اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه و مهدکودک برای معلمان و والدین
اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه میتواند مانع از عملکرد تحصیلی خوب آنها در مدرسه شود. اگر معلمان و والدین با علائم اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه آشنا باشند میتوانند به موقع مداخلات لازم را انجام دهند و کودکان را از رنج مشکلات اضطرابی نجات دهند.
ما در این مقاله سعی کردهایم که اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه و خانه را توضیح دهیم، مثال بزنیم و راهکارهای سادهای برای کمک به کودکان را تشریح کنیم. به خاطر داشته باشید که اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه که در اینجا تشریح کردهایم برای کودکانی که مهدکودک میروند نیز صدق میکند؛ بنابراین این مقاله برای مربیان مهدکودک نیز مفید است.
آنچه معلمان باید درباره اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه بدانند
اختلالات اضطرابی باعث میشود افراد در موقعیتهایی که اکثر مردم احساسات ناخوشایندی ندارند احساس ترس، پریشانی یا ناراحتی را تجربه کنند. اختلالات اضطرابی در صورت درمان نشدن میتوانند انجام تکالیف مدرسه یا مطالعه را برای دانشآموزان دشوار کند.
اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه، ممکن است بر روابط آنها با همسالان و معلمان نیز تأثیر منفی بگذارد. در برخی موارد، دانشآموزان مبتلا به اختلالات اضطرابی روزهای زیادی را غیبت میکنند و از درسهایشان عقب میافتند. حتی در برخی موارد ممکن است کودکان اضطرابی به طور کامل از مدرسه رفتن اجتناب کنند.
اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه که رایجتر هستند عبارتاند از:
اختلال اضطراب فراگیر (GAD). یکی از اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه، اختلال اضطراب فراگیر است.کودکانی که دچار اختلال اضطراب فراگیر شدهاند نگرانیهای زیادی دارند. در واقع این کودکان در اکثر اوقات نگران هستند. نگرانیهای آنها ممکن است دلیل خاصی نداشته باشد. آنها همچنین ممکن است علائم جسمانی مانند سردرد، معده درد، تنش عضلانی یا خستگی زیادی را تجربه کنند.
به طور کلی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از موضوعات، موقعیتها یا احساسات خاص نمیترسند بلکه آنها نگران بدشانسی در آینده هستند. شاخص اصلی اختلال اضطراب فراگیر، انتظار تشویش است یعنی نگرانی شدید درباره آینده. کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نگران فعالیتها و وقایعی مانند امتحانات، تکالیف مدرسه، ورزشها، و فعالیتهای فوق برنامه هستند.
بنابر تعریف کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر باید نگران دو یا تعداد بیشتری از فعالیتها یا وقایع باشند. اما به طور میانگین، اکثر نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از نگرانیهای بیشتری خبر میدهند.
کودکان ممکن است نگران امتحان نزدیک، احتمال مطالعه کافی نکردن و عکسالعملهای دیگران در قبال نمره آنها یا نگران جلب تأیید معلمان یا والدین باشند.
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نگران همان موضوعات افراد بدون اختلال اضطراب فراگیر هستند مثل مدرسه، ورزشها، روابط و دستیابی به اهداف در آینده. تفاوت بین نگرانیهای افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و بدون آن در تعداد، شدت و مدت نگرانیهاست.
اول اینکه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از تعداد بیشتر نگرانیها در مقایسه با افراد بدون این اختلال خبر میدهند. دوم اینکه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نگرانیهای خود را شدیدتر یا ناراحتکنندهتر از افراد بدون این اختلال ارزیابی میکنند.
به علاوه آنها اغلب از اختلال بیشتر در رابطه با نگرانی خبر میدهند: بیقراری هنگام روز، مشکلات خواب، خستگی، تنش عضلانی، تحریکپذیری، و مشکل تمرکز. سوم اینکه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در مقایسه با اکثر افراد دیگر، درصد بیشتری از روز خود را صرف نگرانی میکنند.
نگرانیهایی که کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نشان میدهند در عملکرد روزانه آنها اختلال ایجاد میکنند. اول اینکه نگرانی موجب ناراحتی قابل ملاحظه میشود و وقت و انرژی زیادی را صرف میکند. دوم اینکه نگرانی در توانایی تمرکز کودکان بر فعالیتهای مهم مانند گوش دادن به والدین یا انجام دادن تکالیف خانگی اختلال ایجاد میکند.
سوم اینکه نگرانی میتواند موجب مشکلات خلقی، ناکامی و تحریکپذیری شود. چهارم اینکه نگرانی میتواند موجب مشکلات جسمانی مانند سردرد، بیخوابی یا خستگی شود. و بالاخره اینکه نگرانی میتواند در پرورش راهبردهای مقابله کردن انطباقی اختلال ایجاد کند.
معمولا والدین و معلمان، کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر را به صورت بزرگسالان کوچک توصیف میکنند. این کودکان اغلب کمالگرا، وقتشناس، و مشتاق خشنود کردن هستند. آنها معمولاً در حضور دیگران، به ویژه بزرگسالان و افراد مقتدر، کمرو هستند. آنها همچنین از مقررات و قوانین اجتماعی اجتماعی به شدت تبعیت میکنند.
به همین دلیل باعث میشود که دیگران در مورد آنها دچار توهم پختگی شوند که باعث میشود از لحاظ هیجانی شایستهتر از آنچه واقعاً هستند به نظر برسند.
فوبیاها. نوع دیگری از اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه، شامل انواع فوبیا است. فوبیا یک ترس شدید و غیرمنطقی از یک چیز، رویداد یا یک موقعیت خاص است. به عنوان مثال برخی از بچهها، فوبیای سگ دارند. برخی دیگر از کودکان فوبیای عنکبوت یا مار دارند. کودک مبتلا به فوبیا تمام تلاش خود را میکند تا از چیزی که از آن میترسد دوری کند.
فوبیا یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان است. فوبی خاص با ترس آشکار از موضوعات یا موقعیتهای قابل تشخیص و محدود مشخص میشود. گرچه افراد میتواند از دامنه وسیعی از محرکها بترسند، اما اکثر فوبیها در چهارطبقه کلی قرار میگیرند:
- حیوانات: ترس از مارها، عنکبوتها، سگها و پرندگان
- محیط طبیعی: ترس از طوفان، تندر، ارتفاعات، آب
- خون، تزریق، جراحت: ترس از تزریق کردن، دیدن خون
- موقعیتهای خاص: ترس از هواپیماها، آسانسورها، مکانهای بسته
- محرکهای دیگر: ترس از خفه شدن، مبتلا شدن به بیماری
افراد مبتلا به فوبی خاص وقتی با موقعیت یا موضوعی که از آن میترسند روبرو میشوند بالافاصله اضطراب را تجربه میکنند. امکان دارد گاهی آنها وحشتزدگی شدید نشان دهند که با تپش قلب، تنفس سریع، عرق کردن کف دست، سرگیجه و نشانههای جسمانی دیگر مشخص شود.
کودکان ممکن است گریه کنند، قشقرق به پا کنند، میخکوب شوند یا به والدین خود بچسبند.
ترسهایی که افراد مبتلا به فوبی خاص نشان میدهند با خطر واقعی که موضوع یا موقعیتی خاص ایجاد میکند تناسب ندارد. کودکان فقط در صورتی مبتلا به فوبی خاص تشخیص داده میشوند که:
الف) اضطراب یا ترس انتظاری آنها به طور قابل ملاحظهای در عملکرد روزانه آنها اختلال ایجاد کند
ب) نشانههای آنها موجب ناراحتی قابل ملاحظهای شود.
به عنوان مثال نوجوانی که از دیدن خون میترسد و از تماشای فیلمهای خونی اجتناب میکند، مبتلا به فوبی خاص تشخیص داده نمیشود زیرا ترس او به طور جدی بر فعالیتهای روزانه او تأثیر نمیگذارد. اما اگر او بخواهد پزشک شود، و به علت ترس از خون مسیر شغلی دیگری را دنبال کند، در این صورت تشخیص فوبی خاص ممکن است مناسب باشد.
اضطراب اجتماعی. اختلال اضطرای اجتماعی یکی دیگر از اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه است. کودکان و نوجوانان مبتلا به فوبیای اجتماعی ترس شدیدی از قضاوت شدن دارند. این کودکان وقتی در جمع (مهمانی، دورهمی یا کلاس) قرار میگیرند به نظر خجالتی میرسند بهگونهای که شاید حتی حرف زدن برایشان دشوار شود. در این موقعیتها آنها اضطراب زیادی را تجربه میکنند.
اختلال اضطراب اجتماعی در موقعیتهای اجتماعی یا موقعیتهای دیگر بر کودکان تأثیر منفی میگذارد. آنها از موقعیتهایی که ممکن است مجبور به ملاقات با افراد جدید یا اجرای یک برنامه شوند اجتناب میکنند.
به طور کلی اختلال اضطراب اجتماعی با ترس آشکار و مداوم از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی که در آنها ممکن است بررسی دقیق یا شرمندگی روی دهد مشخص میشود. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، وقتی با مقوعیتهایی که از آنها میترسند روبه رو شوند بلافاصله اضطراب را تجربه میکنند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی نگراناند که جلوی دیگران شرمنده شوند، دیگران فکر کنند که آنها دیوانه یا احمق هستند یا دیگران متوجه نشانههای اضطراب آنها شوند.
اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی پدیدار میشود. در واقع این اختلال معمولاً قبل از ۱۰ سالگی تشخیص داده نمیشود. دو موقعیت بسیار شایع که نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی از آنها میترسند، ایراد سخنرانیهای رسمی و تعاملهای اجتماعی بیساخت است.
اکثر نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از ناراحتی شدید هنگام روخوانی با صدای بلند در کلاس، کنفرانس دادن در کلاس، نمایش دادن روی صحنه، یا رقابت کردن در رویدادهای ورزشی، خبر میدهند.
نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی وقتی گفتگوهایی را با غریبهها شروع میکنند، سؤالهایی را میپرسند یا به مهمانی میروند دستخوش اضطراب میشوند.
هر موقعیتی که در آن ممکن است که فرد توسط دیگران قضاوت یا ارزیابی منفی شود، میتواند به صورت بالقوه منبع اضطراب برای فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی باشد.
بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در حالی که امتحان میدهد احساس ناراحتی میکنند، زیرا میترسند که معلمان از آنها انتقاد کنند. برخی کودکان از خوردن در انظار دستخوش اضطراب میشوند، زیرا معتقدند دیگران ممکن است از غذا یا نزاکت خوردن آنها انتقاد کنند.
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی خیلی در معرض خطر افسردگی، انزوای اجتماعی و تنهایی قرار دارند. نوجوانان مبتلا به آن در معرض خطر بیشتر برای مشکلات مصرف مواد قرار دارند.
لالی انتخابی. نوع دیگر اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه، اختلالی است که به آن لالی انتخابی گفته میشود. گاهی اوقات ترس کودکان آنقدر زیاد است که باعث میشود آنها نوانند در برخی موقعیتها حرف بزنند.
کودکان و نوجوانانی که دچار لالی انتخابی شدهاند، در خانه، یا در مهمانیهای خانوادگی ممکن است به راحتی حرف بزند اما وقتی وارد مدرسه میشود دیگر صحبت نمیکند. در این موارد ممکن است زیر لب حرفهایشان را زمزمه کنند یا از حرکات بدنشان برای برقراری ارتباط استفاده کنند.
به طور کلی لالی انتخابی نوعی اختلال اضطرابی است که در آن کودکان به طور مداوم نمیتوانند در موقعیتهای اجتماعی که صحبت کردن انتظار میروند صحبت کنند. معمولا این اختلال را کودکان پیشدبستانی یا دبستانی نشان میدهند که از صحبت کردن در مدرسه یا با غریبهها امتناع میکنند، اما در خانه با اعضای خانواده صحبت میکنند.
به نظر میرسد که بسیاری از این کودکان در موقعیتهای اجتماعی، بازداریشده، نافعال یا یخزده هستند.
صحبت نکردن، در عملکرد تحصیلی یا اجتماعی آنها اختلال ایجاد میکند. برای مثال کودکان مبتلا به لالی انتخابی ممکن است در مدرسه عقب بیفتند، زیرا معلمان نمیتوانند پیشرفت آنها در برخی موضوعات تحصیلی زیر نظر بگیرند و به این علت که آنها مایل نیستند درخواست کمک کنند. همچنین به علت عدم تمایل آنها به صحبت کردن با همسالان ممکن است نتوانند مهارتهای اجتماعی را پرورش دهند.
لالی انتخابی اختلال نادری است و کمتر از یک درصد کودکان در کل جمعیت به آن مبتلا میشوند. دخترها معمولاً دوبرابر پسرها به این اختلال مبتلا میشوند.
اختلال هراس (پانیک). اختلال هراس (پانیک) که به آن اختلال وحشتزدگی نیز گفته میشود نوع دیگری از اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه است.
برخی از دانشآموزان حملات پانیک، یعنی یک دوره ناگهانی و شدید ترس را تجربه میکنند. حمله پانیک نشانههایی مانند تپش قلب شدید، تنگی نفس شدید یا سرگیجه ایجاد کند. این حملهها معمولاً به صورت غیرمنتظره رخ میدهند، یعنی به عامل خاصی که بتوان حمله پانیک را پیشبینی کرد ربطی ندارد. گاهی وقتی همهچیز به خوبی پیش میرود ممکن است حمله پانیک رخ دهد.
اختلال اضطراب جدایی. یکی از رایجترین اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه اختلال اضطراب جدایی است.هنگامی که نوزادان و کودکان بسیار خردسال از والدین خود جدا میشوند ممکن است دچار اضطراب شوند. بنابراین تجربه اضطراب هنگام جدایی در اصل یک تجربه طبیعی است.
اما هنگامی که اضطراب جدایی با افزایش سن کاهش پیدا نمیکند و باعث میشود که کودک هنگام جدا شدن از خانه برای رفتن به مدرسه یا خانه دوستانش اضطراب بسیار شدیدی را تجربه کند، دچار اختلال اضطراب جدایی شده است. این اضطراب باعث میشود که صبحها هنگام رفتن به مدرسه، آنقدر دچار اضطراب شوند که حالت تهوع هم داشته باشند.
این کودکان هنگامی که در مدرسه هستند مرتبا حالشان بد میشوند و بهانه میگیرند که هر طور شده به خانه برگردند.
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی درباره ترک کردن مراقبین یا افرادی دیگری که از لحاظ عاطفی به آنها دلبستهاند اضطراب بیش از اندازهای دارند. معمولاً این کودکان دلمشغول ترسهایی در این باره هستند که مصیبت یا صدمهای برای آنها یا مراقبین آنها در مدت جدایی اتفاق خواهد افتاد.
برای مثال کودکان خردسال مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است باور داشته باشند که وقتی والدین دور هستند، امکان دارد هیولاهایی آنها را بدزدند. کودکان بزرگتر ممکن است بترسند که والدینشان در محل کار صدمه ببینند.
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی معمولاً اصرار دارند که مراقبین نزدیکشان بمانند، و امکان دارد در اثر جدایی، عصبانی و ناراحت یا از لحاظ جسمانی بیمار شوند.
نگرانیهای دورهای درباره جدایی در کودکان دبستانی شایع است. در واقع تقریباً ۷۰ درصد کودکان دبستانی، اضطراب گاه و بیگاه را هنگام جدایی والدینشان تأیید میکنند، و ۱۵ درصد از کابوسهاییی درباره آدمربایی یا صدمه دیدن افراد عزیز خبر میدهند. با این حال فقط ۱۵ درصد از کودکان دبستانی ترس مداوم از جدایی را گزارش میدهد و ۳ تا ۴ درصد از آنها ملاکهای تشخیصی اختلال اضطراب جدایی را برآورده میکنند.
اختلال اضطراب جدایی به وسیله شدت ترس، تداوم آن، و درجهای که ترس در عملکرد کلی کودک اختلال ایجاد میکند از ترسهای جدایی طبیعی متمایز میشود.
در اینجا نشانههای اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه را به صورت مختصر توضیح میدهیم. شما میتوانید با این نشانهها دانشآموز خود را مورد ارزیابی اولیه قرار بدهید:
- در تمرکز در کلاس یا تکمیل تکالیف مشکل دارند
- از موقعیتهای خاص اجتناب میکنند
- علائم جسمانی مانند ضربان قلب، تنفس سریع، انقباض عضلات، عرق کردن کف دستها، دلدرد و لرزش دستها یا پاها
- مصرف دارو برای کمک به کاهش اضطراب
- ممکن است نیاز به همکاری با مشاور یا درمانگر مدرسه داشته باشد
آنچه معلمان میتوانند درباره اختلالات اضطرابی کودکان در مدرسه انجام دهند:
- صحبت با والدین دانشآموزان برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آنها
- مشورت با والدین برای یافتن بهترین حمایتهای لازم از دانشآموزان
- اجازه دادن به دانشآموزان برای اینکه انجام کارها به شیوه خودشان
- یادگیری روشهای آرامشیابی از قبیل تکنیکهای آرامبخش تنفسی و سایر تکنیکهای ریلکسیشن
- دادن برنامه روزانه به دانش آموزان
- کمتر کردن حجم تکالیف خانه و دلگرمی دان به دانش آموزان
- حمایت از والدین برای کمک به بچهها برای رفتن به مدرسه، حتی اگر به معنای دیر رسیدن یا تعدیل کردن برنامهی کلاسی باشد
- اجازه دادن به دانش آموزان برای اینکه فضای امنی داشته باشند و در صورت نیاز بتوانند با یک مشاور صحبت کنند
ارتباط با ما
برای ارتباط با ما در انتهای مطلب کامنت بگذارید. علاوه بر این میتوانید در اینستاگرام و تلگرام ما را دنبال کنید.
- اینستاگرام: schema.therapy
- تلگرام: psychologistnotes
- ایمیل: schemalogy@gmail.com
سلام ممنون از مطالب ارزشمندتون