تا حالا آنقدر پرخوری کردهاید که حالتان بد شود؟ احتمالاً در یک مهمانی یا در موقعیت دیگری، تجربه پرخوری را داشتهاید. اما برخی افراد به طور منظم دست به پرخوری میزنند و احساس میکنند که روی زیاد خوردن خود هیچ کنترلی ندارند. این افراد ممکن است به اختلال پرخوری (binge-eating disorder) مبتلا باشند. با ما همراه باشید تا به سؤالات زیر درباره این اختلال پاسخ دهیم:
- اختلال پرخوری چیست؟
- برای تشخیص آن از چه ملاکهایی میتوانیم استفاده کنیم؟
- این اختلال چه نشانههایی دارد؟
- چه عواملی باعث ایجاد بیماری پرخوری میشوند؟
- binge-eating disorder را چگونه میتوان درمان کرد؟
تعریف اختلال پرخوری
اختلالات خوردن مجموعهای از اختلالات روانی هستند که در آنها فرد نسبت به غذا خوردن و نگرشی که نسبت به بدن خود دارد مشکلات قابل توجهی را تجربه میکند. آمارهای جهانی نشان میدهند که حدود ۹ درصد افراد به اختلالات خوردن مبتلا هستند. این اختلالات تأثیرات چشمگیری بر زندگی، بهزیستی و سلامت روانی میگذارند. به طور کلی شش نوع اختلال خوردن وجود دارد که عبارتاند از:
- پیکا (هرزهخواری)
- اختلال نشخوار
- اختلال مصرف غذای محدود/اجتنابی
- اختلال بیاشتهایی عصبی
- اختلال پراشتهایی عصبی
- اختلال پرخوری (BED)
تفاوت اختلال پرخوری با سایر اختلالات خوردن چیست؟ افرادی که تشخیص اختلال پرخوری دریافت کردهاند دارای مجموعهی گستردهای از نشانههای مختلف هستند. برخلاف اختلال بیاشتهایی عصبی که محدود کردن مصرف غذا در آن یک نشانهی مهم است در اختلال پرخوری خبری از محدودیت غذایی وجود ندارد. پراشتهایی عصبی نیز با پاکسازی غذا بعد از مصرف آن مشخص میشود اما در binge-eating disorder به ندرت شاهد رفتارهای پاکسازی هستیم. بنابراین اختلال پرخوری چگونه است؟
تعریف
اختلال پرخوری شامل دورههای فراوان و مکرر و غیرقابل کنترل مصرف غذای بیش از حد است.
معیارهای تشخیصی اختلال پرخوری
این اختلال خوردن بر اساس فقدان پاکسازی یا ورزش افراطی از سایر اختلالات خوردن متمایز میشود. به دلیل اینکه در اختلال پرخوری این نشانهها وجود ندارد تشخیص اینکه آیا شخص صرفا پرخوری میکند یا مبتلا به اختلال پرخوری است بسیار دشوار است.
گاهی اوقات شما ممکن است به یک رستوران بروید و بشقاب خود را با انواع غذاها مثل مرغ و خورشتهای مختلف پر کنید. این کار شما میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. ممکن است شما بخواهید به دلیل پول زیادی که دادهاید تا میتوانید غذا بخورید، ممکن است صرفاً هوس غذاهای مختلف کردهاید یا اینکه بعد از یک روز طولانی و پرکار احساس گرسنگی زیادی میکنید. اما این نوع پرخوری لزوماً به معنای اختلال پرخوری در شما نیست.
برای متمایز ساختن پرخوریهای گاهبهگاه و اجتناب از تشیخصگذاری بیمورد و افراطی، معیارها و ملاکهای خاصی برای تعیین مشکلات خوردن از جمله اختلال پرخوری (binge-eating disorder) تعیین شده است. این ملاکها توسط انجمن روانپزشکی آمریکا در کتاب راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی منتشر میشود.
ملاکهای تشخیصی A. دورههای مکرر پرخوری. یک دوره پرخوری با هر دو ملاک زیر مشخص میشود:
B. دورههای پرخوری با سه (یا بیشتر از) موارد زیر همراه است:
C. در مورد خوردن ناراحتی مشخصی وجود دارد. D. به طور متوسط، پرخوری حداقل یک مرتبه در هفته به مدت سه ماه رخ میدهد. E. پرخوری با استفاده مکرر از رفتارهای جبرانی نامناسب مانند پراشتهایی عصبی همراه نیست و منحصراً در طول دوره پراشتهایی عصبی یا بیاشتهایی عصبی رخ نمیدهد. مشخص کنید: در بهبودی نسبی: پس از اینکه معیارهای کامل اختلال پرخوری برآورده شد، پرخوری با فرکانس متوسط کمتر از یک مرتبه در هفته برای یک دوره زمانی طولانی اتفاق میافتد. در بهبودی کامل: پس از اینکه معیارهای کامل اختلال پرخوری برآورده شد، هیچ یک از معیارها برای مدت زمان طولانی برآورده نشده است. شدت فعلی را مشخص کنید: حداقل سطح شدت بر اساس دفعات دورههای پرخوری است (به زیر مراجعه کنید). سطح شدت ممکن است افزایش یابد تا علائم دیگر و میزان ناتوانی عملکردی را منعکس کند.
|
فراوانی
یکی از عوامل بسیار مهم در تشیخصگذاری اختلال خوردن، فروانی دورههایی است که فرد پرخوری میکند. اگر یک نفر حداقل در طول یک دورهی سهماهه هر هفته یک مرتبه دست به پرخوری بزند ممکن است مبتلا به بیماری پرخوری باشد. افرادی که به نوع شدید مشکل پرخوری مبتلا باشند ممکن است هفتهای ۱۴ مرتبه پرخوری کنند. این دورهها به شدت برای سلامت کلی ضرر دارد و توانایی فرد برای انجام وظایف روزمره را مختل میسازند.
رفتارها
بافت و موقعیتی که در آن پرخوری رخ میدهد شاخص بااهمیتی در تشخیص اختلال پرخوری است. اختلال پرخوری با خوردن نابهنجار مقدار زیادی غذا در طول یک دوره دو ساعته مشخص میشود. هنگام پرخوری، فرد مبتلا به این اختلال گزارش میدهد که احساس میکنند روی غذا خوردن خود کنترلی ندارند، حتی بعد از سیر شدن به خوردن ادامه میدهد، احساس سیری ناخوشایندی به او دست میدهد، و بعد از پرخوری شدیداً احساس گناه و شرم میکند.
یکی دیگر از رفتارهای افراد مبتلا به پرخوری، تند غذا خوردن است. در واقع سرعت غذا خوردن آنها از سایر افراد بیشتر است. به عنوان مثال در مدت بسیار کمی، غذای زیادی مصرف میکنند. رفتار دیگر آنها، خوردن مخفیانه است که این کار را به منظور اجتناب از شرمساری جلوی دیگران انجام میدهند.
معیار طلایی
چطور میتوانیم میتوانیم به طور دقیق بفهمیم که یک نفر مبتلا به BED است یا سایر اختلالات خوردن؟ برخی از افراد به دلیل نداشتن نشانههای مشخص هیچ وقت متوجه نمیشوند که مبتلا به نوعی اختلال خوردن هستند. در اختلال پراشتهایی عصبی و بیاشتهایی عصبی، پاکسازی (استفراغ عمدی یا استفاده از ملینها)، ورزش افراطی یا محدود کردن میزان مصرف غذا نشانههای رایجی هستند.
با این وجود، تشخیص بیماری پرخوری مستلزم این نشانهها نیست. بنابراین علیرغم میزان شیوع بالای این اختلال، تشخیص آن سخت است و ممکن است حتی بدون تشخیص باقی بماند. دلیل دیگری که باعث میشود شناسایی اختلال پرخوری سخت باشد این است که افراد مبتلا به آن مشکل خود را پنهان میکنند و مخفیانه پرخوری میکنند.
نشانههای اختلال پرخوری
فردی که به اختلال پرخوری تشخیص داده میشود نشانههایی را تجربه میکنند که سلامت روانی و بهزیستی وی را تحت تأثیر قرار میدهد. این نشانهها همچنین زندگی اجتماعی و روابط آنها را مختل میکنند. این نشانهها عبارتاند از:
- خوردن نابهنجار میزان بالای غذا
- رفتار مخفیانه خوردن
- احساس گناه مرتبط با غذا، عزت نفس پایین، و خودپنداره منفی
- از دست دادن کنترل هنگام پرخوری
- تند غذا خوردن
- ادامه غذا خوردن بعد از سیر شدن
- احساسات گناه، شرم و افسردگی بعد از غذا خوردن
مثال
بابک به دکتر خود گزارش داد که در یک سال گذشته با پرخوری مشکل داشته است. تقریباً دو بار در هفته هنگامی که از مدرسه به خانه میآید هر آنچه در یخچال پیدا میکند به اتاقش میبرد تا کسی در حین خوردن او را نبیند. او میگوید که بعد از سیری همچنان غذا میخورد و احساس میکنند که روی مقدار غذا خوردن خود کنترلی ندارد. بعد از پرخوری، احساسات وحشتناکی دارد اما دومرتبه همان کار را میکند.
نشانههای بابک نشان میدهد که او مبتلا به اختلال پرخوری است.
این نشانهها به شدت برای فرد مبتلا به اختلال پرخوری خطرناک و آسیبزا هستند و عموماً آنها با مشکلاتی در زندگی اجتماعی، خودپنداره، اعتماد به نفس و سلامت روانی خود مواجه میشوند. رفتار خوردن مخفیانه، به طور خاص ممکن است باعث اجتناب فرد از دورهمیهای اجتماعی یا باعث شرمساری و اضطراب وی در جمع میشود.
فرد مبتلا به بیماری پرخوری ممکن است احساسات گناه مرتبط با غذا را تجربه کند که به نوبه خود رابطه او با غذا و خوردن را پیچیده میسازد. در واقع غذا خوردن که میتواند یک تجربه مثبت و لذتبخش باشد برای فرد مبتلا به این اختلال شکل دیگری پیدا میکند. دورههای پرخوری به صورت چرخهای رخ میدهند و از این رو دستیابی به رابطه مثبت با غذا را دشوار میسازد.
بسیاری از افراد مبتلا، اغلب بعد از سیر شدن به غذا خوردن ادامه میدهند و علاوه بر این بسیار تند غذا میخورند. به دلیل این الگوهای غیرقابل کنترل و ناسالم، برخی از آنها در خطر ابتلا به مشکلات سلامتی و چاقی هستند. البته، هر کسی که چاق باشد لزوما مبتلا به پرخوری نیست و هر فرد مبتلا به پرخوری لزوما چاق نمیشود.
میزان شیوع
بر اساس دو مطالعه اپیدمیولوژیک ایالات متحده که در نمونههای جامعه انجام شده است، شیوع ۱۲ ماهه اختلال پرخوری بین 0.44٪ تا 1.2٪ است که این میزان در زنان دو تا سه برابر بیشتر از مردان است.
تشخیصهای افتراقی
پرخوری عصبی. اختلال پرخوری به لحاظ دورههای مکرر پرخوری با اختلال پراشتهایی عصبی مشابهت دارد اما از نظر تظاهر بالینی، از این لحاظ که رفتارهای جبرانی نامناسب (مانند پاکسازی و ورزش افراطی) که در پراشتهایی عصبی مشاهده میشود در پرخوری وجود ندارد با یکدیگر متفاوت هستند. علاوه بر این، برخلاف افراد مبتلا به پراشتهایی عصبی، در پرخوری معمولاً دارای محدودیت غذایی که به منظور تأثیر بر وزن و شکل بدن به کار میرود وجود ندارد. همچنین به لحاظ درمانی، پاسخ درمانی افراد مبتلا به پرخوری بالاتر است.
چاقی. پرخوری چند تمایز اساسی با چاقی دارد. نخست ارزشگذاری بیش از حد وزن و شکل بدن در افراد چاق مبتلا به این اختلال بیشتر از کسانی که دارای این اختلال نیستند. دوم اینکه میزان همبودی در بین افراد چاقی که مبتلا به پرخوری مبتلا هستند بیشتر از کسانی است که به این اختلال مبتلا نیستند.
سوم اینکه نتایج درمانهای روانشناختی برای بیماری پرخوری بهتر از نتایج درمان چاقی در افرادی است که با بیماری پرخوری همبودی دارند.
اختلالات دوقطبی و افسردگی. افزایش خوردن در دورههای افسردگی اساسی ممکن است با از دست دادن کنترل همراه باشد یا نباشد. اگر معیارهای کامل هر دو اختلال وجود داشته باشد باید هر دو اختلال تشخیصگذاری شوند. پرخوری و سایر نشانههای خوردن مختل در اختلال دوقطبی مشاهده میشود. اگر معیارهای کامل هر دو اختلال برآورده شود میتوان هر دو تشخیص را مطرح کرد.
اختلال شخصیت مرزی. پرخوری یکی از رفتارهای تکانشی است که بخشی از تعریف اختلال شخصیت مرزی است. اگر معیارهای کامل هر دو اختلال برآورده شود هر دو اختلال تشخیصگذاری میشوند.
همبودی
شایعترین اختلالات همراه عبارتند از اختلال افسردگی اساسی و اختلال مصرف الکل. همبودی با شدت پرخوری مرتبط است نه با میزان چاقی.
علتشناسی
عوامل متعددی باعث ایجاد binge-eating disorder میشوند. به دلیل ماهیت پرخوری ممکن است مشکالت مرتبط با وزن مانند افزایش وزن یا چاقی نیز وجود داشته باشد. بیماریهای دیگری که ممکن است با این اختلال همراه باشند عبارتاند از بیماریهای قلبی، دیابت و سرطان.
علاوه بر این، افراد مبتلا به پرخوری، مشکلات روانی دیگر مانند اضطراب و افسردگی را نیز تجربه میکنند. شواهد تحقیقاتی نشان میدهند که بسیاری از اختلالات خوردن ناشی از نقایص هیجانی در سلامت روانی افراد است. یک مطالعه به طور خاص، از ایده که افراد مبتلا به پرخوری ممکن است از پرخوری به عنوان راهی برای مقاله با هیجانهای منفی استفاده کنند حمایت میکند.
تحقیقات فعلی در مورد علت اصلی binge-eating disorder اندک است اما علتهای احتمالی شامل عوامل متعددی مانند عوامل اجتماعی، هیجانی و ژنتیکی است. یک مطالعه نشان داد که ژنتیک با خطر ابتلا به این اختلال ارتباط دارد. به این معنا که افراد خاصی ممکن است نسبت به اختلال پرخوری مستعد باشند به ویژه افرادی که در خانوادههایشان سابقه اختلال پرخوری وجود دارد.
درمان اختلال پرخوری
از آنجایی که علتهای مشخصی برای بیماری پرخوری وجود ندارد و نشانههای این اختلال در هر فردی به شکل متفاوتی بروز پیدا میکند درمان آن کار دشواری است. علاوه بر این، انواع مختلف اختلالات خوردن با یکدیگر همبودی بالایی دارند و این مسئله کار درمان و تشخیص را دشوارتر میسازد. بنابراین برای درمان، ارزیابیهای روانشناختی دقیق ضروری هستند.
درمانهای روانشناختی مانند درمان شناختی رفتاری و رواندرمانی بین فردی نشان دادهاند که در درمان این اختلال اثربخشی خوبی دارند. این درمانها به سایر مشکلات روانی این افراد مانند اضطراب و افسردگی کمک میکنند.
یک مطالعه دانشگاهی که بر روی اثربخشی سه درمان BED انجام شد، شامل یک کارآزمایی تصادفی با 205 شرکتکننده مرد و زن بود. نتایج مطالعه نشان داد که هم رواندرمانی بین فردی و هم درمان شناختی-رفتاری در درمان BED موثرترین درمانها هستند (ویلسون و همکاران، 2010).
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com
اختلالات خوردن مجموعهای از مشکلات روانشناختی هستند که روی رابطه فرد با غذا و خوردن تأثیرات منفی میگذارند. پرخوری در بین شش نوع مختلف اختلالات خوردن، از همه شایعتر است.
رفتار دیگری که در این اختلال مشاهده میشود سریع غذا خوردن، و خوردن مخفیانه به منظور اجتناب از شرمساری در حضور دیگران است. دو نوع درمان روانشناختی بیشترین اثربخشی را برای پرخوری دارند: درمان شناختی رفتاری و رواندرمانی بین فردی. |