اختلال‌های روان‌شناختیانتخاب سردبیررفتاردرمانیسلامت روانکودک

ترومای دوران کودکی: نشانه های سرکوب خاطرات آسیب زا و تأثیر آن بر زندگی

وقتی صحبت از آسیب‌های دوران کودکی که به آن ترومای دوران کودکی گفته می‌شود به میان می‌آید، مغز شما ممکن است به عنوان مکانیزم مقابله‌ای خاطرات را سرکوب کند. در طول بزرگسالی، ممکن است احساس کنید چیزی درست نیست و دلیل آن را ندانید. این مقاله علائم و نشانه‌هایی را مورد بحث قرار می‌دهد که نشان می‌دهند ممکن است خاطرات سرکوب‌شده‌ای از آسیب‌های دوران کودکی داشته باشید. همچنین سایر دلایل احتمالی این احساسات یا رفتارها و راه‌های مقابله با آن را بررسی می‌کند.

ترومای دوران کودکی و حافظه

مغز شما خاطرات را پردازش و ذخیره می‌کند. با گذشت زمان مغز تصمیم می‌گیرد که کدام را نگه دارد، حذف کند، سرکوب کند یا واپس‌رانی کند. استرس و ترس می‌تواند باعث شود مغز شما رویدادهای خاصی را که منجر به این احساسات شده است به خوبی به خاطر بسپارد تا در آینده به منظور محافظت از شما از آن‌ها استفاده کند. با این حال، مغز همچنین می‌تواند خاطرات آسیب‌زا را سرکوب کرده یا کنار بگذارد و به فرد اجازه می‌دهد با آن کنار بیاید و به جلو حرکت کند.

جنگ‌های حافظه

یک بحث طولانی‌مدت در مورد اعتبار سرکوب حافظه وجود دارد. بررسی تحقیقات نشان می‌دهد که این مناقشه که گاهی از آن به عنوان “جنگ‌های حافظه” یاد می‌شود، هنوز در جامعه علمی امروزی بحث‌برانگیز است. اکثر محققان، امروزه بر این باورند که به ندرت می‌توان ترومایی را که پس از اوایل کودکی رخ داده است فراموش کرد و “خاطرات بازیابی‌شده” همیشه دقیق نیستند.

علت‌های ترومای دوران کودکی

آسیب‌هایی که در دوران کودکی تجربه می‌شوند، تجربیات نامطلوب دوران کودکی (ACE) نیز نامیده می‌شوند. تجربیات نامطلوب دوران کودکی ممکن است زخم‌های عاطفی به جا بگذارند که می‌تواند باعث بروز احساسات سرکوب‌شده در بزرگسالی شود.

تجربیات نامطلوب دوران کودکی

برخی از تجربیات نامطلوب دوران کودکی عبارتند از:

  • آزار کلامی، فیزیکی یا جنسی
  • بی‌توجهی
  • والدین الکلی
  • بیماری روانی اعضای خانواده
  • ترک پدر یا مادر (طلاق، مرگ یا زندان)
  • بیماری شدید دوران کودکی
  • ناتوانی‌های یادگیری
  • قلدری افراطی
  • ترومای پناهندگی
  • بلایای طبیعی

تقریبا نیمی از کودکان در ایالات متحده در طول زندگی خود در معرض حداقل یک تجربه نامطلوب دوران کودکی هستند.

علائم و نشانه‌های ترومای دوران کودکی

نشانه های ترومای دوران کودکی
نشانه های ترومای دوران کودکی

علائم زیر ممکن است راه‌هایی باشد که تأثیر عاطفی آسیب‌های دوران کودکی خود را نشان می‌دهند. این علائم ممکن است در زمان‌های استرس‌زا رخ داده یا بدتر شوند

  • واکنش‌های شدید: واکنش‌های شدید اغلب می‌تواند شما را غافلگیر کند. ممکن است در کنار شخصی که به تازگی با او آشنا شده‌اید احساس ناامنی کنید زیرا آن شخص شما را به یاد کسی می‌اندازد که در آسیب‌های دوران کودکی شما دخیل بوده است.
  • اضطراب: ترومای دوران کودکی خطر اضطراب را افزایش می‌دهد. اضطراب واکنشی را ایجاد می‌کند که در آن آدرنالین در بدن جریان می‌یابد و به آن می‌گوید که بجنگد یا موقعیت را ترک کند. ضربان قلب شما افزایش می‌یابد و ممکن است در معده خود احساس بدی پیدا کنید.
  • واکنش‌های کودکانه: واکنش‌های کودکانه ممکن است شبیه یک عصبانیت باشد. شما با صدایی کودکانه صحبت می‌کنید، لجبازی نشان می‌دهید و طغیان‌هایی دارید که کنترل آن برای شما دشوار است.
  • ناتوانی در کنار آمدن با تغییرات: وقتی از منطقه راحتی خود رانده می‌شوید، استرس طبیعی است. اما زمانی که تغییر باعث ایجاد احساسات شدید مداوم می‌شود که در زندگی روزمره یا روابط تداخل می‌کند، نگران‌کننده می‌شود.
  • نوسانات شدید خلق: بازماندگان تروما ممکن است احساس بی‌حسی یا احساسات شدید داشته باشند. برای برخی تشخیص اینکه چرا احساس تحریک‌پذیری، استرس یا عصبانیت می‌کنند دشوار است.
  • برخی مکان‌ها باعث ناراحتی شما می‌شوند: برخی بوها، صداها، محیط‌ها، مناظر یا سایر احساسات ممکن است باعث ناراحتی شما شوند. برای مثال، اگر تجربه نامطلوب در آسانسور رخ دهد، سایر فضاهای کوچک مشابه ممکن است باعث اضطراب یا وحشت شوند.
  • عزت نفس پایین: تشخیص عزت نفس پایین ممکن است سخت باشد، اما از طریق ترس از قضاوت شدن، خوشایند مردم بودن، عدم تعیین حد و مرز، یا عدم عزت نفس آشکار می‌شود. ناامیدی، اضطراب اجتماعی و بی‌اعتمادی نیز می‌تواند با عزت نفس پایین رخ دهد.
  • درد یا بیماری مزمن: برخی از مطالعات نشان می‌دهند که افراد مبتلا به ترومای اولیه دوران کودکی ممکن است در مراحل بعدی زندگی مستعد ابتلا به درد یا بیماری مزمن باشند.
  • رهاشدگی: در بسیاری از موارد، همان افرادی که باید از کودک مراقبت کنند به آنها آسیب می‌رسانند. این می‌تواند منجر به تغییر در اعتماد شود که منجر به ترس شدید از رها شدن می‌شود.

مسائل مرتبط با رهاشدگی ممکن است منجر به رفتارهای زیر شود که ممکن است بر کیفیت روابط شما تأثیر بگذارد:

  • به سرعت دلبستگی ایجاد می‌شود
  • عدم تعهد یا تلاش برای دلبسته نشدن
  • ماندن در روابط ناسالم
  • بی‌اعتمادی
  • احساس ناامنی
  • سوءظن یا حسادت شدید
  • اضطراب جدایی
  • بیش از حد فکر کردن
  • حساسیت به نسبت انتقاد
  • سرزنش خود

مثال ترس از رها شدن

مسائل رهاشدگی ممکن است این احساس را در شما ایجاد کند که نسبت به ترک شخصی مهم برای مدت کوتاهی بیش از حد واکنش نشان می‌دهید. به عنوان مثال، ممکن است وقتی همسرتان برای شام با دوستانش بیرون می‌رود، احساس اضطراب کنید.

چگونه با ترومای دوران کودکی کنار بیاییم

شناخت احساسات خود اولین قدم عالی برای شروع روند بهبودی است. یکی از بهترین کارهایی که می‌توانید برای درک بهتر خودتان انجام دهید، پیدا کردن یک متخصص بهداشت روان دارای مجوز است.

موارد زیر انواع درمانی است که می‌تواند به کاهش تاثیر ضربه‌های دوران کودکی کمک کند.

  • رفتار درمانی برای ترومای دوران کودکی: رفتار درمانی مکانی امن برای پردازش احساسات یا تجربیات به شما می‌دهد تا تاثیر منفی آنها بر زندگی شما کاهش یابد. هدف این است که به شما کمک کند تا افکار و رفتارهای مخربی را که از تروما سرچشمه می‌گیرند، شناسایی و تصحیح کنید، نه اینکه به طور خودکار آنها را به نمایش بگذارید.
فواید رفتار درمانی برای ترومای دوران کودکی

رفتار درمانی می‌تواند ابزارهایی را برای کمک به شما در موارد زیر فراهم کند:

  • آرامش
  • اعتماد
  • تنظیم احساسات دشوار
  • راهبردهای مقابله‌ای
  • حل مسئله
  • مواجهه درمانی برای ترومای دوران کودکی: مواجهه درمانی نوعی رفتار درمانی است که به فرد کمک می‌کند با ترس‌های خود مقابله کند. گاهی اوقات شامل تکنیکی به نام حساسیت‌زدایی می‌شود. در این تکنیک فرد به تدریج در معرض موقعیت‌های ترسناک فزاینده‌ای قرار می‌گیرد و راه‌های جایگزینی ترس با آرامش را می‌آموزد.
  • درمان پردازش شناختی برای ترومای دوران کودکی: درمان پردازش شناختی (CPT) نوع خاصی از رفتار درمانی است که به شما کمک می‌کند تا باورهای مربوط به تروما را بازسازی کنید. درمان پردازش شناختی را می‌توان به صورت انفرادی یا در گروه‌درمانی ساختاریافته انجام داد.

راهبردهای مقابله‌ای

در حین درمان ترومای دروان کودکی، می‌توانید در گروه‌های حمایتی شرکت کنید، ذهن‌آگاهی را تمرین کنید، یادداشت‌برداری کنید و راهبردهای مقابله را از طریق کتاب‌ها و پادکست‌های خودیاری یاد بگیرید.

دلایل دیگر برای خاطرات سرکوب‌شده

سایر دلایل روانپزشکی مشکلات حافظه عبارتند از:

  • گسست: گسست به معنای قطع ارتباط با خود، دیگران و جهان است. این روش کوتاه‌مدت مغز برای فرار از درد است. گسست طولانی‌مدت می‌تواند فرد را از واقعیت جدا کند یا باعث شود که خاطرات بخش‌های زیادی از زمان را از دست بدهد که به آن فراموشی تجزیه‌ای می‌گویند.
فراموشی تجزیه‌ای چیست؟

ناتوانی در یادآوری اطلاعات مربوط به آسیب‌های شخصی گاهی اوقات فراموشی تجزیه‌ای نامیده می‌شود. از دست دادن حافظه می‌تواند بخش خاصی از زندگی یا بخش‌های مهمی از هویت فرد را تحت تاثیر قرار دهد.

  • انکار: انکار یک مکانیسم دفاعی روانشناختی است که در آن امتناع از تشخیص یا تصدیق چیزی دردناک وجود دارد. در حالی که انکار در مواجهه با رویدادهای آسیب‌زا در کوتاه‌مدت مفید است، انکار مداوم می‌تواند باعث مشکلات عاطفی، روانی یا جسمی شود.
  • فراموشی: در حالی که فراموش کردن چیزها بخشی عادی از زندگی است، کسانی که آسیب شدید را تجربه می‌کنند، ممکن است به جای سرکوب ناخودآگاه، به طور هدفمند آن را سرکوب کنند.

ارتباط ترومای دوران کودکی با زوال عقل

شواهد حاکی از ارتباط بین ترومای دوران کودکی و خطر بالای زوال عقل است. در حالی که تروما ممکن است باعث زوال عقل نشود، می‌تواند علائمی مانند از دست دادن حافظه را تشدید کند.

  • اختلال هویت تجزیه‌ای (DID): یک اختلال سلامت روان است که در آن فرد دارای شخصیت‌های متعدد و متمایز است. این اختلال می‌تواند باعث از دست دادن حافظه شود در حالی که یکی از هویت‌های دیگر رفتار فرد را کنترل می‌کند
  • اختلال شخصیت مرزی (BPD): یک بیماری سلامت روان است که با اختلالات خلقی و روابط ناپایدار مشخص می‌شود.
علائم اختلال شخصیت مرزی

در حالی که این یک لیست جامع نیست، علائم BPD عبارتند از:

  • گسست
  • احساسات شدید
  • بی‌اعتمادی
  • تصویر مخدوش از خود
  • احساس پوچی مزمن
  • رفتارهای بی پروا
  • خود آزاری
  • افکار خودکشی

خلاصه

ترومای دوران کودکی می‌تواند باعث بروز مشکلات عاطفی مختلفی در بزرگسالی شود. هنگامی که آسیب‌های دوران کودکی را تجربه می‌کنید، مغز شما ممکن است تصمیم بگیرد که جزئیات خاطرات یا احساسات مرتبط با آنها را به عنوان مکانیزم مقابله سرکوب کند.

بهتر است از یک متخصص بهداشت روان دارای مجوز مانند روانپزشک یا روانشناس به دنبال درمان باشید تا بتوانند به شما در شناسایی احساسات و الگوهای رفتاری خود کمک کنند.

سخن پایانی

درک آنچه احساسات اولین گام در بهبود است. اگر با آسیب‌های دوران کودکی دست و پنجه نرم می‌کنید، همیشه بهتر است با یک متخصص بهداشت روان آموزش‌دیده به دنبال درمان باشید. آنها می‌توانند به شما کمک کنند تا احساسات خود را حل کنید، روابط بهتری ایجاد کنید و از یک زندگی رضایت‌بخش لذت ببرید.

سوالات پرتکرار در مورد ترومای دوران کودکی

  • ترومای دوران کودکی چگونه در طول زندگی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟
  • ترومای دوران کودکی ممکن است زخم‌های عاطفی بر جای بگذارد که تا بزرگسالی باقی بماند.
  • چگونه می‌توانید آسیب‌های دوران کودکی را به یاد بیاورید؟

اگرچه بعید است که شما ترومای قابل توجهی را که در دوران کودکی تجربه کرده‌اید فراموش کرده باشید، جزئیات یا واکنش‌های عاطفی سرکوب‌شده ممکن است زمانی که با درمانگر خود در مورد رویدادهای دیگر صحبت می‌کنید، بازگردند.

مطالعه کنید: درمان شناختی رفتاری چیست؟

  • چگونه باید تروما را پردازش کنید؟

تروما باید به آرامی در یک محیط امن و حمایتی با یک متخصص بهداشت روان پردازش شود تا در صورت ظهور و بروز خاطرات تروما، راهبردهای مقابله‌ای به دست آید. هدف یک متخصص بهداشت روان، کمک به شما در شناسایی و پردازش احساساتتان خواهد بود نه اینکه از شما بخواهد وقایع آسیب‌زا را به گونه‌ای که به شما آسیب می‌زند یا بر شما غلبه کند، دوباره به خاطر آورید.

منبع

این مقاله در وب سایت verywelmind  توسط برندی جونز در 21 دسامبر  منتشر شده 2021 است. این مقاله در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۱ توسط وب سایت اسکیمالوژی با عنوان ترومای دوران کودکی: نشانه های سرکوب خاطرات آسیب زا و تأثیر آن بر زندگی ترجمه شده است.

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

اینستاگرام: schema.therapy

تلگرام: psychologistnetes

ایمیل: schemalogy@yahoo.com

 

 

دکتر حمید بهرامی زاده

رویکرد من طرحواره‌‌درمانی و روانکاوی است و تاکنون ۳ کتاب در حوزه طرحواره‌درمانی منتشر کرده‌ام و یک کتاب درباره‌ی درمان افسردگی. علاقه‌ی اصلی من یکپارچه‌نگری رویکردهای روان‌درمانی است. من فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های فردوسی، تهران و علامه‌طباطبایی هستم. شعار من این است: زندگی آب‌تنی کردن در حوضچه اکنون است.

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا