کار کردن با ذهنیت محافظ اجتنابی در طرحواره درمانی
من در مقالههای قبلی طرحوارهدرمانی، مدل ذهنیت طرحوارهای و انواع ذهنیتهای کودکانه، والد، مقابلهای و سالم را معرفی کردم. در این مقاله قصد دارم یکی از ذهنیتهای مقابلهای یعنی ذهنیت محافظ اجتنابی و روشهای کار با آن را برای شما به زبان بسیار ساده توضیح بدهم. در انتها اگر سؤالی داشتید میتوانید در کامنتها یا در اینستاگرام اسکیماتراپی (schema.therapy) مطرح کنید.
مدل ذهنیت
مدل ذهنیت در طرحوارهدرمانی زمانی مطرح شد که جفری یانگ متوجه شد برخی از بیماران طرحوارههای زیادی دارند و برخی دیگر مانند بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نوسانات خلقی و رفتاری زیادی دارند. این ویژگیها باعث میشود که کار با این دسته از بیماران با استفاده از مدل کلاسیک طرحوارهدرمانی دشوار باشد.
به همین دلیل، دکتر یانگ مدل دیگری را معرفی کرد که در آن حالت ایجاد شده در نتیجه فعال شدن طرحوارههای ناسازگار اولیه هدف درمان قرار میگیرد. به این حالتها ذهنیت طرحوارهای گفته میشود.
یانگ و همکاران (۲۰۰۳) انواع مختلفی از ذهنیته را معرفی و آنها را در چهار طبقه کلی قرار دادند:
- ۱. ذهنیتهای کودکانه
- ۲. ذهنیتهای والد
- ۳. ذهنیتهای مقابلهای
- ۴. ذهنیتهای سالم
در مدل ذهنیت، ذهنیتهای کودکانه نماینده نیازها، احساسات و خواستههای اصلی ماست. وقتی در این ذهنیتها قرار میگیریم مانند کودکان فکر و رفتار میکنیم. درواقع ذهنیتهای کودکانه، بخشی از روان ما هستند که در نتیجه تجربههای تروماتیک دوران کودکی ما آسیب دیدهاند.
ذهنیتهای والد نماینده آموختهها و درونفکنی پیامهای والدین است. این ذهنیتها باید و نبایدها، قوانین، اخلاقیات، و روشهای تنبیهی والدین را در خود ذخیره میکنند و هنگام بزرگسالی ما با خودمان به همان شیوه والدینمان رفتار میکنیم.
ذهنیتهای مقابلهای، نماینده روشهای دفاعی و مقابلهای ما برای مقابله با احساسات دردناک ذهنیتهای کودکانه است. وقتی در این ذهنیتها قرار میگیریم سعی میکنیم با روشهایی مانند تسلیم شدن، اجتناب کردن و یا جبران افراطی طرحوارهها از خودمان محافظت کنیم.
ذهنیتهای سالم، بیانگر بخشهایی از شخصیت ما هستند که آسیب ندیدهاند و ما را به سمت شکوفایی و زیستن زندگی ارزشمند سوق میدهند.
ذهنیت محافظ اجتنابی
ذهنیت محافظ اجتنابی یکی از ذهنیتهای مقابلهای است که عملکرد آن اجتناب از فعال شدن طرحوارههای ناسازگار اولیه است. به عنوان مثال اگر کسی طرحواره شکست داشته باشد محافظ اجتنابی به او کمک میکند از فعال شدن طرحواره شکست (خاطرات، احساسات، حسها و باورهایی در این باره که من در همه چیز شکست خواهم خورد) از طریق نپذیرفتن چالشهای جدید جلوگیری میکند.
در این مواقع پیام ذهنیت محافظ اجتنابی این است که «اگر کارهایی را که به نظرم سخت است یا درباره آنها مطمئن نیستم انجام ندهم، اشتباهی مرتکب نخواهم شد و در نتیجه شکست نمیخورم».
جلوگیری از فعال شدن طرحواره شکست یا اجتناب کردن از چالشها در طولانی مدت به شکل نیرومندی نتیجهبخش است به این دلیل که نیازی نیست فرد با احساسات شک و تردید و اضطرابی که نتیجه نادانستگی در مورد انجام کارهاست بجنگد.
اما در طولانی مدت، ذهنیت محافظ اجتنابی احتمال دستیابی بر موفقیت و حرکت رو به جلو در زندگی را مسدود میکند. علاوه بر این باعث میشود که یادگیری در مورد چالشها و به طور کلی رشد در زندگی متوقف شود. به عبارت دیگر باعث میشود که فرد در بنبست گیر بیفتد. از این رو در بلندمدت فرد هیچ احساس رضایتی نخواهد داشت و احساس تسلط داشتن را تجربه نخواهد کرد. از این رو طرحواره تداوم پیدا میکند و تقویت میشود.
ذهنیت محافظ اجتنابی به روشهای مختلفی در طرحوارههای مختلف از فعال شدن طرحوارهها جلوگیری میکند:
شما به طور کلی باید به طور گستردهای به دنبال نشانههای ذهنیت محافظ اجتنابی باشید. برخی از فعالیتها ممکن است در خدمت اجتناب از پریشانی باشند و از حرکت کردن به جلو و موفق شدن جلوگیری کند. برای مثال، درمانجویان ممکن است در شغل خود اعتماد به نفس داشته باشند اما در زندگی شخصی خود به شدت سرگشته باشند. در نتیجه به طور افراطی انررژی خود را در کار کردن سرمایهگذاری میکنند که دیگر انرژی خاصی برای ایجاد تغییرات بزرگ در زندگی شخصیاش باقی نمیماند.
ذهنیت محافظ اجتنابی همان الگویی است که فرد در کودکی تجربه کرده است. درواقع ذهنیت محافظ اجتنابی الگویی را تکرار میکند که فرد در کودکی تجربه کرده است. ممکن است والدین هنگامی که کودک در حال تجربه پریشانی بوده است به او کمک نکردهاند، همدلی نکردهاند و به طور کلی علاقهای به حل و فصل استرسهای کودک نداشتهاند یا اینکه هرگز درباره هیجانات و چالشهای سختی که در زندگی با آنها روبرو شده است با او صحبت نکردهاند.
نتیجه استفاده از محافظ اجتنابی این است که کودک آسیبپذیر همان احساسات ناراحتکننده را بارها و بارها تجربه میکند. احساسات ناخوشایند آنها تنها به طور موقت از طریق اجتناب از یک چالش فوری تسکین پیدا میکند.
محافظ اجتنابی با محافظ بیتفاوت چه تفاوتی دارد؟
محافظ بیتفاوت، که یکی از ذهنیتهای مقابلهای اجتنابی است بیشتر بر جدا شدن و گسستن از هیجانات و افکار پریشانکننده متمرکز است. درمانجویی که محافظ بیتفاوت نیرومندی دارد ممکن است ممکن است هیچ احساسی را تجربه نکند یا نشان ندهد یا اینکه از نظر عاطفی و هیجانی همیشه در یک سطح باشد یعنی دچار یکنواختی هیجانی باشد. در مقابل محافظ اجتنابی بیشتر بر اجتنابهای رفتاری متمرکز است.
کار با ذهنیت محافظ اجتنابی
در طرحوارهدرمانی روشهای بسیاری برای کار با محافظ اجتنابی وجود دارد. من در اینجا سعی میکنم چند ایده اصلی برای کاهش این ذهنیت را به شما معرفی کنم.
ذهنیت کودک آسیبپذیر را درمان کنید
در تمام طول طرحوارهدرمانی هدف ما این است که ابتدا به ساکن با ذهنیت کودک آسیبپذیر درمانجویان کار کنیم به این منظور که نیازهای هیجانی آنها را برآورده سازیم. سپس به سراغ کار با ذهنیتهای منتقد (والد) میرویم تا قدرت و نفوذ آنها را کاهش دهیم.
درمانجویانی که محافظ اجتنابی بسیار نیرومندی دارند سالهای زیادی را به این شیوه زندگی کردهاند که از احساسات خود اجتناب کنند. بنابراین ممکن است برای آنها دشوار باشد که درک کنند طرحوارههایی دارند که از تجربههای گذشته آنها نشئت گرفتهاند.
یک مثال
درمانجویی که طرحواره بیاعتمادی و بدرفتاری دارند به احتمال زیاد موقعیتها را اشتباه تفسیر میکند. به عنوان مثال معتقد است که دیگران از روی عمد به او آسیب میزنند، در حالی که دیگران هیچ فکری درباره او ندارند یا اینکه چیز دیگری را در اولویت قرار دادهاند.
در نتیجه این سوءتفسیرها، فعال شدن طرحوارهی بیاعتمادی باعث میشود که وحشتی در ذهنیت کودک آسیبپذیر ایجاد شود و فرد احساس کند قرار است صدمه ببیند. در این وضعیت، ذهنیت محافظ اجتنابی وارد کار میشود و رابطه مورد نظر را تمام میکند و از این طریق وحشت ذهنیت کودک آسیبپذیر را از بین میبرد.
متأسفانه این راهبرد باعث میشود که این باور که دیگران قصد آسیب زدن دارند و الگوی رفتاری که باید برای محافظت از خود از دیگران اجتناب کرد هر دو تقویت میشوند.
بازنویسی تصویرهای ذهنی به ایجاد دیدگاههای متفاوت درباره خود، دیگران و دنیا کمک میکند. تصویرسازی ذهنی به درمانجویان کمک میکند که طرحوارههایشان و نحوه شکلگیری آنها را درک کنند.
درواقع تصویرسازیهای ذهنی و بازنویسی خاطرات ناخوشایند باعث میشود که درمانجویان درک کنند که طرحوارههایشان حقیقت مطلق نیستند و باعث میشود که متوجه شوند طرحوارهها تفسیری از رویدادها به دست میدهند که درنهایت به بقای طرحوارهها کمک میکنند نه به حل مسئله.
برای کمک به درمانجویانی که ذهنیت محافظ اجتنابی دارند تا طرحوارههای خود را شناسایی کنند فهرستی از طرحوارهها بسازید که حاوی طرحوارههای اصلی آنها و معنای هر طرحواره باشد. به خاطر داشته باشید که حداقل چهار مورد از طرحوارههای آنها را فهرست کنید. سپس وظیفهای برای ذهنیت بزرگسال سالم تعریف کنید به این صورت که در طول هفته فعال شدن طرحوارهها را شناسایی کند. این تکلیف بعداً به تکلیف دیگری تبدیل میشود به این صورت که ذهنیت بزرگسال سالم نیازهای کودک آسیبپذیر را شناسایی و آنها را برآروده سازد.
فهرست طرحوارههای بابک
- من فکر میکنم که به اندازه کافی خوب نیستم (طرحواره نقص)
- دیگران عمداً به من صدمه میزنند (طرحواره بیاعتمادی و بدرفتاری)
- هیچ کس در زندگی من نخواهد ماند (طرحواره رهاشدگی)
- وقتی نیازها و احساساتم را ابراز میکنم دیگران واکنش بسیار شدیدی نشان میدهند (فرمانپذیری)
اگر درمانجوی شما بیشتر از چهار طرحواره دارد آنهایی را انتخاب کنید که بیشتر از همه به الگوهای زندگی او مربوط هستند یا آنهایی را انتخاب کنید که بیشتر از همه فعال میشوند.
اگر ذهنیت محافظ اجتنابی جلوی ایجاد تغییرات درمانی را بگیرد، به این معناست که طرحوارهها به اندازه کافی بهبود نیافتهاند و لازم است کار هیجانی بیشتری با ذهنیت کودک آسیب پذیر صورت بگیرد.
تلاش زود هنگام برای شکستن الگوهای رفتاری درمانجویانی که محافظ اجتنابی نیرومندی دارند وسوسهبرانگیز است. درمانجویان برای چندین سال (چنددهه) نیازهای هیجانیشان برآورده نشده است، بنابراین برآورده کردن نیازهای هیجانی کودک آسیبپذیر به منظور بهبود طرحوارهها نیاز به زمان زیادی دارد. انجام این کار برای موفقیت در الگوشکنی رفتاری ضروری است.
تعیین اهداف روشن و مواجههی همدلانه
هدفگزاری و پایبندی به اهداف تعیینشده برای درمانجویانی که ذهنیت محافظ اجتنابی نیرومندی دارند چالشبرانگیز است.
تلاش برای تغییر قابل توجه در زندگی ترسهای زیادی را به همراه دارد و بنابراین محافظ اجتنابی ممکن است به طور مرتب برای تسکین این ترسها وارد عمل شود و حرکت به سمت اهداف را چالشبرانگیز کند. به عنوان یک درمانگر، مهم است که اهداف کار را روشن کنید و مرتباً این اهداف را به آگاهی درمانجویان برسانید و تشخیص دهید که چه زمانی محافظ اجتنابی مانع میشود.
تعمیق تمرکز بر اهداف درمانی پس از توسعه آگاهی از طرحوارهها به شناسایی الگوهایی که نیاز به تغییر دارند و افزایش آمادگی برای تعهد به اهداف کمک میکند.
مواجهه همدلانه ابزاری کلیدی برای جلب توجه به تأثیر محافظ اجتنابی بر حرکت به سمت اهداف درمانی است. با ترس از برداشتن گامهای رو به جلو همدلی کنید و با عواقب ادامه استفاده از ذهنیت محافظ اجتنابی مقابله کنید.
تکنیک صندلی با ذهنیت محافظ اجتنابی
تکنیک صندلی به درمانجویان کمک میکند که در مورد نقش ذهنیت محافظ اجتنابی خود در زمان حاضر و در گذشتهی خود آگاهی و بینش خوبی کسب کنند. در این تکنیک درمانگر نیز میتواند آمادگی ذهنیت بزرگسال سالم را برای مدیریت ذهنیت محافظ اجتنابی ارزیابی کند. اگر درمانگر به این نتیجه برسد که ذهنیت بزرگسال سالم از نیرومندی بالایی برخوردار است میتواند الگوشکنی رفتاری را نیز آغاز کند.
در اینجا، من نحوه انجام تکنیک صندلی را به صورت مختصر معرفی میکنم:
۱. سه صندلی را به شکل یک مثلث قرار دهید. اولین صندلی را به ذهنیت محافظ اجتنابی اختصاص دهید. از درمانجوی خود بخواهید که توصیف کند ذهنیت محافظ اجتنابی چگونه به نظر میرسد و چه چیزی ممکن است بگوید (میتوانید از یک سناریوی اختصاصی برای بالا آوردن ذهنیت محافظ اجتنابی استفاده کنید)
۲. از درمانجو بخواهید روی دومین صندلی بنشیند و با ذهنیت محافظ اجتنابی گفتگو کند. در اینجا باید درمانجوی خود را ترغیب کنید که با ذهنیت محافظ اجتنابی درباره اینکه چگونه در زمان حاضر و گذشته به او کمک کرده است صحبت کند.
۳. سپس از درمانجو بخواهید که روی صندلی سوم بنشیند و با ذهنیت محافظ اجتنابی درباره اینکه چه ضررهایی برای او داشته است حرف بزند. میتوانید از درمانجو بخواهید به ذهنیت محافظ اجتنابی بگوید که چگونه باعث عدم پیشرفت او و چگونه مانع از دستیابی به اهداف او شده است.
۴. در این مرحله، درمانجو و درمانگر میایستند و وضعیت ذهنیت بزرگسال سالم را اتخاذ میکنند. درمانجویتان را ترغیب کنید تا هر دو دیدگاههای مطرح شده در گامهای قبلی را مرور کند و به آنچه برای آینده لازم است فکر کند. درمانجو در اینجا میتواند با ذهنیت محافظ بیتفاوت در مورد اینکه چگونه مایل است اوضاع تغییر کند صحبت کند.
۵. به حالت اولیه صندلیها برگردید و در مورد تکنیک و اینکه چه تأثیری بر درمانجو داشته است گفتگو کنید.
مشکلات و مسائل کار با محافظ اجتنابی
اگر ذهنیت محافظ اجتنابی نیرومند باشد شما به آسانی در روند طرحوارهدرمانی به مشکل میخورید زیرا درمانجوی شما نمیتواند هدف درمان را در ذهن خود نگه دارد و نمیداند که خارج از جلسات چه کارهایی را باید برای پیشرفت درمان انجام دهد.
ممکن است که شما برای از بین بردن محاظ اجتنابی سختتر از درمانجو تلاش کنید زیرا دست به جبران افراطی میزنید.
طرحوارهدرمانگران باید از منتقد پرتوقع خود چشم برندارند زیرا عدم پیشرفت در کار درمانی میتواند طرحوارههای شکست و نقص آنها را فعال کند و از اینکه درمانجو پیشرفت نمیکند احساس ناکامی کنند.
نتیجهگیری
غلبه بر ذهنیت محافظ اجتنابی در درمان کار بسیار دشواری است زیرا این ذهنیت در موقعیتهای پریشانی به درمانجو کمک میکند تسکین پیدا کند. علاوه بر این احساس مثبت رضایت و موفقیت را به خاطر دوری از چالشها از بین میبرد. وقتی ذهنیت محافظ اجتنابی قوی باشد، مسیر درمان به خوبی مشخص نیست و منتقد پرتوقع درمانگر فعال میشود.
برای کمک به ایجاد تغییر، اطمینان حاصل کنید که درمانجو به طور شفافی نسبت به طرحوارههای خود بینش دارد و به صورت زودهنگام به سمت الگوشکنی رفتای حرکت نکنید.
از مواجهه همدلانه برای آگاهی یافتن به حضور ذهنیت محافظ اجتنابی و چالش با سودمندی آن استفاده کنید. تکنیک صندلی میتواند آگاهی از ذهنیت محافظ اجتنابی را افزایش دهد و به درمانگر اجازه میدهد آمادگی لازم برای الگوشکنی رفتاری را ارزیابی کند.
درمانگر نیز باید به خوبی از خود مراقبت کند و سوپرویژن منظمی دریافت کند تا بتواند مانع از فعال شدن طرحوارههای خود (نقص، شکست، معیارهای سختگیرانه) شود.
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com
مطالب مفید و ارزنده ای را عنوان کردین . بی نهایت سپاسگزارم
بسیار واضح و مفید بود🙏🏻