والدین کنترلگر: نشانهها و اثرات کنترلگری بر کودکان
والدین کنترلگر آسیبهای روانشناختی بسیاری به فرزندان خود وارد میکنند. داشتن حس خودمختاری و کنترل برای سلامتی و رفاه ما ضروری است. با این حال، در دو دهه اخیر، کاهش نگران کننده ای در احساس کنترل در بین دانشجویان وجود داشته است. آنها معتقدند زندگی آنها توسط نیروهای خارج از خودشان کنترل میشود. داشتن مادران یا پدران کنترل کننده، حداقل تا حدی، منبع شایع چنین درماندگی است.
انواع کنترل والدین
دو نوع کنترل والدین وجود دارد – کنترل رفتاری و کنترل روانی.
کنترل رفتاری
کنترل رفتاری به نظارت و مدیریت رفتار کودکان اشاره دارد. این والدین رفتار فرزندان خود را تنبیه میکنند، مکان آنها را زیر نظر دارند و بر زندگی اجتماعی آنها نظارت میکنند. کنترل رفتار به منظور تنظیم رفتارهای کودکان برای انطباق با هنجارهای خانوادگی یا اجتماعی غالب است.
خودمختاری و تنظیم هر دو در رشد کودک ضروری هستند. خودمختاری به کودک اجازه میدهد تا هویتی جدا از والدین خود ایجاد کند. این فرآیند فردیتیابی به ویژه در دوران نوجوانی که نوجوانان برای بزرگسالی آماده میشوند، اهمیت دارد.
در عین حال، والدین باید ساختار مناسبی را برای کودک فراهم کنند تا یاد بگیرد که رفتار مخرب را مهار کند و در رفتارهای قابل قبول اجتماعی شرکت کند. ساختار و راهنمایی در رفتار برای تسهیل رشد شخصیت مطلوب ضروری است.
کنترل رفتار، تا حدودی، در رشد سالم کودک بسیار مهم است. هدف آن نظارت، آموزش و تنظیم رفتار مناسب است. با این حال، وقتی والدین زیادهروی میکنند و تک تک جزئیات رفتار فرزندان خود را کنترل میکنند، آنها به والدین کنترلکننده تبدیل میشوند.
کنترل روانی
کنترل روانی به دخالت در رشد عاطفی و روانی کودکان اشاره دارد. والدین کنترلگر به نیازهای عاطفی و روانی فرزندان خود پاسخ نمیدهند. آنها تجربیات روانشناختی بچهها را محدود، بیاعتبار و دستکاری میکنند. آنها همچنین بیان مستقل احساسات را خفه میکنند.
این والدین کنترلگر احساسات، افکار یا ایدههای کودکان را از طریق رابطه والد-کودکی با استفاده از احساس گناه، کنارهگیری از عشق، نشان دادن ناامیدی، عدم تایید و شرمندگی دستکاری میکنند. علاوه بر این، آنها میخواهند فرزندان خود را از نظر عاطفی وابسته و با آنها درگیر نگه دارند.
والدینی که از لحاظ روانی کنترلگر محسوب میشوند توسط فرزندانشان به عنوان افرادی مداخلهگر، بیش از حد محافظتکننده، دارای حس مالکیت، هدایتگر و کنترلگر از طریق احساس گناه تجربه میشوند.
روشهای کنترلگری
بسته به اقدامات کنترلکنندهی والدین، کودکان میتوانند کنترل والدین را به صورتهای متفاوتی تجربه کنند. در اینجا دو نوع از کنترل معرفی میشود.
کنترل درونی
کنترل روانی اغلب از طریق نشانههای ظریف و غیرکلامی اعمال میشود. این والدین عمدتاً به نیروها و مقرراتی که در درون کودک وجود دارد، متوسل میشوند، مانند زمانی که والدین احساس شرم و گناه را فعال میکنند.
از آنجایی که کنترل، بیشتر درونی، پنهان و غیر آشکار است، اکثر اقدامات کنترل روانی، اعمال کنترل درونی والدین هستند.
کنترل بیرونی
فرزندپروری با کنترل بیرونی به صورت آشکار انجام میشود. فریاد زدن، کتک زدن، تنبیه کردن و پاداش دادن، راهبردهای رایجی هستند که برای وادار کردن کودکان مورد استفاده قرار میگیرند.
کنترل روانی همیشه کنترل درونی نیست. برخی از والدین درگیر حملات شخصی یا رفتارهای عاطفی نامنظم مانند مراقبت و حمله به فرزندانشان هستند.
فرزندپروری سختگیرانه و فرزندپروری هلیکوپتری، همه از انواع والدین کنترلکننده بیرونی هستند. همه این سبکهای فرزندپروری، سبکهای فرزندپروری مستبدانه هستند.
نشانههای کنترلگری والدین
اینکه والدین در حال کنترل هستند به ترکیبی از چندین عامل بستگی دارد:
- نوع کنترل (رفتاری در مقابل روانشناختی)
- روش کنترل (کنترل درونی در مقابل کنترل بیرونی)
- سطح کنترل (متوسط در مقابل زیاد)
- خلق و خوی کودک (آیا کودک آنها را کنترل کننده میداند)
با وجود پیچیدگیها، برخی از شیوههای فرزندپروری وجود دارد که به طور متوسط کنترل کننده در نظر گرفته میشوند.
علائم والدین کنترلگر
- والدین کنترلگر اطاعت و همنوایی کورکورانه را طلب میکنند.
- والدین کنترلگر اجازه نمیدهند کودکان در تصمیمات والدین شرکت کنند یا آنها را زیر سوال ببرند.
- والدین کنترلگر اجازه نمیدهند فرزندشان خودش تصمیم بگیرد.
- والدین کنترلگر انتخاب یا استقلال را تشویق نمیکنند.
- والدین کنترلگر تمام جنبههای زندگی کودک را دیکته میکنند.
- والدین کنترلگر بدون اینکه از آنها خواسته شود به کودک کمک میکنند.
- والدین کنترلگر برای تنبیه از دلایلی مانند «چون من گفتم» استفاده میکنند.
- والدین کنترلگر باور دارند کودکان را باید مورد نظارت قرار داد.
- والدین کنترلگر از دستکاری و بهره برداری از پیوند والد و فرزند، از طریق القای گناه یا ترک عشق استفاده میکنند.
- والدین کنترلگر انضباط از طریق تنبیه و اجبار را به کار میگیرند.
- والدین کنترلگر از عبارات و انتقادات منفی و پر تأثیر، مانند ناامیدی و شرم استفاده میکنند.
- والدین کنترلگر از هر انتخابی که فرزندشان میکند انتقاد میکنند.
- والدین کنترلگر استانداردها و انتظارات غیرواقعی بالا وضع میکنند.
- والدین کنترلگر قوانین سفت و سخت بسیاری دارند.
- والدین کنترلگر خودسرانه قوانین را برای کنترل بیشتر اضافه میکنند.
- والدین کنترلگر عدم همدلی با فرزندشان دارند.
- والدین کنترلگر از دیدن چیزها از منظر فرزندشان خودداری میکنند.
- والدین کنترلگر باور دارند همیشه حق با آنهاست.
- والدین کنترلگر همیشه به کودک میگویند که چه کاری انجام دهد.
- والدین کنترلگر به حریم خصوصی کودک احترام نمیگذارند.
اثرات روانشناختی کنترلگری والدین
روانشناسان دریافتهاند که عوامل کنترلکننده مختلف میتواند تأثیرات متفاوتی را در کودکان، به ویژه نوجوانان ایجاد کند.
عدم کنترل رفتار از دیرباز با مشکلات رفتاری همراه بوده است. این بچهها بیشتر به تکانههایشان عمل میکنند و توانایی کمتری در مهار رفتارهای مخرب دارند.
مقدار متوسطی از تنظیم و نظارت بر رفتار برای کودکان خوب است. اعمال مرزها و نظارت با نتایج مثبتی مانند عمل کردن کمتر بر اساس تکانهها و عملکرد تحصیلی بهتر همراه است.
اما وقتی کنترل چه رفتاری و چه روانشناختی، در سطح بالایی باشد، تأثیر منفی بر رشد کودکان میتواند طولانیمدت باشد. در سطوح بالای کنترل رفتاری یا روانی، نوجوانان احساس میکنند که بیکفایت هستند و اهمیتی ندارند.
والدینی که رفتاری بسیار کنترلکننده دارند، اعتماد فرزندانشان به تواناییهایشان را تضعیف میکنند. کمک بیش از حد والدین در حین انجام وظایف و وقفه در حل مشکل کودک، شک و تردید در مورد شایستگیهای کودک را ایجاد میکند. در نتیجه این کودکان از عزت نفس پایینی رنج میبرند. توانایی خودتنظیمی در این کودکان دچار اختلال میشود و در عملکردهای سطح بالا و در پیشرفت تحصیلی توانایی کمی دارند.
بسیاری از روانشناسان بر این باورند که کنترل روانشناختی به ویژه برای کودک مضر است. تاکتیکهای موذیانهای که توسط یک پدر یا مادر کنترلکننده درونی استفاده میشود، میتواند باعث ایجاد احساس وفاداری نابهجا نسبت به والدین شود تا از اختیارات خود پیروی کنند.
تبعیت این کودکان ناشی از تمایل به اجتناب از احساس گناه یا از دست دادن محبت والدین است. بنابراین وقتی از طرف والدین طرد میشوند، احساس رنجش میکنند. این ترکیبی از احساسات مبهم و متضاد نسبت به والدین، باعث ایجاد حس تنش درونی میشود. فرزندان والدینی که از نظر روانی کنترلگر هستند، بیشتر مستعد ابتلا به عزت نفس پایین و مسائل مربوط به سلامت روان مانند اضطراب، افسردگی و رفتارهای ضد اجتماعی هستند.
از سوی دیگر، والدین کنترلکننده بیرونی تأثیرات متفاوتی بر فرزندان خود میگذارند. بچهها رفتار خود را بر اساس رفتار والدینشان الگوبرداری میکنند. کودکان تحت کنترل بیرونی اغلب شاهد رفتارهای پرخاشگرانه و کنترلکنندهی آشکار والدین خود هستند. آنها بیشتر مستعد پرخاشگری فیزیکی نسبت به دیگران هستند. آنها بیشتر به قلدر یا قربانی قلدری تبدیل میشوند. آنها همچنین تمایل دارند این نوع تربیت خشن را به نسل بعدی منتقل کنند. به عبارت دیگر آنها با فرزندان خود نیز همان کاری را میکنند که والدینشان با آنها کردهاند.
نحوه برخورد با کنترلگری والدین
“چرا والدین من سعی میکنند زندگی من را کنترل کنند؟”
اگر شما کودکی هستید که والدین کنترل کنندهای دارید، با شما همدلی میکنم.
برای کودکان یا نوجوانان سخت است که به تنهایی با کنترل والدین خود کنار بیایند زیرا کاملاً به والدین خود متکی و وابسته هستند. درخواست مشاوره در مدرسه یا درخواست برای ملاقات با یک درمانگر میتواند کمکی برای عبور از این موضوع باشد.
برخی از بچهها نیز از مذاکره به عنوان روشی مستقلتر برای مقابله استفاده میکنند.
اگر شما یک والدین کنترلکننده بوده یا بودهاید، بهترین کاری که میتوانید برای فرزندتان انجام دهید این است که به دنبال کمک حرفهای باشید. شما باید بدایند که کودکان معمولاً یکی از این دو روش را برای مقابله به کار میگیرند: اطاعت اجباری یا سرپیچی. هیچ کدام از این روشها برای فرزند شما خوب نیست.
اگر بزرگسال هستید، داشتن والدین کنترلکننده میتواند باعث شود که احساس کنید به شما بیاحترامی شده است. متأسفانه، تحقیقات نشان میدهد که کنترل رفتاری والدین بعید است در طول زمان تغییر کند. اگر از علائم افسردگی یا اضطراب رنج میبرید، در اسرع وقت از متخصص بهداشت روانی کمک بگیرید. هنگامی که به دنبال کمک درمانی هستید، به دنبال فردی باشید که در رابطه درمانی و در کنترل مسائل والدین مهارت داشته باشد.
نویسنده این مقاله پاملا لی موسس و سردبیر Parenting For Brain است. این مقاله توسط وب سایت اسکیمالوژی تحت عنوان غلفت عاطفی دوران کودکی در تاریخ ۱۸ تیر ۱۴۰۱ به فارسی ترجمه شده است و مطالبی نیز جهت کامل کردن موضوع مورد بحث به آن اضافه شده است. |
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در مورد اصول فرزندپروری در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com
منابع
Dreher D, Feldman D, Numan R. Controlling Parents Survey. College Student Affairs Journal. 2014;32(1):97-111.
Twenge JM, Zhang L, Im C. It’s Beyond My Control: A Cross-Temporal Meta-Analysis of Increasing Externality in Locus of Control, 1960-2002. Pers Soc Psychol Rev. Published online August 2004:308-319. doi:10.1207/s15327957pspr0803_5
Ballash N, Leyfer O, Buckley AF, Woodruff-Borden J. Parental Control in the Etiology of Anxiety. Clin Child Fam Psychol Rev. Published online November 7, 2006:113-133. doi:10.1007/s10567-006-0007-z
Marcia JE. Identity in adolescence. Handbook of adolescent psychology. 1980;9(11).
Lamborn SD, Mounts NS, Steinberg L, Dornbusch SM. Patterns of Competence and Adjustment among Adolescents from Authoritative, Authoritarian, Indulgent, and Neglectful Families. Child Development. Published online October 1991:1049. doi:10.2307/1131151
Kakihara F, Tilton-Weaver L. Adolescents’ Interpretations of Parental Control: Differentiated by Domain and Types of Control. Child Development. Published online November 2009:1722-1738. doi:10.1111/j.1467-8624.2009.01364.x
Barber BK. Parental Psychological Control: Revisiting a Neglected Construct. Child Development. Published online December 1996:3296. doi:10.2307/1131780
Barber BK, Harmon EL. Violating the self: Parental psychological control of children and adolescents. In: Intrusive Parenting: How Psychological Control Affects Children and Adolescents. American Psychological Association; 2002:15-52. doi:10.1037/10422-002
Pettit G, Laird R, Dodge K, Bates J, Criss M. Antecedents and behavior-problem outcomes of parental monitoring and psychological control in early adolescence. Child Dev. 2001;72(2):583-598. doi:10.1111/1467-8624.00298
Schaefer ES. A configurational analysis of children’s reports of parent behavior. Journal of Consulting Psychology. Published online 1965:552-557. doi:10.1037/h0022702
Soenens B, Vansteenkiste M. A theoretical upgrade of the concept of parental psychological control: Proposing new insights on the basis of self-determination theory. Developmental Review. Published online March 2010:74-99. doi:10.1016/j.dr.2009.11.001
Bean RA, Bush KR, McKenry PC, Wilson SM. The Impact of Parental Support, Behavioral Control, and Psychological Control on the Academic Achievement and Self-Esteem of African American and European American Adolescents. Journal of Adolescent Research. Published online September 2003:523-541. doi:10.1177/0743558403255070
Grolnick WS, Ryan RM. Parent styles associated with children’s self-regulation and competence in school. Journal of Educational Psychology. Published online 1989:143-154. doi:10.1037/0022-0663.81.2.143
Ginsburg GS, Bronstein P. Family Factors Related to Children’s Intrinsic/Extrinsic Motivational Orientation and Academic Performance. Child Development. Published online October 1993:1461. doi:10.2307/1131546
McClure EB, Brennan PA, Hammen C, Le Brocque RM. Journal of Abnormal Child Psychology. Published online 2001:1-10. doi:10.1023/a:1005260311313
Barber BK, Xia M, Olsen JA, McNeely CA, Bose K. Feeling disrespected by parents: Refining the measurement and understanding of psychological control. Journal of Adolescence. Published online April 2012:273-287. doi:10.1016/j.adolescence.2011.10.010
Joussemet M, Vitaro F, Barker ED, et al. Controlling Parenting and Physical Aggression During Elementary School. Child Development. Published online March 2008:411-425. doi:10.1111/j.1467-8624.2007.01133.x
Simons RL, Whitbeck LB, Conger RD, Wu C. Intergenerational transmission of harsh parenting. Developmental Psychology. Published online 1991:159-171. doi:10.1037/0012-1649.27.1.159
Kuczynski L, Kochanska G. Development of children’s noncompliance strategies from toddlerhood to age 5. Developmental Psychology. Published online 1990:398-408. doi:10.1037/0012-1649.26.3.398
Barber BK, Maughan SL, Olsen JA. Patterns of Parenting across Adolescence. New Directions for Child and Adolescent Development. 2005;108:5-16.
Jordan JV. A Relational Approach to Psychotherapy. Women & Therapy. Published online June 13, 1995:51-61. doi:10.1300/j015v16n04_05