درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر
درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر مهمترین اقدامی است که درمانگران برای ایجاد تغییرات اساسی در طرحوارههای درمانجویان خود انجام میدهد و مهمترین تکنیک طرحوارهدرمانی محسوب میشود. هرچه بیشتر درمانگر بتواند به درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر کمک کند درمانجویان از ذهنیت بزرگسال سالم بیشتری برخوردار میشوند.
کودک آسیب پذیر یکی از ذهنیتهای کودکانه است که شامل تمامی زخمهای برجا مانده از دوران کودکی است. در این مقاله ابتدا به معرفی مختصر کودک آسیب پذیر خواهم پرداخت و بعد از آن روشهایی را برای درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر به شما ارائه خواهم کرد.
هنگامی که در دوره کودکی نیازهای هیجانی برآورده نمیشود احساسات، افکار و حسهای بدنی خاصی ایجاد میشود که تمامی این موارد در ذهنیت کودک آسیب پذیر ذخیره میشوند. ذهنیت کودک آسیب پذیر هنگامی که در بزرگسالی فعال میشود همان احساسات و افکار دوره کودکی را تجربه میکند.
به عنوان مثال شخصی را تصور کنید که در دوره کودکی والدینش او را تنها گذاشتهاند و او احساس رهاشدگی کرده است. او اکنون در دوره بزرگسالیاش با یکی از صمیمیترین دوستانش قرار میگذارد که برای ناهار با هم بیرون بروند. سپس دوستش با او تماس میگیرد و میگوید کاری برایش پیش آمده است و به همین دلیل نمیتواند سر قرار حاضر شود.
در این حالت او عمیقاً احساسات رهاشدگی دوره کودکیاش را دوباره تجربه میکند و در ذهنیت کودک آسیب پذیر قرار میگیرد. احساس غم و اندوهی که او از تنها ماندن تجربه میکند بسیار شدیدتر از آن است که در این موقعیت انتظار میرود زیرا این اتفاق شبکهای از تجربههای رهاشدگی دوران کودکی او را نیز فعال میکند.
این فرد هنگامی که در ذهنیت کودک آسیبپذیر است طوری رفتار میکند که انگار شبیه یک کودک است. بنابراین در ذهنیت کودک آسیب پذیر دستیابی به روشهای حل مسئله و استراتژیهای مقابلهای معمول دچار مشکل میشود زیرا ذهنیت بزرگسال سالم غیرقابل دسترس است.
هنگامی که درمانجویان در ذهنیت کودک آسیب پذیر قرار میگیرند مطرح میکنند که هجوم احساسات و افکار منفی در این حالت، بسیار طاقتفرساست.
ذهنیت کودک آسیبپذیر ذهنیتی است که معمولاً بیشترین طرحوارههای اصلی را تجربه میکند. زمانی که در ذهنیت کودک آسیبپذیر قرار داریم شبیه کودکی آسیبدیده یا گمشده هستیم. ممکن است ناراحت، ناامید یا مضطرب به نظر برسیم و یا دستپاچه و ناتوان باشیم. همانطور که از نام این ذهنیت برآید ما اغلب احساس ضعیف، آسیبپذیری، بیپناهی و بیدفاع بودن میکنیم.
ذهنیت کودک آسیبپذیر نتیجه دورانی است که شخص در کودکی برای ادامه بقا نیازمند مراقبت بزرگسالان بوده اما این مراقبت را دریافت نکرده است.
اهمیت درک طرحوارهها هنگام درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر
هنگامی که با هیجانات و آسیب پذیری ذهنیتهای کودکانه مواجهه میشوید تجربه هیجانی اصلاحی که ارائه میدهید به شما در درمان طرحوارههای ناسازگار اولیه درمانجو کمک میکند.
به عنوان مثال در بازنویسی تصویر ذهنی، اگر درمانجو احساس تنهایی و رهاشدگی میکند، درمانگر میتواند وارد تصویر شود و به کودک درون تصویر ذهنی اطمینان دهد که در کنار اوست و دیگر تنها نیست.
یکی از اشتباهات رایجی که طرحوارهدرمانگران مرتکب آن میشوند این است که بازوالدینی حدومرزدار را به عنوان یک تکنیک کلی برای اعتباربخشی و مراقبت از کودک آسیب پذیر در نظر میگیرند.
با این حال، برای ارائه بهترین مداخله شفابخش و اصلاحی، درمانگر باید بفهمد که کدام طرحواره باعث ایجاد ناراحتی در ذهنیت آسیب پذیر کودک شده است. با تنظیم و پاسخ به طرحواره یا طرحوارههایی که ذهنیت کودک آسیب پذیر را فعال میکنند، بازوالدینی حدومرزدار تأثیر بسیار بیشتری خواهد داشت.
تنظیم ظریف بازوالدینی حدومرزدار
هدف نهایی طرحواره درمانی کمک به بزرگسالان برای برآورده کردن نیازهایشان است حتی اگر این نیازها درگذشته برآورده نشده باشند. ذهنیت کودک آسیب پذیر واضحترین و صریحترین جلوه نیازهای برآوردهنشده و نتایج هیجانیشان را نمایش میدهند؛ بنابراین ذهنیتی است که بیشترین اهمیت را برای تشخیص و کمک کردن دارد. خلاصه اینکه ما سعی میکنیم ذهنیت کودک آسیبپذیر را درمان و به مراجع آموزش دهیم تا به تدریج امکان توجه به خود را فراهم کند.
نکته مهم این است که حمایت از ذهنیت کودک آسیب پذیر و دسترسی به آن غالباً مشکل است. تجربههای آسیبپذیری و پریشانی که در ذات این ذهنیت هستند دردناکاند و افراد اغلب تلاش زیادی میکنند تا از این ذهنیت اجتناب کنند یا با آن مبارزه کنند.
نقش طرحوارهدرمانگرها این است که به آرامی درمانجو را تشویق کنند تا به جای مخفی نگه داشتن آسیبها، در یک فرآیند غیرمسقیم شناختی و تجربی آسیبپذیری شرکت کنند. اگر آسیبپذیری مخفی نگه داشته یا کتمان شود چنین فرآیندی نمیتواند صورت بگیرد و طرحوارهها درمان نمیشوند، مگر اینکه فرد در ذهنیت کودک آسیبپذیر باشد. اگر به آن اجازه ظهور داده شود، روند آرام مواجه شدن با آن میتواند اتفاق بیفتد.
برای کمک به شما در طراحی بازوالدینی حدومرزدار برای نیازهای کودک آسیبپذیر، من تمامی طرحوارهها را با توجه به حوزه آنها فهرست کردهام (یانگ و همکاران، ۲۰۰۳) و ایدههایی برای اینکه چگونه بازوالدینی را بر اساس هر طرحواره انجام دهیم ارائه کردهام.
بازوالدینی حدومرزدار طرحواره های حوزه بریدگی و طرد
طرحوارههایی که در حوزه بریدگی و طرد قرار دارند بیانگر مشکلاتی در دلبستگی هستند – به این معنا که درمانجویان رابطه دلبستگی باثبات، امن، مراقبتگرانه و همراه با عشق را تجربه نکردهاند. در نتیجه، بازوالدینی حدومرزدار برای طرحوارههای حوزه بریدگی و طرد (رهاشدگی، محرومیت عاطفی، نقص/شرم، بیاعتمادی/بدرفتاری و انزوای اجتماعی) بر ایجاد دلبستگی خوب بین درمانگر و درمانجو تمرکز میکند.
بنابراین اگر درمانجویی دارید که کودک آسیب پذیر او طرحوارههای حوزه بریدگی/طرد را دارد بهتر است برای درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر او از جدول زیر استفاده کنید.
بازوالدینی حدومرزدار طرحواره های حوزه خودگردانی و عملکرد مختل
حوزه خودگردانی و استقلال مختل، مشکلاتی را که ممکن است فرد هنگام جدا شدن از خانواده خود و عملکرد مستقل داشته باشد، توصیف میکند. بازوالدینی حدومرزدار برای این حوزه از طرحوارههای ناسازگار اولیه بر ایجاد هویت و تسلط تمرکز دارد.
بنابراین اگر درمانجویی دارید که کودک آسیب پذیر او طرحوارههای حوزه خودگردانی و عملکرد مختل را دارد بهتر است برای درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر او از جدول زیر استفاده کنید.
بازوالدینی حدومرزدار طرحواره های حوزه محدودیتهای واقعبینانه مختل
حوزه سوم، محدودیتهای واقعبینانهی مختل، مشکلات احترام به دیگران و خودتنظیمی را توصیف میکند. بازوالدینی حدومرزدار شامل تعیین مرزها، به ویژه در روابط، و تشویق به تحمل ناامیدی برای رسیدن به اهداف است.
بنابراین اگر درمانجویی دارید که کودک آسیب پذیر او طرحوارههای حوزه محدودیتهای واقعبینانه مختل را دارد بهتر است برای درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر او از جدول زیر استفاده کنید.
بازوالدینی حدومرزدار طرحواره های حوزه دیگرجهتمندی
دیگرجهتمندی حوزه چهارم است. این طرحوارهها سبک مقابلهای را توصیف میکنند که به موجب آن افراد بر رفع نیازهای دیگران بیش از نیازهای خود تمرکز میکنند. بازوالدینی حدومرزدار برای این حوزه درمانجو را تشویق میکند تا بر نیازهای خود تمرکز کند و محدودیتهایی را با دیگران تعیین کند.
بنابراین اگر درمانجویی دارید که کودک آسیب پذیر او طرحوارههای حوزه دیگرجهتمندی را دارد بهتر است برای درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر او از جدول زیر استفاده کنید.
بازوالدینی حدومرزدار طرحواره های حوزه گوش به زنگی و بازداری افراطی
حوزه آخر، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، افرادی را توصیف میکند که احساسات و تکانههای خود را سرکوب میکنند. قوانین سختگیرانه بر شادی، آرامش، روابط و سلامتی در اولویت هستند. بازوالدینی حدورمرزدار این حوزه بر بیان عاطفی، قدردانی، گرمی و شادی متمرکز است.
بنابراین اگر درمانجویی دارید که کودک آسیب پذیر او طرحوارههای حوزه گوشبهزنگی و بازداری افراطی را دارد بهتر است برای درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر او از جدول زیر استفاده کنید.
نکاتی برای شناسایی طرحوارههای ناسازگار اولیه
اگر شما مطمئن نیستید که چگونه طرحوارههایی را که ذهنیت کودک آسیبپذیر را فعال میکند شناسایی کنید از ابزارهای زیر استفاده کنید:
- پرسشنامه طرحواره یانگ.
- تصویرسازی برای ارزیابی
- استخراج اطلاعات از لحظات ناخوشایندی که توسط چیزی راهاندازی شده است و درک اینکه چرا آن رویداد ناراحت کننده بوده است.
درمان ذهنیت کودک آسیب پذیر هنگامی رخ میدهد که درمانگر با ذهنیت کودک آسیب پذیر ارتباط برقرار میکنند و تجربههای هیجانی اصلاحی را به او ارائه میدهد. مداخلات در صورتی درمانبخش هستند که با طرحوارههایی که ذهنیت را فعال میکنند هماهنگ باشند به طوریکه ما درمانگران بتوانیم نیازهای هیجانی برآوردهنشدهای را که منجر به شکلگیری طرحواره شدهاند برآورده کنیم.
هنگام درمان کودک آسیب پذیر باید به یک نکته اساسی توجه داشت و آن سن کودک مورد نظر است. غالباً زمانی که افراد در این ذهنیت قرار دارند کمک به آنها برای تشخیص سن خود سودمند است. برای افرادی که قوی تر هستند و برای آنهایی که در درمان ممکن است از فنون طرحوارهای بیشتر استفاده شود، کودک آسیبپذیر احتمالاً کودک بزرگتری است و یا حتی در ابتدای نوجوانی است.
در مقابل برای مراجعانی با اختلال شخصیت مرزی، سن کودک آسیبپذیر کمتر است (اغلب بین ۲ تا ۴ سال). سن کودک آسیبپذیر در ظرفیت شناختیاش، در توانایی برای بیان احساسات و از همه مهمتر در انواع نیازهایی که او دارد انعکاس پیدا میکند.
به طور مثال کودکان بسیار کم سن و سالی که فاقد پایداری شیء هستند و قابلیت به کارگیری رفتارهای خودتسکینی یا خودتنظیمی را در زمان غیاب مراقب ندارند توانایی کمی برای به یاد آوردن خاطرهها یا ترسیم کردن آینده دارند. در عوض آنها اغلب به وسیله حوادث کنونی زندگیشان یا در جلسات درمان به هم میریزند. هیجانات شدیدی را احساس میکند و با رفتارهای تکانشی به هر آنچه در لحظه اتفاق میافتد واکنش نشان میدهند.
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com
مقاله هاتون…نجات بخشه…برای من که هست
بهترین دلخواه شان انسانیتون براتون بشه باشه و بمونه آقای دکتر و همکاران خوبتون
شما لطف دارین. خوشحالم که تلاشم نتیجه داده و به شما کمک کرده
سلام ممنون از راهنمایی ها و مطالب خوبتون تشکر.