آشنایی با عملکردهای ایگو در نظریه روانکاوی

بر اساس نظریههای فروید دربارهی روانکاوی، ایگو بخشی از ساختارهای شخصیت است و دو بخش دیگر شامل اید و سوپرایگو میشود. البته این ساختارها، قسمتهای مختلف روان انسان هستند و جایگاه یا مکان خاصی در مغز ندارند.
در واقع میتوانیم آنها را کارکردهایی در نظر بگیریم که با عملکردهای بخشهایی از مغز شبیه هستند. به عنوان مثال میتوانیم عملکردهای مرتبط با اید (نهاد) را مشابه با عملکردهای دستگاه لیمبیک در نظر بگیریم.
همچنین نقش ساختارهای سطح بالاتر مانند نئوکورتیکال علیالخصوص در قطعه پیشانی، هماهنگ کردن تنظیمگری فعالیتهای ذهنی است. از این رو تا حدی شبیه کارکردهای ایگو مطابق با تعریف نظریهی روانکاوی است.
طبق تعریف فروید، ایگو بخش اجرایی شخصیت است و وظیفهی آن ایجاد مصالحه بین تعارضهای درونی روانی (بین اید و سوپرایگو) و محیط اجتماعی (اصل واقعیت) است. مطالعات نشان دادهاند که کارکردهای ایگو با سلامت روان ارتباط دارند. مطابق با نظر فروید، عملکردهای ایگو عبارتاند از رفع نیازها و محافظت در برابر آسیب، تطبیق خواستههای اید با مقتضیات واقعیت، سرکوبگری و تلاش برای حل و فصل خواستههای متناقض اید و سوپرایگو.
زیگموند فروید، و بعدها آنا فروید، وظایفی را به ایگو اختصاص دادند که شامل مدیریت غرایز و دفاع در برابر آنهاست. برخی از جانشینان آنها، از جمله رابرت ویلدر (1936)، این وظایف را به عنوان “کارکردهایی” تلقی کردند که از ایگو انتظار میرفت آنها را انجام دهد. به گفته هاینز هارتمن، ایگو باید بر اساس نحوه انجام این کارکردها ارزیابی شود.
در این مقاله ابتدا به مفهوم استحکام ایگو اشاره میکنیم و بعد از عملکردهای ایگو را همراه با مثالهایی توضیح میدهیم. این مقاله به شما کمک میکند با ایگو آشنایی بیشتری به دست بیاورید و هنگام ارزیابی درمانجویان خود از آن استفاده کنید.

استحکام ایگو
افرادی که ایگوی قدرتمندی دارند میتوانند تعادل خود را هنگامی که توسط محرکهای درونی و بیرونی به چالش کشیده میشوند حفظ کنند. بنابراین عملکردهای ایگو برای تحقق اهداف و انجام وظایف ذهنی ضروری است.
عملکردهای ایگو
برخی از عملکردهای ایگو مربوط به رابطه فرد با جهان اطراف اوست و کمک میکند که هنگام تحریک شدید از سوی محیط دچار فروپاشی نشود. برخی دیگر از سایر عملکردهای ایگو مربوط به حل و فصل زندگی درونروانی است و از فرد در برابر فروپاشی ناشی از محرکهای درونی محافظت میکند.
۱. واقعیتآزمایی
توانایی ایجاد تمایز بین آنچه واقعی و آنچه غیرواقعی (توهمات، هذیانها و خطاهای حسی) است واقعیتآزمایی نامیده میشود. واقعیتآزمایی به عنوان یکی ازعملکردهای اصلی ایگو، به آن اجازه میدهد که متقضیات و خواستههای محیط اجتماعی و فرهنگ را مورد بررسی قرار دهد و در صورتی که زمان و مکان مناسبی برای ارضای خواستههای اید وجود دارد آنها را برآورده میسازد.
بدون واقعیتآزمایی، ممکن است ما در ادراکات نادرست خود غرق شویم و نتوانیم با واقعیت ارتباط داشته باشیم. به عبارت دیگر ممکن است باعث قطع ارتباط ما با واقعیت شود.
۲. درک واقعیت
درک واقعیت به این معناست که اتفاقات بیرونی و جسم خود برایمان آشنا و واقعی هستند. اما در مسخ شخصیت و مسخ واقعیت، و آشناپنداری، درک واقعیت از بین میرود.
۳. تنظیم محرکهای حسی
ما همیشه در حال تحریک از سوی محرکهای خارجی مانند سروصدا و محرکهای درونی مانند احساسات جسمانی (درد) هستیم. اگر تنظیم محرکهای حسی که یکی از عملکردهای ایگو است به خوبی انجام شود میتوانیم محرکهای بیاهمیت مانند تیک تاک ساعت هنگام مطالعه را نادیده بگیریم. در غیر این صورت در محرکهای بویایی، چشایی و بینایی غرق میشویم.
۴. تحمل اضطراب/عاطفه
یکی از مهمترین عملکردهای ایگو، توانایی تحمل و کنترل اضطراب و سایر احساسات مثبت و منفی شدید است. اگر این کارکرد ایگو مختل شود دچار نابهسامانی و مهارگسیختگی میشویم به طوریکه ممکن است حتی نوسانات خلقی شدیدی را تجربه کنیم.
به طور کلی عدم توانایی تحمل اضطراب باعث میشود که خیلی سریع مکانیسمهای دفاعی با شدت زیادی فعال شوند و واقعیت را تحریف کنند. در این صورت، فرد به جای اینکه به احساسات واقعی خود که در حال پدیدار شدن در آگاهی اوست بپردازد و یا اینکه محیط اجتماعی را به خوبی بررسی کند دست به سرکوبی احساسات یا انکار واقعیت بزند.
۵. کنترل تکانه
یکی از مهمترین عملکردهای ایگو کنترل تکانه است. کنترل تکانه به معنای توانایی ابراز کردن و یا تغییر دادن احساسات، امیال یا آروزهایمان به صورت کنترلشده است. افرادی که توانایی کنترل تکانه ضعیفی دارند احساسات و امیال خود را به شکل کنترلنشده و ناسازگارانهای ابراز میکنند.
به عنوان مثال آنها نمیتوانند جلوی پرخوری خود را بگیرند، دچار مصرف الکل میشوندروابط جنسی کنترلنشده دارند. توانایی کنترل تکانه نقش مهمی در خویشتنداری (به تعویق انداختن ارضای فوری تکانه) و تحمل ناکامی دارد.
۶. قضاوت
یکی از مهمترین عملکردهای ایگو که با موارد قبلی ذکرشده ارتباط دارد توانایی قضاوت کردن است. منظور از قضاوت این است که بتوانیم از پیامدهای احتمالی رفتار خود را بسنجیم و از آنها آگاه باشیم. علاوه بر این، داشتن قضاوت مستلزم این است که آگاهی خود از پیامدهای رفتارها و انتخابهای خود را در عمل نشان دهیم.
به عنوان مثال آگاهی از اینکه در صورت رانندگی هنگام سوءمصرف مشروبات الکلی پیامدهای خطرناکی مانند تصادف کردن و عواقب قانونی مانند جریمه شدن دارد. بنابراین از این آگاهی استفاده میکنیم و از مصرف الکل قبل از رانندگی اجتناب میکنیم. در غیر این صورت توانایی قضاوت ما مختل شده است.
۷. ارتباط با دیگران
ما انسانها از بدو تولد روابط متعددی را تجربه میکنیم که باید بتوانیم به خوبی از پس آن برآییم. انتظارات ما از دیگران و الگوهای روابط ما با آنها یکی از مهمترین عملکردهای ایگو است. البته منظور از ارتباط با دیگران، صرفاً به معنای شروع رابطه نیست بلکه حفظ رابطه، صمیمی بودن، روابط عاشقانه و همدلانه نیز شامل آن است.
بعد از فروید، بسیاری از نظریههای روانپویشی اعلام کردند که انگیزه اصلی انسان برقراری و حفظ ارتباط است. از این رو، ما باید بتوانیم فرد مقابل خود را به صورت شخصی مجزا و به عنوان یک کل در نظر بگیریم. افرادی که این تواناییشان آسیب میبیند دچار انزوای اجتماعی میشوند، در روابط بین فردی مشکل دارند و نمیتوانند همدلی کنند.
۸. ظرفیت بازی کردن
بازی کردن نوعی از عملکردهای ایگو است که به واسطه آن ما میتوانیم خود را آرام کنیم، به خیالپردازی بپردازیم، و میتوانیم احساسات و امیال ناخودآگاه خود را بدون اضطراب تجربه کنیم.
همچنین بازی باعث میشود که بتوانیم با هیجانهای سرکوبشدهی خود ارتباط برقرار کنیم؛ زیرا بازی فرصتی در اختیار ما قرار میدهد که بتوانیم بدون نگرانی از چارچوبهای درونی و قواعد اجتماعی احساسات خود را ابراز کنیم و دلواپس مقتضیات اجتماعی نباشیم. به همین دلیل بازی، نوعی واپسروی از فعالیتهای بزرگسالی است که انطباقی در نظر گرفته میشود.
از این رو به ظرفیت بازی کردن، پسرفت در خدمت ایگو گفته میشود. اما افرادی که وارد بازی میشوند، خیالپردازی میکنند اگر در برگشت به واقعیت مشکل داشته باشند دیگر نمیتوان گفت که پسرفت در خدمت ایگو است. به عبارت دیگر پسروی در این حالت یک مکانیزم انطباقی نیست.
۹. خودآگاهی و ذهنیت روانشناختی
ذهنیت روانشناختی (psychological minded) به معنای کنجکاوی و توانایی درک ما از زندگی درونیمان است. باعث میشود که به آنچه در درون خود تجربه میکنیم از قبیل افکار، احساسات، انگیزهها و … آگاهی پیدا کنیم. بنابراین یکی از عملکردهای ایگو که باعث کنجکاوی ما نسبت به دنیای درونیمان میشود داشتن ذهنیت روانشناختی است.
ذهنیت روانشناختی، همچنین باعث میشود که بتوانیم دیگران را درک کنیم و انگیزههای ناهشیارشان را نیز بفهمیم.
اگر ذهنیت روانشناختی ضعیف باشد علاقه اندکی به خودشناسی (درک خود) خواهیم داشت، نمیتوانیم برای رفتارهایمان دلیلی پیدا کنیم و در پاسخ به اینکه چرا این یا آن کار را انجام دادیم از پاسخ «نمیدانم» استفاده میکنیم. همچنین آگاهی اندکی از احساسات خود داریم.
مطالعات نیز نشان دادهاند افرادی که از ذهنیت روانشناختی خوبی برخوردار هستند از رواندرمانی بهره بیشتری میبرند.
۱۰. تنظیم عزت نفس و ارزیابی دقیق خویشتن
در تفکر روانپویشی و روانکاوی منظور از عزت نفس و تنظیم آن به توانایی فرد برای تنظیم واکنش نسبت به ضربههایی که به ایگو وارد میشود اشاره دارد.
توانایی ما برای تنظیم کردن ضرباتی که به عزت نفس وارد میشود معیار اصلی تنظیم عزت نفس است. در حالی که همه ما در برابر نوسانات موقتی عزت نفس آسیب پذیر هستیم، برای برخی افراد سخت تر از دیگران است که احساس خود را در زمانی که همه چیز طبق خواسته آنها پیش نمیرود، تقویت کنند.
ما باید هم در مورد آسیبپذیری افراد در برابر تهدیدات عزت نفس و هم در مورد نحوه واکنش آنها به تهدیدات خود فکر کنیم. یک نفر ممکن است با احساس افسردگی واکنش نشان دهد، در حالی که دیگری ممکن است همهچیز را زیر سؤال ببرد.
ارزیابی دقیق خویشتن به عنوان یکی از عملکردهای ایگو نیز حاکی از آن است که شناختی که فرد از توانمندیهای خود دارد با آنچه واقعاً هست تفاوتی ندارد. علاوه بر این، به توانایی فرد برای باور داشتن به ظرفیتهای خود و خوداتکایی مرتبط است.
۱۱. عملکرد شناختی
منظور از عملکرد شناختی توانایی مرتبط با حافظه، هوش، توجه، تفکر خطی و غیره است. علاوه بر این، به توانایی فرد برای به کاربستن این تواناییها نیز اشاره دارد. شناسایی الگوهای رفتاری، نگرشها، احساسات ناهماهنگ، حل مشکلات و تفکر انتزاعی نیز در این دسته از عملکردهای ایگو قرار میگیرند. بنابراین عملکردهای شناختی، بخش مهمی از عملکردهای ایگو هستند.
۱۲. دفاعها
مکانیسمهای دفاعی، روشهای ناهشیاری هستند که فرد از آنها برای مدیریت کردن تعارضهای درونی و بیرونی استفاده میکند. وظیفهی عمده مکانیسمهای دفاعی جلوگیری از آگاهی فرد از هیجانات دردناک مثل اضطراب و شرم است و تلاش میکنند تعارضهای هیجانی درونی را حل و فصل کنند.
مکانیسمهای دفاعی همیشه به طور سنتی از عملکردهای اصلی ایگو محسوب شده است.
ما مکانیسمهای دفاعی را در مقالهی دیگری به طور مفصل توضیح دادهایم که برای مطلالعه آن میتوانید به مقاله زیر مراجعه کنید:
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com
منابع
American Psychological Association. Ego.
Lunbeck E, Musser AJ, McGowan T. Sigmund Freud’s The Ego and the Id. JSTOR Daily.
Boag S. Ego, drives, and the dynamics of internal objects. Front Psychol. 2014;5:666. doi:10.3389/fpsyg.2014.00666
Freud, S. New Introductory Lectures on Psychoanalysis. Norton & Co; 1933.
Freud, A. The Ego and the Mechanisms of Defense. International Universities Press; 1946.
Jamilian HR, Zamani N, Darvishi M, Khansari MR. Study of defensive methods and mechanisms in developmental, emotional (internalization), and disruptive behavior (externalization) disorders. Glob J Health Sci. 2014;6(7 Spec No):109–115. doi:10.5539/gjhs.v6n7p109
Freud, S. The Ego and the Id. W W Norton & Co; 1961.
Reisner, S. Reclaiming the metapsychology: Classical revisionism, seduction, and the self in Freudian psychoanalysis. Psychoanalytic Psychology. 1991;8(4):439–462. doi:10.1037/h0079296
Mellor MJ. The emergence of psychoanalytic metaneuropsychology: A neuropsychoanalytically informed reconsideration of early psychic development. Front Psychol. 2021;12:701637. doi:10.3389/fpsyg.2021.701637
American Psychological Association. Egocentrism.
National Institute of Mental Health (NIMH). Personality disorders.