شفقت به خود چیست و چگونه آن را تمرین کنیم؟
احتمالاً تاکنون از دست خودتان عصبانی شدهاید و خودتان را به خاطر اشتباهاتی که انجام دادهاید شدیداً سرزنش کردهاید. سختگیری و نامهربانی نسبت به خود کار نسبتاً سادهای است. ما اغلب اوقات در حال سرزنش خود هستیم بدون آنکه نسبت به آن آگاهی داشته باشیم.
اشتباه کردن همیشه رخ میدهد و سرزنش کردن راهی است که ما سعی میکنیم از طریق آن خودمان را اصلاح کنیم. اما اگر راه بهتری برای اصلاح خودمان وجود داشته باشد چه؟
درواقع تاکنون مطالعات علمی نشان ندادهاند که سرزنش یا تنبیه خود میتواند باعث پیشرفت و حتی جلوگیری از اشتباهات بعدی شود. در عوض شفقت به خود راه بهتری برای رسیدن به این اهداف است. وقتی یاد میگیرید نسبت به خود احساس شفقت داشته باشید، قادر میشوید که احساس ارزشمندی خود را به نمایش بگذارید. خودگویی مشفقانه میتواند کدورتهای رنجش و طردشدگی را از ذهن بیرون کند.
هنگامی که ما خودمان را میبخشیم، خطاهایمان را میپذیریم و با خودمان مهربان هستیم در حال شفقت به خود هستیم که روش بهتری برای برخورد با خودمان است. شفقت به خود کار سختی است اما اگر تکنیکهای درست آن را بیاموزیم میتوانیم آن را به یک عادت خوب تبدیل کنیم.
اگر شما خودتان را بدون هیچ دلیل منطقی خاصی قضاوت یا سرزنش میکنید برخی از این تکنیکها میتواند به شما کمک کند دوباره احساس ارزشمندی خود را بازیابی کنید. اگرچه ممکن است برخی از تکنیکهایی که در ادامه میگویم به کار شما نیاید اما برخی دیگر میتوانند به شما کمک کنند. این تکنیکها را مطالعه کنید و به کار ببندید و در انتها به ما بگویید که کدامیک برای شما مؤثر بود.
شفقت به خود چیست؟
شفقت به خود به حمایت از خود در هنگام تجربه رنج یا درد اشاره دارد – خواه ناشی از اشتباهات شخصی و نارساییها یا چالشهای بیرونی زندگی باشد. شفقت به خود، که میتواند به عنوان شفقت برای تجربهی رنجی که درونی شده است، درک شود، روشی سازنده برای نزدیک شدن به افکار و احساسات ناراحتکننده است که بهزیستی ذهنی و جسمی را ایجاد میکند.
شفقت به خود به نحوهی ارتباط ما با خود در مواردی مانند شکست، عدم کفایت یا رنج شخصی اشاره دارد. عملیاتیسازی اولیهی کریستین نف از مفهوم شفقت به خود (نف 2003b) بر اساس شفقت برای دیگران است که به طور گسترده در فلسفه بودایی مفهومسازی شده است (به عنوان مثال، براچ 2003).
از دیدگاه بودایی، شفقت همهجانبه است و شامل شفقت به خود و دیگران میشود. بنابراین، برای درک اینکه شفقت به خود چیست، به بررسی آنچه در تجربه شفقت رخ میدهد کمک میکند. گوتز و همکاران (2010، ص 351) شفقت را اینگونه تعریف میکند: «احساساتی که هنگام مشاهدهی رنج دیگران ایجاد میشود و تمایل به کمک را برمیانگیزد».
این احساس به جای سردی و قضاوت، گرم و مراقبتکننده است، و به جای آسیب رساندن، میل به کمک دارد. برای اینکه شفقت را تجربه کنیم، باید مایل باشیم که به سمت رنج روی آوریم، هر چقدر هم که ناراحتکننده باشد. این امر مستلزم ذهنآگاهی است تا بتوانیم به جای اجتناب یا مقاومت در برابر آن، با ناراحتی همراه باشیم. همچنین محور شفقت، احساس ارتباط با دیگرانی است که در رنج هستند، نه احساس جدایی از آنها.
در واقع، این چیزی است که شفقت را از ترحم، یا احساس تاسف برای کسی جدا از خودمان متمایز میکند. شفقت به خود به این معناست که وقتی عملکردمان کمتر از حد بهینه است با خودمان به شیوهی بخشنده، پذیرا و از روی محبت رفتار کنیم. ما میدانیم که شفقت به خود تا حدی شبیه عشقورزی به خود است و با عزت نفس تفاوت دارد.
شفقت به خود، نگرش مثبتی است که میتوانیم نسبت به خودمان داشته باشیم. اولین مرتبه شفقت به خود توسط یک روانشناس مثبتگرا به نام پروفسور کریستن نف معرفی شد و دارای سه مؤلفهی اساسی است: مهربانی با خود، اشتراکهای انسانی، و ذهنآگاهی (نف، ۲۰۰۳).
مهربانی با خود
اولین مؤلفهی اصلی شفقت به خود مهربانی با خود است. مهربانی با خود یعنی هنگامی که در چیزی شکست خوردیم یا آسیب دیدهایم با خودمان مهربان باشیم و خودمان را درک کنیم (نف، ۲۰۰۳). به جای اینکه هنگامی که احساس رنج و درد میکنیم خودمان را سرزنش کنیم یا مورد قضاوتهای منفی قرار دهیم میتوانیم اثرات منفی قضاوت خود را درک کنیم و با خودمان به گرمی و با صبوری رفتار کنیم (گیلبرت و آیرون، ۲۰۰۵).
به طور خلاصه، نشان دادن مهربانی به خود به این معنی است که ارزش خود را بدون قید و شرط تلقی کنیم، حتی زمانی که از انتظارات خودمان کوتاهی میکنیم، خواه از طریق رفتارهایمان باشد یا حتی فقط افکارمان (بارنارد و کری، 2011).
برخی از نمونههای مهربانی با خود در زیر ارائه شدهاند (نف، ۲۰۰۳):
- حساسیت و مراقبت لازم از خود در دوران سختی
- تلاش برای درک و نشان دادن صبر و شکیبایی در مورد نقصهای شخصیتی خود
- تحمل کاستیهای خود
اشتراکات انسانی
«بخشی از چیزی بزرگتر بودن» یک مفهوم فراگیر در ادبیات روانشناسی مثبت است (مزلو، 1943). داشتن انسانیت مشترک به این معناست که تجربیات فردی خودمان را در تجارب انسانی گستردهتر ببینیم، نه اینکه خود را منزوی یا جدا از دیگران در نظر بگیریم (نف، 2003a).
بخشی از این امر، پذیرش و بخشیدن خودمان به خاطر عیبهایمان است – ما کامل نیستیم، اما زمانی که به خاطر داشتن محدودیتها به خودمان آسان میگیریم، شفقت به خود نشان میدهیم (براون، 2010). بخش دیگری از انسان بودن این است که بدانیم ما در احساس نقص داشتن تنها نیستیم یا تنها کسی نیستیم که احساس آسیبپذیری میکند. به جای اینکه خود را کنار بکشیم یا منزوی کنیم، میپذیریم که دیگران هم گاهی همین احساس را دارند (گیلبرت و آیرونز، 2005).
برخی از رفتارهایی که نشاندهندهی انسانیت مشترک ماست عبارتاند از:
- پذیرش نقصها به عنوان جنبهای طبیعی از انسان بودن
- در نظر گرفتن مشکلات به عنوان بخشی از زندگی که هر کسی تجربه میکند
- هنگام احساس ناکافی بودن، به خود یادآوری کنیم که دیگران هم گاهی اوقات احساس ناکافی بودن میکنند
ذهنآگاهی
ذهن آگاهی دقیقاً مخالف اجتناب در نظریهی شفقت به خود در نظر گرفته میشود. ذهنآگاهی مستلزم پذیرش و نامگذاری افکار خود در مقابل واکنش به آنهاست (کابات زین، 2003؛ نف، 2010).
وقتی به خود شفقت میورزیم، از افکار و احساسات آسیبزنندهی خود آگاه هستیم، بدون اینکه اهمیت آنها را از طریق نشخوار فکری مبالغه کنیم. در عوض تعادل مثبتی بین پذیرش افراطی و اجتناب از هیجانات و تجربههای دردناک اتخاذ میکنیم (نف، 2003a).
مثالهایی از ذهنآگاهی
- تلاش برای متعادل نگهداشتن احساسات خود هنگامی که موضوع ناراحتکنندهای را تجربه میکنیم.
- حفظ چشماندازهای زندگی هنگامی که در موضوعات بااهمیت شکست میخوریم.
- وقتی احساس غمگینی میکنیم، احساسات خود را با کنجکاوی و گشادهرویی بپذیریم.
تمرین شفقت به خود
بنابراین شفقت به خود به معنای حفظ تعادل بین سه موضوع است:
- مهربانی به خود و قضاوت خود
- انسانیت مشترک و انزوا
- اجتناب و پذیرش افراطی
اگرچه برخی از مفاهیمی را که ذکر خواهیم کرد برایتان آشناست مثل همدلی، مهربانی، بخشش، مراقبت، تعالی و پذیرش و غیرقضاوتی بودن؛ اما به خاطر اینکه بسیاری از فعالیتهای ذهنیمان به صورت غریزی صورت میگیرند، شفقت به خود نیازمند تلاش آگاهانه است.
چگونه شروع کنیم؟
خود دکتر کریستین نف خاطرنشان میکند که به دلیل واکنشهای همیشگی ما به آسیبدیدگی و احساسات منفی، شروع کار اغلب میتواند یک تغییر چشمگیر در دیدگاه باشد (نف، 2019) و از آنجایی که ما در واقع به جای ایجاد احساسات مثبت سعی در اتخاذ رویکردهای جدید داریم، شفقت به خود نیاز به تمرین دارد:
شفقت به خود تمرین کردن حسن نیت است نه احساسات خوب… با شفقت به خود ما آگاهانه میپذیریم که لحظهی اکنون دردناک است و در پاسخ با مهربانی خود را در آغوش میگیریم و به یاد میآوریم که نقص بخشی از تجربهی مشترک انسانهاست.
با در نظر گرفتن این موضوع، قبل از به اشتراک گذاشتن برخی منابع، اظهارات تاکیدی و رویکردهایی که به شما در این راه کمک میکند، چند تکنیک و نکات را برای تمرین این حسن نیت پوشش خواهیم داد.
8 نکته و تکنیک برای تمرین شفقت به خود
تمرینهای خاص زیادی به صورت آنلاین موجود است که به شما کمک میکند شفقت خود را به روشی که مناسب شماست تمرین کنید. ما برخی از این موارد را با جزئیات بیشتری در بخش منابع خود پوشش خواهیم داد، اما اکثر آنها رویکرد کلی یکسانی دارند.
با خودتان همانطور رفتار کنید که با یک دوست رفتار میکنید
یک نقطهی خوب برای شروع این است که به این فکر کنید که چگونه با دیگرانی که به آنها اهمیت میدهید رفتار میکنید. بنابراین، در حالی که ما همیشه نمیتوانیم درد دیگران را از بین ببریم، میتوانیم وجود آن را تأیید کنیم و برای کمک به آنها برای عبور از آن و رشد کردن، حمایت کنیم. بر این مبنا:
۱. به خودتان اجازه دهید اشتباه کند. مهربانی با خود و انسانیت مشترک به دو ایدهی مجزا اما مرتبط منتهی میشود: «ما انسان هستیم. اما الف) بقیه هم همینطور، و ب) اشکالی ندارد.» بهجای تفسیر افکار، احساسات و رفتارهایمان بهگونهای که هستیم، میتوانیم زمانی که ممکن است همین کار را برای دیگران انجام دهیم، خود را رها کنیم. اگر دوستی به تماس تلفنی شما پاسخ ندهد، احتمالاً فوراً تصور نمیکنید که او فرد بدی است. اینکه هر چند وقت یکبار به خود اجازه دهید انسان باشید، یکی از راههای پذیرش عیبهایتان است و به خودتان یادآوری میکنید که در ناقص بودن تنها نیستید (آبرمز، 2017).
