
مطالعات قبلی نشان داده بود که طرحوارههای ناسازگار اولیه از مادر به فرزند منتقل میشود. اما هیچ مطالعهای به طور اختصاصی رابطه طرحواره های مادر و کودک را بررسی نکرده بود. عدم وجود چنین مطالعهای پژوهشگران را به سمت مطالعه نحوه رابطه طرحواره های مادر و کودک سوق داده است. در این مطالعه پژوهشگران نحوه انتقال طرحوارههای مادر را به کودک مورد پژوهش قرار دادهاند.
رابطه طرحواره های مادر و کودک
والدین عامل اصلی شکلگیری طرحوارههای ناسازگار اولیه هستند. این والدین هستند که میتوانند نیازهای هیجانی بنیادین کودکان خود را برآورده کنند یا نکنند. در صورتی که والدین توانایی برآورده کردن این نیازها را نداشته باشد کودک در معرض خطر شکلگیری طرحوارههای ناسازگار اولیه قرار میگیرد. ممکن است والدین به دلیل داشتن طرحوارههای ناسازگار اولیه این توانایی را از دست داده باشند. بنابراین احتمال دارد که آنها طرحوارههای خود را به کودکانشان انتقال دهند.
به علت نقشی که والدین و به ویژه مادر در شکلدهی طرحوارههای ناسازگار اولیه کودک دارند باید به طور علمی معلوم شد که رابطه طرحواره های مادر و کودک به چه شکل است و از چه طریقی طرحواره های مادر به کودک منتقل میشود.
در واقع طرحوارههای ناسازگار اولیه از طریق تجربههای نامطلوب و ناخوشایند دوران کودکی مانند بدرفتاری و برآورده نشدن نیازهای هیجانی بنیادین مانند دلبستگی و خودگردانی از مادر به فرزندان او منتقل میشود.
به اینستاگرام اسکیمالوژی بپیوندیدپژوهشها و مطالعات در مورد خاطرات تروماتیک نشان داده بود افردی که سابقه تروما (ضربه)، تجربههای آسیبزا و یا سایر تجربههای منفی هستند تجربههای خود را به صورت کلی و یا صرفاً طبقهای از رویدادها به یاد میآورند تا از احساسات منفی شدید اجتناب کنند. این پدیده که انسانها جزئیات یک خاطره خاص را به یاد نمیآورند خاطرات بین از حد کلی زندگینامه (OGM) نامیده میشود. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که که تروماهای کودکی باعث شکلگیری OGM در بزرگسالی میشود. برخی از پژوهشگران نیز به این نتیجه رسیدهاند که ترومای کودکی برای ایجاد OGM ضروری است. این پدیده را میتوان خاطرات فراکلی نیز نامید. فردی که دچار OGM شده است نمیتواند به طور اختصاصی خاطرات خود را تعریف کند. هنگامی که از او پرسیده میشود که یک خاطره از گذشته تعریف کن او به صورت کلی یک خاطره که مربوط به یک دوره طولانی از زندگیاش میباشد را تعریف میکند. به عنوان مثال او میگوید «در طول دوره کارشناسی که در دانشگاه تهران روانشناسی میخواندم ……». اما کسی که دچار OGM نشده باشد این طور خاطرهاش را تعریف میکند «هفتهی اخر امتحانات ترم دوم بود که …».
OGM اصولا ناشی از فرآیند تنظیم هیجانی است. پس از تجربههای تروماتیک در دوران کودکی، فرآیند تنظیم هیجانی به منظور جلوگیری از احساسات منفی شدید صرفاً یک خاطره کلی و مبهم را در ذهن کودک ذخیره میکند. محققان معتقدند که این فرآیند یعنی شکلگیری OGM ایجاد طرحوارههای ناسازگار اولیه را تسهیل میکند.
مادرانی که طرحوارههای ناسازگار اولیه دارند با بدرفتارهاییهایی که با کودک انجام میدهند و روشی که برای تنظیم هیجانات به آنها آموزش میدهند طرحوارههای خود را به کودک منتقل میکنند.
طرحوارههای ناسازگار اولیه، الگوهای هیجانی و فکریای هستند که در نتیجه برآورده نشدن نیازهای هیجانی بنیادین شکل میگیرند. این نیازها عبارتاند از دلبستگی، خودگردانی، آزادی در بیان نیازها، محدودیتهای واقعبینانه و خودانگیختگی. اگر مراقبین کودک نتوانند این نیازها را برآورده سازند کودک مستعد شکلگیری طرحوارههای ناسازگار اولیه میشود.
طرحوارههای ناسازگار اولیه مراقبین مانند رهاشدگی یا معیارهای سختگیرانه باعث میشود که توانایی فرزندپروری آنها مختل شود و با کودکان خود بدرفتاریهایی داشته باشند. بنابراین سرچشمهی اصلی بدرفتاری با کودکان، طرحوارههای والدین آنهاست. از این رو احتمال دارد که طرحوارهها از والدین به فرزندان آنها منتقل شود. به این الگو انتقال بین نسلی گفته میشود.
مطالعهی جدید برای درک انتقال بین نسلی طرحوارههای ناسازگار اولیه

مطالعهی اخیر که در مجله child abuse & neglet در ماه می ۲۰۲۲ در مورد رابطه طرحواره های مادر و کودک منتشر شده است به بررسی تأثیر OGM بر انتقال طرحوارههای ناسازگار اولیه از طریق تقویت الگوهای تفکر ناسازگار بعد از تجربههای آسیبزا پرداخته است. عنوان کامل این مقاله عبارت است از:
درک انتقال بین نسلی طرحواره های ناسازگار اولیه از دیدگاه حافظه: نقش تعدیل کننده حافظه فراکلی بر تجربههای نامطلوب.
به منظور مطالعه رابطه طرحواره های مادر و کودک ، ۱۲۰ مادر و نوجوان شرکت کردند. این مطالعه به صورت آنلاین انجام شده است. یعنی از مادران و نواجوانان آنها خواسته شد که پرسشنامههایی را به صورت آنلاین تکمیل کنند.
در این مطالعه از نوجوانان خواسته شد که یک تکلیف در مورد یادآوری حافظهی زندگینامهای، ویراست سوم پرسشنامه طرحواره یانگ، پرسشنامهی ترومای دوران کودکی و پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کنند. مادران نیز پرسشنامههای طرحواه یانگ و افسردگی را تکمیل کردند.
نتایج مطالعه رابطه طرحواره های مادر و کودک نشان داد که تجربههای ناگوار در رابطه بین طرحوارههای حوزه بریدگی/طرد و طرد مادر نقش واسطهای دارند. یکی از نتایج این مطالعه این بود که در کودکانی که تمایل بیشتری به بازیابی کلی خاطرات منفی داشتند رابطه بین تجربههای ناگوار و طرحوارههای ناسازگار اولیه از نیرومندی بیشتری برخوردار بود.
شواهد به دست آمده از مطالعه رابطه طرحواره های مادر و کودک نشان میدهد که OMG انتقال طرحوارههای ناسازگار اولیه را تسهیل میکند.
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com