چگونه نیازهای اصلی خود را در رابطه شناسایی کنیم؟

ما وارد رابطه می‌شویم زیرا یکی از نیازهای اساسی‌مان دوست داشتن و دوست داشته شدن، حس پذیرفته شدن و امنیت است. اما این موارد تنها نیازهای اصلی ما نیستند که در رابطه به دنبال آن‌ها هستیم. قصد من در این مقاله این است که نیازهای اصلی خودمان را در یک رابطه شناسایی کنیم.

مشکل ما این است که به ندرت می‌توانیم نیازهای خود را در یک رابطه فرمول‌بندی کنیم زیرا به طور کلی به ندرت به نیازهایمان فکر می‌کنیم. در این صورت زمانی که با یک نفر وارد رابطه می‌شویم امید داریم که او نیازهای ما را برآورده سازد و احساس خوبی در ما ایجاد کند. اما این اتفاق هرگز رخ نمی‌دهد.

برای جلوگیری از شکست عاطفی ما باید نیازهای اصلی خود در رابطه را بشناسیم. وقتی ساختار شفافی از نیازهایتان داشته باشید به جای اتلاف وقت در روابطی که بن‌بست می‌رسند وارد روابطی می‌شوید که نیازهایتان برآورده شود.

بنابراین باید بدانید که چگونه نیازهای خود را شناسایی کنید. این مقاله را مطالعه کنید تا یاد بگیرید نیازهای خود را شناسایی و برآورده کردنشان تلاش کنید.

نیازهای اصلی در رابطه

نیازهای انسان را می‌توان به انواع مختلفی از قبیل نیازهای مادی، فیزیکی، عاطفی و غیره دسته بندی کرد. اما اکثر نیازهایی که در رابطه وجود دارند نیازهای روان‌شناختی هستند:

• محبت: رفتارهای عاشقانه، کلام عاشقانه و رابطه جنسی
• احترام: اهمیت عقاید شما برای طرف مقابل
• قدرشناسی: دریافت قدردانی و تأیید
• امنیت: امنیت فیزیکی و هیجانی
• وفاداری: وفادار ماندن به یکدیگر
• اعتماد: شفافیت در تمامی جنبه‌های زندگی

آیا نیازهای اصلی رابطه از فردی به فرد دیگر متفاوت است؟

همه ما برای ایجاد یک رابطه پایدار به چیزهای مشابهی مانند عشق، اشتیاق، حمایت و غیره اهمیت می‌دهیم. آیا نیازهای انسان‌ها در رابطه با یکدیگر متفاوت است؟

بدیهی است که پاسخ “مثبت” است زیرا افراد مختلف سلسله مراتب نیازهای خود را دارند. این بدان معناست که یک نیاز خاص، مانند تربیت فرزندان، می‌تواند به اندازه آرامش عاطفی زوجین برای یک فرد مهم نباشد، بلکه برای دیگری اولویت داشته باشد.

این تفاوت‌ها به چه چیزی بستگی دارد؟ مطالعات نشان می‌دهد که توزیع ارزش‌ها در درجه اول به سن بستگی دارد. اما عوامل دیگری مانند سنت‌های خانوادگی، فرهنگ، تحصیلات، دایره اجتماعی و ویژگی‌های شخصی نیز تأثیرگذار هستند.

اگرچه نیازهای اصلی مانند حمایت و شفقت در سیستم اعتقادی هر فرد در رابطه با روابط سالم وجود دارد، اما اهمیت آنها ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.

چگونه نیازهای اصلی رابطه خود را تعیین کنیم؟

زمانی که نیازهای اصلی خود را بشناسید، می‌توانید با مقایسه آگاهانه یا ناخودآگاه نیازهای خود و توانایی فرد مقابل در برآورده ساختن آنها، افرادی را که می‌خواهید با آنها تعامل داشته باشید، تعیین کنید. بدون یک سیستم ارزشی مشخص، در رابطه سرگردان می‌شوید و کارهایی را انجام می‌دهید که از آنها لذت نمی‌برید.

تکنیک‌های زیر به شما کمک می‌کند تا در مسیر درست تعیین نیازهای اصلی خود قرار بگیرید.

۱. زبان عشق خود را شناسایی کنید

زبان عشق مفهومی هستند که برای اولین مرتبه در دهه 1990 توسط دکتر گری چپمن، دکترا توصیف شد. ما برای ابراز و دریافت محبت و عشق زبان خاص خودمان را داریم. اگر بتوانید زبان عشق خود را شناسایی کنید، می‌توانید نیازهای اساسی خود را در یک رابطه بهتر درک کنید. پنج زبان عشق وجود دارد:

• لمس فیزیکی
• کلمات تاییدی
• زمان کافی
• دریافت هدایا
• خدمات‌رسانی

برای اینکه بفهمید کدام یک از آنها زبان مورد علاقه شماست، از میان گزینه‌های زیر یکی از مهم ترین چیزها را در یک رابطه انتخاب کنید. هر گزینه با یکی از زبان‌های عشق مطابقت دارد.

• لمس شدن: دلتان می‌خواهد در خیابان قدم بزنید و پارتنرتان دست شما را بگیرد. علاوه بر این در آغوش گرفتن، بغل کردن و بوسیدن برایتان اهمیت دارد و از این طریق متوجه می‌شوید که طرف مقابل شما را دوست دارد.
• حرف‌های عاشقانه: شما دوست دارید که شریک زندگی‌تان از شما تعریف کند و حرف‌های عاشقانه با شما بزند. بنابراین زبان عشق شما، شنیداری است. شما باید بشنوید که او شما را دوست دارد و به شما عشق می‌ورزد.
• سپری کردن وقت: شما دوست دارید اکثر اوقات با هم وقت بگذرانید به خصوص آخر هفته‌ها و تعطیلات. وقتی او برای با شما بودن وقت می‌گذارد متوجه می‌شوید که شما را دوست دارد.
• هدیه خریدن: وقتی پارتنرتان برای شما هدیه می‌خرد و شما را غافلگیر می‌کند احساس عاشقانه به شما دست می‌دهد.
• رفتاری: وقتی از شما حمایت می‌کند، به نیازهای شما رسیدگی می‌کند و در انجام کارهای خانه یا وظایف شغلی‌تان کمک می‌کند احساس می‌کنید که واقعاً شما را دوست دارد.

همانطور که متوجه شده‌اید هر یک از انواع زبان عشق را می‌توان به نیازهای اساسی رابطه ترجمه کرد. به عنوان مثال لمس شدن نوعی صمیمیت فیزیکی و رابطه جنسی است، تعریف و تمجید معادل حمایت عاطفی است، دریافت هدیه یعنی به شما توجه می‌شود، کمک کردن نوعی پیشتیبانی است و سپری کردن وقت به معنای وجود دلبستگی بین شماست.

۲. عوامل خوشحال‌کننده یا عصبانی‌کننده خود را بشناسید

یکی دیگر از روش‌های تشخیص نیازهای اساسی رابطه این است که شما تشخیص دهید چه عواملی باعث خوشحالی و عصبانیت شما می‌شوند. می‌توانید با یادداشت کردن این عوامل را تشخیص دهید:

تمرین زیر را انجام دهید:

انجام ………………………. توسط شریک زندگی‌ام دوست دارم.

وقتی این ………………….. انجام می‌دهد خیلی خوشحال می‌شوم.

می‌توانید حداقل تا ده مورد این فهرست را ادامه دهید. اما گاهی اوقات ممکن است نتوانیم آنچه ما را خوشحال می‌کند مشخص سازیم. بنابراین از روش معکوس استفاده می‌کنیم. در این روش شما آنچه را که باعث عصبانیت‌تان می‌شود یادداشت می‌کنید.

انجام ……………………….. توسط شریک زندگی‌ام مرا عصبانی می‌کند.

وقتی این ………………….. انجام می‌دهد خیلی عصبانی می‌شوم.

به عنوان مثال، فرض کنید شما نوشته‌اید، “از اینکه شریک زندگی من ظرف‌های کثیف را در سینک می‌گذارد متنفرم.” این بدان معناست که شما از آراستگی به عنوان یک ویژگی در عزیزان خود قدردانی می‌کنید و می‌خواهید تمیز کردن را به عنوان یک کار پاداش‌دهنده درک کنند، نه به عنوان منبع ناامیدی.

کل فهرست را مرور کنید و وقتی چیز دیگری را به خاطر می آورید، عبارات دیگری به آن اضافه کنید. در این مرحله می‌توانید هر تعدادی که می‌خواهید بنویسید. بعداً یاد خواهید گرفت که بین ارزش‌های بنیادی و ارزش‌های مطلوب اما غیرضروری تفاوت قائل شوید.

۳. اولویت‌های خود را تعیین کنید

شما در گام دوم تعدادی از نیازهای اصلی رابطه را برای خود یادداشت کرده‌اید و اکنون نوبت آن است که آن‌ها را اولویت‌بندی کنید. تمامی نیازهایی که در مرحله قبل یادداشت کرده‌اید به یک اندازه اهمیت ندارند. برخی از آن‌ها مهم‌تر، برخی ضروری‌تر و برخی در درجه دوم اهمیت قرار دارند.

۴. نیازهای خود را با همسرتان درمیان بگذارید

گفتگو روش مؤثری است که شما می‌توانید از طریق آن میزان سازگاری خود با همسرتان را بسنجید. علاوه بر این به شما کمک می‌کند که درک کنید آیا در مورد یک موضوع نظر مشابهی دارید یا خیر.

برای مطرح کردن نیازهایتان باید بر اساس اولویت‌بندی خود عمل کنید؛ البته شاید به صورت معکوس. منظورم این است که ابتدا مواردی را مطرح کنید که برآورده شدن آن‌ها آسان است و همسرتان را به سختی نمی‌اندازد. اما اگر در اولین گفتگو درباره نیازها موضوع بچه‌دار شدن را مطرح کنید آنگاه مکالمه بسیار سختی را خواهید داشت.

علاوه بر این باید از میزان ارتباط عاطفی که بین‌تان وجود دارد آگاه باشید. اگر رابطه‌تان خوب نیست مطرح کردن نیازها فقط می‌تواند آن را بدتر کند. بنابراین اگر در این وضعیت هستید ابتدا به حل مسئله بپردازید، رابطه‌تان را بهبود ببخشید و بعد از آن گفتگویی در مورد نیازها داشته باشید.

همچنین می‌توانید گفتگو را به این صورت شروع کنید که ابتدا از همسرتان بخواهید که نیازهایش را مطرح کند. مثلا از او بپرسید که فکر می‌کند کدام نیازهایش برآورده نمی‌شود. سپس از او کمک بخواهید که نحوه برآورده کردن نیازش را به شما آموزش دهد. در مکالمه‌های بعدی احتمالاً او هم مشتاق شنیدن نیازهای شماست.

اما اگر به طور کلی رابطه‌ی شما در حد خوبی نیست و امکان برقراری یک گفتگوی سازنده بین شما وجود ندارد شما باید از یک روان‌درمانگر یا زوج‌درمانگر کمک بگیرید.

اگر مکالمه بین شما امکان‌پذیر است ممکن است با این وضعیت روبرو شوید که همسرتان با یک یا چند مورد از فهرست شما مخالف باشد که کاملاً طبیعی است. اینجا یک اختلاف بزرگ بین شما وجود دارد: نیازهای شما و عدم همکاری همسرتان برای برآورده نکردن آن‌ها. بهتر است قبل از هر تصمیمی به سه سؤال زیر پاسخ دهید:

اگر به سوال اول و دوم پاسخ‌تان مثبت است کمی صبر کنید و برای جدا شدن عجله نکنید. در این حالت به نظر می‌رسد امیدی برای ادامه رابطه وجود دارد.

آیا نیازهای اصلی با گذشت زمان تغییر می‌کنند؟

نیازهای اصلی همیشه با گذشت زمان دستخوش تغییر می‌شوند. معمولاً با افزایش سن برخی از نیازهای اصلی تغییر می‌کنند، یا ممکن است رویدادهای مهم زندگی و بحران‌هایی که پشت سر می‌گذارید باعث تغییراتی در نیازهای اساسی شما شوند. علاوه بر این رسانه‌ها و تبلیغات هم نقش مؤثری در این تغییر دارند.

یکی از پیامدهای تغییر نیازهای اصلی این است که طرف مقابل نیز با شما تغییر خواهد کرد. وقتی یکی از اجزای یک سیستم تغییر می‌کند سایر اجزا نیز به طور خودکار تغییر می‌کنند. اما به خاطر داشته باشید که این تغییر یک‌شبه اتفاق نمی‌افتاد و باید مدت زمانی را به شکیبایی بگذرانید.

کلام آخر

ایجاد یک رابطه شاد و سالم که در آن نیازهای اصلی برآورده می‌شوند با همدلی متقابل آغاز می‌شود. از این رو شناسایی زودهنگام نیازهای اساسی نقش مهمی در ایجاد رابطه سالم خواهد داشت. وقتی نیازهای اساسی خود را بشناسید کمتر احتمال دارد وارد رابطه با کسی شوید که نمی‌تواند آن‌ها را برآورده سازد. علاوه بر این وقتی در رابطه هستید به شما کمک می‌کند که بتوانید به راحتی سطح رضایت خود از رابطه را بسنجید.

در نهایت اگر هم‌اکنون در یک رابطه هستید ولی نیازهای اصلی شما برآورده نمی‌شود در ابتدا تلاش کنید به شکل مسالمت‌آمیز و از راه گفتگو نیازهای خود را با شریک زندگی‌تان در میان بگذارید. اما اگر تلاش‌های شما برای هر نوع رابطه‌ و گفتگویی به بن بست می‌رسد به نظر می‌رسد که وقت آن رسیده که از یک مشاور حرفه‌ای، روان‌شناس، درمانگر یا زوج‌درمانگر برای کمک به مشکلات خودتان کمک بگیرید.

درمانگر به شما کمک می‌کند موانع اصلی موجود در رابطه‌تان را که منجر به برآورده نشدن نیازهای اصلی می‌شوند را شناسایی کنید. در این صورت هم شما و هم همسرتان می‌توانید از اینکه برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر تلاش می‌کنید خوشحال باشید.