راهنمای بالینی کار با طرحواره محرومیت هیجانی
برای کار با طرحواره محرومیت هیجانی باید تکنیکهای لازم و اثربخش آن را بدانید.
طرحواره محرومیت هیجانی یکی از طرحوارههای ناسازگار اولیه در نظریه طرحوارهدرمانی است. این طرحواره به معنای این است که فرد احساس میکند نیازهای هیجانی اصلی او، مانند نیاز به محبت، همدلی، و حمایت، در کودکی برآورده نشدهاند و در نتیجه، انتظار دارد که در آینده نیز این نیازها برآورده نشوند.
این سومین مقاله، از مجموعهمقالات راهنمای بالینی دربارهی طرحوارهدرمانی است. در این مقالات هدف این است که نحوهی کار با هر یک از طرحوارههای ناسازگار اولیه و ذهنیتها را به صورت مفصل بیان کنم. در مقالهی راهنمای بالینی کار با طرحواره محرومیت هیجانی ابتدا به تعریف و نحوهی شکلگیری این طرحواره میپردازم، سپس به چگونگی ارزیابی آن و درنهایت تکنیکهای درمانی را به صورت مفصل معرفی خواهم کرد.
راهنمای بالینی کار با طرحواره محرومیت هیجانی به شما دیدگاه کاملی دربارهی طرحواره محرومیت هیجانی میدهد و از طریق معرفی تکنیکهای اثربخش برای کار با آن، شما را در کار با درمانجویان دچار بیاعتمادی توانمند میکند. بنابراین تا انتهای مقاله کار با طرحواره محرومیت هیجانی همراه ما باشید. البته این مقاله برای طرحوارهدرمانگران نوشته شده است. در صورتی که درمانگر نیستید میتوانید به مقاله تعریف و غلبه بر طرحواره محرومیت هیجانی مراجعه کنید.
راهنمای بالینی کار با طرحواره محرومیت هیجانی
طرحوارهدرمانی، دارای مفاهیم و تکنیکهای درمانی متعددی است که گاهاً باعث میشود درمانگران هنگام اجرای آن دچار مشکلاتی شوند.
به عنوان مثال، در کارگاهها و کلاسهای طرحوارهدرمانی و حتی در جلسههای سوپروایزری، درمانگران و دانشجوها از من درخواست میکنند که مراحل درمان هر یک از طرحوارهها را به صورت گامبهگام برایشان توضیح دهم و آنها را در زمینهی انتخاب بهترین تکنیکهای طرحوارهدرمانی برای هر یک از طرحوارهها راهنمایی کنم.
به نظرم مهمترین دلیلی که دانشجوها و درمانگران هنگام کار با درمانجویان دچار سردرگمی میشوند وجود تعداد متنوعی از تکنیکها و منابع متعدد در زمینهی طرحوارهدرمانی است که علیرغم فراهم کردن اطلاعات بسیار مفید باعث سردرگمی درمانگران میشود.
من در این مقاله، با بهرهگیری از تجربههای ۱۵ سال کار و تدریس طرحوارهدرمانی و با استفاده از منابع معتبر طرحوارهدرمانی سعی کردهام که پروتکل درمان طرحواره محرومیت هیجانی را برای شما به صورت گامبهگام در اختیار شما قرار دهم.
علاوه بر این در مقالههای بعدی که به صورت هفتگی منتشر خواهند شد پروتکل درمان سایر طرحوارههای ناسازگار اولیه را نیز توضیح خواهم داد.
آنچه باید بدانید
این طرحواره احتمالاً یکی از رایجترین طرحوارههایی است که ما در کارمان با آن مواجه میشویم، اگرچه بیماران اغلب تشخیص نمیدهند که آن را دارند. بیماران دارای این طرحواره اغلب در حالی که احساس تنهایی، اندوه و افسردگی دارند، وارد درمان میشوند اما معمولاً نمیدانند چرا؛ یا با علائم مبهم یا نامشخصی مراجعه میکنند که بعداً مشخص میشود که به طرحواره محرومیت هیجانی مرتبط هستند.
این بیماران انتظار ندارند که افراد دیگر – از جمله درمانگر – به آنها توجه کنند، یا آنها را درک یا حمایت کنند. آنها احساس محرومیت هیجانی دارند و ممکن است احساس کنند که بهاندازهی کافی محبت و گرمی، توجه یا ابراز احساسات عمیق را دریافت نمیکنند. آنها ممکن است احساس کنند که هیچکس نیست که آنها را راهنمایی کند. چنین بیمارانی ممکن است احساس کنند که در جهان تنها هستند و نادیده گرفته شدهاند.
افرادی که طرحواره محرومیت هیجانی دارند، اغلب احساس تنهایی، ناامیدی، و فقدان ارتباطات عاطفی میکنند. آنها ممکن است باور داشته باشند که دیگران قادر نیستند یا نمیخواهند به نیازهای هیجانی آنها پاسخ دهند، و به همین دلیل ممکن است در بیان نیازهای خود یا درخواست حمایت از دیگران دچار مشکل شوند. این افراد معمولاً احساس میکنند که کسی وجود ندارد که به آنها توجه کند، آنها را درک کند یا از آنها حمایت کند، و این احساس میتواند به افسردگی، اضطراب، و مشکلات در روابط بینفردی منجر شود.
سه نوع محرومیت هیجانی
|
کار بالینی با طرحواره طرحواره محرومیت هیجانی نشان میدهد که اغلب با طرحواره خودقربانگری (ایثار) مرتبط است. بیشتر بیمارانی که طرحواره ایثار دارند نیز از نظر هیجانی محروم هستند.
رفتارهای رایجی که این بیماران از خود نشان میدهند عبارتاند از:
- عدم درخواست نیازهای عاطفی خود از دیگرانِ مهم در زندگیشان
- عدم ابراز تمایل به عشق یا راحتی
- آنها از دیگران سؤالات زیادی میپرسند اما دربارهی خودشان حرفی نمیزنند
- وانمود کردن به قویتر بودن از آنچه درونشان احساس میکنند،
- تقویت محرومیت هیجانی خود با عمل کردن به گونهای که انگار نیازهای عاطفی ندارند.
چون این بیماران انتظار حمایت عاطفی ندارند، آن را درخواست نمیکنند؛ در نتیجه، معمولاً آن را دریافت نمیکنند.
تمایل دیگر که در بیماران دارایِ طرحواره محرومیت هیجانی مشاهده میکنیم، انتخاب افرادی است که نمیتوانند یا نمیخواهند به آنها حمایت عاطفی بدهند. آنها اغلب افرادی را انتخاب میکنند که سرد، بیاعتنا، خودمحور یا نیازمند هستند و بنابراین احتمالاً از نظر هیجانی محروم میمانند.
بیماران دیگر، که بیشتر اجتنابی هستند، به تنهایی گرایش پیدا میکنند. آنها از روابط صمیمی پرهیز میکنند زیرا به هر حال انتظار ندارند چیزی از دیگران دریافت کنند. یا در روابط فاصلهی خود را از دیگران حفظ میکنند یا به کلی از روابط دوری میکنند.
بیمارانی که برای جبران محرومیت هیجانی خود بیش از حد تلاش میکنند، تمایل دارند بیش از حد متوقع باشند و وقتی نیازهایشان برآورده نمیشود، عصبانی شوند. این بیماران گاهی أوقات خودشیفته هستند: چون در دوران کودکی هم مورد توجه قرار گرفتهاند و هم محروم شدهاند، شدیدا احساس میکنند که دیگران باید نیازهای آنها را برآورده سازند.
آنها باور دارند که باید در درخواستهای خود قاطعانه عمل کنند تا بتوانند هر چیزی را به دست آورند. اقلیتی از بیماران با طرحواره محرومیت هیجانی، در دوران کودکی به طرق دیگر مورد توجه قرار گرفتهاند: آنها لوس شدهاند، مجبور نبودهاند قوانین عادی رفتار را رعایت کنند یا صرفاً به دلیل استعداد یا مهارت خاصی مورد ستایش قرار گرفتهاند، نه اینکه محبت واقعی دریافت کرده باشند.
ویژگی دیگر این طرحواره، نیازمندی بیش از حد است. برخی بیماران نیازهای زیادی دارند که به عنوان وابستگی یا ناتوانی تلقی میشود، حتی نمایشی. آنها ممکن است مشکلات جسمی زیادی – علائم روانتنی – داشته باشند با این هدف فرعی که دیگران به آنها توجه و از آنها مراقبت کنند.
چه باید کرد
ارزیابی و سنجش طرحواره محرومیت هیجانی
ارزیابی و سنجش باری کار با طرحواره محرومیت هیجانی به منظور شناسایی و فهم عمیقتر این طرحواره در فرد انجام میشود. این فرایند شامل چندین مرحله و ابزار مختلف است که به کمک آنها میتوان ابعاد مختلف این طرحواره را شناسایی کرد:
۱. مصاحبه بالینی
- شرح حال: یکی از اصلیترین مراحل در ارزیابی طرحوارهها، به ویژه هنگام کار با طرحواره محرومیت هیجانی مصاحبه بالینی است. در این مصاحبه، رواندرمانگر تلاش میکند تا اطلاعاتی دربارهی تاریخچهی زندگی فرد، بهویژه تجربیات اولیهی دوران کودکی، روابط با والدین و افراد مهم دیگر، و نوع تعاملات عاطفی که فرد تجربه کرده است، کسب کند.
- ارزیابی احساسات و باورها: رواندرمانگر سعی میکند باورها و احساساتی را که ممکن است با طرحواره محرومیت هیجانی مرتبط باشند، بررسی کند. این باورها ممکن است شامل احساس نادیده گرفته شدن، عدم توجه کافی از سوی دیگران، یا ناتوانی در بیان نیازهای عاطفی باشند.
۲. پرسشنامههای طرحواره
- پرسشنامهی طرحواره یانگ: یکی از ابزارهای مهم در ارزیابی، هنگام کار با طرحواره محرومیت هیجانی پرسشنامههای طرحواره یانگ است. این پرسشنامهها به گونهای طراحی شدهاند که شدت و میزان وجود طرحوارههای مختلف، از جمله محرومیت هیجانی، را اندازهگیری کنند.
- پرسشنامه سبکهای مقابلهای: این پرسشنامهها به بررسی سبکهای مقابلهای که فرد برای مقابله با طرحوارهها استفاده میکند، میپردازند. افراد با طرحواره محرومیت هیجانی ممکن است از سبکهای مقابلهای اجتنابی یا تسلیمشده استفاده کنند.
۳. تمرینات تجربهای
- تصویرسازی ذهنی: یکی از تکنیکهای مهم در ارزیابی طرحوارهها بهخصوص هنگام کار با طرحواره محرومیت هیجانی استفاده از تصویرسازی ذهنی است. درمانگر ممکن است از فرد بخواهد تا صحنههای خاصی از دوران کودکی یا موقعیتهای کنونی را تجسم کند تا احساسات و واکنشهای عاطفی مرتبط با طرحواره را شناسایی کند.
- نقشآفرینی: در این تکنیک، درمانگر و مراجع ممکن است نقش افراد مهم دوران کودکی را بازی کنند تا واکنشها و احساسات مرتبط با طرحواره را بررسی کنند.
۴. تحلیل رابطهای
- بررسی روابط فعلی: رواندرمانگر روابط فعلی فرد را بررسی میکند تا الگوهای رفتاری و عاطفی مرتبط با طرحواره محرومیت هیجانی را شناسایی کند. این بررسی میتواند شامل روابط عاشقانه، دوستانه یا خانوادگی باشد.
- مقایسه با روابط دوران کودکی: درمانگر به مقایسه بین روابط فعلی فرد و تجربیات دوران کودکی میپردازد تا ببیند که آیا الگوهای مشابهی از محرومیت هیجانی در این روابط وجود دارد یا خیر.
این ارزیابیها به درمانگر کمک میکند تا طرحواره محرومیت هیجانی را شناسایی کرده و بهترین روشهای درمانی را برای فرد طراحی و اجرا کند.
سؤالاتی برای تشخیص طرحواره محرومیت هیجانی
برای تشخیص و کار با طرحواره محرومیت هیجانی، میتوان از سؤالاتی استفاده کرد که به بررسی تجربیات، احساسات و باورهای فرد در مورد روابط عاطفی و نیازهای هیجانی میپردازند. در زیر تعدادی از این سؤالات آمده است:
- آیا اغلب احساس میکنید که هیچکس واقعاً شما را درک نمیکند؟
- آیا فکر میکنید که هیچکس نمیتواند به شما حمایتی که نیاز دارید، ارائه دهد؟
- آیا در روابطتان احساس میکنید که به اندازه کافی از نظر عاطفی مورد توجه قرار نمیگیرید؟
- آیا وقتی به دیگران نیاز دارید، تمایلی به درخواست کمک یا حمایت از آنها ندارید؟
- آیا احساس میکنید که همیشه باید خودتان از پس مشکلات برآیید و نمیتوانید به دیگران تکیه کنید؟
- آیا احساس تنهایی میکنید، حتی وقتی در کنار دیگران هستید؟
- آیا فکر میکنید که اگر به دیگران نیازهای عاطفی خود را بیان کنید، ممکن است آنها شما را نادیده بگیرند یا به نیازهای شما پاسخ ندهند؟
- آیا تا به حال احساس کردهاید که هیچکس نمیتواند به شما امنیت و راهنمایی که نیاز دارید، ارائه دهد؟
- آیا در دوران کودکی احساس میکردید که والدین یا مراقبانتان به نیازهای عاطفی شما توجه نمیکردند؟
- آیا معمولاً از بیان نیازهای عاطفی خود خودداری میکنید، زیرا فکر میکنید که کسی به آنها توجه نخواهد کرد؟
این سؤالات هنگام کار با طرحواره محرومیت هیجانی به رواندرمانگر کمک میکنند تا بفهمند که آیا فرد ممکن است طرحواره محرومیت هیجانی داشته باشد یا خیر. اگر فرد به بیشتر این سؤالات پاسخ مثبت دهد، احتمال وجود این طرحواره در او بیشتر خواهد بود و نیاز به بررسی و درمان بیشتر دارد.
اهداف درمان کار با طرحواره محرومیت هیجانی
یکی از اهداف اصلی درمان هنگام کار با طرحواره محرومیت هیجانی، کمک به بیماران برای آگاهی از نیازهای عاطفیشان است. ممکن است برای آنها طبیعی به نظر برسد که نیازهای عاطفیشان برآورده نشود، تا حدی که حتی متوجه نباشند که چیزی اشتباه است.
هدف دیگر این است که بیماران بپذیرند نیازهای عاطفیشان طبیعی و درست هستند. هر کودکی به محبت، همدلی و حمایت نیاز دارد و ما به عنوان بزرگسال همچنان این نیازها را داریم.
اگر بیماران یاد بگیرند که چگونه افراد مناسبی را انتخاب کنند و سپس نیازهای خود را به روشهای مناسبی مطرح کنند، دیگران به آنها از نظر عاطفی پاسخ خواهند داد. مشکل این نیست که دیگران ذاتاً محرومکننده هستند، بلکه این است که این بیماران رفتارهایی را آموختهاند که یا آنها را به سمت انتخاب افرادی که نمیتوانند حمایت کنند سوق میدهد، یا باعث میشود افرادی که میتوانند حمایت کنند از برآورده کردن نیازهای آنها بازداشته شوند.
تکنیکهای طرحوارهدرمانی برای کار با طرحواره محرومیت هیجانی
برای کار با طرحواره محرومیت هیجانی در طرحوارهدرمانی، از تکنیکهای مختلفی استفاده میشود که هدف اصلی آنها کمک به فرد در شناسایی و برآوردن نیازهای هیجانی است که در کودکی برآورده نشدهاند. این تکنیکها شامل روشهای شناختی، تجربهای و رفتاری هستند.
هنگام کار با طرحواره محرومیت هیجانی تأکید زیادی بر بررسی ریشههای دوران کودکی این طرحواره وجود دارد. درمانگر از تکنیکهای تجربهای استفاده میکند تا به بیماران کمک کند تشخیص دهند نیازهای عاطفیشان در دوران کودکی برآورده نشده است. بسیاری از بیماران هرگز متوجه نشدهاند که چیزی را از دست دادهاند، حتی اگر علائمی از این فقدان را تجربه کرده باشند.
در کار با طرحواره محرومیت هیجانی از طریق تصاویر ذهنی، بیماران با بخش کودک تنهای درون خود ارتباط برقرار میکنند و آن را با مشکلات فعلیشان مرتبط میکنند. در این تصاویر ذهنی، بیماران خشم و درد خود را به والد محرومکننده ابراز میکنند. آنها تمام نیازهای عاطفی برآوردهنشدهشان در دوران کودکی و آنچه که آرزو داشتند والد برای برآورده کردن هر یک از این نیازها انجام میداد را فهرست میکنند.
درمانگر به عنوان بزرگسال سالم وارد این تصاویر میشود و کودک تنها را تسلی میدهد و به او کمک میکند؛ سپس، بیمار به عنوان بزرگسال سالم وارد تصویر میشود و همان کارهای درمانگر را انجام میدهد. بیماران به عنوان تکلیف خانه، باید نامهای دربارهی محرومیتهایی که از طریق کار با تصاویر ذهنی کشف شده است، به والدین خود بنویسند (که ارسال نمیشود).
همانطور که در بیشتر طرحوارههای حوزه بریدگی و طرد ضروری است، رابطه درمانی در درمان این طرحواره، نقشی مرکزی دارد. رابطهی درمانی اغلب اولین مرتبهای است که این بیماران اجازه میدهند کسی از آنها مراقبت کند، آنها را درک و راهنمایی کند. از طریق «مراقبت حدومرزدار»، درمانگر پادزهری برای محرومیت عاطفی آنها فراهم میکند: یک محیط گرم، همدلانه و حمایتی که در آن بسیاری از نیازهای عاطفیشان برآورده میشود.
اگر درمانگر به بیمار اهمیت دهد و از او مراقبت کند، این احساس محرومیت بیمار کاهش مییابد. همانند طرحواره رهاشدگی، رابطه درمانی مدلی ارائه میدهد که بیماران میتوانند از آن را برای ارتباط با دیگران در خارج از درمان استفاده کنند. مشابه طرحواره رهاشدگی، تأکید زیادی بر روابط صمیمانهی بیمار وجود دارد. درمانگر و بیمار به دقت روابط بیمار با افراد مهم دیگر را بررسی میکنند. بیماران بر روی انتخاب همسر و دوستان نزدیک مناسب، شناسایی نیازهای خود و درخواست برآورده شدن این نیازها به روشهای مناسب کار میکنند.
تکنیکهای شناختی کار با طرحواره محرومیت هیجانی
در این مرحله از درمان، تمرکز بر تغییر نگرشها و باورهای غیرواقعی و غیرمنطقی بیماران نسبت به خود و دیگران است. درمانگر به بیماران کمک میکند تا احساس اغراقآمیز خود در مورد اینکه دیگران در حال خودخواهی یا محرومیت از آنها هستند، تغییر دهند.
برای مقابله با تفکر “سیاه یا سفید” که به واکنشهای شدید دامن میزند، بیماران یاد میگیرند که درجات مختلفی از محرومیت را تشخیص دهند و به جای دیدن دو قطب متضاد، یک پیوستار را ببینند. حتی اگر دیگران محدودیتهایی در آنچه ارائه میدهند داشته باشند، همچنان به بیمار اهمیت میدهند. بیماران نیازهای عاطفی برآوردهنشده در روابط فعلی خود را نیز شناسایی میکنند.
شناسایی و تغییر باورهای ناکارآمد: بیماران اغلب باور دارند که نیازهای هیجانی آنها مهم نیستند یا نشان دادن آنها نشانه ضعف است. در این تکنیک، درمانگر به بیمار کمک میکند تا این باورهای غلط را شناسایی کرده و آنها را با باورهای واقعبینانهتر و سالمتر جایگزین کند.
تشخیص افکار سیاه و سفید: بیماران ممکن است تصور کنند که دیگران یا کاملاً آنها را محروم میکنند یا بهطور کامل نیازهایشان را برآورده میکنند. درمانگر به آنها کمک میکند تا این افکار را به چالش کشیده و درک کنند که میتوانند نیازهای خود را در حدی برآورده کنند.
تکنیکهای تجربهای کار با طرحواره محرومیت هیجانی
تکنیکهای تجربهای (Experiential Techniques) در طرحوارهدرمانی ابزارهایی هستند که به فرد کمک میکنند تا به صورت عمیقتر و هیجانیتر با طرحوارههای ناسازگار اولیه خود ارتباط برقرار کند.
این تکنیکها به خصوص زمانی مفید هستند که فرد از طریق مکالمههای صرفاً شناختی قادر به دسترسی به احساسات یا خاطرات عمیق و تاثیرگذار دوران کودکی نباشد. در ادامه برخی از تکنیکهای تجربی اصلی که در طرحوارهدرمانی برای کار با طرحواره محرومیت هیجانی به کار میروند، توضیح داده شدهاند.
۱. تصویرسازی ذهنی (Imagery Rescripting): این تکنیک در کار با طرحواره محرومیت هیجانی به بیمار کمک میکند تا به تجربیات کودکی خود بازگردد و احساسات خود را در آن زمان تجربه کند. در این فرآیند، بیمار احساسات کودک تنها و محروم را شناسایی کرده و سعی میکند آنها را با کمک درمانگر بهصورت سالم مدیریت کند.
در این تکنیک، فرد به کمک درمانگر به دوران کودکی خود برمیگردد و موقعیتهایی که در آنها احساس محرومیت هیجانی کرده است را به یاد میآورد. سپس، درمانگر یا خود فرد (در نقش بالغ سالم) وارد تصویر میشود و به کودک درون کمک میکند تا نیازهای هیجانیاش برآورده شوند.
- هدف: تغییر خاطرات ناراحتکننده و ایجاد تجربهای مثبت و حمایتکننده که بتواند به احساس امنیت و رضایت هیجانی فرد کمک کند.
۲. ملاقات با کودک درون: در این تکنیک، بیمار تصور میکند که به گذشته بازگشته و بهعنوان یک بزرگسال سالم، از کودک درون خود مراقبت میکند. این روش به بیمار کمک میکند تا احساسات محرومیت خود را مدیریت کرده و به نیازهای هیجانی خود پاسخ دهد.
۳. بازی نقش (Role-playing): در این تکنیک، درمانگر و مراجع نقشهای مختلفی را ایفا میکنند. مراجع ممکن است نقش خود را در گذشته بازآفرینی کند، در حالی که درمانگر نقش والدین یا مراقبان را بازی میکند. این روش به فرد اجازه میدهد تا احساسات خود را نسبت به افراد مهم زندگیاش ابراز کند.
- هدف: پردازش احساسات و تغییر رفتارهای ناشی از طرحوارههای ناسازگار.
۴. گفتوگوی صندلی خالی (Empty Chair Technique): در تکنیک صندلی خالی برای کار با طرحواره محرومیت هیجانی، فرد تصور میکند که فردی که از او حمایت نکرده است (مثلاً یک والد) روی صندلی خالی نشسته است. سپس، فرد با آن شخص خیالی صحبت میکند و احساسات خود را ابراز میکند.
- هدف: این تکنیک به فرد کمک میکند تا احساسات سرکوبشده را بروز دهد و به نوعی با گذشته خود مواجه شود.
۵. بازآفرینی کودک درون (Inner Child Work): در این تکنیک، فرد با بخش کودکانه و آسیبدیده درون خود ارتباط برقرار میکند. فرد به این کودک درون اجازه میدهد تا احساسات خود را ابراز کند و سپس به عنوان یک بالغ سالم، او را تسلی میدهد.
- هدف: تقویت ارتباط با کودک درون و تامین نیازهای هیجانی او به صورت نمادین.
۶. نوشتن نامههای درمانی (Therapeutic Letters): فرد نامهای به یکی از والدین یا مراقبان خود مینویسد و احساسات و نیازهای هیجانی برآورده نشده خود را در آن بیان میکند. این نامه معمولاً ارسال نمیشود، بلکه به عنوان بخشی از فرآیند درمان مورد استفاده قرار میگیرد.
- هدف: تخلیه هیجانی و افزایش آگاهی از احساسات و نیازهای درونی.
۷. کار با هیجانات (Emotion-focused Techniques): تکنیکهای کار با هیجانات به فرد کمک میکنند تا با هیجانات سرکوبشده یا نادیده گرفته شده خود ارتباط برقرار کند و آنها را تجربه و پردازش کند.
- هدف: بهبود پردازش هیجانی و کاهش تاثیر منفی هیجانات سرکوبشده.
تکنیکهای رفتاری کار با طرحواره محرومیت هیجانی
بعد از کار با طرحواره محرومیت هیجانی، بیماران از لحاظ رفتاری یاد میگیرند که همسر و دوستانی که اهل محبت هستند را انتخاب کنند. آنها از همسر خود میخواهند که نیازهای عاطفیشان را به شیوهای مناسب برآورده کنند و محبت افراد مهم زندگیشان را بپذیرند. بیماران بر اجتناب از صمیمیت غلبه میکنند. آنها واکنشهای شدیدی به محرومیتهای خفیفتر نشان نمیدهند و در مواقعی که احساس میکنند از سوی دیگران نادیده گرفته شدهاند، از کنارهگیری یا انزوا خودداری میکنند.
انتخاب روابط سالم: بیماران با طرحواره محرومیت هیجانی ممکن است به سمت افرادی جذب شوند که توانایی یا تمایل به برآورده کردن نیازهای هیجانی آنها را ندارند. درمانگر به بیمار کمک میکند تا افراد مناسبی را برای روابط صمیمی انتخاب کند که بتوانند نیازهای هیجانی او را برآورده کنند.
درخواست نیازهای هیجانی: بیماران اغلب نیازهای هیجانی خود را بیان نمیکنند. در این تکنیک، درمانگر به بیمار یاد میدهد که چگونه نیازهای خود را بهصورت مناسب بیان کرده و از دیگران بخواهد تا این نیازها را برآورده کنند.
پذیرش مراقبت: بیماران ممکن است هنگام دریافت حمایت یا توجه از دیگران، احساس ناراحتی کنند. درمانگر به بیمار کمک میکند تا بهتدریج این حمایتها را بپذیرد و از آنها بهرهمند شود.
رابطه درمانی در کار با طرحواره محرومیت هیجانی
در رابطه درمانی، درمانگر فضایی محبتآمیز با توجه، همدلی و راهنمایی فراهم میکند و برای نشان دادن اهمیت عاطفی به دیگران تلاش میکند (مثلاً یادآوری تولد بیمار با کارت). درمانگر به بیمار کمک میکند تا احساسات محرومیت خود را بدون واکنش بیش از حد یا سکوت بیان کند.
بیمار یاد میگیرد که محدودیتهای درمانگر را بپذیرد و مقداری محرومیت را تحمل کند، در حالی که قدردان محبت و توجهی است که درمانگر فراهم میکند. درمانگر به بیمار کمک میکند تا احساسات موجود در رابطه درمانی را با خاطرات دوران کودکیاش از محرومیت هیجانی مرتبط سازد و به صورت تجربی (تکنیکهای تجربهای) روی این خاطرات کار کند.
۱. بازوالدینی حدومرزدار (Limited Reparenting): درمانگر در نقش «والد سالم» عمل میکند و برخی از نیازهای هیجانی مراجع را که در کودکی نادیده گرفته شدهاند، برآورده میکند. البته این فرایند در محدودههای حرفهای و اخلاقی اتفاق میافتد. درمانگر به مراجع نشان میدهد که او شایستهی دریافت عشق، توجه و حمایت است.
- هدف: این تکنیک به مراجع کمک میکند تا تجربههای جدیدی از دریافت محبت و حمایت را تجربه کند و باورهای ناسازگارانهی ناشی از محرومیت هیجانی را به تدریج تغییر دهد.
۲. تجربه اصلاحی هیجانی (Corrective Emotional Experience): در این تکنیک برای کار با طرحواره محرومیت هیجانی، درمانگر با ایجاد یک رابطهی گرم، حمایتکننده و قابل اعتماد، محیطی فراهم میکند که در آن مراجع میتواند احساسات محرومیت هیجانی خود را بیان کند و تجربههای مثبتی در این رابطهی درمانی به دست آورد.
- هدف: هدف این است که مراجع به کمک این تجربهی جدید، به تدریج یاد بگیرد که میتواند به دیگران اعتماد کند و از آنها حمایت هیجانی دریافت کند.
۳. برقراری مرزهای سالم (Setting Healthy Boundaries): درمانگر در کار با طرحواره محرومیت هیجانی به مراجع کمک میکند تا مرزهای سالمی در روابط خود ایجاد کند. این به معنای شناخت و احترام به نیازهای خود و دیگران است. مراجع یاد میگیرد که چگونه به طور مناسب از دیگران درخواست کمک کند و نیازهای هیجانی خود را بدون احساس گناه یا ضعف بیان کند.
- هدف: تقویت توانایی مراجع در ایجاد روابط سالم و متعادل که در آن نیازهای هیجانیاش به درستی برآورده میشود.
مدل ذهنیت برای درمان طرحواره محرومیت هیجانی
در مدل ذهنیت طرحوارهای، درمانگر سعی میکند به جای تمرکز صرف بر طرحوارههای فرد بر حالتهای ذهنی که ذهنیت نامیده میشوند تمرکز کند. این ذهنیتها در موقعیتهای مختلف فعال میشوند.
مدل ذهنیت به درمانگر کمک میکند تا درک بهتری از تغییرات عاطفی و فکری درمانجو پیدا کند و با شناسایی ذهنیتها، استراتژیهای مناسبتری برای درمان طرحواره محرومیت هیجانی پیدا کند.
در مدل ذهنیت، درمانجو به عنوان موجود پیچیدهای از حالتهای روانی مختلف دیده میشود که هر کدام در موقعیتهای مختلفی فعال میشوند. هدف این است که درمانجو این حالتها را شناسایی کند و یاد بگیرد به شیوههای سالمتری به نیازهای عاطفی خود پاسخ بدهد.
من در ادامه ذهنیتهای اصلی در محرومیت هیجانی را توضیح میدهم:
۱. کودک محروم
ذهنیت کودک محروم بیشترین ارتباط را با طرحواره محرومیت هیجانی دارد. وقتی درمانجو در این ذهنیت قرار میگیرد احساس میکند که نیازهای عاطفیاش برآورده نمیشود. این حالت شامل غمگینی، تنهایی عمیق و بیارزشی شدید است.
در این ذهنیت درمانجو نیاز شدیدی به محبت و توجه دارد ولی معتقد است که دیگران نمیتوانند یا نمیخواهند این نیازها را برآورده سازند.
استراتژیهای درمانی برای کودک محروم
همدلی و توجه عمیق: وقتی درمانجویتان در این ذهنیت قرار میگیرد باید سطح همدلی و توجه خود را به او افزایش دهید به طوری که احساس کند نیازهای عاطفیاش دیده و درک میشوند.
بازسازی تجربههای عاطفی: تکنیک تصویرسازی ذهنی به درمانجو کمک میکند تجربههای گذشتهی خود را بازسازی کند.
۲. والد تنبیهگر
ذهنیت والد تنبیهگر شامل صداهای درونی است که درمانجو را به خاطر نیازهای عاطفیاش تنبیه یا سرزنش میکنند. والد تنبیهگر، درمانجو را متقاعد میکند که او شایستهی محبت و توجه نیست یا اینکه نیازهای عاطفی او نادرست و غیرقابل قبول است.
استراتژیهای درمانی
اولین گام شما استفاده از تکنیک صندلی برای مقابله با ذهنیت والد تنبیهگر است. من این تکنیک را در یک مقاله دیگر در اسکیمالوژی به طور مفصل شرح دادهام.
در این تکنیک، به هر یک از ذهنیتها یک صندلی اختصاص داده میشود. به عنوان مثال، یک صندلی به ذهنیت کودک محروم، یک صندلی به والد تنبیهگر و یک صندلی به بزرگسال سالم اختصاص داده میشود و از درمانجو خواسته میشود که روی هر یک از این صندلیها بنشیند و نقش آنها را بازی کند. سپس درمانگر با والد تنبیهگر چالش میکند، از کودک محروم حمایت میکند و بزرگسال سالم را تقویت میکند.
همچنین میتوانید از بازسازی شناختی برای بازنگری در این افکار و باورهای منفی دیگر ذهنیت والد تنبیهگر استفاده کنید. به عنوان مثال، والد تنبیهگر باید درک کند که ابراز نیازها کار خوبی است.
۳. کنارهگیر اجتنابی
ذهنیت کنارهگیر اجتنابی همان محافظ بیتفاوت است. در این حالت فرد برای محافظت از خود در برابر دیگران، از آنها فاصله میگیرد و سعی میکند عواطف خود را سرکوب کند.
این ذهنیت، به فرد کمک میکند تا احساسات محرومیت خود را تجربه نکند، اما مانع از برقراری روابط سالم میشود.
استراتژیهای درمانی
مقابله با کنارهگیر اجتنابی در درمان طرحواره محرومیت هیجانی، شامل آگاهی از این الگوی اجتنابی است. شما میتوانید با اشاره کردن مداوم به روشهای اجتنابی درمانجو، آن را وارد آگاهی او کنید.
علاوه بر این میتوانید با استفاده از تکنیکهای رفتاری، درمانجو را به روابط سالمی که نیازهایش را برآورده میکند تشویق کنید.
۴. جبران افراطی
ذهنیت جبران افراطی، فرد را وادار به فعالیتهای افراطی برای توجه افراطی و جلب محبت دیگران میکند. در این ذهنیت فرد برای تأیید دیگران ارزش زیادی قائل است و فقط در این صورت احساس ارزشمندی میکند.
استراتژیهای درمانی
برای غلبه بر طرحواره محرومیت هیجانی لازم است که درمانجو رفتارهای افراطی خود را تعدیل کند. با شناسایی رفتارهای افراطی و تمرین رفتارهای سالم میتوانید در این مسیر به درمانجوی خود کمک کنید.
علاوه بر این باید درمانجو یاد بگیرد که به جای تأکید بر جلب توجه دیگران، روی نیازهای واقعیاش تمرکز کند.
۵. بزرگسال سالم
تقویت ذهنیت بزرگسال سالم، هدف نهایی طرحوارهدرمانی و درمان طرحواره محرومیت هیجانی است. این ذهنیت توانایی تنظیم هیجانی، برقراری رابطه سالم با دیگران و درک نیازهای خود و دیگران را دارد.
تمام تکنیکهای شما تا اینجا، به تقویت بزرگسال سالم کمک کرده است. اما میتوانید به صورت آگاهانه نیز آن را تقویت کنید:
- افزایش آگاهی از توانمندیهای درمانجو: میتوانید به درمانجو کمک کنید بر نقاط قوت خود تمرکز کند و از آنها برای حل مسائل خود کمک بگیرد.
- یادگیری مهارتهای ارتباطی: مهارتهای ارتباطی به درمانجو کمک میکند در ابراز احساسات و نیازهای خود مهارت پیدا کند. این امر به آنها کمک میکند راحتتر نیازهای عاطفی خود را برآورده سازند.
مشکلات خاص هنگام کار با طرحواره محرومیت هیجانی
کار با طرحواره محرومیت هیجانی مشکلات خاص خودش را دارد. یکی از مشکلات شایع هنگام کار با طرحواره محرومیت هیجانی این است که بیماران اغلب از طرحوارهی خود، آگاهی ندارند. اگرچه طرحواره محرومیت هیجانی یکی از سه طرحوارهای است که در کار بالینی بیشتر با آن مواجه میشویم (دو طرحواره دیگر فرمانپذیری و نقص/شرم هستند)، افراد اغلب نمیدانند که این طرحواره را دارند.
به دلیل اینکه بیماران هرگز احساس برآورده شدن نیازهای هیجانی خود را تجربه نکردهاند، اغلب حتی متوجه نمیشوند که نیازهای هیجانی برآوردهنشدهای دارند. بنابراین، کمک به بیماران برای ارتباط دادن افسردگی، تنهایی یا علائم جسمیشان با فقدان محبت، همدلی و حمایت بسیار مهم است.
بیماران دارای این طرحواره اغلب اعتبار نیازهای هیجانی خود را نادیده میگیرند. آنها انکار میکنند که نیازهایشان مهم یا ارزشمند است، یا معتقدند که افراد قوی نیازی به دیگران ندارند. آنها فکر میکنند که درخواست از دیگران برای برآورده کردن نیازهایشان اشتباه یا نشانهی ضعف است و نمیتوانند بپذیرند که در درون آنها یک کودک تنها وجود دارد که خواهان عشق و ارتباط است، چه از طرف درمانگر و چه از سوی دیگران در دنیای واقعی.
به طور مشابه، بیماران ممکن است باور داشته باشند که افراد مهم زندگیشان باید بدانند که آنها به چه چیزی نیاز دارند و نباید نیازی به درخواست کردن داشته باشند. همهی این باورها علیه توانایی بیمار برای درخواست از دیگران برای برآورده کردن نیازهایش عمل میکنند. این بیماران باید یاد بگیرند که داشتن نیازهای انسانی طبیعی است و درخواست از دیگران برای برآورده کردن نیازها روش سالمی است.
طبیعت انسانی به گونهای است که ما در برابر هیجانات آسیبپذیر هستیم. هدف ما در زندگی ایجاد تعادلی بین قدرت و آسیبپذیری است، به گونهای که گاهی اوقات قوی هستیم و در مواقعی دیگر آسیبپذیر. اینکه فقط یک جنبه را داشته باشیم—فقط قوی بودن—به معنای انسان کامل نبودن و انکار یک بخش اصلی از خودمان است.
افزایش آگاهی: بسیاری از بیماران از وجود طرحواره محرومیت هیجانی خود آگاه نیستند. درمانگر به آنها کمک میکند تا ارتباط بین احساسات منفی مانند افسردگی یا تنهایی و این طرحواره را شناسایی کنند.
مقابله با باورهای ناکارآمد: بیماران ممکن است باور داشته باشند که دیگران باید بهطور خودکار نیازهای آنها را درک کنند بدون اینکه نیازی به درخواست داشته باشند. در نتیجه درمانگر هنگام کار با طرحواره محرومیت هیجانی به آنها کمک میکند تا این باورها را به چالش بکشند و درک کنند که درخواست نیازها یک امر انسانی طبیعی است.
برای ارتباط با ما درباره راهنمای بالینی کار با طرحواره محرومیت هیجانی در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com
منابع کار با طرحواره محرومیت هیجانی
Padesky C. A. (1994) Schema change processes in cognitive therapy. Clinical Psychology and Psychotherapy, 1(5), 267–278.
Schmidt, N. B., Joiner, Jr., T. E., Young, J. E., & Telch, M. J. (1995). The schema questionnaire: Investigation of psychometric properties and the hierarchical structure of a measure of maladaptive schemas. Cognitive Therapy and Research, 19(3), 295-321.
Young, J. E., Klosko, J. S., & Weishaar, M. E. (2003). Schema therapy. Guilford Press.