افزایش بلوغ عاطفی در روابط و شکستن الگوهای ناکارآمد ارتباطی
من یک زوجدرمانگر هستم و همیشه در جلسات زوجدرمانی به این نتیجه میرسم که در اغلب موارد احساسات تلخ و الگوهای تعاملی و ارتباطی برای ماهها و سالها طول میکشند. اگر رابطهی زوجها بیش از یک دهه باشد باز هم این الگوها بیش از یک دهه طول کشیدهاند. این موضوع یک دلیل خاص دارد: عدم بلوغ عاطفی زوجها.
بلوغ عاطفی باعث میشود که افراد، افکار و احساسات خود را مورد مشاهده قرار دهند تا بتوانند بهطور مؤثر احساسات را دشوار مدیریت کنند.
من متوجه شدهام که در تمامی این زوجها، یک نکتهی مشترک و بدیهی وجود دارد: این زوجها بارها و بارها ناراحتیهای قدیمی خود را بازآفرینی میکنند. انگار برای آنها همیشه «در روی یک پاشنه میچرخد».
آنها احساس میکنند که به طرز ناگواری در این چرخهی معیوب گیر کردهاند. هر مرتبه که اختلاف جدیدی بین آنها ایجاد میشود دوباره زخمهای قدیمی را به میان میآورند. به عبارت دیگر آنها در هر موقعیت جدیدی که در آن به مشکل میخورند، دست به نبش قبر میزنند و وقتی اوضاع بهتر است نگران اختلاف نظر بعدی هستند.
اگر شما هم جزء این دسته از زوجها هستید که در چرخهی تکرار هزاربارهی مشکلات قدیمی گیر افتادهاید احتمالاً به دنبال یک راه حل مناسب هستید.
بیایید ابتدا یک راهحل ساده و سرراست را برای حل این معضل و افزایش بلوغ عاطفی مطرح کنیم و سپس آن را بسط بدهیم و تمرینها و تکنیکهایی را با هم مرور کنیم.
کلید خروج از این الگوها و چرخهی معیوب درک واقعی دیدگاههای شریک زندگیتان است. قبول دارم که این راهحل خیلی هم ساده نیست؛ اما همیشه میتواند شبیه آب روی آتش باشد.
اگرچه درک کردن یکدیگر به ظاهر ساده میآید اما واقعاً زوجها در انجام این کار به یک دلیل خاص، مشکلات عمیقی دارند. یعنی آنها در حین مشاجرات خود بهراحتی در احساسات منفی گذشته یا حتی خشمی که نسبت به یکدیگر پیدا میکنند غرق میشوند و به این نتیجه میرسند که شریک زندگیشان شایستهی درک و همدلی نیست.
آنها در ذهن خود درگیر این موضوع هستند که شریک زندگیشان آنها را ناامید و حتی طرد کرده است. از این و احساس میکنند که باید علاقه و مراقبت خود را از شریک زندگیشان دریغ کنند.
نکتهای که باید بدانید این است که همهی ما وقتی در ذهنمان به صورت مدام گلایههای خود را نشخوار میکنیم، دیگر نمیتوانیم به ناراحتیها و دردهای شریک زندگیمان گوش دهیم.
در این صورت، به محض اینکه شکایتهای شریک زندگیمان را میشنویم بلافاصله به تمام لحظاتی که ما را ناامید کرده است فکر میکنیم. به همین دلیل به صورت دفاعی یا با خشم پاسخ میدهیم: چطور به خودش جرئتش میده که وقتی با من «چنین و چنان» کرده و باعث شده که من احساسات بدی داشته باشم از من شکایتی هم داشته باشه».
با گذشت زمان، این الگو به هویت زوجها تبدیل میشود. سالها میگذرد ولی تمرکز آنها همچنان روی فهرست ناامیدیها و خشمهایی است که از هم دارند. درواقع با گذشت زمان، آنها یکدیگر را با همین الگوها میشناسند. آنها به جای لذت بردن از هم و همراهی کردن یکدیگر، به طور پیشفرض روی گلایههای قدیمی تنظیم شدهاند. و به این ترتیب این چرخهی ناراحتی دوطرفه، به صورت بیپایان ادامه پیدا میکند.
با این حال که این وضعیت بسیار پیچیده است، در واقع یک راه حل ساده برای شکستن و خارج شدن از این چرخه و شروع یک الگوی جدید و سالم وجود دارد. برای رسیدن به این وضعیت جدید باید دست از جنگیدن بردارید و فراموش نکنید که «خونتون میدون جنگ نیست». سپس باید به صورت واقعی و صمیمانه به شریک زندگیتان گوش دهید.
دو گزینه برای انتخاب پیش روی شماست: یا باید به همان مسیر قدیمی خود ادامه دهید یا اینکه به رابطهی خود فرصت واقعی برای رشد کردن بدهید. به نظر میرسد برای افزایش بلوغ عاطفی خود تنها یک انتخاب وجود دارد و آن هم گزینهی دوم است.
برای خیلی از ما همینکه در مشاجره با شریک زندگیمان برنده باشیم کفایت میکند که البتهی نتیجهی آن چیزی جز تکرار مشکلات در آینده نیست. از این رو اگر خواهان بلوغ عاطفی باشیم باید به فکر ایجاد روشهای بالغانهتری برای تعامل با همسرمان باشیم.
این روشهای بالغانه یک مزیت خیلی خاص دارد: شما با رفتار بالغانهی خود، به همسرتان نشان میدهید که او نیز با شما چگونه رفتار کند.
متأسفانه، برای ما جا افتاده است که نجنگیدن نشانهی ضعف و کوتاه آمدن است. اما اگر دست از جنگ بکشیم و روشهای جدیدتری را امتحان کنیم به قهرمانی تبدیل میشویم که رابطهمان را به اوج میرسانیم. من در ادامه روشهای کارآمدی را برای ساختن یک رابطه پویاتر با شریک زندگیتان را ذکر میکنم.
روشهای افزایش بلوغ عاطفی
۱. گوش دادن فعال
مرتبهی بعدی که همسرتان درباره شما نظری داد که ممکن است شما را برآشفته کند یا اینکه از دست شما ناراحت بود، قبل از هرگونه واکنشی ابتدا کمی صبر کنید. در این لحظه باید به خودتان یادآوری کنید که شنیدن حرفهای همسرم، تنها راه شروع یک الگوی جدید و البته سالم است.
باید با صداقت از خودتان بپرسید که «آیا من طوری رفتار کردهام که همسرم بتواند با من حرف بزند؟». سپس آنچه بین شما میگذرد را توصیف کنید:
- «میفهمم که از دست من ناراحتی، میخوام بفهمم چه احساسی داری»
سپس، به هرچه میگوید به دقت گوش کنید. نکتهی بعدی این است که سعی نکنید از خودتان دفاع کنید و به جای آن صرفاً باید به آنچه گفته میشود توجه کنید. فراموش نکنید که هدف شما در این لحظه فقط درک کردن شریک زندگیتان است. البته منظورم این نیست که باید بپذیرید او همه چیز را درست میگوید یا غلط؛ درک کردن یعنی اینکه شریک زندگیتان یک دیدگاه دارد و وظیفهی شما در این لحظه درک کردن آن دیدگاه است.
چند نکتهی ساده برای گوش دادن فعال برایتان آماده کردهام که میتوانید به سادگی آنها را انجام دهید. این نکات اگرچه سادهاند اما میتوانند به بلوغ عاطفی شما کمک کنند:
- ابتدا باید تمام توجه خود را به شریک زندگیتان بدهید. به عنوان مثال استفاده از موبایل، تماشای تلویزیون یا هر موضوع حواسپرتکن دیگر را کنار بگذارید.
- وسط حرف زدن همسر خود نپرید. گاهی اوقات بهخصوص زمانی که فکر میکنیم همسرمان دارد موضوعی را اشتباه مطرح میکند وسوسه میشویم که وسط حرف او بپریم و حرفش را قطع کنیم. این کار دقیقاً نشاندهندهی عدم بلوغ عاطفی ماست. بنابراین بهتر است اجازه بدهید که همسرتان به طور کامل حرفش را بزند. با این کار به او نشان میدهید که احساساتش برای شما مهم است.
- تأیید احساسات. هنگامی که همسرتان در حال حرف زدن است باید احساسات او را تأیید کنید. به هر حال چه اشتباه چه درست او رنجیده است و احساسات رنجش او باید مورد رسیدگی قرار بگیرد. از این رو باید احساسات او را به رسمیت بشناید.
- قضاوت نکنید. گاهی اوقات ما دچار پیشداوری میشویم یا در حین گوش دادن سعی میکنیم پاسخهای خود را آماده کنیم. به خاطر داشته باشید که هدف شما فقط گوش دادن و درک کردن دیدگاههای همسرتان است. این کار به بلوغ عاطفی هر دوی شما کمک میکند.
- زبان بدن مثبت. اگر قرار باشد که همسرتان بفهمد در حال گوش دادن به او هستید باید زبان بدنتان این موضوع را به او نشان دهد. به عنوان مثال سرتان را تکان دهید، به چشمهای او نگاه کنید و سعی کنید حالت پذیرا و شنونده داشته باشید.
- احترام گذاشتن. واقعاً سخت است وقتی با چیزی مخالف هستیم به گوینده احترام بگذاریم. اما در اینجا هدف ما حل مسئله و ایجاد بلوغ عاطفی در رابطه با کسی است که دوستش داریم. از این رو باید به نظرات و احساسات همسرمان را احترام بگذاریم.
۲. آنچه را که میشنوید بدون قضاوت، بازتاب دهید
منظور از بازتاب دادن، بازگو کردن آنچیزی است که شنیدهاید. و منظور از بدون قضاوت این است که در حین بازگو کردن نباید نظرات و برداشتهای خود را به آنچه شنیدهاید اضافه کنید. ممکن است شما دلایل زیادی داشته باشید که آنچه همسرتان گفته است اشتباه است یا اینکه با او موافق نباشید، اما باز هم نباید قضاوتها و برداشتهای خود را در این لحظه به گفتگو اضافه کنید:
- «احساس تنهایی و درک نشدن داری».
برای اینکه در کار سختِ قضاوت نکردن موفق عمل کنید نکات زیر را رعایت کنید:
- روی شنیدن تمرکز کنید نه پاسخ دادن. در تمرین درک کردن هم این موضوع را مطرح کردم اما به دلیل اهمیت آن، باید بار دیگر هم گفته شود. سعی کنید هنگام گوش دادن به همسرتان، حالت دفاعی به خود نگیرید.
- همدلی به جای انتقاد و سرزنش. باور کنید تاکنون هیچکسی نتوانسته همسرش را با سرزنش کردن به راه درست هدایت کند. علاوه بر این، انتقادگر بودن شما را به سمت بلوغ عاطفی هدایت نمیکند. از این رو لازم است که همدلی کنید نه انتقاد و سرزنش. همدلی کردن وقتی اهمیت ویژهای پیدا میکند که شما نقصها و اشتباهات همسرتان را میبینید.
- استفاده از کلمات منفی ممنوع. یکی از نشانههای عدم بلوغ عاطفی، استفاده مداوم از برچسبهای منفی و حتی ناسزا گفتن و توهین کردن است. بنابراین تمام این عبارات، میوههای ممنوعهی روابط هستند. استفاده از آنها باعث میشود شما به جهنم رابطه پرتاب شوید.
- از کلمات مطلق استفاده نکنید. شما نباید از عبارتهایی مثل «تو همیشه …»، «تو هیچوقت …» و غیره استفاده کنید. این عبارتها تحریف واقعیت هستند. هر آدمی نقاط قوت و ضعف خودش را دارد. پس نمیتوانیم به صورت مطلق چیزی را به کسی نسبت بدهیم.
- فرضیه نسازید. گاهی در جلسات زوجدرمانی متوجه میشوم که زوجها درباره رفتار طرف مقابلشان فرضیههایی ساختهاند و به جز فرضیههای خودشان به چیز دیگری توجه نمیکنند. مثلا یکی از زوجها ممکن است این فرضیه را در ذهن خودش ساخته باشد که «اون به دنبال رابطه با زنهای دیگر است». این فرضیه باعث میشود که واقعیتها را درک نکند.
- تأکید روی نکات مثبت. اگر قرار باشد به بلوغ عاطفی برسیم و رابطه خوبی را تجربه کنیم باید تمرکز ما بیشتر از نکات منفی و نقاط ضعف هسمرمان روی نقاط قوت او باشد.
۳. پذیرش مسئولیت واقعی
یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین وظایف هر انسانی پذیرش مسئولیت است؛ درواقع «گردن گیری» خیلی از ماها ضعیف است. اما در عین حال، پذیرش مسئولیت از بهترین روشهای حل مسئله است. پذیرش مسئولیت به بلوغ عاطفی شما را نزدیکتر میکند.
شما باید مسئولیت آنچه را که انجام دادهاید به گردن بگیرید. البته لازم نیست مسئولیت آنچه را که باور ندارید به عهده بگیرید یا حتی لازم نیست که بابت همهچیز عذرخواهی کنید تا همسرتان احساس بهتری داشته باشد. شما فقط لازم است که به دنبال آن بخش کوچکی از حرفهای همسرتان باشید که بتوانید آن را تأیید کنید، یا بابت آن یک عذرخواهی بدهکارید.
- «میفهمم که چقدر تنها موندی، چون این چندوقت من خیلی مشغول وظایف شغلی بودم».
- «متوجه ناراحتی تو هستم و میفهمم که با بعضی از رفتارهایی که انجام دادهام به این الگوی منفی کمک کردهام».
- «متأسفم که که رفتار من باعث شده احساس بیاحترامی و ناراحتی کنی».
- «میبینم که چقدر ناراحتی و میخواهم کمک کنم».
چند نکته خوب برای پذیرش مسئولیت:
- به دنبال دلیل مشکلات خود باشید. برای پذیرش مسئولیت و به تبع آن افزایش پذیرش مسئولیت، به جای اینکه مشکلات را به گردن همسرتان بیندازید دنبال نقش خود در مشکلات باشید. باور کنید این کار به بلوغ عاطفی شما کمک میکند.
- به اشتباهات خود اعتراف کنید. وقتی اشتباهی انجام میدهید بهتر است به آن اعتراف کنید نه اینکه آن را توجیه یا پنهان کنید. پذیرش اشتباهات به بهبود رابطه کمک میکند و همسرتان احساس میکند شما به او اهمیت میدهید.
- پذیرش مسئولیت نشانهی ضعف شما نیست. مسئولیتپذیری نشان میدهد که شما جرئت تغییر کردن دارید. نشان میدهد که شما به بلوغ عاطفی اهمیت میدهید و آمادهاید که مسائل و مشکلات را حل کنید.
۴. به همسر خود نشان دهید که واقعاً به درک دیدگاهها، احساسات و تجربههای او علاقهمند هستید.
اگر قصدتان این است که مسائل و مشکلات را حل کنید و به بلوغ عاطفی برسید لازم است که به هسمرتان نشان دهید واقعاً احساسات و تجربههای او برای شما اهمیت زیادی دارد و واقعاً علاقه دارید که آنها را درک کنید.
بنابراین میتوانید از این لحظه استفاده کنید و به هسمرتان بگویید که قصد دارید الگوی ارتباطی خود را تغییر دهید و به جای اینکه مدام به یکدیگر برچسب بزنید یا با کنایه زدن همدیگر را مخاطب قرار دهید و یا به جای سرزنش کردن، هدفتان این است که یک گفتگوی عمیق و سازنده داشته باشید تا بتوانید ریشههای مشکلات و رنجهایی را که تجربه میکنید مورد بررسی قرار دهید.
این کار به این معناست که از این فرصت استفاده کنید تا به شریک زندگیتان بگویید که میخواهید الگوی ارتباطی خود را تغییر دهید؛ به جای اینکه به یکدیگر کنایه و سرزنشهای مداوم بزنید، به دنبال مکالمات عمیقتر باشید که ریشههای درد و رنج هر دوی شما را بررسی کند.
انگلیسیزبانها برای اشاره به کنایهها و حملههای غیرمستقیم که باعث ایجاد ناراحتی و شکاف در رابطه میشود از عبارت taking jabs استفاده میکنند. وظیفهی شما در مسیر بلوغ عاطفی در رابطهتان، این است که این موارد را کنار بگذارید. بنابراین میتوانید به همسر خود بگویید که در این لحظه فقط قصد دارید که مسائل را به صورت بالغانهای مطرح کنید و همچنین به صورت بالغانهای به حرفهای او گوش دهید.
۵. بررسی احساسات خود
بعد از اینکه به خوبی به حرفهای همسرتان گوش کردید و توانستید منظور او را درک کنید قدم بعدی برای رسیدن به بلوغ عاطفی، بررسی احساسات خود است. شما باید به احساسات خود نیز توجه کنید و آنها را سرکوب و انکار نکنید.
اما اگر بلافاصله بخواهید احساسات خود را مطرح کنید ممکن است اینطور به نظر برسد که نمیخواهید مسئولیت خود را بپذیرید.
بنابراین بعد از اینکه طوفان مشاجره به پایان رسید و در حالت آرامش قرار گرفتید به احساسات خود فکر کنید. حتی میتوانید آنها را یادداشت کنید. آیا احساسات شما به مشکلاتی که در رابطه وجود دارد ربط دارد یا در آنها نقش دارد؟
سپس میتوانید در یک فرصت مناسب از همسرتان بخواهید که یک گفتگوی دیگر داشته باشید تا شما هم بتوانید با پذیرش مسئولیتها و با توجه به آنچه درک کردهاید احساسات خود را نیز مطرح کنید. البته همسرتان هم باید برای بلوغ عاطفی تلاش کند تا بتواند به شما فرصت بدهد که احساسات خود را مطرح کنید.
درنهایت به خاطر داشته باشید که هدف از مطرح کردن احساسات این نیست که توپ را بار دیگر به میدان همسرتان بیندازید، بلکه این است که رابطه را به سمت بهتر شدن و بلوغ عاطفی هدایت کنید.
جمعبندی
بلوغ عاطفی مهمترین عاملی است که باعث میشود زوجها از چرخهی تخریب کردن روابط خود خارج شوند. اگر به این چرخه توجه نشود و تلاشی برای تغییر آن صورت نگیرد، تا همیشه ادامه مییابد و حتی با گذر زمان تقویت میشود. در این مقاله روشهایی به صورت مفصل به شما ارائه شده است.
این کارها را انجام دهید و مطمئن باشید که نتیجهی خوبی به دست خواهید آورد. اما اگر تلاشهای شما جواب ندهد نشاندهندهی این است که شما نیاز به کمک حرفهای دارید. به همین دلیل بهتر است برای افزایش بلوغ عاطفی خود و شکستن الگوهای مخرب رابطهی خود از یک متخصص زوجدرمانی استفاده کنید تا به شما در رشد و گسترش بلوغ عاطفی کند.
برای ارتباط با ما درباره بلوغ عاطفی در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com