اختلال شخصیت اسکیزوتایپی (SPD): تشخیص و درمان
شاید کسی را بشناسید که در نحوه رفتار یا لباس پوشیدنش عجیب و غریب و غیرعادی است. رفتار برخی از افرادی که ملاقات میکنیم ممکن است کاملاً عجیب یا حتی غیرعادی به نظر برسد. اما این لزوماً یک مشکل نیست، زیرا اشکال مختلف رفتار و لباس در جامعه ما مشترک است. با این حال، افراد دیگری رفتارها، ادراکات و افکار بسیار غیرمعمولی دارند که باعث ایجاد مشکلات جدی برای آنها میشود. اختلال شخصیت اسکیزوتایپی شامل اختلالات بین فردی، انحرافات شناختی و ادراکی، و نابهنجاریهای رفتاری است.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی دارای اضطراب اجتماعی شدید و شاید پارانویا هستند. آنها در رفتار یا ظاهرشان غیرعادی، عجیب و غریب یا نامتعارف هستند و دوستان یا دوستان کمی خارج از خانواده نزدیک خود دارند.
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی دارای عقاید، باورها و ارتباطات غیرعادی هستند. آنها رویدادها را نادرست تفسیر میکنند یا بیش از حد شخصیسازی میکنند، ایدههای غیرعادی دارند که بر رفتار آنها تأثیر میگذارد (مثلاً ممکن است فکر کنند که امکان برقراری ارتباط از طریق تلهپاتی وجود دارد) و درک دیگران برایشان مشکل است.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ممکن است به سمت گروههای «حاشیهای» سوق پیدا کنند که از تفکر غیرعادی و باورهای عجیب آنها حمایت میکنند. این فعالیتها میتوانند ساختاری را برای برخی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی فراهم کنند، اما در صورت تشویق تجربیات روانپریشی به وخامت بیشتر کمک میکنند.
توصیف ویژگیهای تشخیصی اختلال شخصیت اسکیزونایپی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در روابط اجتماعی به شدت احساس ناراحتی میکنند. این افراد در موقعیتهای اجتماعی مضطرب میشوند به ویژه اگر در آن موقعیتها افرادی بیگانه حضور داشته باشند. همچنین احساس میکنند که با دیگرانتفاوت دارند یا با گروه همخوانی ندارند. جالب این است که وقتی چنین اشاخاصی مجبور شوند با گروهی تعامل برقرار کنند پس از آشنایی ببیشتر با گروه اضطرابشان کاهش پیدا نمیکند.
برای مثال وقتی یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در یک مراسم گروهی شرکت کند اضطرابش به مرور زمان کاهش نمییابد بلکه برعکس بیش از پیش. عصبی و مضطراب میشود. دلیل این امر آن است ه این افراد به دیگران سوءظن دارند، به آنها بیاعتمادند و در حضورشان احساس راحتی نمیکنند.
ویژگی دیگر افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی هستند این است که غیرعادی و نامتعارفاند. در این افراد پناه بردن به پندارهای بحثبرانگیز متعددی مثل اعتماد به ادراک فراحسی و بسیاری از پدیدههای روحی یا فوق طبیعی که فراتر از هنجارهای فرهنگ جامعه هستند، امرزی غیرعادی نیست.
ممکن است افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی به جادو باور داشته باشند یا اینکه معتقد باشند که نیروهایی خارقالعاده دارند مثل توانایی کنترل کردن افراد دیگر یا حیوانات از طریف افکارشان. ممکن است ادراکات غیرعادی داشته باشند که بیشباهت به توهم نیست مثل این احساس که دیگران مراقب آنها هستند یا شیدن زمزمههایی که شبیه صدا زدن اسم آنان است.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی به دلیل سوءظن دیگران، احساس ناراحتی در جمع و نامتعارف بودن کلی، مشکلاتی در روابط اجتماعی دارند. آنان اغلب قواعد و رسوم اجتماعی را نقض میکنند به این صورت که به دیگران رودررو نگاه نمیکنند و لباسهای نامرتب یا ناهماهنگ با هم به تن میکنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی از بسیاری جهات با گروه اجتماعی خود همخوانی ندارند.
به دلیل آنکه از لحاظ اجتناب از روابط اجتماعی ویژگیهای اختلال شخصیت اسکیزوئید، و اسکیزوتایپی به هم شباهت دارند ما در ادامه تفاوت آنها را ذکر میکنیم:
تفاوتها و ویژگیهای اختلال شخصیت اسکیزوئید و اسکیزوتایپی
اختلال شخصیت اسکیزوئید
- بیاعتنایی به روابط اجتماعی متعارف
- زندگی بدون لذت
- بیکفایتی و بیمهارتی اجتماعی
- نافعالی در مواجهه با رویدادهای ناخوشایند
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
- اضطراب و نگرانی در روابط اجتماعی و اجتناب از مردم
- متفاوت بودن با دیگران
- سوءظن به دیگران
- باورهای نامتعارف مانند اعتقاد به ادارک فراحسی یا جادو
- ادراکها و تجربههای غیرعادی
- افکار و گفتار آشفته
ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت اسکیزوتایپی بر اساس DSM-5 |
یک الگوی فراگیر از نقایص اجتماعی و بین فردی که با ناراحتی حاد و کاهش ظرفیت برای روابط نزدیک و همچنین با تحریفات شناختی یا ادراکی و غیرعادی بودن رفتار مشخص میشود، که از اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای مختلف وجود دارد، همانطور که در پنج مورد یا بیشتر از موارد زیر نشان داده شده است:
1. افکار ارجاعی (به استثنای توهمات ارجاعی). 2. باورهای عجیب و غریب یا تفکر جادویی که بر رفتار تأثیر میگذارد و با هنجارهای فرهنگی ناسازگار است (مثلاً خرافات، اعتقاد به روشنبینی، تلهپاتی یا «حس ششم»؛ در کودکان و نوجوانان، تخیلات یا مشغلههای عجیب و غریب). 3. تجارب ادراکی غیرمعمول، از جمله توهمات بدنی. 4. تفکر و گفتار عجیب و غریب (به عنوان مثال، مبهم، استعاری، بیش از حد پیچیده، یا کلیشهای). 5. سوءظن یا افکار پارانوئید. 6. تأثیر نامناسب یا محدود. 7. رفتار یا ظاهری که عجیب، غیرعادی یا نامتعارف است. 8. نداشتن دوستان صمیمی یا محرم به غیر از بستگان درجه یک. 9. اضطراب اجتماعی مفرط که با آشنایی کاهش نمییابد و به جای قضاوت منفی در مورد خود، با ترسهای پارانوئیدی همراه است. B. منحصراً در طول دوره اسکیزوفرنی، یک اختلال دوقطبی یا اختلال افسردگی با ویژگیهای روان پریشی، یک اختلال روانپریشی دیگر یا اختلال طیف اوتیسم رخ نمیدهد. توجه: اگر معیارهای قبل از شروع اسکیزوفرنی برآورده شد، “پیش مرضی” را اضافه کنید، به عنوان مثال، “اختلال شخصیت اسکیزوتایپی (پیش مرضی). |
شیوع
شیوع SPD در طول زندگی (عمر) در ایالات متحده (ایالات متحده) اخیراً کمی کمتر از 4٪ تخمین زده شده است که در میان مردان (4.2٪) نسبت به زنان (3.7٪) کمی بالاتر است. احتمال SPD در میان زنان سیاهپوست، آنهایی که درآمد پایینی داشتند و افرادی که از هم جدا شده بودند، طلاق گرفته بودند یا بیوه بودند بیشتر بود. و شانس SPD در مردان آسیایی کمتر بود.
شکلگیری و روند
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی سیر نسبتاً ثابتی دارد و تنها بخش کوچکی از افراد به اسکیزوفرنی یا اختلال روانپریشی دیگری مبتلا میشوند. اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ممکن است اولین بار در دوران کودکی و نوجوانی همراه با انزوا، روابط ضعیف با همسالان، اضطراب اجتماعی، عدم موفقیت در مدرسه، حساسیت مفرط، افکار و زبان عجیب و غریب و تخیلات عجیب و غریب آشکار شود. این کودکان ممکن است “عجیب” یا “عجیب” به نظر برسند و مورد تمسخر قرار بگیرند.
عوامل خطر و پیش آگهی
شخصیت ترکیبی از افکار، احساسات و رفتارهایی است که شما را منحصر به فرد میکند و نحوه نگرش، درک و ارتباط شما با دنیای بیرون و همچنین نحوه دیدن خود است. شخصیت در دوران کودکی شکل میگیرد که از طریق تعامل تمایلات موروثی و عوامل محیطی شکل میگیرد.
در رشد طبیعی، کودکان به مرور زمان یاد میگیرند که به طور مناسب با دیگران تعامل داشته باشند، نشانههای اجتماعی را تفسیر کنند و به موقعیتهای اجتماعی به طور مناسب و با انعطاف پاسخ دهند. دقیقاً مشخص نیست که چه چیزی برای یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی اشبتاه صورت گرفته است، اما احتمالاً تغییرات در نحوه عملکرد مغز، ژنتیک، تأثیرات محیطی و رفتارهای آموخته شده ممکن است نقش داشته باشد.
ژنتیکی و فیزیولوژیکی. به نظر میرسد که اختلال شخصیت اسکیزوتایپی به صورت خانوادگی جریان پیدا میکند و در بین بستگان بیولوژیکی درجه اول افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بیشتر از جمعیت عمومی شایع است. همچنین ممکن است افزایش متوسطی در اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روانپریشی در بستگان افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی وجود داشته باشد.
مطالعات دوقلوها نشان میدهد که عوامل ژنتیکی بسیار پایدار و عوامل محیطی نسبتاً گذرا برای افزایش خطر ابتلا به سندرم اسکیزوتایپی، و انواع خطر ژنتیکی اسکیزوفرنی ممکن است با اختلال شخصیت اسکیزوتایپی مرتبط باشد. مطالعات تصویربرداری عصبی تفاوتهای سطح گروهی را در اندازه و عملکرد نواحی خاص مغز در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در مقایسه با افراد سالم، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و افراد با سایر اختلالات شخصیت تشخیص میدهند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در معرض خطر ابتلا به موارد زیر هستند:
- افسردگی
- اضطراب
- سایر اختلالات شخصیتی
- روانگسیختگی
- دورههای روانپریشی موقت، معمولا در پاسخ به استرس
- مشکلات با الکل یا مواد مخدر
- اقدام به خودکشی
- کار، مدرسه، روابط و مشکلات اجتماعی
تشخیصهای افتراقی
سایر اختلالات روانی با علائم روان پریشی. اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را میتوان از اختلال هذیانی، اسکیزوفرنی، و یک اختلال دوقطبی یا افسردگی با ویژگیهای روانپریشی متمایز کرد، زیرا این اختلالات همگی با دورهای از نشانههای روانپریشی پایدار (مانند هذیان و توهم) مشخص میشوند.
برای تشخیص دقیق اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، اختلال شخصیت باید قبل از شروع نشانههای روانپریشی وجود داشته باشد و زمانی که نشانههای روانپریشی رو به بهبود است، ادامه داشته باشد. هنگامی که فردی دارای یک اختلال روانپریشی پایدار (مثلاً اسکیزوفرنی) است که قبل از آن اختلال شخصیت اسکیزوتایپی وجود دارد، اختلال شخصیت اسکیزوتایپی نیز باید ثبت شود و به دنبال آن «پیش مرضی» در پرانتز قرار گیرد.
اختلالات عصبی رشدی. ممکن است دشواری زیادی برای افتراق کودکان مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی از گروه ناهمگن کودکان عجیبوغریب وجود داشته باشد که رفتارشان با انزوای اجتماعی، غیرمرکز بودن، یا ویژگیهای زبانی مشخص میشود و تشخیص آنها احتمالاً شامل اشکال خفیفتری از اختلال طیف اوتیسم یا ارتباط زبانی است.
اختلالات ارتباطی ممکن است با اولویت و شدت اختلال در زبان و با ویژگیهای مشخصهی اختلال زبانی که در ارزیابی تخصصی زبان یافت میشوند، متمایز شوند. اشکال خفیفتر اختلال طیف اوتیسم با فقدان بیشتر آگاهی اجتماعی و رفتار متقابل عاطفی و رفتارها و علایق کلیشهای متمایز میشوند.
تغییر شخصیت به دلیل شرایط پزشکی دیگر. اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را باید از تغییر شخصیت به دلیل یک وضعیت پزشکی دیگر متمایز کرد، که در آن ویژگیهایی که ظاهر میشوند پیامد فیزیولوژیکی مستقیم یک وضعیت پزشکی دیگر هستند.
اختلالات مصرف مواد. اختلال شخصیت اسکیزوتایپی نیز باید از نشانههایی که ممکن است در ارتباط با مصرف مداوم مواد ایجاد شود متمایز شود.
سایر اختلالات شخصیتی و ویژگیهای شخصیتی. سایر اختلالات شخصیت ممکن است با اختلال شخصیت اسکیزوتایپی اشتباه گرفته شوند زیرا ویژگیهای مشترک خاصی دارند. بنابراین، تمایز بین این اختلالات بر اساس تفاوت در ویژگیهای مشخصهی آنها مهم است. با این حال، اگر فردی دارای ویژگیهای شخصیتی باشد که علاوه بر اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، معیارهای یک یا چند اختلال شخصیت را داشته باشد، همه آنها قابل تشخیص هستند.
- اختلالات شخصیت پارانوئید و اسکیزوئید. اگرچه اختلالات شخصیت پارانوئید و اسکیزوئید نیز ممکن است با جدایی اجتماعی و عاطفه محدود مشخص شوند، اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را میتوان با وجود تحریفات شناختی یا ادراکی و عجیب و غریب بودن مشخص از این دو تشخیص متمایز کرد.
- اختلال شخصیت اجتنابی. روابط نزدیک هم در اختلال شخصیت اسکیزوتایپی و هم در اختلال شخصیت اجتنابی محدود است. با این حال، در اختلال شخصیت اجتنابی، میل فعال برای روابط با ترس از طرد شدن محدود میشود، در حالی که در اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، فقدان میل به روابط و جدایی مداوم وجود دارد.
- اختلال شخصیت خودشیفته. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نیز ممکن است شکاکی، گوشهگیری اجتماعی یا بیگانگی از خود نشان دهند، اما در اختلال شخصیت خودشیفته، این ویژگیها عمدتاً از ترس آشکار شدن نقص یا عیبها ناشی میشود.
- اختلال شخصیت مرزی. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است نشانههای گذرا و شبهروانپریشی نیز داشته باشند، اما این نشانهها معمولاً بیشتر با تغییرات عاطفی در پاسخ به استرس (مانند خشم شدید، اضطراب، ناامیدی) مرتبط هستند و معمولاً تجزیهکنندهتر هستند (مانند غیرواقعی شدن، مسخ شخصیت). در مقابل، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی بیشتر احتمال دارد که نشانههای پایداری مانند روانپریشی داشته باشند که ممکن است تحت استرس بدتر شوند، اما کمتر احتمال دارد که همیشه با نشانههای عاطفی برجسته همراه باشند. اگرچه انزوای اجتماعی ممکن است در اختلال شخصیت مرزی اتفاق بیفتد، اما معمولاً ثانویه به شکستهای مکرر بین فردی به دلیل طغیان خشم و تغییرات خلقی مکرر است، نه در نتیجه فقدان مداوم تماسهای اجتماعی و عدم تمایل به صمیمیت. علاوه بر این، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی معمولاً رفتارهای تکانشی یا دستکاری فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را نشان نمیدهند. با این حال، میزان بالایی از وقوع همزمان بین این دو اختلال وجود دارد، به طوری که ایجاد چنین تمایزاتی همیشه امکانپذیر نیست.
- ویژگیهای اسکیزوتایپی در دوران نوجوانی ممکن است منعکسکننده آشفتگی عاطفی گذرا باشد تا یک اختلال شخصیت پایدار.
همبودی
به خصوص در پاسخ به استرس، افراد مبتلا به این اختلال ممکن است دورههای روانپریشی گذرا (از چند دقیقه تا چند ساعت طول بکشد) را تجربه کنند، اگرچه مدت زمان آنها معمولاً برای تأیید تشخیص اضافی مانند اختلال روانپریشی مختصر یا اختلال اسکیزوفرنیفرم کافی نیست. در برخی موارد، نشانههای روانپریشی قابل توجه بالینی ممکن است ایجاد شود که معیارهای اختلال روانپریشی مختصر، اختلال اسکیزوفرنیفرم، اختلال هذیانی یا اسکیزوفرنی را برآورده میکند. همزمانی قابل توجهی با اختلالات شخصیت اسکیزوئید، پارانوئید، اجتنابی و مرزی وجود دارد.
سببشناسی:
چه چیزی باعث اختلال شخصیت اسیکزوتایپی میشود؟
مطالعات اولیه نشان داد که SPD در میان خویشاوندان افراد مبتلا به اسکیزوتایپی رایجتر بود. مطالعات دوقلو شواهدی ارائه کردهاند که SPD توسط عوامل محیطی خانوادگی- ژنتیکی و منحصر به فرد تعیین میشود. همچنین مشاهده شده است که SPD میتواند در 3 طبقهی فنوتایپی مختلف ظاهر شود که با مسیرهای بیماریزایی مختلف مرتبط هستند.
یک سهم ژنتیکی برجسته با یک طبقه فنوتایپی از SPD همراه بود که سطوح فوقالعاده بالایی از ظاهر/رفتار عجیب و غریب، عاطفه/ دوری محدود، و همچنین فقدان دوستان نزدیک را نشان میداد.
طبقهی دوم SPD، که با سطوح بالای ایدههای جادویی و اختلالات ادراکی مشخص میشود، نیز توسط تأثیرات محیطی خانوادگی-ژنتیکی و منحصر به فرد تعیین شد.
با این حال، طبقهی سوم SPD، متشکل از سطوح نسبتاً بالایی از افکار ارجاعی، اضطراب اجتماعی، و سوءظن، اما سطوح پایین رفتارهای عجیب و غریب، گفتار عجیب و غریب، و عاطفه محدود، وراثتپذیری را نشان نمیدهند، بلکه به نظر میرسد که کاملاً توسط تأثیرات منحصر به فرد محیطی تعیین شده است.
سابقه خانوادگی، فرزندخواندگی و مطالعات دوقلو همگی نشان میدهد که اختلال شخصیت اسکیزوتایپی به صورت ژنتیکی منتقل میشود. در واقع، یک مطالعه با دوقلوها نشان داد که وراثتپذیری اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ۰/۸۱ است. علاوه بر این، اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در بستگان درجه اول افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بسیار شایعتر از بستگان بیماران روانپزشکی یا گروههای کنترل سالم است که این دیدگاه را تأیید میکند که اختلال شخصیت اسکیزوتایپی شکل خفیفی از اسکیزوفرنی است که از طریق ژنها به روش ایی مشابه با اسکیزوفرنی منتقل میشود.
ژنی که سیستم گیرندهی NMDA را تنظیم میکند، هم با اسکیزوفرنی و هم با اختلال شخصیت اسکیزوتایپی مرتبط است.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، بسیاری از نقایص شناختی مشابه افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را نشان میدهند، از جمله مشکلات در تسلط کلامی، در ممانعت از اطلاعات زمانی، و در حافظه. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، مانند افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، تمایل به نشان دادن اختلال در تنظیم ناقل عصبی دوپامین در مغز دارند. بنابراین، مانند افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ممکن است سطوح غیرطبیعی دوپامین در برخی از نواحی مغز داشته باشند.
اگرچه افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، ناهنجاری هایی را در همان نواحی مغز نشان می دهند که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، اما این ناهنجاریها در اختلال شخصیت اسکیزوتایپی نسبت به اسکیزوفرنی شدت کمتری دارند، که شاید منعکسکننده نشانههای کمتر شدید باشد. به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که افراد مبتلا به هر دو اختلال، کاهش ماده خاکستری را در نواحی لوب گیجگاهی مغز نسبت به افراد کنترل نشان میدهند، اما این کاهش در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی نسبت به افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کمتر بود.
برخی تحقیقات نشان میدهد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی تمایلی به نشان دادن ناهنجاریهایی در نواحی پیشانی مغز که توسط افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نشان داده میشود، ندارند که شاید منعکسکننده نشانههای کمتر شدید در اختلال شخصیت اسکیزوتایپی باشد.
علتهای محیطی
عوامل محیطی منحصر به فرد (یعنی آنهایی که در بین همه خواهر و برادر مشترک نیستند) قویاً در ایجاد SPD، اسکیزوتایپی و ابعاد اسکیزوتایپی خاص دخیل هستند. مشابه یافتههای اسکیزوفرنی، مشکلات پیش از تولد، مانند قرار گرفتن در معرض آنفولانزا در ماه ششم بارداری (بهویژه هفته 23) با امتیازهای بالاتری از ویژگیهای اسکیزوتایپی در جمعیت مردان بالغ همراه بوده است. تعدادی از اشکال آسیب روانی و استرس مزمن با SPD مرتبط شدهاند. با این حال، به نظر میرسد که تأثیر تروما بر ایجاد علائم اسکیزوتایپی به زمینه ژنتیکی بستگی دارد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی همچنین در مقایسه با جمعیت عمومی، تاریخچه بیشتری از طیف وسیعی از ناملایمات دوران کودکی دارند، از جمله سوءاستفاده فیزیکی، عاطفی، جنسی و داشتن والدینی که مورد ضرب و شتم، سوء مصرف مواد یا زندانی.
تشخیص
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ممکن است به دلیل نشانههای دیگری مانند اضطراب، افسردگی یا مشکلات مقابله با ناامیدی یا برای درمان سوءمصرف مواد از پزشک کمک بگیرند.
پس از معاینه فیزیکی برای کمک به رد سایر شرایط پزشکی، پزشک ممکن است فرد را برای ارزیابی بیشتر به یک متخصص سلامت روان ارجاع دهد.
تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوتایپی معمولاً بر اساس موارد زیر است:
- مصاحبه کامل در مورد نشانهها
- سابقه شخصی و پزشکی
- نشانههای ذکرشده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، منتشر شده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا
درمان
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپی اغلب شامل ترکیبی از رواندرمانی و دارورمانی است. به بسیاری از افراد میتوان از طریق کار و فعالیتهای اجتماعی که متناسب با سبکهای شخصیتی آنها است، کمک کرد.
رواندرمانی
رواندرمانی ممکن است به افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی کمک کند تا با ایجاد یک رابطهی قابل اعتماد با یک درمانگر، به دیگران اعتماد کنند و مهارتهای مقابلهای را بیاموزند.
رواندرمانی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- درمان شناختی-رفتاری. شناسایی و به چالش کشیدن الگوهای فکری منفی، یادگیری مهارتهای اجتماعی خاص، و اصلاح رفتارهای مشکلساز. مؤلفه حیاتی درمان شناختی با بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی این است که به آنها آموزش میدهد که به دنبال شواهد عینی در محیط برای حمایت از افکار خود و نادیده گرفتن افکار عجیب و غریب باشند. به عنوان مثال، به بیماری که اغلب فکر میکند واقعی نیست، میتوان به او آموزش داد که آن فکر را عجیب تشخیص دهد و در صورت وقوع آن فکر را نادیده بگیرد، نه اینکه آن را جدی بگیرد و بر اساس آن عمل کند. این رویکرد رواندرمانی مشابه رویکردهای شناختی-رفتاری به اختلالات روانپریشی است. از آنجایی که نشانهها معمولاً نسبت به اسکیزوفرنی شدت کمتری دارند، تکنیکهایی مانند چالش با برداشتها و افکار تحریفشده ممکن است با سهولت بیشتری توسط بیمار پذیرفته شوند.
- درمان حمایتی. ارائه تشویق و تقویت مهارتهای سازگاری
- خانوادهدرمانی. شامل اعضای خانواده است که ممکن است به بهبود ارتباطات، اعتماد و توانایی همکاری با یکدیگر در خانه کمک کند.
به طور کلی اگرچه نظریههای روانشناختی کمی در مورد اختلال شخصیت اسکیزوتایپی وجود دارد، درمانهای روانشناختی برای کمک به افراد مبتلا به این اختلال برای غلبه بر برخی نشانههای خود ایجاد شدهاند.
در رواندرمانی اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، به ویژه برای درمانگر مهم است که ابتدا یک رابطه خوب با بیمار برقرار کند، زیرا این بیماران معمولاً روابط نزدیک کمی دارند و تمایل دارند با افکار پارانوئید و اضطراب اجتماعی مفرط دست و پنجه نرم کنند. گام بعدی در درمان، کمک به بیمار برای افزایش تماسهای اجتماعی و یادگیری رفتارهای مناسب اجتماعی از طریق آموزش مهارتهای اجتماعی است. گروهدرمانی ممکن است به ویژه در افزایش مهارتهای اجتماعی مراجع مفید باشد.
دارودرمانی
هیچ دارویی برای درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپی توسط سازمان غذا و دارو تایید نشده است. با این حال، پزشکان ممکن است یک داروی ضدافسردگی را برای کمک به تسکین یا کاهش نشانههای خاص مانند افسردگی یا اضطراب تجویز کنند. برخی از داروها ممکن است به بهبود انعطافپذیری در تفکر کمک کنند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی اغلب با همان داروهایی که برای درمان اسکیزوفرنی استفاده میشود، از جمله داروهای نورولپتیک سنتی مانند هالوپریدول و تیوتیکسن و داروهای ضدروانپریشی آتیپیک مانند اولانزاپین و معمولاً با دوزهای پایینتر درمان میشود. مانند اسکیزوفرنی، به نظر میرسد این داروها نشانههای روانپریشی را تسکین میدهند، که شامل افکار ارجاعی، تفکر جادویی و توهمات است. گاهی اوقات از داروهای ضدافسردگی برای کمک به افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی که پریشانی قابل توجهی را تجربه میکنند استفاده میشود.
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
اینستاگرام: schema.therapy
تلگرام: psychologistnetes
ایمیل: schemalogy@yahoo.com
منابع: