انتخاب سردبیرخواندنی‌های اسکیمالوژیراهنمای درمانگران و مشاوران

چگونه از ترک درمان جلوگیری کنیم

وقتی یک نفر زندگی‌اش با دردها و رنج‌های زیادی سپری می‌شود ممکن است تصمیم بگیرد برای تسکین آلام و رنج‌های خویش و یافتن راهی برای عبور از بن‌بست‌های زندگی‌، به روان‌درمانی روی آورد.

عده‌ی دیگری برای ارتقاء کیفیت عملکرد خود و برخی دیگر برای حل مشکلات زناشویی و بهبود روابطشان در پی دریافت خدمات روان‌درمانی هستند.

دلیل مراجعه به روان‌درمانی هرچه باشد کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان، گزینه‌ی معقول و مناسبی برای حل چالش‌های زندگی و بهبود کیفیت آن است.

با این وجود، برخی از درمانجویان، خیلی زود و پیش از آنکه درمان به مرحله‌ی اوج و اثرگذاری خود برسد یا هنوز درمانگر فرصت ارزیابی و ارائه‌ی چارچوب درمانی پیدا نکرده است اقدام به ترک درمان می‌کنند. آن‌ها خیلی زود ناامید و سرخورده می‌شوند.

در چنین موقعیت‌هایی، درمانگران باید از مهارت‌ها و مداخلاتی که در دوران آموزش خود فرا گرفته‌اند، به‌طور مؤثر استفاده کنند تا به شکل حرفه‌ای و تا حد امکان از ترک درمان توسط درمانجویان جلوگیری کنند.

در این مقاله از سلسله‌مباحث راهنمای درمانگران و مشاوران در وب‌سایت اسکیمالوژی، قصد دارم به موضوع ترک درمان بپردازم، دلایل و روش‌های لازم برای جلوگیری از آن را تشریح کنم.

مقدمه

اگرچه ما نباید در تصمیم درمانجویان برای ترک درمان، مداخله‌ای انجام دهیم و این حق آنهاست که درباره‌ی ادامه دادن یا ندادن درمان تصمیم بگیرند، اما گاهی خودِ دلیل ترک درمان می‌تواند موضوع بسیار مهمی برای جلسات روان‌درمانی باشد؛ زیرا ممکن است علت‌های زیربنایی یا ریشه‌های پنهانی داشته باشد که در وهله‌ی اول مسئول همان مشکلاتی هستند که درمانجو را به دریافت خدمات روان‌درمانی سوق داده‌اند.

البته گاهی اوقات ترک زودهنگام درمان نه‌تنها ضروری است بلکه فرصتی است برای درمانجو تا بتواند از سایر درمانگران کمک بگیرد؛ زیرا ممکن است درمانجو با نظریه و روش درمانگر موافقت نکند یا نتواند به طور مؤثری با یک درمانگر خاص ارتباط برقرار کند.

یا حتی ممکن است درمانگر برای حل مشکلات خاص یک درمانجو، چیزی برای عرضه کردن نداشته باشد. در این موارد ترک درمان، گزینه‌ی صحیح و منطقی پیش روی درمانجو و حتی درمانگر است.

با این وجود، گاهی اوقات تصمیم به ترک درمان می‌تواند یک مکانیسم دفاعی ناخودآگاه باشد که درمانجو علیه اقدامات درمانی و حرکت به سمت تغییر از آن استفاده می‌کند.

به عنوان مثال از منظر روانکاوی ممکن است درمانجو در حال مقاومت باشد و از منظر طرحواره‌درمانی می‌توان این مقاومت‌ها را تحت عنوان فعال شدن ذهنیت محافظ گسسته‌ی (محافظ بی‌تفاوت) درمانجو تعبیر کرد که مانع ایجاد تغییرات عمیق در درمانجو می‌شود. به هرحال دلیل ترک درمان هرچه باشد درمانگر باید برای مدیریت کردن آن آمادگی‌های لازم و کافی را داشته باشد.

ترک زودهنگام درمان گاهی به یکی از چالش‌های بزرگ درمانگران تبدیل می‌شود، به‌ویژه زمانی که آن را به‌عنوان نشانه‌ای از ناکامی شخصی تعبیر می‌کنند.

این تجربه می‌تواند در درمانگران حس بی‌کفایتی ایجاد کند و آن‌ها را به این باور برساند که برای این حرفه مناسب نیستند و شاید باید مسیر شغلی دیگری را انتخاب کنند.

این وضعیت به‌ویژه برای درمانگران مبتدی، که ممکن است اعتمادبه‌نفس کمتری داشته باشند، بسیار دشوار است. آن‌ها اغلب از هراس ترک زودهنگام درمان توسط درمانجو دچار اضطراب می‌شوند، اضطرابی که می‌تواند مانع از عملکرد مؤثر آن‌ها در جلسات درمانی شود و بر کیفیت تعاملاتشان با درمانجو تأثیر منفی بگذارد.

دلایل ترک درمان توسط درمانجو

پیش از هر چیز، باید به این نکته‌ی مهم اشاره کنم که پرداختن به موضوع ترک درمان و تلاش برای یافتن راه‌حل‌های آن، گاهی با ماهیت روان‌درمانی در تضاد به نظر می‌رسد.

یکی از اهداف اصلی روان‌درمانی این است که درمانجویان در نهایت درمان را رها کنند؛ البته نه به‌صورت زودهنگام، بلکه پس از حل مشکلاتشان. هدف درمان، نگه‌داشتن افراد در فرآیند درمان نیست، بلکه کمک به آن‌ها برای غلبه بر چالش‌ها و توانمند شدن برای ادامه‌ی زندگی بدون نیاز به حمایت مداوم است.

بااین‌حال، آمار ترک درمان به قدری بالاست که بسیاری از درمانگران به دنبال راه‌هایی برای پیشگیری از این مسئله هستند. هرچند تکنیک‌های مختلفی برای مدیریت این موضوع وجود دارد، اما هیچ روشی به‌طور کامل نمی‌تواند مانع از ترک درمان توسط همه‌ی مراجعان شود.

برای مقابله با ترک درمان، نخستین گام شناسایی دلایلی است که درمانجویان از آن‌ها به‌عنوان بهانه یا دلیلی برای قطع درمان استفاده می‌کنند. این آگاهی به درمانگران این امکان را می‌دهد که به‌طور مؤثرتر با چالش‌ها مواجه شوند و راهکارهایی را برای مدیریت این مسئله و پیشگیری از ترک درمان پیشنهاد دهند.

شناسایی و درک این دلایل می‌تواند درمانگران را قادر سازد تا مداخلات مناسب‌تری را طراحی کرده و به درمانجویان کمک کنند تا در طول درمان باقی بمانند و تغییرات مورد نظر را تجربه کنند.

ترک درمان توسط درمانجو در روان‌درمانی می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد که به عوامل مختلفی از جمله ویژگی‌های درمانجو، نوع رابطه درمانی، شرایط درمانگر، و محیط درمان بستگی دارد. در زیر به برخی از دلایل رایج اشاره شده است:

۱. عوامل مرتبط با درمانجو

  • عدم تطابق با درمانگر: هماهنگی با درمانگر و ارتباط بین درمانجو و درمانگر، از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر فرایند بهبودی در روان‌درمانی است. هرگاه این ارتباط خدشه‌دار شود مشکلات درمانجو درمان نمی‌شود؛ زیرا اگر درمانجو به درمانگر اعتماد نداشته باشد، احساس همدلی نکند و درمانگر را فردی مشفق نبیند نمی‌تواند تکنیک‌ها و راهکارهای پیشنهادی او را در پیش بگیرد.
  • عدم انگیزه یا آمادگی روانی: گاهی اوقات ترک درمان، نتیجه‌ی عدم انگیزه‌ی کافی یا آمادگی درمانجوست. روان‌درمانی یک فرایند زمان‌بر و گاهی سخت و دردناک است؛ زیرا درمانجو در این فرایند به تعارض‌های درونی و ناخودآگاه خود نزدیک می‌شود. همچنین تغییر دادن عادت‌ها و الگوهای فکری نیاز به صرف انرژی روانی زیادی دارد؛ از این رو اگر درمانجو آمادگی نداشته باشد نمی‌تواند این فرایند را ادامه دهد.
  • مقاومت: مقاومت یکی از مفاهیم رویکرد روانکاوی است و به این معناست که درمانجو هنگامی که نمی‌تواند بینش پیدا کردن نسبت به تعارض‌های ناخودآگاهش را تاب بیاورد، یا نمی‌تواند دست از اجرای ناخودآگاه الگوهای فکری و احساسی خود بردارد دست به مقاومت می‌زند که یکی از نمودهای آن ترک درمان است.
  • محافظ گسسته (بی‌تفاوت): محافظ گسسته، از مفاهیم اساسی طرحواره‌درمانی است. این رویکرد درمانی معتقد است که بخشی از وجود ما، برای خاموش‌سازی و انکار احساسات و خاطرات دردناک درونی، دسترسی درمانجو به آن‌ها را مسدود می‌کند. در این حالت، ممکن است درمانجو درمان را ترک کند.
  • انتقال: انتقال یعنی اینکه درمانجو، احساسات و افکار ناخودآگاه خود نسبت به والدینش را به درمانگر انتقال می‌دهد. به این ترتیب، ممکن است خشم درمانجو متوجه درمانگر شود و بخواهد از او فاصله بگیرد.
  • انتظارات غیرواقعی درمانجو از درمان: گاهی درمانجویان انتظارات نادرستی از درمان و درمانگر دارند. به عنوان مثال آن‌ها انتظار دارند که مشکلاتشان به‌سرعت حل شود یا اینکه درمانگر، به جای آن‌ها تصمیم بگیرد. در غیر این صورت، خیلی زود درمان را ترک می‌کند.
  • احساس بهبود زودهنگام: یکی از جلوه‌های مقاومت و ذهنیت محافظ گسسته احساس بهبود زودهنگام است. برخی درمانجویان پس از مشاهده‌ی بهبود اولیه، احساس می‌کنند دیگر نیازی به ادامه‌ی روند درمان ندارند.
  • اضطراب یا ترس از تغییر: تغییر به همان اندازه که ضروری است اضطراب‌برانگیز و پر از فراز و نشیب نیز می‌باشد. مواجهه با مسائل عمیق و چالش‌برانگیز ممکن است برای درمانجو دشوار باشد و منجر به ترک درمان شود.
  • مشکلات مالی یا زمانی: روان‌درمانی هزینه‌بر است که بخشی از آن به دلیل طولانی بودن فرایند تغییر است. از این رو محدودیت‌های مالی، زمانی، یا عدم دسترسی به جلسات منظم می‌تواند مانع ادامه‌ی درمان شود.
  • عدم حمایت: تغییر کردن علاوه بر آگاهی از تعارض‌های درونی یا طرحواره‌های ناسازگار اولیه، نیاز به حمایت شدن درمانجو از سوی خانواده و نزدیکان اوست. به عنوان مثال هنگامی که یک فرد افسرده تصمیم بگیرد زندگی کردن را از سر بگیرد باید تشویق و حمایت شود.

۲. عوامل مرتبط با درمانگر

  • سبک درمانی نامناسب: اگر رویکرد درمانی با نیازها و انتظارات درمانجو همخوانی نداشته باشد، ممکن است درمانجو احساس ناکامی کند. همه‌ی درمانجویان به یک سبک درمانی پاسخ نمی‌دهند.
  • عدم همدلی یا ارتباط ضعیف: کیفیت رابطه‌ی درمانی یکی از عوامل کلیدی در موفقیت درمان است. اگر درمانگر نتواند فضای صمیمانه و همدلانه برای درمانجو فراهم کند تقریباً غیر ممکن است که روان‌درمانی ادامه پیدا کند.
  • عدم توضیح مناسب فرآیند درمان: اگر درمانگر به‌درستی اهداف، مراحل و مدت‌زمان درمان را توضیح ندهد، ممکن است درمانجو سردرگم یا ناامید شود یا اینکه انتظارات غیرواقع‌بینانه‌ای نسبت به درمان پیدا کند.
  • انتقال متقابل: برخلاف انتقال، انتقال متقابل نتیجه‌ی احساسات ناخودآگاه درمانگر به درمانجوست. در این فرایند ممکن است، درمانجو، وسیله‌ای برای ارضای نیازهای درمانگر باشد. در نتیجه نیازهای درمانجو مورد توجه قرار نمی‌گیرد که ممکن است منجر به ترک درمان شود.

۳. عوامل مرتبط با محیط درمان

  • فضای درمانی نامناسب: یکی از اولین عواملی که به چشم درمانجو می‌آید، اتاق درمان است. محیطی که احساس امنیت و راحتی را برای درمانجو فراهم نمی‌کند، ممکن است او را از ادامه‌ی درمان بازدارد.
  • فشار اجتماعی یا خانوادگی: از آنجایی که گاهی مراجعه به روان‌شناس با برچسب‌های منفی همراه می‌شود درمانجو ممکن است به دلیل فشار از سوی خانواده یا جامعه، درمان را متوقف کند.
  • انگ اجتماعی: متأسفانه هنوز اختلال روانی با شرم همراه است. نگرانی از برچسب خوردن به عنوان فردی که مشکل روانی دارد، می‌تواند دلیل دیگری برای ترک درمان باشد.

۴. عوامل مرتبط با مشکلات درمانی

  • پیشرفت کم یا عدم پیشرفت: اگر درمانجو احساس کند که درمان بی‌اثر است یا پیشرفتی ندارد، ممکن است درمان را ترک کند. در این مورد ترک درمان منطقی به نظر می‌رسد به شرطی که حالت دفاعی نداشته باشد.
  • پیچیدگی یا شدت مشکلات: مشکلات بسیار پیچیده یا شدید ممکن است باعث شود درمانجو احساس کند درمان نمی‌تواند به او کمک کند. این مورد باعث ناامیدی و درماندگی درمانجو می‌شود.

۵. عوامل فرهنگی و شخصیتی

  • تفاوت‌های فرهنگی: فرهنگی که درمانجو و درمانگر آن را پذیرفته‌اند در روند روان‌درمانی تأثیر دارد. اگر رویکرد درمانی با ارزش‌ها و باورهای فرهنگی درمانجو تناسب نداشته باشد، او ممکن است احساس راحتی نکند.
  • ویژگی‌های شخصیتی: درمانجویانی که به‌طور کلی نسبت به روابط بین‌فردی بی‌اعتماد هستند یا از تعهد به فرآیندهای طولانی‌مدت اجتناب می‌کنند، ممکن است زودتر درمان را ترک کنند. به عنوان مثال طرحواره‌ی بی‌اعتمادی و طرحواره‌ی منفی‌گرایی باعث می‌شود که درمانجو به‌راحتی به درمان اعتماد نکند.

روش‌های مقابله با ترک زودهنگام درمان

اکنون که متوجه دلایل ترک زودهنگام درمان شدید نوبت به مدیریت کردن آن است.

روشهای مقابله با ترک درمان
روشهای مقابله با ترک درمان

مقاومت درمانجو را در پایان ارزیابی اولیه (یا قبل از آن) شناسایی کنید. من سعی می‌کنم به یاد داشته باشم که 10 تا 15 دقیقه از زمان ارزیابی اولیه را به بحث درباره‌ی افکار منفی افراد نسبت به درمان اختصاص دهم.

اغلب افراد از بیان این موضوع شرم دارند، اما اگر بتوانند این کار را انجام دهند، مفید است. گاهی اوقات افرادی که بیشتر از همه موافق ملاقات بعدی هستند، به‌طور غیرمنتظره‌ای حضور نمی‌یابند (پیروی از دستورالعمل‌ها به‌عنوان راهی برای اجتناب از احساس گناه ناشی از سرکشی).

وقتی فراموش می‌کنم این موضوع را مطرح کنم، معمولاً افراد شروع به تفکر در مورد وقت‌گذاشتن برای تعیین وقت ملاقات بعدی می‌کنند و من زمان را از دست می‌دهم بدون اینکه بتوانم مقاومت آن‌ها را مورد بحث قرار دهم.

در جلسات بعد از ارزیابی اولیه، مراقب مقاومت باشید. آیا افراد دیر می‌آیند، سکوت می‌کنند؟ آیا تردید دارند؟ آیا سوالات زیادی می‌پرسید؟

وقتی نشانه‌های تمایل آن‌ها به همکاری با درمان را مشاهده می‌کنید، این موضوع را با آن‌ها مطرح کنید. اگر بتوانید قبل از اقدام آن‌ها، این موضوع را شناسایی کنید، آن‌ها در درمان می‌مانند و درباره‌ی خودشان یاد می‌گیرند. بدین ترتیب ممکن است جلوی ترک زودهنگام درمان را بگیرید.

برای درآمد خود به درمانجویان وابسته نباشید. در صورت لزوم، شغلی پاره‌وقت با درآمد ثابت پیدا کنید. اگر بیش از حد به مطب خصوصی خود برای تامین معاش وابسته باشید، درمانجویان حس خواهند کرد که شما آن‌ها را به‌عنوان «غذا» می‌بینید.

آن‌ها ممکن است شما را طمع‌کار فرض کنند و تصور کنند که از آن‌ها برای پول درآوردن استفاده می‌کنید. در نتیجه ممکن است با تهدید به قطع درمان شما را مورد آزمایش قرار دهند.

اگر از نظر مالی مشکلی نداشته باشید، تهدیدات آن‌ها را با آرامش بیشتری مدیریت خواهید کرد و فرافکنی‌های آن‌ها از طمع خود را خنثی خواهید کرد.

به طور مداوم به درمانجویان نگویید که درمانشان مهم یا ضروری است. درمان یک انتخاب است. یک اشتباه رایج فنی این است که تلاش کنید درمانجویان خود را متقاعد کنید که در درمان بمانند.

برخی از درمانگران توضیح می‌دهند که درمان ضروری است. با انجام این کار می‌تواند اینطور به نظر برسد که درمانگر در حال «فروش» درمان است و باعث می‌شود بسیاری از درمانجویان درمان را ترک کنند.

من شنیده‌ام که برخی درمانگران توضیح می‌دهند که به برخی از درمانجویان می‌گویند که با توقف درمان به خود آسیب می‌زنند. افرادی که چنین درمانگرانی را دیده‌اند گاهی بعداً به من گفته‌اند: «فکر می‌کنم (او) بود که آسیب دید،‌ اگر منظورم را درک کنید».

وقتی افراد به من می‌گویند که می‌خواهند درمان را متوقف کنند، با آن‌ها بحث نمی‌کنم. مگر اینکه آن‌ها به‌طور آشکار قصد خودکشی داشته باشند یا آشکارا روان‌پریش باشند و به مداخله نیاز داشته باشند تا از خودشان محافظت کنند، درمان آن‌ها کاملاً انتخابی است.

من همچنین سعی می‌کنم اشتباه نکنم و نگویم: «خب، البته، اینکه آیا شما در درمان بمانید یا نه کاملاً به خودتان بستگی دارد…»، این واضح است و افرادی که روان‌پریش نیستند، این را می‌دانند.

به هر دلیلی، وقتی افراد می‌خواهند درمان را متوقف کنند، می‌توانند این کار را انجام دهند. کسانی که با ادب به شما می‌گویند که می‌خواهند درمان را متوقف کنند، به نظر من باید همان ادب را از شما نیز دریافت کنند.

وقتی افراد می‌خواهند درمان را متوقف کنند زیرا احساس بهتری دارند و دیگر نمی‌خواهند برای درمان پول بپردازند، این کاملاً قابل درک است. من منطق آن‌ها را به‌عنوان نوعی ارزیابی هزینه-فایده می‌بینم، جایی که آن‌ها پیشرفت کرده‌اند و تصمیم گرفته‌اند که دیگر نمی‌خواهند زمان و پول خود را صرف امید به پیشرفت بیشتر کنند.

اغلب اوقات، من با پاسخی از طرف آن‌ها مواجه می‌شوم که نشان‌دهنده‌ی راحتی است؛ بسیاری از درمانجویان نگران بودند که من توهین کنم، مخالف باشم، سعی کنم آن‌ها را از این کار منصرف کنم یا سعی کنم «آن‌ها را نگه دارم».

نکته‌ی مهم دیگر که بخش دلایل ادامه ندادن درمان مطرح شد بر عدم ایجاد رابطه‌ی درمانی تأکید داشت. از این رو، یک پادزهر مناسب برای آن، تلاش درمانگر برای ایجاد فضای امن و پذیرنده است که در آن درمانجو احساس راحتی و اعتماد داشته باشد.

در این فضای درمانگر، شما باید همدلی و درک عمیق خود را نسبت به مسائل درمانجو نشان دهید و به او توجه واقعی داشته باشید.

گاهی اوقات نشان دادن پیشرفت‌های درمانی به درمانجو این احساس را می‌دهد که شما در مسیر بهبودی او در حال تلاش کردن هستید. این کار انگیز‌ه‌ی او برای ادامه‌ی درمان را بیشتر می‌کند.

درنهایت درمانگران باید همیشه در راستای افزایش مهارت‌ها و دانش‌های خود در تکاپو باشند. درمانگری که کتاب‌ها و مقالات روان‌درمانی را مطالعه نمی‌کند، از مشورت کردن با سوپروایرز خودداری می‌کند و نمی‌تواند خودش را با نیازهای درمانجویان تطبیق دهد به طور قطع در جلوگیری از ترک درمان شکست می‌خورد.

جمع‌بندی

اگرچه ترک درمان می‌تواند برای درمانگر مأیوس‌کننده باشد، روش‌ها و راه‌حل‌هایی وجود دارد که شما می‌توانید با آگاهی از آن‌ها به مدیریت آن بپردازید. به نظر من، مطالعه‌ی کتاب‌ها، مقالات و دریافت سوپرویژن همیشه می‌تواند در بن‌بست‌های درمانی به شما کمک کند.

حتما بخوانید: راهنمای درمانگران و مشاوران برای ارتقاء مهارت‌های درمانگری

من در این مقاله دلایل مرتبط با ترک درمان و روش‌های مدیریت عدم ادمه‌ی درمان را توضیح دادم. به نظر شما به جز مواردی که در اینجا ذکر شد چه دلایل و راهکارهای دیگری وجود دارد؟

برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

  • اینستاگرام: schema.therapy
  • تلگرام: psychologistnotes
  • ایمیل: schemalogy@gmail.com

دکتر حمید بهرامی زاده

رویکرد من طرحواره‌‌درمانی و روانکاوی است و تاکنون ۳ کتاب در حوزه طرحواره‌درمانی منتشر کرده‌ام و یک کتاب درباره‌ی درمان افسردگی. علاقه‌ی اصلی من یکپارچه‌نگری رویکردهای روان‌درمانی است. من فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های فردوسی، تهران و علامه‌طباطبایی هستم. شعار من این است: زندگی آب‌تنی کردن در حوضچه اکنون است.

1 دیدگاه

  1. بسیار ممنون از شما آقای دکتر بهرامی زاده که مطالب علمی را به صورت روان و زیبا بیان می کنید که هم برای مخاطب غیر متخصص و متخصص مفید و کاربردی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا