ازدواجانتخاب سردبیرخواندنی‌های اسکیمالوژیمطالعات روانشناسیمقالات تخصصی

خشونت خانگی چیست و بررسی عوامل آن

خشونت علیه زنان در زندگی زناشویی، که به‌عنوان خشونت خانگی یا خشونت شریک صمیمی نیز شناخته می‌شود، یکی از گسترده‌ترین انواع خشونت در جهان است. این خشونت انواع مختلفی دارد و پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی برای قربانیان به همراه دارد. یکی از دلایلی که اخیراً روی آن‌ تمرکز شده است شی‌ءانگاری است.

شیءانگاری (Objectification) به فرآیندی گفته می‌شود که در آن یک فرد (معمولاً زنان) به عنوان یک شیء و نه به عنوان یک انسان با هویت و شخصیت مستقل در نظر گرفته می‌شود. در این فرآیند، فرد بیشتر به دلیل ویژگی‌های فیزیکی یا بدنی‌اش ارزیابی می‌شود و سایر ابعاد شخصیت او مانند تفکر، احساسات، خواسته‌ها و شخصیت نادیده گرفته می‌شود.

ابعاد مختلف شیءانگاری

شیءانگاری به شکل‌های مختلفی بروز پیدا می‌کند. مهم‌ترین ابعاد آن عبارت است از:

  1. شیءانگاری جنسی: فرد تنها بر اساس جذابیت‌های جنسی و ظاهری مورد توجه قرار می‌گیرد. به عنوان مثال رسانه‌ها و تبلیغات تجاری معمولاً از بدن زنان به عنوان یک ابزار برجسته برای جلب توجه و فروش محصولات خود استفاده می‌کنند.
  2. کاهش ارزش‌های انسانی: هویت، توانایی‌ها و شخصیت فرد نادیده گرفته می‌شود و فقط بدن یا کارکرد او اهمیت پیدا می‌کند.
  3. بی‌اهمیت جلوه دادن استقلال فردی: در این نوع از شی‌ءانگاری، قدت انتخاب و اختیار از زنان سلب می‌شود.
  4. ابزارانگاری: فرد به‌عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف دیگران (مثلاً لذت جنسی یا منافع مالی) در نظر گرفته می‌شود.

خشونت خانگی چیست و بررسی عوامل آن

یکی از از معضلات جهانی تجربه‌ی خشونت از سوی شریک زندگی است که به آن خشونت خانگی گفته می‌شود. مطالعات در استرالیا نشان داده است که حدود یک‌چهارم زنان تجربه خشونت خانگی اعم از فیزیکی یا جنسی از سوی شریک زندگی یا صمیمی خود را تجربه کرده‌اند. این خشونت خانگی عمدتاً از سوی مردان دگرجنس‌گرا رخ داده است.

ارتکاب خشونت خانگی از عوامل متعددی سرچشمه می‌گیرد. به عنوان مثال نابرابری جنسیتی یکی از بنیادین‌ترین علت‌های سیستمیک است. علاوه بر این پژوهشگران موفق شده‌اند عوامل دیگری را نیز شناسایی کنند که عبارت‌اند از مصرف الکل و مواد مخدر، تجربه قبلی خشونت خانوادگی، استرس مالی و نگرش‌های جنسیت‌زده.

در کنار این عوامل، پژوهشگران به یک عامل مهم دیگر که در تجربه خشونت از سوی شریک زندگی یا صمیمی نقش دارد، شی‌ءانگاری است. از نظر دانشمندانی مانند ری‌لنگتون که دانش‌آموخته‌ی دانشگاه کمبریج است و فیلسوف آمریکایی مارتا نوسبام مطرح کرده‌اند مردانی که با همسران خود طوری رفتار می‌کنند که گویی آن‌ها مانند شیء هستند، تمایل بیشتری به آسیب‌ رساندن به آن‌ها دارند، زیرا از نظر آن‌ها زنان را به طور کامل به عنوان انسان در نظر نمی‌گیرند.

شیء‌انگاری شامل ارزیابی ارزش شریک بر اساس ظاهر فیزیکی، دیدن او به‌عنوان یک دارایی یا انکار استقلال و اختیار اوست. نقطه‌ی مشترک این رفتارها، شکلی ظریف یا آشکار از غیرانسان‌سازی است.

پژوهش‌های روان‌شناختی اخیراً تلاش کرده‌اند که نقش شی‌ءانگاری را تجربه خشونت علیه شریک زندگی بررسی کنند و به نتایج بااهمیتی نیز رسیده‌اند. به عنوان مثال پژوهش‌های گذشته نشان داده‌اند که مردهایی که همسران خود را از نظر جنسی شیءانگاری می‌کنند، تمایل بیشتری نسبت به ارتکاب خشونت جنسی دارند.

علاوه بر این، مردانی که به طور ناخودآگاه زنان را مانند اشیاء در نظر می‌گیرند، نسبت به آزار و اذیت جنسی گرایش بیشتری دارند که نتیجه آن خشونت خانگی بیشتر است.

در یک پژوهش تازه، پژوهشگران خشونت علیه زنان (خشونت خانگی) را بررسی کرده است. ممکن است انتظار داشته باشید مردان کمتر تمایل به شیء‌انگاری کسانی داشته باشند که ادعا می‌کنند آنها را دوست دارند. اما آمار هولناک خشونت از سوی شریک صمیمی خلاف این را نشان می‌دهد.

این مقاله‌ی جدید نتایج سه مطالعه را در مورد نقش شیء‌انگاری در خشونت از سوی شریک صمیمی بررسی کرده است. هر مطالعه نمونه‌ای از مردان آمریکایی 18 تا 35 ساله را شامل می‌شد که حداقل یک سال در یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی متعهدانه بودند.

در اولین مطالعه، از مردان خواسته شد که یک وظیفه‌ی مبتنی بر کامپیوتر به نام آزمون تداعی ضمنی (Implicit Association Test) را انجام دهند که معمولاً برای سنجش تعصب‌های ناخودآگاه استفاده می‌شود. پژوهشگران در این آزمون، آن را طوری تغییر دادند تا میزان تداعی خودکار زنان با اشیا بی‌جان یا حیوانات را ارزیابی مورد ارزیابی قرار دهند.

این گروه همچنین به پرسش‌نامه‌هایی پاسخ دادند که میزان درگیری آن‌ها در مجموعه‌ای از رفتارهای سوءاستفاده‌آمیز و اجبار جنسی نسبت به همسران فعلی‌شان را اندازه‌گیری می‌کرد. اگرچه این معیارها بر اساس خودگزارش‌دهی هستند و ممکن است تحت تأثیر تحریف قرار گیرند، اما پیش‌بینی‌کننده‌های معتبری برای رفتارهای خشونت‌آمیز محسوب می‌شوند.

نتایج مطابق با انتظار پژوهشگران نشان داد، مردانی که تمایلات نیرومندتری به تداعی زنان با اشیاء داشتند، میزان بیشتری از رفتارهای خشونت‌آمیز و اجباری را گزارش کردند.

شیء‌انگاری و جنسیت‌زدگی به‌عنوان پیش‌بینی‌کننده‌های جداگانه‌ای برای خشونت از سوی شریک صمیمی شناسایی شدند، که نشان می‌دهد شیء‌انگاری به‌طور مستقل به این نوع خشونت کمک می‌کند.

عروسک‌های وودو

مطالعه‌ی دوم، برای گسترش مطالعه‌ی اول درباره خشونت خانگی انجام شد. اول، آزمون تداعی را طوری تغییر دادند تا پژوهشگران بررسی کنند که مردان تا چه حد شریک زندگی خود را (به‌جای زنان به‌طور کلی) به‌طور ناخودآگاه با اشیاء مرتبط می‌دانند.

دوم، یک آزمون رفتاری‌تر برای خشونت خانگی اضافه شد. وظیفه عروسک وودو (Voodoo Doll Task)  به شرکت‌کنندگان اجازه می‌دهد با استفاده از »سوزن‌» عروسکی را که نام شریک زندگی‌شان روی آن نوشته شده است و روی صفحه‌نمایش رایانه ظاهر می‌شود، سوراخ کنند.

هر شرکت‌کننده این فرصت را دارد که پس از تصور زنده یک سناریوی تحریک‌کننده، از تعداد سوزن‌های دلخواه استفاده کند. در این سناریو، او با شریکش در یک بار است و شریک زندگی‌اش شروع به معاشقه با مرد دیگری کرده و نارضایتی خود را از رابطه‌ی فعلی ابراز می‌کند.

البته، سوراخ کردن یک عروسک مجازی با سوزن‌های دیجیتال همانند خشونت واقعی نیست. بااین‌حال، افرادی که از تعداد بیشتری سوزن استفاده می‌کنند، تمایل بیشتری به خشونت در دنیای واقعی دارند. احتمالاً آن‌ها در بازداری اعمال خشونت‌آمیز ضعیف‌تر عمل می‌کنند.

در این مطالعه‌، مردانی که تمایل بیشتری به تداعی شریک زندگی‌شان با اشیاء داشتند، همانند مطالعه‌ی اول، میزان بیشتری از خشونت خانگی را گزارش دادند. همچنین، اگر به‌شدت از سناریوی تحریک‌کننده ناراحت می‌شدند، تعداد بیشتری سوزن به عروسک وودو فرو کردند.

ذهنیت شیء‌انگاری

دو مطالعه‌ی اول شیء‌انگاری را به‌عنوان تمایل به مرتبط کردن یک شخص با اشیاء بررسی کردند. پژوهشگران در مطالعه‌ی سوم، این مفهوم را به‌عنوان تمایل به تمرکز بر ظاهر فیزیکی فرد بررسی کرد.

در این آزمایش، مردان به‌طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که باید چند جمله در مورد ظاهر شریک زندگی‌شان می‌نوشتند و گروهی که باید در مورد شخصیت او می‌نوشتند. سپس آزمون عروسک وودو و چند پرسش‌نامه‌ی کوتاه را تکمیل کردند.

همان‌طور که پیش‌بینی می‌کردیم، مردان جوانی که بر ظاهر شریکشان تمرکز کرده بودند، تعداد بیشتری سوزن به عروسک فرو کردند. آن‌ها همچنین شریکشان را با صفات شخصیتی کمتری که با احساسات و توانایی اقدام مرتبط است ارزیابی کردند (که در تضاد با بی‌حرکتی اشیاء بی‌جان است).

معنای این یافته‌ها در دنیای واقعی

این سه مطالعه نشان می‌دهند که شیء‌انگاری در خشونت مردان علیه شریک زندگی نقش دارد. مردانی که به‌طور ضمنی شریک زندگی خود را شبیه اشیاء می‌بینند، در معرض خطر بیشتری برای اعمال خشونت علیه آن‌ها هستند.

داشتن ذهنیت متمرکز بر ظاهر ممکن است خشونت علیه شریک زندگی یا صمیمی را افزایش دهد، به این معنا که شیء‌انگاری حتی در میان مردانی که در حالت عادی تمایلی به خشونت ندارند نیز می‌تواند نقش داشته باشد.

این یافته‌ها دیدگاه جدیدی درباره‌ی خشونت از سوی شریک صمیمی و چگونگی پیشگیری از آن ارائه می‌دهند. به‌طور اساسی، آن‌ها نشان می‌دهند که این خشونت تا حدی در فقدان همدلی ریشه دارد. برخی از مردان تمایلی ندارند یا قادر نیستند که شریک زندگی خود را به‌عنوان انسان‌های کامل در نظر بگیرند.

تغییرات فرهنگی که قدردانی مردان از تجربیات زنان را تقویت کند و تمرکز آن‌ها بر ظاهر فیزیکی زنان را کاهش دهد، ممکن است به کاهش اثرات ویرانگر خشونت در روابط صمیمی دگرجنس‌گرا کمک کند.

مقابله با شیءانگاری در راستای کاهش خشونت خانگی

آز آنجایی که شیءانگاری پیامدهای منفی بسیاری برای قربانیان به همراه دارد، بر همه‌ی ما واجب است که به طور کامل با شی‌ءانگاری مقابله کنیم تا بتوانیم خشونت خانگی را کاهش دهیم. در این زمینه می‌توانیم اقدامات زیر را انجام دهیم.

  1. آگاهی‌بخشی و آموزش: اول از همه ما باید نسبت به شیءانگاری، تعریف آن و روش‌هایی که از طریق آن، با دیگران شیءانگاری می‌کنیم را به خوبی بشناسیم. سپس باید فرهنگ احترام به کرامت انسانی و آموزش برابری جنسیتی را ترویج دهیم.
  2. اصلاح رسانه‌ها: یکی از مهم‌ترین روش‌های کاهش شیءانگاری نظارت بر محتوای رسانه‌ها و کاهش استفاده‌ی ابزاری از بدن زنان در تبلیغات و فیلم‌هاست.
  3. تقویت هویت فردی:‌ یک وظیفه‌ی انسانی همه‌ی ما این است که به جای تأکید بر ارزش‌های بیرونی مانند ظاهر و بدن افراد بهتر است بر ارزش‌های درونی مانند توانایی‌ها، هوش و استعدادها و شخصیت افراد تمرکز کنیم.
  4. تغییر کلیشه‌های فرهنگی:‌ آخرین اقدام مؤثری که باید انجام دهیم این است که زنان را صرفاً به عنوان ابژه‌ی جنسی در نظر نگیریم.

برای ارتباط با ما درباره راهنمای درمانگر شدن و به ویژه انتخاب بین مداخلات حمایتی و تفسیری انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این می‌توانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.

  • اینستاگرام: schema.therapy
  • تلگرام: psychologistnotes
  • ایمیل: schemalogy@gmail.com

دکتر حمید بهرامی زاده

رویکرد من طرحواره‌‌درمانی و روانکاوی است و تاکنون ۳ کتاب در حوزه طرحواره‌درمانی منتشر کرده‌ام و یک کتاب درباره‌ی درمان افسردگی. علاقه‌ی اصلی من یکپارچه‌نگری رویکردهای روان‌درمانی است. من فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های فردوسی، تهران و علامه‌طباطبایی هستم. شعار من این است: زندگی آب‌تنی کردن در حوضچه اکنون است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا