شکست های عشقی و تغییر تفکر و نگرش مردان
تحقیقات جدید نشان میدهد که موفقیتها و شکست های عاشقانه میتوانند تأثیرات عمیقی بر نحوه تفکر مردان داشته باشند.
تحقیقات جدید نشان میدهد که موفقیتها و شکست های عشقی میتوانند تأثیرات عمیقی بر نحوه تفکر مردان داشته باشند.
شکست های عشقی میتواند تفکر و نگرش مردان را تغییر دهد. پدیده اینسل که منجر به قتل زنان توسط مردان میشود یکی از تأثیرات شکست های عشقی است. اینسل به مردی که گفته میشود که به دلیل طردشدنهای مکرر از سمت زنان و شکست های عشقی، به صورت اجباری تنها مانده است. این گروه از مردان اخیراً در دنیای اینترنت برای خود گروهی تشکیل دادهاند که نام آن را incel گذاشتهاند.
انیسل (incel) مخفف involuntarily celibate است. اینسل عضوی از یک جامعه آنلاین متشکل از مردان جوان است که خود را قادر به جذب زنان از نظر جنسی نمیدانند و معمولاً با دیدگاههای خصمانه نسبت به زنان و مردان فعال جنسی همراه است.
شکست های عشقی تأثیرات فیزیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی فراوانی به همراه دارد. تاکنون پژوهشهای زیادی این تأثیرات را بررسی کردهاند. اما هیچ پژوهشی به بررسی تغییر نگرش و تفکر مردان بر رابطه جنسی، زنستیزی، و نگرشهای اجتماعی-سیاسی مانند دستمزد را بررسی نکرده است.
بر اساس تحقیقات جدید منتشر شده در مجله علمی Adaptive Human Behavior and Physiology، محبوبیت یک مرد در بازار دوستیابی میتواند بر نگرشهای جنسی و حتی دیدگاههای او در مورد مسائل اجتماعی-سیاسی تأثیر بگذارد. این مطالعه شواهد تجربی جدیدی ارائه میدهد که نشان میدهد عدم محبوبیت (شکست های عشقی) در بین جنس مخالف میتواند دیدگاه مردان دگرجنسگرا را در مورد حداقل دستمزد و مراقبتهای بهداشتی تغییر دهد.
«شاید دور از ذهن به نظر برسد که بگوییم روابط دوستی یک فرد میتواند بر نگرشهای اجتماعی-سیاسی فرد تأثیر بگذارد. فرانچسکا آر. لوبرتی، نویسنده این مطالعه، پژوهشگر فوق دکترا در دانشگاه نیپیسینگ در شمال خلیج، گفت: با این حال، بر اساس پژوهشها آشکار شده است که موفقیتها و شکستهای عاشقانه در زندگی روزمره ما میتواند تأثیرات عمیقی بر نحوه تفکر و عمل ما داشته باشد.
برای داشتن مثالی ملموس از اینکه چگونه دوستیابی میتواند بر سیاست تأثیر بگذارد، فقط کافی است که به پدیده اینسل اشاره کنیم. مردان مجرد غیرارادی (یک خرده فرهنگ اینترنتی که در سالهای اخیر محبوبتر شده است) که به واسطهی شکست های عشقی تنها ماندهاند نگرشهای زنستیزانه دارند و با برابری جنسیتی مخالفند، زیرا معتقدند زنان بهطور ناعادلانه آنها را طرد میکنند. من به این پدیدهها علاقه داشتم و میخواستم آزمایش کنم که آیا محبوبیت در بین اعضای جنس مخالف واقعاً میتواند بر نگرشهای اجتماعی-سیاسی افراد دگرجنسگرا تأثیر بگذارد یا خیر.
در این مطالعه که شامل 237 جوان دگرجنسگرا مجرد بود، شرکتکنندگان ابتدا سطح مطلوبیت خود را به عنوان یک شریک عاشقانه ارزیابی کردند. سپس از شرکتکنندگان خواسته شد تا ویدیوی کوتاهی از خود ضبط کنند که در آن توضیح دهند که چرا میتوانند یک شریک عاشقانه خوب باشند.
به شرکتکنندگان گفته شد که این ویدیو توسط پنج همتای جنس مخالف مشاهده میشود که بازخوردشان را در قالب پاسخهای ویدیویی کوتاه ارائه میکنند. در حالی که آنها منتظر ویدئوی بازخورد بودند، شرکت کنندگان پرسشنامههای جمعیتشناختی را تکمیل کردند و یک صفحه دانلود ظاهری را مشاهده کردند که در آن پیوندهای ویدیوهای بازخورد به آرامی یکی یکی ظاهر میشد.
با این حال، در واقعیت، بازخوردهای ویدئویی از قبل توسط بازیگران زن ضبط شده بود. شرکتکنندگان بهطور تصادفی یکی از شش ترکیب بازخورد، از مثبت تا منفی را دریافت کردند.
پس از مشاهده ویدئوهای بازخورد، شرکتکنندگان پرسشنامههای مربوط به نقشهای جنسیتی سنتی، رابطه جنسی گاه به گاه، حداقل دستمزد و مراقبتهای بهداشتی و نگرشهای ناآشکار (ناخودآگاه) جنسی و سیاسی را تکمیل کردند.
نتایج به دست آمده از عدم محبوبیت و شکست های عشقی
ما دریافتیم که مردان نامحبوب (کسانی که شکست های عشقی بیشتری داشتهاند) نسبت به مردان محبوب (کسانی که تعداد پاسخهای مثبت بیشتری دریافت کردند) حمایت کمتری از رابطه جنسی گاه به گاه داشتند. لوبرتی به PsyPost گفت: محبوبیت قرار ملاقات روی هیچ یک از نگرشهای سیاسی-اجتماعی زنان تأثیری نداشت.
ما همچنین دریافتیم که مردان نامحبوب عاطفه مثبت کمتری (احساسات مثبت مانند شادی، اشتیاق، و غرور) نسبت به مردان محبوب گزارش کردند، و به نوبه خود مردانی که عاطفه مثبت کمتری داشتند، حمایت کمتری از رابطه جنسی گاه به گاه و همچنین حمایت کمتری از افزایش حداقل دستمزد و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، نسبت به مردان با تأثیر مثبت بالاتر داشتند.
بنابراین، برداشت اصلی از این مطالعه این است که به نظر نمیرسد نگرشهای اجتماعی-سیاسی زنان تحت تأثیر محبوبیت یا شکست های عشقی قرار بگیرد، در حالی که محبوبیت مردان باعث تغییراتی در احساسات مثبت آنها میشود و این تغییرات به نوبه خود میتواند برخی از مردان را دچار تغییر نگرش دهد.
یافتههای جدید در این پژوهش با تحقیقات قبلی مطابقت دارد، که نشان میدهند محبوبیت با حمایت (یا عدم حمایت) مردان از رابطه جنسی گاه به گاه مرتبط است.
در حالی که مطالعات قبلی نشان داده بود که محبوبیت بر نگرش مردان نسبت به رابطه جنسی گاه به گاه تأثیر میگذارد، تا آنجا که من میدانم، این اولین آزمایشی است که نشان میدهد بازخورد دوستیابی دستکاری شده میتواند بهطور غیرمستقیم بر نگرش نسبت به حداقل دستمزد و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی از طریق تغییرات تأثیر بگذارد.
تحقیقات بیشتر باید سعی کند این یافتهها را در نمونههای دیگر نیز تکرار کند، زیرا ما فقط دادهها را از شرکتکنندگان جوان دگرجنسگرای استرالیایی جمعآوری کردیم. لوبرتی گفت که تکرار این یافتهها در کشورهای دیگر یا شامل شرکتکنندگان غیردگرجنسگرا، برای اثبات بیشتر استحکام این الگوها بسیار مهم است.
علاوه بر این، با این مطالعه، ما فقط میتوانیم ثابت کنیم که مردان نامحبوب که شکست های عشقی را تجربه میکنند نگرشهای متفاوتی را نسبت به مردان محبوب گزارش کردهاند، اما نمیتوانیم نشان دهیم که آیا رد شدن بیشتر، دریافت پاسخهای مثبت کمتر یا هر دو باعث تغییر نگرش میشود. این مکانیسمها همچنین باید در تحقیقات آینده بیشتر مورد بررسی قرار گیرند.
یافتههای جدید همچنین مطابق با تحقیقاتی است که نشان میدهد خرده فرهنگ incel تا حدی توسط بازارهای جفتگیری با رقابت بالاتر در بین مردان هدایت میشود.
لوبرتی گفت: “به طور کلی، این مطالعه شواهدی ارائه میدهد که قرار ملاقات و شکست های عشقی میتواند بر سیاستهای مردان دگرجنسگرا تاثیر بگذارد.” «پدیدههایی مانند خرده فرهنگ incel باعث خشونت در دنیای واقعی شده است و در سالهای اخیر افزایش قطبیسازی سیاسی منجر به درگیریهای سیاسی بیشتر شده است. تحقیقات علمی که بر استراتژیهای جفتگیری و تولید مثل متمرکز است، میتواند بینشهای ارزشمندی در مورد علل این مسائل اجتماعی فعلی ارائه دهد».
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com