۲. همانطور که با دیگران رفتار میکنید مراقب خود باشید. این نکته که ارتباط نزدیکی با نکتهی قبلی دارد، در مورد درک و همدلی با خودتان است. اگر دوستی احساس ناراحتی و آسیب کند، ممکن است به پشت او ضربه بزنید یا دست او را بگیرید. نف اینها را بهعنوان راههایی برای استفاده از «سیستم مراقبت» خودمان برای ترشح اکسیتوسین که اثرات مفید قلبی عروقی دارد، توصیف میکند (همیلتون، 2010).
این حرکات همراه با زبان لطیف و بخشنده (حتی با استفاده از اصطلاحات دوست داشتنی برای خود مانند «عزیزم»)، میتوانند ما را به احساس مهربانی برسانند، حتی اگر در ابتدا تمایلی نداشته باشیم. البته اگر خیلی عجیب به نظر میرسد، سعی کنید در مورد اصطلاحات دوستداشتنی زیادهروی نکنید!
افزایش خودآگاهی
سایر تکنیکها مربوط به خودآگاهی بیشتر و استفاده از خودگویههای ما هستند. آگاهی از روایتهای درونیمان نقطهی شروع مثبتی برای تغییر گفتار با خودمان است.
۱. از «گزارههای آزادکننده» استفاده کنید. ممکن است شما هرگز به جملات تأکیدی اعتقاد نداشتهاید. به این دلیل که جملات تأکیدی طبیعی نیستند و شاید شما باور نداشته باشید که جملات تأکیدی بر صدای منتقد درونیتان که در سطح ناهشیار وجود دارد تأثیری داشته باشد (وود و همکاران، ۲۰۰۹). بنابراین اگر با این جملات مشکل دارید، گزارههای آزادکننده را امتحان کنید. این گزارهها ارتباط نزدیکی با تمرینهای کوچک بخشش خود دارند و شبیه مفهوم غیرقضاوتی ذهنآگاهی هستند.
هنگامی که احساس کردید یک فکر منفی مانند «من آدم بدی هستم که ناراحت میشوم» مدام تکرار میشود چیزی شبیه این را بگویید «اشکالی ندارد که احساس ناراحتی میکنم». این عبارت دوم، شما را از احساس بد داشتن رها میکند.
۲. پذیرش خود را امتحان کنید. پذیرش خود به این معناست که نقصهای خود و همچنین نقاط قوتتان بپذیرید. شفقت به خود به این معناست که نقصهای خود را به عنوان کسی که هستید در نظر نگیرید زیرا افکار و احساسات نوعی رفتار هستند (نف، ۲۰۱۰).
۳. ذهنآگاهی را تمرین کنید. تمرینهای ذهنآگاهی راه خوبی برای تمرکز کردن بر لحظهی اکنون است. ذهنآگاهی نهتنها یکی مؤلفههای اصلی شفقت به خود است، بلکه تمرینهایی مانند یوگا و تنفس عمیق میتواند در هرجایی و هرزمانی مورد استفاده واقع شوند. کرستین نف همچنین مراقبهی پرورشی هدایتشده را توصیه میکند مانند مراقبهی «وارسی بدن» و «زمان شفقت به خود».
۴. تلاش کنید خیلی زود خود را قضاوت نکنید. از این تصور که رفتار خاصی دارید دست بردارید. به راحتی میتوان مواردی مانند «من در پروازها بسیار بدخلق و ضد اجتماعی میشوم» را فرض کنیم، که گاهی این احتمال را که شما میتوانید به گونهی متفاوتی عمل کنید، از بین میبرد. این یک بار دیگر در مورد این است که با خودتان همانطور رفتار کنید که با دیگران رفتار میکنید.
تصورات نادرست در مورد شفقت به خود
بسیاری از مردم خودخواهی، خوشبینی بیش از حد، ترحم به خود و انفعال را با شفقت به خود اشتباه میگیرند. زندگی در دنیای مدرنی که در آن کمالگرایی اغلب یک هنجار است نه استثنا، شفقت داشتن به خود برای بیشتر افراد بسیار غیرطبیعی است و باعث ایجاد چنین باورهای منفی میشود.
خودخواهی
اگرچه شفقت به خود اغلب با خودخواهی اشتباه گرفته میشود، مارشال و همکاران (2020) مطرح کردهاند که سطوح بالاتر شفقت به خود با رفتارها و نگرشهای بیشتر مرتبط است؛ به این دلیل که با مهربانی با خود، از یک حالت تعادل درونی کار میکنیم که ما را برای برآوردن نیازهای دیگران مجهزتر میکند.
خوشبینی افراطی
شفقت به خود با دیدگاهی بیش از حد خوشبینانه و حتی غیر واقعی نسبت به خود اشتباه گرفته میشود. برعکس، لحن کنجکاو و دوستانه شفقت به خود به فرد کمک میکند تا نقاط ضعف را بشناسد و بپذیرد و در عین حال بازخورد سازندهای برای بهبود خود ارائه میدهد (نف، 2011).
ترحم به خود
غیرمعمول نیست که شفقت به خود با ترحم به خود اشتباه گرفته شود. با این حال، به گفتهی نف و همکاران (2005)، شفقت به خود بالاتر با داشتن انگیزه تسلطگرا بیشتر مرتبط است – کنجکاوی و تمایل به توسعه مهارتها و تسلط بر وظایف.
انفعال
شفقت به خود اغلب با انفعال نیز اشتباه میشود. تحقیقات نشان میدهد که شفقت به خود با تعلل کمتر و زمان بیشتری که به خودسازی اختصاص داده میشود، مرتبط است (Breines & Chen, 2012).
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com
Abrams, A. (2017). How to Cultivate More Self-Compassion. Retrieved from https://www.psychologytoday.com/us/blog/nurturing-self-compassion/201703/how-cultivate-more-self-compassion
Baikie, K. A., & Wilhelm, K. (2005). Emotional and physical health benefits of expressive writing. Advances in psychiatric treatment, 11(5), 338-346.
Barnard, L. K., & Curry, J. F. (2011). Self-compassion: Conceptualizations, correlates, & interventions. Review of General Psychology, 15(4), 289-303.
Breines, J. G., & Chen, S. (2012). Self-compassion increases self-improvement motivation. Personality and Social Psychology Bulletin, 38(9), 1133-1143.
Brown, B. (2010). The Gifts of Imperfection. Center City, MN: Hazelden.
Cohen, G. L., & Sherman, D. K. (2014). The psychology of change: Self-affirmation and social psychological intervention. Annual Review of Psychology, 65, 333-371.
Critcher, C. R., & Dunning, D. (2015). Self-affirmations provide a broader perspective on self-threat. Personality and Social Psychology Bulletin, 41(1), 3-18.
Earley, J. (2010). Self-Therapy for Your Inner Critic: Transforming Self Criticism into Self-Confidence. Larkspur, CA: Pattern System Books.
Earley, J. (2018). The Seven Types of Inner Critics. Retrieved from https://www.selfgrowth.com/articles/the_seven_types_of_inner_critics
Eva, A. L. (2017). Four Ways to Gain Perspective on Negative Events. Retrieved from https://greatergood.berkeley.edu/article/item/four_ways_to_gain_perspective_on_negative_events
Gilbert, P., & Irons, C. (2005). Focused therapies and compassionate mindtraining for shame and self-attacking. In P. Gilbert (Ed.), Compassion: Conceptualisations, research and use in psychotherapy. (pp. 263–325). New York, NY: Routledge.
Greater Good Science Center. (2019). What is Mindfulness? Retrieved from https://greatergood.berkeley.edu/topic/mindfulness/definition
Harvard Healthbeat. (2019). 4 ways to boost your self-compassion. Retrieved from https://www.health.harvard.edu/mental-health/4-ways-to-boost-your-self-compassion.
Hamilton, D. R. (2010). How your mind can heal your body. Hay House, Inc.
Hope, A., Burns, J. A., Hayes, S. A., Herbert, J. D., & Warner, M. D. (2010). Automatic Thoughts and Cognitive Restructuring in Cognitive Behavioral Group Therapy for Social Anxiety Disorder. Cognitive Therapy and Research, 34(1), 1-12.
Howell, A. J. (2016). Self-Affirmation Theory and the Science of Well-Being. Journal of Happiness Studies, 18(1), 293–311.
Kabat‐Zinn, J. (2003). Mindfulness‐based interventions in context: past, present, and future. Clinical psychology: Science and practice, 10(2), 144-156.
Kendall, P. C., Howard, B. L., & Hays, R. C. (1989). Self-referent speech and psychopathology: The balance of positive and negative thinking. Cognitive Therapy and Research, 13(6), 583-598.
Marshall, S. L., Ciarrochi, J., Parker, P. D., & Sahdra, B. K. (2020). Is self‐compassion selfish? The development of self‐compassion, empathy, and prosocial behavior in adolescence. Journal of Research on Adolescence, 30, 472-484.
Maslow, A. H. (1943). A theory of human motivation. Psychological Review, 50(4), 370.
Morgado, F., F. da R., Campana, A. N. N. B., & Tavares, M. da C. G. C. F. (2014). Development and Validation of the Self-Acceptance Scale for Persons with Early Blindness: The SAS-EB. PLoS ONE, 9, e106848.
Neff, K. D. (2003a). Development and validation of a scale to measure self-compassion. Self and Identity, 2, 223-250.
Neff, K. D. (2003b). Self-compassion: An alternative conceptualization of a healthy attitude toward oneself. Self and Identity, 2, 85-102.
Neff, K. (2010). Review of The mindful path to self-compassion: Freeing yourself from destructive thoughts and emotions. British Journal of Psychology, 101, 179-181.
Neff, K. D. (2011). Self‐compassion, self‐esteem, and well‐being. Social and Personality Psychology Compass, 5(1), 1-12.
Neff, K. D. (2016). The self-compassion scale is a valid and theoretically coherent measure of self-compassion. Mindfulness, 7(1), 264-274.
Neff, K. D. (2019). Tips for Practice. Retrieved from https://self-compassion.org/tips-for-practice/
Neff, K. D., Hsieh, Y. P., & Dejitterat, K. (2005). Self-compassion, achievement goals, and coping with academic failure. Self and Identity, 4(3), 263-287.
Park, J., Ayduk, Ö., & Kross, E. (2016). Stepping back to move forward: Expressive writing promotes self-distancing. Emotion, 16(3), 349.
Parker, T. (2016). 6 Steps to Mindfully Deal With Difficult Emotions. Retrieved from https://www.gottman.com/blog/6stepstomindfullydealwithdifficultemotions/
Pennebaker, J. W. & Beall, S. K. (1986) Confronting a traumatic event. Toward an understanding of inhibition and disease. Journal of Abnormal Psychology, 95, 274–281.
Raes, F. (2010). Rumination and worry as mediators of the relationship between self-compassion and depression and anxiety. Personality and Individual Differences, 48, 757–761.
Snyder, C. R., Lapointe, A. B., Crowson, J. J. Jr., & Early, S. (1998). Preferences of high- and low-hope people for self-referential input. Cognition and Emotion, 12, 807–823.
Soflau, R., David, D. O. (2017). A Meta-Analytical Approach of the Relationships Between the Irrationality of Beliefs and the Functionality of Automatic Thoughts. Cognitive Therapy and Research, 41(2), 178-192.
Steele, C. M. (1988). The psychology of self-affirmation: Sustaining the integrity of the self. In Advances in experimental social psychology (Vol. 21, pp. 261-302). Academic Press.
Travagin, G., Margola, D., Dennis, J. L., & Revenson, T. A. (2016). Letting oneself go isn’t enough: Cognitively oriented expressive writing reduces preadolescent peer problems. Journal of Research on Adolescence, 26(4), 1048-1060.
Wood, J. V., Elaine Perunovic, W. Q., & Lee, J. W. (2009). Positive self-statements: Power for some, peril for others. Psychological Science, 20(7), 860-866.