فرزندپروریکودک

غفلت عاطفی دوران کودکی

انواع مختلفی از بدرفتاری با کودک وجود دارد مانند آزار جسمی، کلامی و جنسی. یکی از انواع بسیار مهم بدرفتاری با کودک غفلت عاطفی یا نادیده گرفتن عاطفی است.

غفلت عاطفی دوران کودکی، کوتاهی والدین یا مراقبان در پاسخگویی به نیازهای عاطفی کودک است. این نوع بی‌توجهی می‌تواند عواقب بلند مدت و همچنین پیامدهای کوتاه مدت و تقریباً فوری داشته باشد.

درک اینکه چرا غفلت در دوران کودکی اتفاق می‌افتد برای والدین، معلمان، مراقبان و غیره مهم است. همچنین خوب است بدانید که برای کودکی که آن را تجربه می‌کند غفلت عاطفی چگونه به نظر می‌رسد و برای اصلاح آن یا کمک به کودک برای غلبه بر آن چه کاری می‌توان انجام داد.

غفلت عاطفی دوران کودکی چیست؟

غفلت عاطفی دوران کودکی زمانی رخ می‌دهد که والدین کودک به نیازهای عاطفی کودک خود پاسخ مناسبی ندهند. بی‌توجهی عاطفی لزوماً سوء استفاده عاطفی دوران کودکی نیست. سوء استفاده اغلب عمدی است. در حالی که غفلت عاطفی می‌تواند بی‌توجهی عمدی به احساسات کودک باشد، همچنین می‌تواند عدم توجه به نیازهای عاطفی کودک باشد. والدینی که از نظر عاطفی فرزندان خود را نادیده می‌گیرند، ممکن است همچنان مراقبت و نیازهای لازم را ارائه دهند. آنها فقط این یکی از حوزه های کلیدی پشتیبانی را از دست می‌دهند یا از آن سوء استفاده می کنند.

یکی از نمونه‌های غفلت عاطفی زمانی رخ می‌دهد که کودک به والدین خود می‌گوید که در مدرسه توسط همکلاسی‌هایش کتک خورده است. والدین در اینجا ممکن است به جای رسیدگی به احساسات کودک و نیازهای او، دعوای مدرسه را نوعی بازی بین بچه‌ها در نظر می‌گیرند. به مرور زمان این کودک به این نتیجه می‌رسد که نیازهای عاطفی‌اش اهمیت ندارد و از جستجوی حمایت دست می‌کشد.

اثرات غفلت عاطفی در کودکان می‌تواند کاملاً ظریف باشد. ممکن است برای والدین سخت باشد که بدانند این کار را انجام می‌دهند. به همین ترتیب، تشخیص علائم ظریف برای مراقبین، مانند پزشکان یا معلمان، ممکن است دشوار باشد. تشخیص موارد شدید آسان‌تر است و ممکن است بیشترین توجه را به خود جلب کند. موارد کمتر شدید ممکن است نادیده گرفته شوند.

درک علائم غفلت عاطفی در کودکان می‌تواند برای کمک گرفتن از کودک و والدین مهم باشد.

غفلت عاطفی دوران کودکی نوعی سوء استفاده عاطفی است که اغلب ناشناخته باقی می‌ماند و گزارش نمی‌شود. این شکل از بدرفتاری با کودک همیشه آشکار نیست زیرا افراد کمی در مورد آن صحبت می‌کنند یا نمی‌دانند که باید به دنبال چه علائمی باشند.

نادیده گرفته شدن عاطفی یا غفلت عاطفی می‌تواند یک تجربه‌ی ویرانگر باشد. این آسیب دوران کودکی نه تنها می‌تواند بر احساس کودک، ظرفیت اعتماد و توانایی آنها برای ایجاد روابط سالم تأثیر بگذارد، بلکه می‌تواند بر شرایط سلامت کودک نیز تأثیر بگذارد. اثرات سوء استفاده روانی می‌تواند به زندگی بزرگسالی فرد نیز منتقل شود.

در ایالات متحده، غفلت از کودک شامل غفلت فیزیکی، پزشکی، آموزشی و عاطفی است. غفلت والدین که باعث آسیب فیزیکی از طریق محرومیت از مراقبت مناسب یا عدم نظارت می‌شود، یک عمل مجرمانه است که توسط قانون فدرال پیشگیری و درمان سوء استفاده از کودکان (CAPTA، 1996) تعریف شده است.

