تکنیک بازوالدینی حدومرزدار در طرحواره درمانی
طرحوارهدرمانی یکی از رویکردهای بسیار اثربخش در درمان زخمها و تروماهای دوران کودکی است. بر اساس آن، هنگامی که نیازهای هیجانی اساسی در دوره کودکی تحت تأثیر رفتارهای تنبیهگرانه یا محرومکننده والدین برآورده نمیشود طرحوارههای ناسازگار اولیه شکل میگیرند. در روند درمان، طرحوارهدرمانگر تلاش میکند به کودک درون درمانجو (ذهنیت کودک آسیبپذیر) دست پیدا کند تا از این طریق نیازهای او را برآورده کند. این فرآیند که در آن درمانگر شبیه والدین خوب، نیازهای عاطفی کودک را برآورده میسازد بازوالدینی حدومرزدار نامیده میشود.
ما در این مقاله تلاش خواهیم کرد که تعریفی از بازوالدینی حدومرزدار به دست دهیم، ویژگیها و روشها، اهداف و چالشهای آن را معرفی کنیم. این مقاله در اصل برای متخصصان طرحوارهدرمانی نوشته شده است.
تعریف بازوالدینی حدومرزدار
از آنجایی که طرحوارهدرمانی معتقد است علت اصلی شکلگیری طرحوارههای ناسازگار اولیه (تلههای زندگی) برآورده نشدن نیازهای هیجانی اساسی در دوران کودکی توسط والدین است، در خلال رواندرمانی باید اقداماتی از سوی درمانگر صورت بگیرد که نیازهای هیجانی اساسی درمانجو برآورده شود. این تکنیک بازوالدینی حدومرزدار نامیده میشود.
انجام چنین تکنیکی از سوی درمانگر، بسیار منطقی به نظر میرسد. زیرا زخمهای اصلی و آنچه باعث ایجاد مشکلات روانشناختی میشود در اثر تجربههای آسیبزای دروان کودکی شکل میگیرد. این تجربهها که به آنها تروما گفته میشود اصولاً توسط والدین رخ میدهند. به عنوان مثال تجربه بدرفتاری، غفلت، آزار جسمی، سوءاستفادهی جنسی نمونههایی از تروماهای دوران کودکی است. درمانجویان در کودکی خود آسیب دیدهاند و راه درمان آنها، بازسازی دوران کودکی است. به همین دلیل بازوالدینی حدومرزدار تکنیک اثربخشی است.
از این رو هدف اصلی طرحوارهدرمانی کمک به درمانجویان برای برآورده کردن نیازهای هیجانی است که در گذشته یعنی در دوره کودکی برآورده نشدهاند. برای رسیدن به این منظور، رابطهی درمانی باید رابطهای باشد که در آن نیازهای هیجانی درمانجو مورد شناسایی قرار گیرد، به آنها اعتبار داده شود و در نهایت بیان شوند. بنابراین سه گام اساسی که در ابتدا باید انجام شود عبارت است از:
- شناسایی نیازهای هیجانی اساسی
- تأیید و اعتباربخشی به نیازهای هیجانی اساسی
- تلاش برای برآورده کردن نیازهای شناساییشده
مهمترین نیازها برای برآورده شدن، نیازهایی هستند که توسط والدین درمانجو در دوره کودکیاش برآورده نشده است. طرحوارهدرمانگران با برآوردهسازی محدود این نیازها، به درمانجو کمک میکنند بار دیگر طعم عشق و محبت و مورد تأیید قرار گرفتن را تجربه کنند.
چه نیازهایی باید مورد بازوالدینی حدومرزدار قرار گیرند؟
برای اینکه تشخیص دهیم کدام دسته از نیازها باید مورد بازوالدینی حدومرزدار قرار گیرند باید به این توجه کنیم که فعالترین طرحواره یا ذهنیتهای درمانجو کدام است.
برای مثال، درمانجویی که طرحوارههای بیاعتمادی/بدرفتاری و رهاشدگی در او فعال است به این معناست که نیاز او به امنیت و ثبات برآورده نشده است. چنین درمانجویی از تلاشهای درمانگر برای نشان دادن وفاداری، قابل اعتماد بودن، صداقت و در دسترس بودن وی بهره زیادی میبرد.
بر این اساس اگر درمانجویی طرحواره معیارهای سختگیرانه دارد یا ذهنیت والد پرتوقع به طور مداوم او را تحت فشار قرار میدهد به نوعی از بازوالدینی حدومرزدار نیاز دارد که بر اساس آن درمانگر، این مفهوم را به او منتقل میکند که برای دوست داشته شدن نیازی به کامل بودن نیست و تلاشهای او برای استراحت و تفریح را تأیید میکند.
همانطور که متوجه شدهاید بازوالدینی حدومرزدار شبیه پادزهری برای نیازهای هیجانی و عاطفی برآوردهنشدهی دوران کودکی است. بنابراین میتوانیم آن را شبیه مفهوم تجربهی هیجانی اصلاحی در نظر بگیریم. وقتی درمانگر تکنیکهای مرتبط با بازوالدینی حدومرزدار را انجام میدهد درواقع با طرحوارههای ناسازگار اولیهی درمانجو به شکل سالمی مقابله میکند.
شناسایی نیازهای عاطفی برآوردهنشده
برای بازوالدینی حدومرزدار، شما به عنوان درمانگر، ابتدا باید نیازهای هیجانی برآوردهنشده را ارزیابی کنید. برای انجام این ارزیابی میتوانید از اطلاعات مختلفی استفاده کنید:
شما میتوانید از اطلاعات مرتبط با تاریخچهی دوران کودکی، مشکلات بین فردی و ارتباطی، و تصویرسازی ذهنی استفاده کنید. اما به خاطر داشته باشید که یکی از مهمترین منابع برای ارزیابی نیازهای هیجانی برآوردهنشده، توجه کردن به رابطهی درمانی بین شما و درمانجویتان است. به طور معمول اتفاقاتی که در رابطهی درمانی رخ میدهد نشان میدهد که کدام نیاز درمانجو برآورده نشده است.
به عنوان مثال، درمانجویی که نگران کنسل شدن جلسات از سوی شماست نشان میدهد که نیاز به ثبات و در دسترس بودن برای وی برآورده نشده است.
از این رو، گام اول در مرحلهی ارزیابی و آموزشی با هر درمانجو، این است که تعیین کنیم که سبکی از بازوالدینی حدومرزدار برای نیازهای برآوردهنشدهی او مناسب است.
گاهی اوقات نیازهای درمانجویان به سرعت و به راحتی قابل شناسایی است. برای مثال فردی که محرومیت هیجانی دارد ممکن است مثالهایی از شرایط فعلی زندگیاش ارائه دهد که بهوضوح نشاندهندهی احساس بیاعتباری و بیتوجهی به او از سوی دیگران است. در این حالت، صمیمیت و اعتباربخشی میتواند در گزینههای بازوالدینی حدومرزدار قرار گیرند.
اما در برخی مواقع، نیازهای درمانجو واضح نیستند. به عنوان مثال هنگامی که درمانجو از سبک مقابلهای جبران برای طرحواره نقص خود استفاده میکند خود را آسیبپذیر نشان نمیدهد و رفتارهای تحقیرآمیز و برتریجویانهای نسبت به دیگران دارد. در این موارد، درمانگر باید این رفتارها را به سبک جبران نسبت دهد و نیازهای برآوردهنشدهی مرکزی درمانجو را شناسایی کند.
کلید اصلی بازوالدینی حدومرزدار اثربخش، درک ذهنیت کودک آسیبپذیر و محبت به آن است. در حالیکه برای رفتارهای تحقیرآمیز و خودبزرگپندار، از محدودیتگذاری استفاده میشود.
تأیید، اعتباربخشی و برآورده ساختن نیازهای هیجانی اساسی
بعد از اینکه نیازهای هیجانی برآوردهنشدهي درمانجو را ارزیابی و شناسایی کردید قدم بعدی اعتبار بخشیدن به آنهاست. به طور معمول، هرگاه درمانجو در دوره کودکی نیازهایش را مطرح کرده است کسی به نیازهای وی احترام نگذاشته یا اینکه تلاشی برای رفع آنها نکرده است.
بنابراین برای بازوالدینی حدومرزدار لازم است که شما نیازهای درمانجوی خود را تأیید کنید و به گونهای به آن نیازها اعتبار بدهید که او احساس ارزشمندی داشته باشد.
برای مثال، میتوانید به درمانجوی خود بگویید که «من میفهمم که تو نیاز داری زمانی که حالت بد میشه با من حرف بزنی. این نشون میده که رابطه ما به سطح خوبی رسیده که تو میتونی به من اعتماد کنی. من به این نیاز تو احترام میذارم و تمام تلاشم رو میکنم که خارج از جلسه، وقتی تو با کلینیک تماس میگیری باهات حرف بزنم. اما میخوام به خاطر داشته باشی که شاید همیشه نتونم به تماسهات جواب بدم، اما این دلیلی نیست که تو برای من مهم نیستی. به هر حال هم محدودیتهای زمانی وجود داره و هم من وقتی برای استراحت نیاز دارم. حالا میتونی بهم بگی چه احساسی داری؟».
همانطور که در مثال بالا مشاهده میکنید درمانگر نیاز درمانجو را تأیید کرده، به آن اعتبار میدهد و سعی میکند با توجه به حدومرزهای واقعبینانه تلاش کند نیاز درمانجو را برآورده سازد.
ویژگیهای تکنیک بازوالدینی حدومرزدار
مهمترین نکتهای که به شما کمک میکند یک بازوالدینی حدومرزدار اثربخش انجام دهید این است که انعطافپذیری خود را حفظ کنید. همانطور که یانگ و همکاران بیان کردهاند:
لازم است که درمانگر پیوسته به نیازهای بازوالدینی درمانجو توجه و آنها را مورد ارزیابی قرار دهد. گاهی این نیازها مستلزم تأکید بیشتر بر اعتماد، ثبات و محبت است. برخی مواقع نیز ممکن است مستلزم تأکید بر استقلال یا آزادی برای شاد بودن و خلاق بودن باشد. درمانگر در بازوالدینی حدومرزدار باید شبیه یک والد خوب، در برآورده کردن نیازهای درمانجو انعطافپذیر باشد.
بنابراین لازم است که درمانگر سبک بازوالدینی حدومرزدار خود را با نیازهای درمانجو که ممکن است از جلسهای به جلسهی دیگر و حتی در درون یک جلسه متغیر و متفاوت باشد تنظیم کند.
به دلیل اینکه درمانگر الگوی ذهنیت بزرگسال سالم است باید بتواند موارد زیر را انجام دهد:
- ثبات و مبنایی برای دلبستگی ایمن
- اتکایی برای خودمختاری و شایستگی
- تشویق برای کشف و بیان هیجانها و نیازهای واقعی
- درک خودانگیختگی و فعالیت
- صداقت
- قاطعیت در مورد محدودیتهای واقعگرایانهی درون درمان و بیرون از آن.
ویژگیهای دیگری که برای ارائه یک بازوالدینی حدومرزدار اثربخش لازم است عبارتاند از:
- قابلیت تحمل کردن هیجانهای شدید
- باعاطفه بودن
- تأیید کردن
- صمیمی بودن
- مهارت حفظ انتظارات واقعی
- ایجاد و حفظ مرزهای مناسب
درمانگر از طریق بازوالدینی حدومرزدار برآورده شدن نیازهای هیجانی اساسی درمانجو را تضمین میکند. درمانجو به تدریج یاد میگیرد که درمانگر را به عنوان یک ابژه ثابت بپذیرد. به مرور زمان، صمیمت شکلگرفته بر اساس بازوالدینی حدومرزدار، توسط درمانجو درونیسازی میشود و در نهایت به بخشی از ذهنیت بزرگسال سالم او تبدیل میشود.
اهداف بازوالدینی حدومرزدار
بازوالدینی حدومرزدار شامل دستیابی به ذهنیت کودک آسیبپذیر و رسیدگی به نیازهای اوست. درمانگر از کودک آسیبپذیر محافظت میکند. در مقابل، درمانگر در مورد ذهنیتهای اجتنابی و جبرانی که دسترسی به ذهنیتهای یا طرحوارههای کودک آسیبپذیر را مسدود میکنند، قاطعانه عمل میکند یا محدودیتهایی برای آنها تعیین میکند.
علاوه بر این، بازوالدینی حدومرزدار اغلب مستلزم این است که درمانگر به درمانجو کمک کند تا با ذهنیتها یا طرحوارههای تنبیهگر، پرتوقع یا سرزنشگر مبارزه کند. بازوالدینی حدومرزدار معمولاً با استفاده از تصویرسازی هدایتشده تسهیل میشود، تکنیکی تجربی که به درمانگر اجازه میدهد با حالتها و طرحوارههای مختلف ارتباط عاطفی مستقیمتری برقرار کند.
اهداف مختلفی برای بازوالدینی حدومرزدار وجود دارد که با توجه به طرحوارههای ناسازگار اولیه و ذهنیتهای مختلف متفاوت هستند.
برای مثال هنگام کار با افرادی که طرحوارهی بیاعتمادی/بدرفتاری وجود دارد صراحت و صداقت با درمانجو از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این مورد درمانگر موضوع اعتماد و صمیمیت را مطرح میکند و نشان میدهد که قابل اطمینان است. درمانگر، درمانجو را تشویق میکند تا هرگونه احساس منفیای که نسبت به درمانگر دارد را بیان کند و هنگام انجام مداخلههای تجربهای با احتیاط به پیش میرود و آسیبپذیری درمانجو را میپذیرد.
برای طرحواره استحقاق هدف اصلی این است که به آسیبپذیری نهفته در استحقاق دست پیدا کنیم و آن را حمایت کنیم. درمانگر به عنوان بخشی از بازوالدینی حدومرزدار به صورت همدلانه با این استحقاق مواجه میشود و آن را محدود میسازد. درمانگر به جای جنگیدن بر سر کنترل یا قدرت، بر رابطه درمانی تأکید میکند.
به طور کل اهداف مختلفی برای هر یک از طرحوارهها وجود دارد که ما تمامی آنها را در مقالهی زیر ذکر کردهایم. شما میتوانید با مراجعه به آن مقاله اهداف بازوالدینی حدومرزدار برای هر یک از طرحوارهها را مطالعه کنید.
نحوه عملکرد بازوالدینی حدومرزدار در درمان
ایجاد اعتماد و امنیت: ایجاد یک رابطه درمانی ایمن و قابل اعتماد پایه و اساس بازوالدینی حدومرزدار است. درمانجویان باید احساس امنیت و درک داشته باشند و محیطی را تجربه کنند که بتوانند آسیبپذیریهای خود را بدون ترس از قضاوت کشف کنند.
شناسایی طرحوارههای ناسازگار: از طریق ارزیابی همکارانه، درمانگران با درمانجویان کار میکنند تا طرحوارههای ناسازگاری را شناسایی کنند که باعث پریشانی عاطفی و مشکلات بین فردی میشوند. با درک این طرحوارهها، درمانجویان میتوانند تشخیص دهند که چگونه تجربههای گذشتهشان (دوران کودکی) بر افکار، احساسات و رفتارهای فعلی آنها تأثیر میگذارند.
ارائه حمایت عاطفی: در بازوالدینی حدومرزدار، درمانگران حمایت عاطفی و اعتباری را ارائه میدهند که ممکن است درمانجو در سالهای اولیه زندگی آن را تجربه نکردهاند. درمانگران از طریق همدلی و درک واقعی به درمانجویان کمک میکنند تا با احساسات و خاطرات دردناک روبرو شوند و به تدریج آنها را به سمت شفقت و خودپذیری هدایت میکنند.
الگوسازی عاطفی: درمانگران به عنوان الگوهای نقش مثبت عمل میکنند و بیان عاطفی سالم، راهبردهای مقابلهای و مهارت های بین فردی سالمی را نشان میدهند. درمانجویان با مشاهده اینکه چگونه احساسات و روابط دشوار را به طور مؤثر هدایت کنند، با مثال یاد میگیرند.
تکنیکهای بازوالدینی: درمانگران از تکنیکهای مختلفی برای تسهیل بازوالدینی حدومرزدار استفاده میکنند، مانند تمرینهای تصویرسازی که در آن درمانجو برآورده شدن نیازهای برآوردهنشدهی دوران کودکیشان را تجسم میکنند. این تمرینات به درمانجو کمک میکند تا تجربه مراقبت و دوست داشته شدن را درونی کند و به تدریج باورهای منفی خود را به چالش بکشد.
تشویق شفقت به خود: بازوالدینی حدومرزدار درمانجو را تشویق میکند تا با یادگیری رفتار با خود با همان مهربانی و درکی که از درمانگر دریافت میکنند، شفقت به خود را توسعه دهند. این شفقت به خود به ابزاری قدرتمند در به چالش کشیدن و تغییر طرحوارههای ناسازگار تبدیل میشود.
چالشهای بازوالدینی حدومرزدار
یکی از چالشهایی که بر سر راه بازوالدینی حدومرزدار وجود دارد شناسایی نیازهایی است که درمانجو میتواند خودش آنها را برآورده سازد و نیازهایی که درمانگر باید آنها را برآورده سازد.
به عنوان یک قاعده کلی، درمانگر باید نیازهایی را مورد بازوالدینی حدومرزدار قرار دهد که در دوران کودکی برآورده نشدهاند و اگر درمانگر مداخلهای برای آنها انجام ندهد باز هم به صورت برآوردهنشده باقی میمانند.
برای مثال، اگر درمانجو بتواند بهتنهایی با والد سرزنشگر خود مبارزه کند، درمانگر هیچ مداخلهای انجام نمیدهد. اما اگر درمانجو مدام به خودش حمله میکند و نمیتواند جلوی سرزنش خود را بگیرد درمانگر وارد عمل میشود و با والد سرزنشگر مبارزه میکند. این عمل تا جایی ادامه پیدا میکند که مبارزه با والد سرزنشگر به توانمندیهای بزرگسال سالم درمانجو اضافه شود.
از آنجایی که درمانگر تنها میتواند بازوالدینیاش را در محدودهی مرزهای حرفهای انجام دهد همیشه بین آنچه درمانجو میخواهد و آنچه درمانگر میتواند ارائه دهد فاصلهای وجود دارد. در این مواقع درمانگر باید به طور صمیمانه محدودیتهای درمانی را برای درمانجو توضیح دهد.
لازم نیست که درمانگر هنگام انجام بازوالدینی حدومرزدار به طور واقعی شبیه یک والد حقیقی رفتار کند تا درمانجوی خود را به سمت وابستگی کودکانه به خود سوق دهد. در عوض، بازوالدینی حدومرزدار درون مرزهای حرفهای و اخلاقی انجام میشود تا از این طریق به تجربههای هیجانی لازم و از دست رفتهی درمانجو نزدیک شود و با استفاده از این نزدیکی تلاش میکند تا نیازهای برآوردهنشدهی وی را تأمین کند که در نهایت به تغییر طرحوارههای ناسازگار اولیهی درمانجو میانجامد.
بازوالدینی حدومرزدار بدون تلاشهای هیجانی از سمت درمانگر صورت نخواهد گرفت. درمانگر باید صادق باشد و آن را از طریق زبان بدن خود نشان دهد. از این رو، یک طرحوارهدرمانگر باید در اتاق درمان یک انسان واقعی باشد نه یک متخصص بیتفاوت.
یانگ مطرح کرده است که انجام موفقیتآمیز بازوالدینی حدومرزدار بسیار دشوار است و به مهارت و همدلی بالایی از سمت درمانگر نیاز دارد. برای رسیدن به این هدف درمانگر باید با طرحوارهها، سبکهای مقابلهای و نیازهای برآوردهنشدهی خودش آشنا باشد.
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com
ممنونم آقای دکتر و همکاران گرامی
شما جزو معدود سایتایی رو ارائه می کنید ب نظر من بصورت کارآمد و حرفه ای و عمیییق راه حل میدید …*روش* رسیدن ب حل مشکل یا مدیریتش رو میدید… علاوه بر شناخت پایه ای از مساله و طرح تیترها و مسائل ظریف ولی بسیار موثر
اونقدر سایتتونو که دارم ب ای اولین بار میبینم برام کلیده که چندتا کامنت سپاس گذاشتم…تا آخرعمرم ازتون متشکرم.
ممنون از فیدبکهای خوب شما. ما تمام تلاشمون رو می کنیم که مطالب رو به زبان ساده و کاربردی خدمتتان ارائه کنیم.