به این تصور اشاره دارد که مردها باید از نظر جسمی بسیار نیرومند، از نظر عاطفی سنگدل و از نظر رفتاری پرخاشگر باشند.
- تفاوت داشتن جدی با زنها: این مؤلفه شامل این عقیده است که مردها باید با هر چیزی که زنانه در نظر گرفته میشود مخالفت کنند مانند نشان دادن احساسات یا پذیرش کمک.
- قدرتمندی: این فرض که مردها باید برای رسیدن به قدرت و جایگاه اجتماعی و مالی سرسختانه تلاش کنند به طوریکه بتوانند از دیگران حمایت کنند.
ویژگی های مردانگی سمی یا ناسالم می تواند شامل موارد زیر باشد:
|
تجلیل از عادتهای ناسالم
مردانگی سمی برخی از عادتهای ناسالم را به عنوان نوعی افتخار در نظر میگیرد. به عنوان مثال این عقیده وجود دارد که مراقبت کردن از خود مخصوص زنان است و مردها باید با بدنشان مانند ماشین برخورد کنند مثلاق باید کمتر بخوابند، حتی زمانی که خسته هستند باید سخت تلاش کنند و خودشان را قوی نشان دهند.
یکی از خطرات مردانگی سمی علاوه بر اینکه باعث فشار جسمانی به مردها میشود، آنها را ترغیب میکند که نباید به پزشک مراجعه کنند.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۱ نشان داد که احتمال دریافت مراقبتهای بهداشتی و پزشکی در مردانی که باورهای نیرومندی درباره مردانگی داشتند بسیار کمتر از مردهایی بودند که کمتر به باورهای مردانگی اعتقاد داشتند. به عنوان مثال مراجعه به پزشک برای بررسیهای سالانه برخلاف باورهای برخی مردها دربارهی سرسختی است.
همچنین مردانگی سمی علاوه بر اینکه از دریافت درمانهای پیشگیرانه مانند بررسیهای دورهای سلامت جلوگیری میکند برخی از رفتارهای ناسالم را نیز ترغیب میکند.
یک مطالعه در ۲۰۰۷ نشان داد که هرچه مردان بیشتر با هنجارهای مردانگی مطابقت داشته باشند به احتمال بیشتری رفتارهای پرخطری مانند نوشیدن افراطی الکل، استفاده از تنباکو و اجتناب از مصرف سبزیجات داشته باشند. علاوه بر این، آنها اقدام به چنین رفتارهایی را عادی و نرمال میدانستند.
انگ سلامت روان
یکی از خطرات بسیار جدی مردانگی سمی این است که مردها را از دریافت درمانهای مرتبط با سلامت روان مانند رواندرمانی منصرف میکند؛ زیرا افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات مرتبط با سلامت روان برای آنها نوعی نقطهضعف در نظر گرفته میشود.
مطالعهای که در ۲۰۱۵ انجام شد نشان داد مردهایی که باورهای سنتی در مردانگی را پذیرفتهاند نسبت به افرادی که باورهای انعطافپذیرتری دربارهی جنسیت داشتند نگرش منفی بیشتری نسبت به دریافت خدمات سلامت روان داشتند.
علاوه بر این مردانگی سمی گفتگو کردن درباره احساسات را برای مردها منفی و نامناسب میداند. اجتناب از صحبت کردن درباره مشکلات یا احساسات به نوبهی خود باعث انزوا و تنهایی بیشتر در مردها میشود. درنهایت باعث میشود که مردها هنگامی که مشکلات سلامت روانی را تجربه میکنند به درمانگر مراجعه نکنند.
نژاد، قومیت و جنسیت
برخی از اقوام و نژادها باورهای بسیار انعطافناپذیری دربارهی مردانگی دارند. هنگامی که پژوهشگران مردانگی سمی را در نژادها و قومیتهای مختلف بررسی کردند اصطلاحی به نام جان هنریسیم (John Henryism) را وضع کردند. این اصطلاح برای توصیف مردانی به کار میرود که از تلاش زیاد برای کنار آمدن با مشکلات استفاده میکنند و حتی زمانی که درگیر استرسهای مزمن و حتی تبعیض هستند باز هم به کار کردن ادامه میدهند. یک مطالعه در ۲۰۱۶ نشان داد که جان هنریسم با افزایش خطر ابتلا به فشار خون و افسردگی مرتبط است.
مطالعات دیگری نشان دادهاند که پسرهایی که به اندازهی کافی مردانه رفتار نمیکنند ممکن است در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار بگیرند.
کمک کردن به دیگران
به طور متناقضی پژوهشها نشان دادهاند مردهایی که خود را مردانهتر میدانند کمتر به دیگران کمک میکنند. به این معنا که وقتی میبینند کسی مورد قلدری قرار گرفته است و در حال قربانی شدن است کمتر به او کمک میکنند.
به عنوان مثال مطالعهای در ۲۰۱۵ نشان داد که مردانگی سمی مانع از آرام کردن قربانی، پاسخ به درخواست کمک و ایستادگی در برابر مجرم میشود.
برای مثال، در موارد تجاوز جنسی، مردانی که بیشترین رفتارهای مردانه را داشتند، کمتر احتمال داشت که تجاوز را متوقف کنند. این مطالعه نشان داد که اگر مردان فکر کنند که شهرت آنها به عنوان یک مرد به خطر میافتد، در هیچ درگیری دخالت نمیکنند.
مثالهایی از مردانگی سمی
متأسفانه مردانگی سمی در همهجا وجود دارد: در محل کار، در مدرسه و در روابط:
- هنگامی که پسری در مدرسه به شیوههای سنتی مردانه رفتار نمیکند به دلیل «رفتارهای دخترانه» توسط پسرهای دیگر مورد آزار و اذیت قرار میگیرد.
- وقتی پسری گریه میکند پدرش به او میگوید که «قوی باش»، «مرد که گریه نمیکند».
- هنگامی که مردها، زنان را به دلیل رابطه جنسی خارج از ازدواج، فاحشه خطاب میکنند.
- هنگامی که مردها به همسرشان میگویند که چه چیزی باید بپوشند، و چه کسی باید باشند.
- وقتی مردی از ترس ضعیف به نظر رسیدن احساسات خود را با شریک زندگیاش درمیان نمیگذارد.
- هنگامی که مردی دچار مشکلات سلامت روان است اما از مراجعه به روانشناس اجتناب میکند چون باید مرد باشد و مشکلاتش را خودش حل کند.
روانشناسی و مردانگی سمی
انجمن روانشناسی آمریکا به این نتیجه رسیده است که فشارهای اجتماعی بر مردها عواقب شدید منفی برای افراد و جامعه دارد. این انجمن دستورالعملهای روانشناختی خاصی را وضع کردهاند که پسرها و مردها کمک میکند که با مشکلات مرتبط با مردانگی سمی مبارزه کنند.
انجمن روانشناسی آمریکا بیش از ۴۰ مقاله علمی مختلف را بررسی کردهاند و اعلام کردهاند که مردانگی سمی از نظر روانی به مردها آسیب میزند.
- E.H. Thompson, J.H. Pleck. The structure of male role norms. American Behavioral Scientist. 1986; 29: 531-543. doi.org/ 10.1177/000276486029005003
- Springer KW, Mouzon DM. “Macho men” and preventive health care: implications for older men in different social classes. J Health Soc Behav. 2011;52(2):212-227. doi:10.1177/0022146510393972
- Mahalik JR, Burns SM, Syzdek M. Masculinity and perceived normative health behaviors as predictors of men’s health behaviors. Soc Sci Med. 2007;64(11):2201-2209. doi:10.1016/j.socscimed.2007.02.035
- Yousaf, O., Popat, A., & Hunter, M. S. An investigation of masculinity attitudes, gender, and attitudes toward psychological help-seeking. Psychology of Men & Masculinity. 2015;16(2), 234–237. doi:10.1037/a0036241
- Wong, Y. J., Horn, A. J., Chen, S. Perceived masculinity: The potential influence of race, racial essentialist beliefs, and stereotypes. Psychology of Men & Masculinity. 2013;14(4), 452–464. doi:10.1037/a0030100
- Hudson DL, Neighbors HW, Geronimus AT, Jackson JS. Racial Discrimination, John Henryism, and Depression Among African Americans. J Black Psychol. 2016;42(3):221-243. doi:10.1177/0095798414567757
- 2015 National Climate Survey. GLSEN. https://www.glsen.org/research/2015-national-school-climate-s
- Ingram, K. et al. Longitudinal associations between features of toxic masculinity and bystander willingness to intervene in bullying among middle school boys. Journal of School Psychology. December 2019; 77: 139-51. https://doi.org/10.1016/j.jsp.2019.10.007
- Thepsourinthone J, Dune T, Liamputtong P, Arora A. The relationship between masculinity and internalized homophobia amongst Australian gay men. Int J Environ Res Public Health. 2020;17(15):5475. doi:10.3390/ijerph17155475
- West K, Borras-Guevara ML. When cisgender, heterosexual men feel attracted to transgender women: Sexuality-norm violations lead to compensatory anti-gay prejudice. Journal of Homosexuality. 2021:1-19. doi:10.1080/00918369.2021.1938467
ارتباط با ما
برای ارتباط در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@gmail.com
سلام وتشکر فراوان از این مطلب بسیار بسیار ارزنده.
یکی از مشکلاتی که به نظر من میتونه به مردانگی سمی تجربه مربط باشه اینه که بعضی از مردانی که مردانگی سمی دارند، به خودشان اطمینان کاذب داشته و به هیچ عنوان حاضر نیستند در زندگی زناشویی خود بر سر مسائل مهم با همسرانشان مشورت کنند و این مورد را به کرات در اقوام و دوستان و اطرافیان خود دیدم و در حالت خوش بینانه پس از روبرو شدن با شکست های متوالی که متعاقب این تصمیم گیری ها گریبان آنها را می گیرد و برای نمونه شکست های مالی و درگیر نمودن همسرو فرزندان در پیامدهای این شکست ها، باز هم احتمال کمی وجود داره که شریک زندگی خود را در تصمیم گیری های مهم زندگی زناشویی مانند خانه خریدن، پول به کسی قرض دادن، و … سهیم کنند. بنظر من این مسأله به همان مردانگی سمی ربط داره که این مردان فکر می کنند باید خودشان قوی برخورد کرده و تصمیم گیری کنند، در صورتی که زنان نیز از ریزبینی خاصی برخوردار بوده و می توانند مشاوران خوبی برای همسرانشان باشند. همچنین اینگونه مردان آسیب جدی به روان همسر خود و زندگی زناشویی وارد می سازند. این مطلب نظر شخصی من است و بنظر من آزاری که زنان از این مردانگی سمی متحمل میشن نیز چیزی نیست که بتوان چشم پوشی نمود. مردانگی سمی از جمله مطالب بسیار مهم و مفیدی بود که تا بحال خواندم
دقیقا و این آسیب فقط برای زن نیست این رفتارهای مرد باعث میشه بتدریج متحمل تاوان سنگین تری بشن اینکه دیگه هیچ پایگاه امن احساسی و اعتباری پیش همسر و فرزندان براشون نمیمونه و در سنین بالاتر و پیری انزوای غریبی رو تجربه خواهند کرد