طرحواره محرومیت هیجانی یکی از طرحواره های ناسازگار اولیه است که احساس تنهایی و افسردگی زیادی را در فرد ایجاد میکند. این طرحواره باعث میشود که شما در روابط خود احساس کنید که درک نمیشوید و انتظار نداشته باشید که نیازهای عاطفیتان توسط دیگران برآورده شود.
تعریف طرحواره محرومیت هیجانی
همانطور که در ابتدا گفتم محرومیت هیجانی یکی از طرحواره های ناسازگار اولیه و یکی از مفاهیم بسیار اساسی در طرحواره درمانی است. پیشنهاد ما این است که حتما دو درس زیر را مطالعه کنید.
محرومیت هیجانی در طرحواره درمانی به این معناست که شما انتظار ندارید کسی توانایی درک کردن شما و یا رسیدگی به نیازهای شما را داشته باشد. شما نمیتوانید بفهمید که دیگران شما را دوست دارند. شما احساس تنهایی میکنید و معتقد هستید که هیچ کس شما را درک نمیکند.
- این افراد تمایل دارند نیازهای عاطفی خود را نادیده بگیرند. آنها همچنین معتقدند که این نیازها مهم نیستند یا افراد قوی و مستقل چنین نیازهایی ندارند.
- آنها معمولاً علائم روانی – مانند افسردگی، غم و تنهایی – و حتی علائم فیزیکی را نشان میدهند.
- با این حال، آنها اغلب متوجه نمیشوند که در پس این علائم مشکلی وجود دارد، یا نمیتوانند بفهمند که چرا چنین احساسی دارند.
- طرحواره محرومیت هیجانی زمانی ایجاد می شود که نیازهای فرد به عشق، درک و راهنمایی توسط افراد مهم برآورده نشود.
انواع طرحواره محرومیت هیجانی
دکتر یانگ سه نوع محرومیت هیجانی را متمایز می کند:
- از دست دادن عشق، محبت و پرورش
- فقدان همدلی: فرد احساس نمیکند دیگران او را درک میکنند و به او گوش میدهند
- از دست دادن راهنمایی و حمایت: فرد احساس میکند کسی را ندارد که برای حمایت به او تکیه کند
افراد مبتلا به این طرحواره اغلب احساس تنهایی یا پوچی می کنند. آنها انتظار دارند که هیچکس نتواند نیازهای عاطفی آنها را برآورده کند و همچنین انتظار دارند که در روابط مورد حمایت یا درک قرار نگیرند.
برای آنها طبیعی است که این نیازها را برآورده نکنند. بنابراین، اغلب ممکن است طوری رفتار کنند که گویی چنین نیازهای عاطفی ندارند. یک رفتار کلیدی افراد مبتلا به این طرحواره، نادیده گرفتن نیازها و احساساتشان است. آنها از صحبت کردن در مورد خود اجتناب میکنند. به طور متناقض، آنها اغلب شرکای غیرقابل دسترس و دور و دارای ویژگیهای دیگری را انتخاب میکنند که محیط اولیه کودکیشان را بازسازی میکند.
اگر در دام طرحواره محرومیت هیجانی گیر افتاده باشید باورتان این است که هیچگاه نیاز شما به دوست داشته شدن از سوی دیگران برآورده نخواهد شد. احساس میکنید که هیچکسی به شما اهمیتی نخواهد داد.
علاوه بر این فکر میکنید که کسی شما را درک نخواهد کرد. شما با داشتن طرحواره محرومیت هیجانی معتقدید که لایق رابطه با افراد بیعاطفه و خشن هستید. شاید هم خودتان بیعاطفه و خشن شده باشید. تمامی این موارد باعث نارضایتی از رابطههایتان میشود.
شما از اینکه دیگران نیازهای شما را درک نمیکنند و نمیتوانند کاری بکنند که نیازهای عاطفی شما برآورده شود از دست آنها عصبانی هستید و همین عصبانیت به نوبهی خود باعث آسیب زدن به رابطه یا کنارهگیری از دیگران میشود و تنها میشوید. تنهایی نیز محرومیت هیجانی شما را تقویت میکند.
طرحواره محرومیت هیجانی با احساس پوچی، معناباختگی و بیتفاوتی هیجانی همراه است. افرادی که این طرحواره را دارند معنای عشق را درک نمیکنند و شاید هیچگاه به معنای واقعی کلمه عشق و محبتی را تجربه نکردهاند.
دیوید: من همیشه دنبال کسانی هستم که نمیتوانند پاسخگوی عشق و محبت من باشند. اخیراً از کسی خوشم آمده است که متأهل است و نمیتواند با من رابطه داشته باشد. قبلاً هم با کسی وارد رابطه شده بودم که در شهر دیگری زندگی میکرد.
معمولاً افرادی که طرحواره محرومیت هیجانی دارند عاشق کسانی میشوند که سردمهر هستند. علاوه بر این هنگامی که وارد رابطه میشوند خیلی زود اشتیاق خود به رابطه را از دست میدهند.
گاهی داشتن طرحواره محرومیت هیجانی باعث میشود عاشق کسانی بشویم که خودشیفته و خودمحور هستند یا اینکه آنقدر پرتوقعاند که دیگر فرصتی برای برآورده کردن نیازهای ما باقی نمیماند.
افرادی که طرحواره محرومیت هیجانی دارند در رابطههایشان ناکام میشوند و احساس خشم زیادی را به طرف مقابل رابطه احساس میکنند. این خشم نیز باعث میشود که طرف مقابل رابطه از دست آنها خسته شود. در نتیجه دوباره فرد دارای طرحواره محرومیت هیجانی تنها میشود.
اگر طرحواره محرومیت هیجانی دارید همیشه احساس میکنید که به عشق و محبت بیشتری نیاز دارید. زیرا هر چه دیگران به شما محبت کنند باز هم کافی نیست. نیازمندی شما به عشق و محبت افراطی است.
علاوه بر این شما کسی را در زندگیتان ندارید که بتوانید با او احساسهایتان را به اشتراک بگذارید. کسی نیست که نگران شما باشد یا اینکه از احساساتش با شما حرف بزند. شما کسی را ندارید که به حرفهای دل شما گوش دهد و احساساتتان را درک کند.
گاهی نیز برایتان سخت است که به دیگران اجازه دهید که به شما نزدیک شوند و احساساتتان را درک کنند. انگار شما فرد مغروری به نظر میرسید که به هیچچیزی نیاز ندارید.
مثال واقعی
بابک: فکر میکردم سارا با بقیه رابطههایم فرق میکند. اما خیلی زود خسته شدم. او عمداً کاری میکرد که من عصبانی بشوم. مثلا دیر به تلفنهایم جواب میداد. در مهمانیها جلوی چشم من با سایر مردها حرف میزد. وقت آزادش را با دوستانش سپری میکرد و انگار اهمیتی برای من قائل نبود. احساس میکردم به اندازهای که من او را دوست دارم او مرا دوست ندارد.
تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی روی روابط نزدیک و عاشقانه
اگر طرحواره محرومیت هیجانی داشته باشید جذب کسانی میشوید که نمیتوانند برای شما وقت بگذارند، به حرفهایتان گوش نمیدهد و به اصطلاح حتی کممحلی میکند. علاوه بر این ممکن است پرمشغله باشد و از این رو با شما زیاد در ارتباط نباشد.
حتی ممکن است عاشق کسی شوید که در ابراز محبت چه کلامی و چه جسمی مشکل دارد. یا اینکه با کسی وارد رابطه شوید که رابطهتان یکطرفه باشد و شما او را بیشتر دوست داشته باشید و در عوض او به اندازه کافی تمایل به شما ندارد.
ممکن است فردی را برای رابطه انتخاب کنید که شما سنگ صبور او باشید. او با شما درد دل کند اما وقتی شما میخواهید او در کنار شما باشد فرصت و وقت این کارها را ندارد.
طرحواره محرومیت هیجانی باعث میشود که در رابطه نیازهایتان را مطرح نکنید. این موضوع باعث میشود که شنیده نشوید و سرخوردگی و ناکامی را تجربه کنید.
ممکن است خودتان را در رابطه قوی و نیرومند نشان دهید طوریکه انگار نیازها و احساساتی ندارید. اما درون دلتان پر از احساس و حرفهای ناگفته است. گاهی نیز ممکن است خیلی پرتوقع و خودشیفته شوید و مدام درخواست محبت بیشتر داشته باشید.
طرحواره محرومیت هیجانی چگونه شکل میگیرد؟
معمولاً ریشههای شکلگیری طرحواره محرومیت هیجانی به مادر و رفتارهای او با شما برمیگردد. اگر کمتر از حد معمول از مادر خود عشق و محبت دریافت کرده باشید طرحواره محرومیت هیجانی در شما شکل میگیرد.
ممکن است مادرتان سرد و نامهربان بوده باشد یا اینکه با شما وقت زیادی را سپری نکرده باشد. او توانایی عشق ورزیدن و بغل کردن شما را نداشته است. حتی ممکن است خاطرات کمی از بوسیده شدن از سوی مادرتان داشته باشید.
رفتارهای مادرتان طوری بوده است که احساس ارزشمندی و دوست داشتنی بودن به شما نداده است.
علاوه بر این ممکن است مادرتان از نیازهای شما آگاهی کمی داشته است و نتوانسته با شما همدلی کند. یا هنگامی که باید شما را آرام میکرده توانایی این کار را نداشته است.
همچنین ممکن است والدین شما هنگامی که به راهنمایی و حمایت نیاز داشتهاید از این کار دریغ کردهاند یا اینکه بلد نبودهاند که از شما حمایت کنند.
یکی از نشانههای شما این است که از متولد شدن خود شاکی هستید و نمیدانید که چرا والدینتان تصمیم گرفتهاند شما را به دنیا بیاورند. آنها که وقت کافی و توانایی لازم برای عشق ورزیدن و وقت گذاشتن برای کودک را نداشتهاند چرا تصمیم گرفتهاند که کودکی را به دنیا بیاورند و بعد تنها رهایشان کنند و به نیازهای عاطفیاش توجه نکنند.
همانند طرحواره رهاشدگی، از هم گسستن رشتههای دلبستگی با والدین به ویژه مادر نقش بسیار مهمی در شکلگیری طرحواره محرومیت هیجانی دارد.
درمان و تغییر طرحواره محرومیت هیجانی
درمان طرحواره محرومیت هیجانی دشوار است و نیاز به تلاش و انگیزه بالایی دارد. اما برای اینکه از دام این طرحواره رها شوید و بتوانید روابط عاطفی خوبی را تجربه کنید لازم است که این سختی را به جان بخرید.
طرحواره درمانی
مهمترین نوع رواندرمانی که به شما کمک میکند طرحواره محرومیت هیجانی خود را تغییر دهید طرحواره درمانی است. طرحواره درمانی روی طرحوارههای ناسازگار اولیه تمرکز میکند که طرحواره محرومیت هیجانی یکی از آنهاست.
برای دریافت طرحواره درمانی بهتر است به یک طرحواره درمانگر ماهر و خبره مراجعه کنید. او به شما کمک میکند که ریشههای شکلگیری طرحواره محرومیت هیجانی خود را پیدا کنید و با انجام تکنیکهای مختلفی در رها شدن از آن به شما کمک میکند.
روند طرحواره درمانی عموماً به این صورت است که درمانگرتان ابتدا از شما مشکلات زندگیتان و به خصوص مشکلات رابطهای شما را بررسی میکند. سپس برای کشف ریشههای طرحواره محرومیت هیجانی یک تاریخچه مفصل از روابط و دوران کودکی شما و نحوه ارتباط والدین با شما میگیرد. در نهایت از شما میخواهد به پرسشنامهای که طرحواره های ناسازگار اولیه را میسنجد پاسخ دهید.
بعد از اینکه مرحله سنجش تمام شد. درمانگر با استفاده از تکنیکهای شناختی، هیجانی و رفتاری به شما کمک میکند تا طرحواره محرومیت هیجانی خود را تغییر دهید.
تکنیکهای شناختی به شما کمک میکنند که غلط بودن یا ناکارآمدی طرز تفکر خود را که ناشی از طرحواره محرومیت هیجانی است کشف کنید و افکار سالم و کارآمدتری را جایگزین آن کنید.
تکنیکهای هیجانی به شما کمک میکند حرفهای نگفته و احساسات بیان نشده خود را بیان کنید. این دسته از تکنیکها مانند تکنیک تصویرسازی ذهنی باعث میشود که ریشههای شکلگیری طرحواره محرومیت هیجانی ضعیف شود و احساسات و نیازهای برآورده نشده شما برآورده شوند. مهمترین کاری که درمانگر در این مرحله با شما انجام میدهد بازوالدینی است. یعنی مانند یک والد خوب و مهربان نیازهای شما را برآورده میکند. این کار مهمترین روش تغییر طرحواره محرومیت هیجانی است.
در مرحله آخر درمانگر به شما کمک میکند که الگوهای غلط و نادرست رفتارهای خود را تغییر دهید و به جای آنها رفتارهای سالمتری را امتحان کنید.
بدین ترتیب شما تبدیل به یک بزرگسال سالم میشوید که میتوانید نیازها و احساسات خود را مطرح کنید و دیگر وارد رابطههای آسیبزا نشوید. بزرگسال سالم شما کسانی را انتخاب خواهد کرد که به خوبی به نیازهای شما پاسخ میدهند.
تغییر طرحواره محرومیت هیجانی
شما میتوانید به همراه درمانگرتان از روشهای زیر نیز استفاده کنید. به خاطر داشته باشید که این روشها به هیچوجه جای رواندرمانی را نمیگیرند. اما اگر در کنار رواندرمانی از این روشها استفاده کنید حتما تغییرات قابل ملاحظهای را در خود احساس خواهید کرد.
گام اول: شناسایی مشکلاتی که در رابطه تجربه میکنید.
۱. تمامی مشکلاتی را که در رابطههایتان تجربه میکنید یادداشت کنید. مهم نیست که خود را مقصر میدانید یا نه. آنچه مهم است تهیه یک فهرست کامل از مشکلات است. بنابراین بهتر است رودربایستی با خود را کنار بگذارید و این کار را انجام دهید.
- بهتر است به حافظه خود اکتفا نکنید. همه موارد را یادداشت کنید تا همیشه در دسترس شما باشند. اگر فهرست مشکلات خود را تهیه کنید همیشه میدانید که قرار است چه مشکلی حل شود. درواقع فهرست مشکلات مانند یک نقشه راهنما عمل میکند.
- مشکلات را به صورت عینی یادداشت کنید. سعی کنید تا حد امکان از مشکلات مورد نظر یک مثال هم یادداشت کنید.
۲. به تاریخچه روابط خود با والدینتان دقت کنید. سعی کنید تا جایی که میتوانید ریشههای شکلگیری طرحواره محرومیت هیجانی خود را به یاد آورید. میتوانید یک دفترچه یادداشت تهیه کنید و تمامی خاطرات خود را والدینتان را که احساس میکنید در طرحواره محرومیت هیجانی شما نقش دارند یادداشت کنید. این کار به شما کمک میکند از علت رفتارها و مشکلات فعلی خود، آگاه شوید.
- به احساساتی که در حین فکر کردن به تاریخچه زندگیتان بالا میآید دقت کنید. هر احساسی با خودش پیامی برای شما دارد که میتوانید با درک آن نیازهای برآورده نشده خود را تشیخیص دهید. سپس نیازهای عاطفی خود را یادداشت کنید.
- ممکن است از والدین خود خشمگین شوید. در این مرحله فقط باید احساسات خود را تجربه کنید و لازم نیست که فعلا برای خشم خود کاری بکنید.
۳. بین تاریخچه خود و مشکلات فعلیتان ارتباط برقرار کنید. به این فکر کنید که مثلاً درک نشدن از سوی مادرتان چگونه شما را نسبت به دریافت محبت از دیگران ناامید کرده است. این کار به شما کمک میکند که تصویر فعلی از آدمهای فعلی زندگیتان را از تصویر دوران کودکی خود تفکیک کنید.
گام دوم: بررسی صحت افکار درباره محرومیت هیجانی
۱. افکار خود در مورد دریافت محبت و تعریف دوست داشتن و دوست داشته شدن را مرور کنید. افکار ما مبتنی بر طرحواره محرومیت هیجانی است و این باعث میشود که ما بخشی از واقعیتهای زندگی را در نظر نگیریم. در واقع پژوهشها و کار بالینی با افراد دارای طرحواره محرومیت هیجانی نشان داده است که این افراد نمیتوانند دوست داشته شدن را درک کنند. عدم توانایی در درک دوست داشته شدن باعث میشود که این افراد به این نتیجه برسند که دیگران نیازها و احساسات آنها را درک نمیکنند و برای کسی اهمیتی ندارند. از این رو بررسی افکاری که شما را در دام محرومیت هیجانی نگه میدارند از اهمیت اساسی برخوردار است. برای بررسی افکار خود و صحت آنها سوالات زیر را به صورت مفصل پاسخ دهید.
- آیا در افکارتان خطاهای شناختی وجود دارد؟ یعنی آیا تعریفتان از عشق و دوست داشتن افراطی است؟
- آیا نوع فکر شما باعث میشود احساس تنهایی بکنید؟
- آیا نوع افکارتان باعث شده است که بخشی از محبتهای دیگران را طوری تفسیر کنید که انگار آنها شما را دوست ندارند؟
۲. بررسی شواهد. یکی از خطرات تمامی طرحواره های ناسازگار اولیه به خصوص طرحواره محرومیت هیجانی این است که ما نمیتوانیم اتفاقات و رویدادهایی را که نشان میدهد ما دوست داشتنی هستیم را ببینیم. طبق یک قاعده کلی هر آدمی برای چند نفر دوست داشتنی است و چند نفر را دوست دارد. اما اگر ما محرومیت هیجانی داشته باشیم نمیتوانیم رفتارهای کسانی که ما را دوست دارند درک کنیم. ما رفتارهای محبتآمیز آنها را درک نمیکنیم و در عوض روی مواردی انگشت میگذاریم که نشان میدهد کسی ما را دوست ندارد. تکنیک بررسی شواد به شما کمک میکند تمامی رفتارهای کسانی را که شما را دوست دارند درک کنید. این تکنیک به شما کمک میکند برای لحظاتی عینک طرحواره محرومیت هیجانی را از چشم خود بردارید.
- شواهد موجود در زندگیتان در مورد محرومیت هیجانی چه میگوید؟
- آیا شواهد نشان میدهد که واقعا کسی شما را دوست ندارد یا اینکه شما پرتوقع هستید؟
گام سوم: خاطرات خود را مرور کنید.
۱. تصویرسازی کنید. خاطرات تلخ دوران کودکی باعث شکل گیری طرحواره محرومیت هیجانی شدهاند. از این رو یک راه بسیار کارآمد برای مبارزه با آن مرور خاطرات به روش طرحواره درمانی است. روش طرحواره درمانی در این مورد تصویرسازی ذهنی نام دارد. برای تصویرسازی ذهنی ابتدا یک خای خلوت و آرام پیدا کنید. چشمان خود را ببندید و سعی کنید خاطرات دوران کودکی خود را که باعث شکلگیری محرومیت هیجانی شدهاند تصور کنید.
- سعی کنید خیلی زنده اتفاقات دوران کودکی را تصور کنید. به عنوان مثال میتوانید به جای به کار بردن فعل گذشته از افعال زمان حال استفاده کنید. به جای اینکه بگویید مادرم من را کتک زد باید اینطور تصور کنید که هماکنون کودکی هستید که مادرتان در حال کتک زدن شماست.
- به نیازهایتان توجه کنید. خاطرهای که تصویرسازی کردهاید باعث شده است که کدام نیاز عاطفی شما برآورده نشود؟ محبت؟ راهنمایی؟ درک شدن؟ و …؟
- به احساساتتان توجه کنید؟ چه احساسی را در نتیجه برآورده نشدن نیاز عاطفیتان تجربه میکنید؟ خشم؟ غم؟ و ….؟
- سعی کنید احساساتتان را تجربه کنید. به خودتان اجازه بدهید که گریه کنید، خشمگین شوید و یا هر احساس دیگری.
- حالا باید خودتان که بزرگسال هستید وارد این تصویر شوید و از کودکی که مورد بدرفتاری قرار گرفته است حمایت کنید. با آدمهای بدرفتار برخورد کنید و تلاش کنید نیازهای کودک کوچولوی درون تصویر را برآورده سازید.
گام چهارم: تغییر دادن الگوهای رفتاری مخرب
۱. الگوهای رفتاری ناکارآمد و مخرب خود را کنار بگذارید. تلاش کنید فهرستی از رفتارهایی که باعث محرومیت هیجانیتان میشود را تهیه کنید. به عنوان مثال رفتار کنارهگیری از دیگران در مهمانی یا عدم ابراز احساسات به شریک زندگیتان.
- تلاش کنید که این رفتارها را انجام ندهید. برای انجام این کار ابتدا موقعیتهایی را که در آن این رفتارها را انجام میدهید مشخص کنید. این کار به شما کمک میکنید محرکهای رفتاری خود را که باعث واکنش شما میشود شناسایی کنید. سپس رفتارهای سالمی را تصور کنید که در آن موقعیتها انجام میدهید.
- مرحله آخر که شما باید رفتارهای خود را تغییر دهید کار بسیار سختی است. بنابراین انگیزه خود را حفظ کنید و تمام تلاشتان را بکنید که جلوی رفتارهای ناکارآمد خود را که به صورت خودکار درآمدهاند بگیرید.
سخن پایانی اسکیمالوژی
پیشنهاد اولیه ما این است که حتما به طرحوارهدرمانگر مراجعه کنید تا به شما کمک کند. در کنار درمانگرتان از تکنیکهایی که بالا برایتان توضیح دادم استفاده کنید.
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com
مطالب بسیار جامع و عالی است ولی پرینت نمیشه گرفت ممنون دکتر عالی بود
سلام آقای دکتر کجا و چطور می تونم با شما سوپر ویژنی بکذرونم؟
سلام وقتتون بخیر.
توی اینستاگرام ما رو دنبال کنید اونجا به زودی خبررسانی میشه.
schema.therapy
تشکر فراوان از مطالب بسیار عالی و خوبتون
ممنون از لطف شما