غفلت عاطفی دوران کودکی

غفلت عاطفی دوران کودکی
غفلت عاطفی دوران کودکی

بی‌توجهی یا غفلت عاطفی کودک (CEN) عبارت است از ناکامی والدین در برآوردن نیازهای عاطفی فرزندشان در سال‌های اولیه. غفلت عاطفی دوران کودکی شامل تعاملات عاطفی بی‌پاسخ و دسترسی محدود کودک به والدین است. در این وضعیت نیازهای عاطفی کودکان برای محبت، حمایت، توجه یا شایستگی نادیده گرفته می‌شود.

غفلت عاطفی دوران کودکی همچنین زمانی اتفاق می‌افتد که والدین یا مراقب اصلی، کودک را در معرض خشونت شدید خانوادگی قرار می‌دهند، به کودک اجازه می‌دهد در رفتارهای ناسازگارانه شرکت کند، از درمان مشکلات عاطفی کودک امتناع می‌کند یا ساختار کافی برای آنها فراهم نمی‌کند.

محرومیت از مادر، مانند قرار گرفتن در یتیم خانه، نیز نوعی غفلت عاطفی است. فرزندان والدین غایب نیز ممکن است بی‌توجهی مشابهی را تجربه کنند.

اثرات غفلت عاطفی در دوران کودکی

غفلت عاطفی در دوران کودکی نوعی بدرفتاری روانی است. همچنین یکی از رایج‌ترین انواع سوء استفاده در دوران کودکی است. علیرغم فقدان رویدادهای آسیب‌زای آشکار، تجربه غفلت عاطفی در دوران کودکی می‌تواند به اندازه سوء استفاده و بدرفتارهای فیزیکی مضر باشد و به سلامت کودک آسیب وارد کند. در واقع، مطالعات نشان می‌دهند که غفلت عاطفی در دوران کودکی ممکن است گسترده‌ترین تأثیر منفی بر سلامت روان را در میان همه‌ی انواع بدرفتاری در دوران کودکی داشته باشد. زیرا غفلت عاطفی در دوران کودکی با پیامدهای نامطلوب جسمی، روانی و آموزشی همراه است.

پیامدهای کوتاه مدت غفلت شامل افزایش خطر برای مشکلاتی درونی‌ساز (افسردگی) و برونی‌ساز (اختلال سلوک) دوران کودکی و همچنین تاخیر در رشد شناختی و عاطفی است.

آمیگدال بخشی از مغز است که مسئول یادگیری اهمیت عاطفی رویدادها است. آمیگدال بر واکنش برانگیختگی به محرک‌های محیطی تأثیر می‌گذارد. هنگامی که کودک در مراحل اولیه رشد مغز، اشکال شدید غفلت عاطفی را تجربه می‌کند، آمیگدال از نظر حجم بزرگتر و واکنش‌پذیرتر می‌شود.

در نتیجه، افرادی که توسط والدین بی‌توجه بزرگ شده‌اند، پیامدهای سلامت روانی و اثرات طولانی‌مدت بدتری دارند. درک کودک از غفلت مهم است. وقتی کودک احساس کند که از نظر عاطفی نادیده گرفته شده است، دو برابر بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روانپزشکی تا سن 15 سالگی قرار می‌گیرد، از جمله ابتلا به افسردگی، اختلال دوقطبی، اضطراب، اختلال هراس، فوبیا و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).

نوجوانانی که از نظر عاطفی نادیده گرفته شده‌اند، بیشتر احتمال دارد که عملکرد تحصیلی ضعیف، سوء مصرف مواد، فعالیت جنسی پرخطر و اقدام به خودکشی داشته باشند.

غفلت عاطفی اغلب فرانسلی است. والدینی که توسط والدین خود مورد غفلت قرار گرفته‌اند، تمایل دارند هنگام تربیت فرزندان خود، سبک‌های فرزندپروری مشابهی را اتخاذ کنند.

نشانه‌های غفلت عاطفی دوران کودکی

نشانه های غفلت عاطفی دوران کودکی
نشانه های غفلت عاطفی دوران کودکی

برخلاف بی‌توجهی یا آزار فیزیکی، فرزندپروری سهل‌انگارانه نشانه‌های ظاهری مانند کبودی یا جراحت ندارد. علیرغم تفاوت‌های فردی، افراد نادیده گرفته شده تمایل به نشان دادن الگوهای رفتاری خاصی دارند. علاوه بر این، تجارب سوء استفاده اغلب با انواع دیگری از سوء استفاده، مانند سوء استفاده فیزیکی یا سوء استفاده جنسی همراه است که نشانه‌های واضح‌تری دارند.

17 نشانه غفلت عاطفی والدین

  • صحبت کردن با لحن سرد و غیر دوستانه
  • عدم پاسخگویی به احساسات کودک
  • جدی نگرفتن احساسات کودک
  • کم صحبت کردن با کودک
  • وقت کم گذاشتن با کودک و القای احساس ناخواسته بودن به کودک
  • بازخورد مثبت یا تحسین کمتر
  • ابراز محبت کم
  • تعاملات اجتماعی مثبت کمتر
  • عدم دخالت در زندگی کودک
  • عدم علاقه به فعالیت‌های کود
  • ایراد گرفتن دائمی از کودک
  • نادیده گرفتن نیاز کودک به کمک برای حل مسئله
  • عدم پشت‌گرمی هنگام شکست کودک
  • انضباط کلامی تهاجمی
  • سوء مصرف مواد
  • ابراز علائم افسردگی
  • رنج بردن والدین از غفلت عاطفی در دوران کودکی خود

۲۰ نشانه رایج غفلت عاطفی دوران کودکی

  • الگوی دلبستگی ناایمن-اجتنابی، دلبستگی ناسازگار، و در موارد شدید، اختلال دلبستگی
  • الگوهای رفتاری منفعل، گوشه‌گیر و پرخاشگرانه را با والدین
  • تأخیر رشد کودک
  • منفی‌نگری در تعاملات والدین و فرزند و عصبانیت نسبت به والدین
  • تعامل اجتماعی مثبت کمتر
  • تاخیر در رشد زبان
  • در حین بازی آزاد، عصبانیت نسبت به والدین
  • خودداری از تعامل با کودکان دیگر
  • روابط ضعیف با همسالان
  • رفتار مخرب و تکانشی، از جمله پرخاشگری، خصومت و مخالفت
  • عملکرد شناختی پایین‌تر
  • عزت نفس و شفقت به خود پایین
  • شرم، تحقیر، سرزنش خود و احساس بی‌ارزشی
  • مشکلات توجه
  • نشانه‌های تجزیه
  • مشکلات رفتاری بیشتر، از جمله علائم اختلال سلوک
  • دانش عاطفی کمتر، مشکل در تشخیص چهره‌های عصبانی
  • علائم اختلال افسردگی
  • علائم اختلال اضطرابی
  • در موارد شدید، کودک علائمی شبیه به اوتیسم، مانند تکان‌های کلیشه‌ای و خودآرام‌بخشی را بروز می‌دهد.

توجه داشته باشید که برای پاسخ به این سؤال که آیا کودک از نظر عاطفی نادیده گرفته شده است یا خیر، باید توسط متخصصان واجد شرایط ارزیابی شود. در صورت مشکوک شدن یا مشاهده علائم غفلت، در اسرع وقت به مقامات گزارش دهید.

علت‌های غفلت عاطفی دوران کودکی

همانند علل کودک آزاری، علل غفلت نیز چندوجهی است و درک آن اغلب دشوار است. بیشتر والدین سعی می‌کنند بهترین والدینی باشند که می‌توانند باشند و قصد ندارند احساسات کودک خود را نادیده بگیرند.

بزرگسالانی که به فرزندان خود بی‌توجهی می کنند ممکن است این موارد را تجربه کنند:

  • افسردگی
  • سوء مصرف مواد
  • اختلالات سلامت روان
  • خشم یا عصبانیت نسبت به فرزندشان
  • فقدان شخصی رضایت عاطفی
  • سابقه بی توجهی والدینشان
  • فقدان مهارت های فرزندپروری سالم

والدین سهل‌انگار اغلب از خانواده‌هایی می‌آیند که در کودکی مورد بی‌توجهی قرار گرفته اند. در نتیجه، آنها ممکن است مهارت‌های والدینی لازم برای برآوردن نیازهای عاطفی فرزندشان را نداشته باشند.

در برخی موارد، والدینی که از نظر عاطفی فرزند خود را نادیده می‌گیرند، خود نیز از نظر عاطفی نادیده گرفته می‌شوند. مراقبانی که در زندگی خود روابط قوی و رضایت بخش عاطفی با بزرگسالان ندارند، ممکن است نتوانند پاسخ مناسبی به فرزندشان بدهند.

سبک‌های فرزندپروری و غفلت عاطفی

اول، اجازه دهید بگویم اکثر والدین خوش‌نیت هستند و به طور کلی بهترین کار را انجام می‌دهند. برخی ممکن است خود در کودکی غفلت عاطفی را تجربه کرده باشند و بنابراین ممکن است از نظر عاطفی چیز زیادی برای دادن نداشته باشند. با این حال، برخی از سبک‌ها و ویژگی‌های فرزندپروری وجود دارد که باعث غفلت عاطفی می‌شود.

  • والدین مستبد می‌خواهند فرزندانشان از قوانین پیروی کنند و زمان یا تمایل کمی برای گوش دادن به احساسات و نیازهای کودک دارند. در بزرگسالی، کودکانی که توسط والدینی مستبد بزرگ می‌شوند، ممکن است علیه استبداد شورش کنند یا ممکن است مطیع شوند.
  • والدین سهل‌گیر، نگرش آزادانه‌ای در مورد تربیت فرزند دارند و ممکن است به بچه‌ها اجازه دهند که تا حد زیادی از خودشان مراقبت کنند. کودکانی که توسط والدین سهل‌گیر بزرگ می‌شوند ممکن است در بزرگسالی برای خود حد و مرزها و محدودیت‌هایی تعیین نکنند.
  • والدینی که ویژگی‌های خودشیفتگی دارند احساس می‌کنند دنیا حول آنها می‌چرخد. معمولاً همه چیز در مورد نیازهای والدین به جای نیازهای کودک است. در بزرگسالی، این کودکان ممکن است در شناسایی نیازهای خود و اطمینان از برآورده شدن آنها مشکل داشته باشند. حتی ممکن است احساس کنند که لیاقت برآورده شدن نیازهایشان را ندارند.
  • والدین کمال‌گرا بر این باورند که فرزندانشان همیشه می‌توانند بیشتر یا بهتر انجام دهند. اینها والدینی هستند که ممکن است وقتی کودک کارنامه‌ای با تمام A و یک B به خانه می‌آورد شکایت کنند. فرزندان چنین والدینی ممکن است کمال‌گرا بزرگ شوند و انتظارات غیرواقعی زیادی از خود داشته باشند و در نتیجه اضطراب ناشی از احساس هرگز خوب نبودن داشته باشند.
  • والدین غایب می‌توانند به دلایل مختلفی از جمله مرگ، بیماری، طلاق، ساعات طولانی کار یا مسافرت‌های مکرر برای کار از زندگی کودک حذف شوند. فرزندان والدین غایب در نهایت تا حد زیادی توسط خود بزرگ می‌شوند و اگر بزرگ‌ترین فرزند باشند، ممکن است خواهر و برادر کوچک‌تر خود را نیز بزرگ کنند. این کودکان بیش از حد مسئول هستند، که ممکن است به زندگی بزرگسالی نیز منتقل شود. در دوران کودکی، به نظر می‌رسند که بزرگسالان کوچکی هستند که نگران خانواده‌شان هستند.

چگونه می‌توان بر غفلت عاطفی در دوران کودکی غلبه و آن را درمان کرد؟

 غفلت عاطفی دوران کودکی
غفلت عاطفی دوران کودکی

کودکان مورد غفلت

ACE های بدرفتاری با کودک (تجارب نامطلوب دوران کودکی) می‌تواند تأثیر نامطلوبی بر بهزیستی بزرگسالان و زندگی خانوادگی فرد داشته باشد. تجربیات عاطفی کودک می‌تواند بر روابط بزرگسالی آینده آنها تأثیر بگذارد.

خانواده‌درمانی با متخصصان بهداشت روان می‌تواند هم به والدین بی‌توجه و هم به کودک غفلت‌شده کمک کند. درمان می‌تواند به والدین کمک کند تا تأثیر شدید غفلت خود را درک کنند. یک درمانگر خوب همچنین می‌تواند مکانیسم‌های مقابله‌ای مناسب را به کودک آموزش دهد. از طریق مداخله زودهنگام، رفتارهایی که منجر به غفلت می‌شوند ممکن است اصلاح و تعدیل شوند.

علائم غفلت دوران کودکی معمولاً زمانی بهبود می‌یابد که از کودکان توسط اعضای محبت‌آمیز خانواده مراقبت شود، به‌ویژه قبل از دو سالگی.

والدین غفلت شده

والدینی که تجربه‌های نادیده گرفتن شدن در دوران اولیه زندگی خود داشته‌اند نیز می‌توانند از حمایت عاطفی دیگران بهره‌مند شوند. یک مطالعه نشان داده است که غلبه بر غفلت عاطفی دوران کودکی را می‌توان با مشاوره والدین به دست آورد. این گزینه‌های درمانی موثر، میزان موفقیت نسبتا بالایی دارند.

بزرگسالان نادیده گرفته شده

تحقیقات نشان می‌دهد که از هر پنج نفر، یک نفر در محیطی خانوادگی بزرگ شده است که مراقبان بدون آزار و اذیت، آنها را از عشق و توجه محروم می‌کنند.

بزرگسالان نادیده گرفته شده در معرض خطر بالا برای درونی کردن پریشانی و سوء مصرف مواد هستند. دریافت کمک حرفه‌ای از اهمیت ویژه‌ای برای آن‌ها برخوردار است.

معمولاً بزرگسالان از درخواست کمک اجتناب می‌کنند. آنها ترجیح می‌دهند مشکلات خود را به تنهایی حل کنند. با این حال، غلبه بر سوء استفاده در دوران کودکی موضوع اراده نیست. حتی در بزرگسالی، کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند ممکن است به سختی با گذشته آسیب‌زای خود کنار بیایند. با کمک یک متخصص سلامت روان با تجربه، می‌توانید روند بهبودی خود را تسریع کنید.

نویسنده این مقاله پاملا لی موسس و سردبیر Parenting For Brain است. این مقاله توسط وب سایت اسکیمالوژی تحت عنوان غلفت عاطفی دوران کودکی در تاریخ ۱۶ تیر ۱۴۰۱ به فارسی ترجمه شده است و مطالبی نیز جهت کامل کردن موضوع مورد بحث به آن اضافه شده است.

ارتباط با ما

برای ارتباط با ما در مورد اصول فرزندپروری در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

اینستاگرام: schema.therapy

تلگرام: psychologistnetes

ایمیل: schemalogy@yahoo.com

منابع

De Bellis MD. The Psychobiology of Neglect. Child Maltreat. Published online May 2005:150-172. doi:10.1177/1077559505275116

Adolphs R, Tranel D, Damasio H, Damasio A. Fear and the human amygdala. J Neurosci. Published online September 1, 1995:5879-5891. doi:10.1523/jneurosci.15-09-05879.1995

Champagne FA. Epigenetic mechanisms and the transgenerational effects of maternal care. Frontiers in Neuroendocrinology. Published online June 2008:386-397. doi:10.1016/j.yfrne.2008.03.003

Strathearn L. Maternal Neglect: Oxytocin, Dopamine and the Neurobiology of Attachment. Journal of Neuroendocrinology. Published online October 18, 2011:1054-1065. doi:10.1111/j.1365-2826.2011.02228.x

Ney PG, Fung T, Wickett AR. The worst combinations of child abuse and neglect. Child Abuse & Neglect. Published online September 1994:705-714. doi:10.1016/0145-2134(94)00037-9

Hildyard KL, Wolfe DA. Child neglect: developmental issues and outcomes☆. Child Abuse & Neglect. Published online June 2002:679-695. doi:10.1016/s0145-2134(02)00341-1

Tottenham N, Hare TA, Millner A, Gilhooly T, Zevin JD, Casey BJ. Elevated amygdala response to faces following early deprivation. Developmental Science. Published online February 18, 2011:190-204. doi:10.1111/j.1467-7687.2010.00971.x

Hanson JL, Hariri AR, Williamson DE. Blunted Ventral Striatum Development in Adolescence Reflects Emotional Neglect and Predicts Depressive Symptoms. Biological Psychiatry. Published online November 2015:598-605. doi:10.1016/j.biopsych.2015.05.010

Cohen JR, Menon SV, Shorey RC, Le VD, Temple JR. The distal consequences of physical and emotional neglect in emerging adults: A person-centered, multi-wave, longitudinal study. Child Abuse & Neglect. Published online January 2017:151-161. doi:10.1016/j.chiabu.2016.11.030

دکتر حمید بهرامی زاده

رویکرد من طرحواره‌‌درمانی و روانکاوی است و تاکنون ۳ کتاب در حوزه طرحواره‌درمانی منتشر کرده‌ام و یک کتاب درباره‌ی درمان افسردگی. علاقه‌ی اصلی من یکپارچه‌نگری رویکردهای روان‌درمانی است. من فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های فردوسی، تهران و علامه‌طباطبایی هستم. شعار من این است: زندگی آب‌تنی کردن در حوضچه اکنون است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا