اختلال شخصیت وابسته (DPD): تشخیص و درمان
اختلال شخصیت وابسته (DPD) یکی از چندین اختلال شخصیتی است که در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری برای اختلالات روانی، (DSM-5) وجود دارد. فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته (DPD) نیاز فراگیر و بیش از حد به مراقبت دارد. DPD به گروهی از اختلالات شخصیت تعلق دارد که با سطوح بالای اضطراب مشخص میشود.
افراد مبتلا به DPD اغلب احساس درماندگی، تسلیم یا ناتوانی در مراقبت از خود میکنند. آنها ممکن است در تصمیمگیریهای ساده دچار مشکل شوند. اما با کمک رواندرمانی، فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته میتواند اعتماد به نفس و اتکا به خود را بیاموزد.
اختلال شخصیت وابسته (DPD) چیست؟
برای درک اختلال شخصیت وابسته اجازه بدهید ابتدا یک تعریف مختصر از شخصیت و اختلال شخصیت را با هم مرور کنیم و سپس به سراغ اختلال شخصیت وابسته برویم.
کارشناسان بهداشت روان، شخصیت را به عنوان طرز تفکر، احساس و رفتار فرد توصیف میکنند و اختلال شخصیت بر نحوهی تفکر یا عملکرد افراد تأثیر میگذارد و باعث میشود در طول زمان رفتار متفاوتی داشته باشند. اختلالات شخصیت داشتن روابط سالم را دشوار میکنند و میتوانند آنقدر شدید باشند که بر عملکرد در زندگی روزمره تأثیر بگذارند.
اختلال شخصیت وابسته (DPD) یکی از 10 نوع اختلال شخصیت است. افراد مبتلا به DPD نیاز شدیدی دارند که دیگران از آنها مراقبت کنند. اغلب، یک فرد مبتلا به DPD برای نیازهای عاطفی یا فیزیکی خود به افراد نزدیک خود متکی است. دیگران ممکن است آنها را نیازمند یا چسبنده توصیف کنند.
افراد مبتلا به DPD باور دارند که نمیتوانند از خود مراقبت کنند. آنها ممکن است در تصمیمگیریهای روزمره، مانند لباس پوشیدن، بدون اطمینان دیگران دچار مشکل شوند.
آمار نشان میدهد که تقریباً 10 درصد از بزرگسالان دارای اختلال شخصیت هستند. کمتر از 1٪ از بزرگسالان معیارهای DPD را دارند و در زنان بیشتر از مردان است.
اما برای افرادی مانند بتی، همنوایی یک روش زندگی است. اختلال شخصیت وابسته شامل نیاز فراگیر و مفرط به مراقبت است که منجر به تسلیم شدن، رفتار چسبنده و ترس از جدایی میشود. رفتارهای وابسته و مطیع برای برانگیختن مراقبت طراحی شدهاند و از این تصور ناشی میشوند که نمیتوانند بدون کمک دیگران به اندازه کافی عمل کنند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته “زندگی خود را به دیگران میسپارند” – آنها حتی در مورد کوچکترین تصمیمات مشاوره و راهنمایی میخواهند، درمانده به نظر میرسند و به راحتی مسئولیت بیشتر زمینههای زندگی خود را کنار میگذارند و نمیپذیرند. ترس این افراد از اینکه دیگران ممکن است آنها را رد کنند یا ترک کنند آنقدر شدید است که سعی میکنند با دیگران به اختلاف نظر نخورند. آنها حتی ممکن است داوطلب شوند تا کارهای ناخوشایند و تحقیرآمیز را انجام دهند تا مراقبت و تایید دیگران را به دست آورند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته مستعد عزت نفس پایین، شک به خود، انتقاد از خود و افسردگی و اختلالات مرتبط با اضطراب هستند. نیاز و ناامیدی آنها اغلب آنها را از انتخاب دقیق فردی که از آنها محافظت میکند و حمایت میکند باز میدارد. نتیجه ممکن است انتخابهای بدی باشد – آنها ممکن است به صورت کورکورانه افرادی را برای رابطه انتخاب کنند و به سرعت به افراد غیرقابل اعتماد، بیتوجه و بدرفتار وابسته شوند.
ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت وابسته |
نیاز فراگیر و مفرط به مراقبت که منجر به رفتار مطیعانه و چسبیده و ترس از جدایی میشود که از اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای مختلف وجود دارد، به صورتی که با پنج (یا بیشتر) از موارد زیر نشان داده میشود: 1. در تصمیم گیریهای روزمره بدون توصیه و اطمینان بیش از حد از سوی دیگران مشکل دارد. 2. به دیگران نیاز دارد که مسئولیت بیشتر زمینههای اصلی زندگی او را بر عهده بگیرند. 3. در ابراز مخالفت با دیگران به دلیل ترس از دست دادن حمایت یا تایید مشکل دارد. (توجه: ترس واقع بینانه از مجازات را درج نکنید.) 4. در شروع پروژهها یا انجام کارها به تنهایی مشکل دارد (به دلیل عدم اعتماد به نفس در قضاوت یا تواناییها و نه کمبود انگیزه یا انرژی). 5. برای به دست آوردن مراقبت و حمایت از دیگران، تا حد داوطلب شدن برای انجام کارهای ناخوشایند، بیش از حد تلاش میکند. 6. به دلیل ترس اغراق آمیز از ناتوانی در مراقبت از خود، هنگام تنهایی احساس ناراحتی یا درماندگی میکند. 7. با پایان یافتن یک رابطه نزدیک، فوراً به دنبال رابطه دیگری به عنوان منبع مراقبت و حمایت است. 8. به طور غیرواقعی درگیر ترس از رها شدن برای مراقبت از خود است. |
توصیف ویژگیهای تشخیصی اختلال شخصیت وابسته
ویژگی اساسی اختلال شخصیت وابسته، نیاز فراگیر و مفرط به مراقبت است که منجر به رفتارهای مطیعانه و چسبیده و ترس از جدایی میشود . این الگو از اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینه های مختلف وجود دارد. رفتارهای وابسته و مطیع برای برانگیختن مراقبت طراحی شده اند و از این تصور ناشی میشوند که نمیتوانند بدون کمک دیگران به اندازه کافی خوب عمل کنند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته بدون توصیه و اطمنیان بیش از حد از سوی دیگران در تصمیمگیریهای روزمره مانند رنگ پیراهنی که باید در محل کار بپوشند مشکلات زیادی دارند. این افراد به شدت منفعل هستند و به دیگران اجازه میدهند تا ابتکار عمل را به دست گیرند و مسئولیتهای بیشتر زمینههای اصلی زندگی خود را به دست آنها میسپارند.
افراد بزرگسال مبتلا به این اختلال شخصیت برای تصمیمگیری در اینکه کجا زندگی کنند، چه شغلی داشته باشند و با چه کسانی رفت و آمد کنند به والدین یا به همسر خود شدیداً وابستهاند. نوجوانان نیز ممکن است تصمیمگیری در مورد لباس پوشیدن، انتخاب دوست و نحوه گذراندن اوقات فراغت را به والدین خود بسپارند. انتخاب مدرسه و دانشگاه نیز وظیفهی والدین است.
کمک خواستن از دیگران و نیاز به اینکه دیگران مسئولیتهای فرد را به عهده بگیرند فراتر از سن و شرایط فرد است. به عبارت دیگر، کمک خواستن از دیگران به خاطر محدودیتهای فیزیکی مانند معلول بودن نیست.
اختلال شخصیت وابسته ممکن است در فردی رخ دهد که دارای یک بیماری یا ناتوانی جدی پزشکی است اما در چنین مواردی مشکل در مسئولیتپذیری باید فراتر از چیزی باشد که به شرایط فرد مرتبط است.
از آنجایی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، میترسند که تأیید و حمایت دیگران را از دست بدهند در ابراز مخالفت خود به دیگران مخصوصاُ به افرادی که به آنها وابسته است امتناع میکنند. باور قلبی به اینکه به تنهایی از عهدهی کاری بر نمیآیند باعث میشود که با چیزهایی که فکر میکنند اشتباه است، موافقت کنند.
نیاز آنها به حمایت دیگران باعث میشود که خشم خود را به شکل مناسبی ابراز نکنند. اگر نگرانیهای فرد در مورد پیامدهای ابراز مخالفت واقعبینانه باشد (مثلاً ترس واقعبینانه از تلافی از سوی همسر آزارگر)، این رفتار نباید به عنوان شواهدی از اختلال شخصیت وابسته در نظر گرفته شود.
افراد مبتلا به این اختلال در شروع پروژهها یا انجام کارها به طور مستقل مشکل دارند (ملاک 4). آنها اعتماد به نفس ندارند و معتقدند که برای شروع و انجام وظایف به کمک نیاز دارند. آنها منتظر خواهند بود تا دیگران کارها را شروع کنند، زیرا معتقدند که معمولاً دیگران میتوانند آنها را بهتر انجام دهند. این افراد متقاعد شدهاند که قادر به عملکرد مستقل نیستند و خود را ناتوان نشان میدهند و نیاز به کمک مداوم دارند.
با این حال، اگر اطمینان حاصل شود که شخص دیگری نظارت و تأیید میکند، احتمالاً به اندازه کافی خوب عمل میکنند. با این وجود در این موارد یک ترس وجود دارد: ترس از اینکه دیگران به این نتیجه برسند که آنها کفایتمندی و شایستگی لازم برای انجام کارها را دارند و در نتیجه حمایت دیگران را از دست بدهند. از آنجایی که آنها برای رسیدگی به مشکلات خود به دیگران متکی هستند، اغلب مهارتهای زندگی مستقل را نمیآموزند و در نتیجه وابستگیشان تداوم پیدا میکند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته ممکن است برای به دست آوردن مراقبت و حمایت از دیگران، حتی تا حد داوطلب شدن برای انجام کارهای ناخوشایند تلاش های زیادی انجام دهند، اگر چنین رفتاری مراقبت های مورد نیاز آنها را به همراه داشته باشد (ملاک 5). آنها حاضرند تسلیم خواسته های دیگران شوند، حتی اگر خواسته ها نامعقول باشد. نیاز آنها به حفظ یک پیوند مهم اغلب منجر به روابط نامتعادل یا مخدوش میشود.
آنها ممکن است فداکاریهای خارقالعادهای انجام دهند یا آزار کلامی، فیزیکی یا جنسی را تحمل کنند. (لازم به ذکر است که این رفتار تنها زمانی باید به عنوان شواهدی از اختلال شخصیت وابسته تلقی شود که به وضوح مشخص شود که گزینه های دیگری در دسترس فرد هستند). افراد مبتلا به این اختلال به دلیل ترس اغراق آمیز از ناتوانی در مراقبت از خود، هنگام تنهایی احساس ناراحتی یا درماندگی میکنند (ملاک 6).
هنگامی که یک رابطه نزدیک پایان مییابد (به عنوان مثال، جدایی از یک معشوق، مرگ یک مراقب)، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته ممکن است فوراً به دنبال رابطه دیگری برای ارائه مراقبت و حمایت مورد نیاز خود باشند (ملاک 7). اعتقاد آنها به اینکه در غیاب رابطه نزدیک قادر به فعالیت نیستند، این افراد را تحریک میکند تا به سرعت و بدون بررسی به فرد دیگری وابسته شوند. افراد مبتلا به این اختلال اغلب درگیر ترس از رها شدن برای مراقبت از خود هستند (ملاک 8).
آنها خود را کاملاً وابسته به نصیحت و کمک یک فرد مهم دیگر میبینند که وقتی هیچ دلیلی برای توجیه چنین ترسی وجود ندارد نگران از دست دادن حمایت آن شخص هستند. ترسها برای اینکه به عنوان شاهدی بر این معیار در نظر گرفته شوند باید بیش از حد و غیر واقعی باشند. برای مثال، یک مرد مسن مبتلا به سرطان که برای مراقبت به خانه پسرش نقل مکان میکند، رفتار وابستهای از خود نشان میدهد که با توجه به شرایط زندگی این فرد رفتار بهنجاری است.
ویژگیهای مرتبط
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته اغلب با بدبینی و شک به خود مشخص میشوند و تمایل دارند تواناییها و داراییهای خود را کوچک جلوه دهند. آنها انتقاد و عدم تایید را دلیلی بر بیارزشی خود میدانند و ایمان خود را از دست میدهند. آنها ممکن است به دنبال حمایت بیش از حد و تسلط دیگران باشند. در صورت نیاز به ابتکار مستقل، عملکرد شغلی ممکن است مختل شود. آنها ممکن است از موقعیتهایی که مستلزم مسئولیتپذیری است اجتناب کنند و هنگام مواجهه با تصمیمها مضطرب شوند.
مسائل تشخیصی مرتبط با جنسیت
در محیطهای بالینی و اجتماعی، اختلال شخصیت وابسته در زنان بیشتر از مردان تشخیص داده شده است.
تشخیصهای افتراقی
اختلال اضطراب جدایی. در بزرگسالان بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی معمولاً بیش از حد نگران فرزندان، همسر، والدین و حیوانات خانگی خود هستند و هنگام جدا شدن از آنها ناراحتی قابل توجهی را تجربه میکنند. در مقابل، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته به دلیل ترس اغراقآمیز از ناتوانی در مراقبت از خود، احساس ناراحتی یا درماندگی میکنند.
سایر اختلالات روانی و شرایط پزشکی. اختلال شخصیت وابسته باید از وابستگی ناشی از سایر اختلالات روانی (مانند اختلالات افسردگی، اختلال هراس، آگورافوبیا) و در نتیجه سایر شرایط پزشکی متمایز شود.
سایر اختلالات شخصیتی و ویژگی های شخصیتی. سایر اختلالات شخصیت ممکن است با اختلال شخصیت وابسته اشتباه گرفته شوند زیرا ویژگیهای مشترک خاصی دارند. بنابراین مهم است که بین این اختلالات بر اساس تفاوت در ویژگیهای مشخصه آنها تمایز قائل شویم. با این حال، اگر فردی دارای ویژگیهای شخصیتی باشد که علاوه بر اختلال شخصیت وابسته، معیارهای یک یا چند اختلال شخصیت را نیز داشته باشد، همه آن ها قابل تشخیص هستند.
اگرچه بسیاری از اختلالات شخصیتی با ویژگیهای وابسته مشخص میشوند، اختلال شخصیت وابسته را میتوان با رفتار غالباً مطیع و چسبیده و با درک خود فرد از عدم توانایی عملکرد مناسب بدون کمک و حمایت دیگران متمایز کرد.
چندین اختلال شخصیت دیگر با حساسیت مفرط به طرد شدن مشخص میشود. با این حال، می توان آنها را از اختلال شخصیت وابسته بر اساس ویژگیهای مشخصه، به شرح زیر تشخیص داد:
- اختلال شخصیت مرزی: بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، بر خلاف مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته، بین تسلیم بودن و خصومت خشمگین در نوسان هستند. هر دو اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت مرزی با ترس از رها شدن مشخص میشوند. با این حال، فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با احساس پوچی عاطفی، خشم و تقاضا به رها شدن واکنش نشان میدهد، در حالی که فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته با مماشات و تسلیم فزاینده واکنش نشان میدهد و فوراً به دنبال یک رابطه جایگزین برای ارائه مراقبت و حمایت است. علاوه بر این، اختلال شخصیت مرزی را میتوان با الگوی روابط ناپایدار و شدید از اختلال شخصیت وابسته متمایز کرد.
- اختلال شخصیت اجتنابی: بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی تا زمانی که مطمئن شوند بدون انتقاد پذیرفته میشوند وارد رابطه نمیشوند. در مقابل، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته به دنبال و تلاش برای حفظ روابط با دیگران هستند. اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت اجتنابی هر دو با احساس بیکفایتی، حساسیت مفرط به انتقاد و نیاز به اطمینان مشخص میشوند. با این حال، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی چنان ترس شدیدی از تحقیر و طرد شدن دارند که تا زمانی که مطمئن شوند پذیرفته میشوند، از روابط دوری میکنند و گوشهگیر میشوند. در مقابل، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، به جای اجتناب و کنارهگیری از روابط، الگویی از جستجو و حفظ ارتباط با دیگران مهم دارند.
- اختلال شخصیت هیستریونیک: بیماران مبتلا به این اختلال بیشتر به دنبال جلب توجه هستند تا اطمینان (آنطور که مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته هستند). آنها پرزرق و برقتر و فعالانه به دنبال توجه هستند. کسانی که دچار اختلال شخصیت وابسته هستند، خودآگاه و خجالتی هستند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک، مانند افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، نیاز شدیدی به اطمینان و تایید دارند و ممکن است کودکانه و چسبیده به نظر برسند. با این حال، بر خلاف اختلال شخصیت وابسته، که با رفتار خودآگاهانه و مطیع مشخص میشود، اختلال شخصیت هیستریونیک با پرزرق و برق همراه با تقاضاهای فعال برای توجه مشخص میشود. علاوه بر این، افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک معمولاً نسبت به افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته بینش کمتری در مورد نیازهای وابستگی اساسی خود دارند.
- اختلال شخصیت وابسته را باید از وابستگی که در سایر اختلالات روانپزشکی وجود دارد (مانند اختلالات افسردگی، اختلال هراس، آگورافوبیا) متمایز کرد.
بسیاری از افراد دارای ویژگیهای شخصیتی وابسته هستند. تنها زمانی که این صفات انعطاف ناپذیر، ناسازگار و پایدار باشند و باعث اختلال عملکردی قابل توجه یا ناراحتی ذهنی شوند، اختلال شخصیت وابسته را تشکیل میدهند.
- تغییر شخصیت به دلیل شرایط پزشکی دیگر. اختلال شخصیت وابسته را باید از تغییر شخصیت ناشی از یک وضعیت پزشکی دیگر متمایز کرد، که در آن ویژگیهایی که ظاهر میشوند پیامد فیزیولوژیکی مستقیم یک وضعیت پزشکی دیگر هستند.
اختلالات مصرف مواد. اختلال شخصیت وابسته نیز باید از علائمیکه ممکن است در ارتباط با مصرف مداوم مواد ایجاد شود متمایز شود.
همبودی
ممکن است خطر ابتلا به اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی و اختلالات سازگاری افزایش یابد. اختلال شخصیت وابسته اغلب با سایر اختلالات شخصیت، به ویژه اختلالات شخصیت مرزی، اجتنابی و هیستریونیک همراه است. بیماری جسمیمزمن یا اختلال اضطراب جدایی مداوم در دوران کودکی یا نوجوانی ممکن است فرد را مستعد ابتلا به این اختلال کند.
چه چیزی باعث اختلال شخصیت وابسته (DPD) میشود؟
اطلاعات در مورد علل اختلال شخصیت وابسته محدود است. تصور میشود که عوامل فرهنگی، تجربیات اولیهی منفی و آسیبپذیریهای بیولوژیکی مرتبط با اضطراب در ایجاد اختلال شخصیت وابسته نقش دارند. ویژگیهای خانوادگی مانند تسلیم بودن، ناامنی، و رفتار خودآزاری نیز ممکن است در این امر نقش داشته باشند.
تاکنون هیچ دلیل اختصاصی و مشخصی برای اختلال شخصیت وابسته پیدا نشده است.
کارشناسان بهداشت روان بر این باورند که مبتلا شدن به اختلال شخصیت وابسته، نتیجه ترکیبی از ژنتیک، محیط و رشد است. کارشناسان دریافتهاند که DPD در افرادی که تجربیات زندگی خاصی دارند بیشتر است، از جمله:
- روابط توهینآمیز: افرادی که سابقهی روابط توهینآمیز دارند در معرض خطر بیشتری برای تشخیص DPD هستند.
- ترومای دوران کودکی: کودکانی که تجربهی کودک آزاری (از جمله آزار کلامی) یا بیتوجهی داشتهاند ممکن است دچار DPD شوند. همچنین ممکن است افرادی که در دوران کودکی یک بیماری تهدیدکنندهی زندگی را تجربه کردهاند، تحت تأثیر اختلال شخصیت وابسته قرار دهد.
- سابقهی خانوادگی: اگر در خانوادهای اختلال شخصیت وابسته وجود داشته باشد احتمال اینکه دیگر اعضای خانواده نیز مبتلا شوند بیشتر است.
- برخی رفتارهای فرهنگی و مذهبی یا خانوادگی: برخی افراد ممکن است به دلیل اعمال فرهنگی یا مذهبی که بر تکیه به اقتدار تأکید دارند، دچار DPD شوند. اما انفعال یا ادب به تنهایی نشانه DPD نیست.
آیا اختلال شخصیت وابسته ژنتیکی است؟
پاسخ روشن نیست. اختلالات شخصیت، به طور کلی، هنوز به طور کامل شناخته نشدهاند. اما معمولاً تصور میشود که اختلالات شخصیت مانند اختلال شخصیت وابسته توسط یک یا ترکیبی از عوامل ایجاد میشود:
- ژنتیک. برخی از کارشناسان بر این باورند که داشتن سابقهی خانوادگی اختلالات شخصیت، فرد را مستعد ابتلا به آن نیز میکند.
- محیط. تجربیات ما را شکل میدهند. به همین دلیل است که برخی افراد بر این باورند که تجربیات آسیبزا در زندگی ما عامل اختلالات شخصیتی است.
- همه موارد بالا. مکتب فکری دیگر این است که ضربه و استرس میتواند بر ایجاد اختلال شخصیت در افرادی که از نظر ژنتیکی مستعد هستند تأثیر بگذارد.
درمان اختلال شخصیت وابسته
اگر اختلال شخصیت وابسته برای شما تشخیص داده شود، درمان شما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- دارودرمانی مانند داروهای ضدافسردگی و داروهای ضداضطراب
- رواندرمانی
- ترکیبی از هر دو
دارودرمانی
هیچ دارویی وجود ندارد که برای درمان خاص اختلال شخصیت وابسته تایید شده باشد. اما داروهای رایج روانپزشکی گاهی اوقات برای رفع برخی از اثرات اختلال شخصیت وابسته بر خلق در ترکیب با رواندرمانی استفاده میشود. مهارکنندههای مونوآمین اکسیداز (MAOIs)و مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) ممکن است مؤثر باشند.
بنزودیازپینها استفاده نمیشوند زیرا بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وابسته در معرض خطر افزایش وابستگی به مواد مخدر هستند.
اگر DPD شما باعث افسردگی یا اضطراب میشود، ممکن است روانشناس شما برای دریافت دارو نزد روانپزشک ارجاع دهد. ممکن است از داروهای افسردگی مانند فلوکستین (Prozac®) استفاده کنید. یا روانپزشک شما ممکن است داروهای آرام بخش مانند آلپرازولام (Xanax®) را توصیه کند.
رواندرمانی
درمان اصلی اختلالات شخصیت، رواندرمانی است. برای درمان اختلالات شخصیت می توان از چندین نوع روان درمانی استفاده کرد.
نمونههایی از برخی رایجترین روشهای مورد استفاده عبارتند از:
درمان شناختی رفتاری (CBT): هدف این نوع درمان کمک به افراد در یادگیری نحوه شناسایی و تغییر الگوهای فکری مخرب یا ناکارآمد است. با CBT، روانشناس شما را راهنمایی میکند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. شما تلاش خواهید کرد تا فعالتر و متکی به خود شوید. درمانگر شما همچنین در مورد یافتن روابط مثبت بیشتر با شما صحبت خواهد کرد. یک رابطه مثبت و معنادار میتواند اعتماد به نفس ایجاد کند و به شما کمک کند بر برخی از نشانههای DPD غلبه کنید.
- رفتار درمان دیالکتیکی (DBT): هدف این نوع درمان این است که به افراد بیاموزد چگونه احساسات خود را به طور مؤثرتری مدیریت کنند و در روابط خود با دیگران هوشیارتر و مؤثرتر باشند.
- درمان روانپویشی: این روش به افراد کمک میکند انگیزههای اساسی خود را بهتر درک کنند.
- خانواده درمانی: این نوع درمان بر مسائلی تمرکز دارد که به طور خاص بر سلامت روان و عملکرد خانواده تأثیر میگذارد.
رواندرمانی روان پویشی و درمان شناختی-رفتاری که بر بررسی ترس از استقلال و مشکلات قاطعیت تمرکز دارد، میتواند به بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وابسته کمک کند. درمانگران باید مراقب باشند که در رابطه درمانی وابستگی ایجاد نکنند.
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com
منابع:
- Cleveland Clinic. Dependent personality disorder.
- Ramsay G, Jolayemi A. Personality disorders revisited: a newly proposed mental illness. Cureus. 2020;12(8):e9634. doi:10.7759/cureus.9634
- National Institute of Mental Health. Personality disorders.
- National Alliance on Mental Illness. Psychotherapy.
- National Institute for Mental Health. Borderline personality disorder.
- Aboraya A. The reliability of psychiatric diagnoses: point—our psychiatric diagnoses are still unreliable. Psychiatry (Edgmont). 4(1):22-25.